الفرقان ٥٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و همانا گردانیدیمش میانشان تا یادآور شوند پس نخواستند بیشتر مردم جز ناسپاسی را
|-|معزی=و همانا گردانیدیمش میانشان تا یادآور شوند پس نخواستند بیشتر مردم جز ناسپاسی را
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الفرقان | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::50|٥٠]] | قبلی = الفرقان ٤٩ | بعدی = الفرقان ٥١  | کلمه = [[تعداد کلمات::10|١٠]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الفرقان | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::50|٥٠]] | قبلی = الفرقان ٤٩ | بعدی = الفرقان ٥١  | کلمه = [[تعداد کلمات::10|١٠]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«صَرَّفْنَاهُ بَیْنَهُمْ»: ما باران را در میان انسانها تقسیم می‌کنیم و گاهی باران را در این ناحیه و گاهی در آن ناحیه می‌بارانیم و از نعمت آب بهره‌مند می‌گردانیم (نگا: نور / ). در این صورت مرجع ضمیر (ه) باران است. امّا با توجّه به آیه  و موارد استعمال (صرف) به صورت فعلهای ماضی و مضارع در قرآن و ذکر (لِیَذَّکَّرُوا) یا همانند آن پشت سر آن، مرجع ضمیر (قرآن) است (نگا: إسرا /  و ، کهف / ، طه /  احقاف / ، أنعام /  و ) و معنی آن گذشت. «کُفُوراً»: کفران نعمت. کفر و انکار.
«صَرَّفْنَاهُ بَیْنَهُمْ»: ما باران را در میان انسانها تقسیم می‌کنیم و گاهی باران را در این ناحیه و گاهی در آن ناحیه می‌بارانیم و از نعمت آب بهره‌مند می‌گردانیم (نگا: نور / ). در این صورت مرجع ضمیر (ه) باران است. امّا با توجّه به آیه  و موارد استعمال (صرف) به صورت فعلهای ماضی و مضارع در قرآن و ذکر (لِیَذَّکَّرُوا) یا همانند آن پشت سر آن، مرجع ضمیر (قرآن) است (نگا: إسرا /  و ، کهف / ، طه /  احقاف / ، أنعام /  و ) و معنی آن گذشت. «کُفُوراً»: کفران نعمت. کفر و انکار.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۸


ترجمه

ما این آیات را بصورتهای گوناگون برای آنان بیان کردیم تا متذکّر شوند، ولی بیشتر مردم از هر کاری جز انکار و کفر ابا دارند.

|و به راستى ما آن [آب‌] را در ميان مردم گردانيديم تا [به نعمت خدا] توجه كنند، اما بيشتر مردم سرباز زدند و جز ناسپاسى نكردند
و قطعاً آن [پند] را ميان آنان گوناگون ساختيم تا توجه پيدا كنند، و[لى ] بيشتر مردم جز ناسپاسى نخواستند.
و ما تغییرات و گردش باد و باران (و سایر انقلابات عالم) را بین مردم آوردیم تا پند گرفته و متذکر حق شوند، لیکن اکثر مردم جز راه کفران و جحود پیش نگرفتند.
ما باران را میان آنان [از منطقه ای به منطقه دیگر] گرداندیم تا متذکّر [قدرت و رحمت من] شوند، ولی بیشتر مردم جز به ناسپاسی و کفران رضایت ندادند.
و تا به تفكر پردازند، باران را ميانشان تقسيم كرديم. ولى بيشتر مردم جز ناسپاسى نكردند.
و به راستی که آن را گونه‌گونه برایشان بیان داشتیم تا پند گیرند، و بیشترینه مردم، چیزی غیر از ناسپاسی نخواستند
و هر آينه آن
ما قرآن را به صورتهای گوناگون (در قالب الفاظ زیبا و جمله‌های مؤثّر و گیرا و شیوه‌های دلربا) در میان مردمان بیان داشته‌ایم تا آنان (خدای خود را) یاد کنند و پند گیرند، امّا بسیاری از مردم جز کفر و ناسپاسی (در برابر آن از خود) نشان نمی‌دهند.
ما بی‌گمان قرآن را به‌راستی میان آنان گوناگون بیان کردیم، تا به خوبی (حقایقی وحیانی را) یاد کنند ولی بیشتر مردمان - بجز از کفر و کفران- خودداری کردند.
و همانا گردانیدیمش میانشان تا یادآور شوند پس نخواستند بیشتر مردم جز ناسپاسی را


الفرقان ٤٩ آیه ٥٠ الفرقان ٥١
سوره : سوره الفرقان
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«صَرَّفْنَاهُ بَیْنَهُمْ»: ما باران را در میان انسانها تقسیم می‌کنیم و گاهی باران را در این ناحیه و گاهی در آن ناحیه می‌بارانیم و از نعمت آب بهره‌مند می‌گردانیم (نگا: نور / ). در این صورت مرجع ضمیر (ه) باران است. امّا با توجّه به آیه و موارد استعمال (صرف) به صورت فعلهای ماضی و مضارع در قرآن و ذکر (لِیَذَّکَّرُوا) یا همانند آن پشت سر آن، مرجع ضمیر (قرآن) است (نگا: إسرا / و ، کهف / ، طه / احقاف / ، أنعام / و ) و معنی آن گذشت. «کُفُوراً»: کفران نعمت. کفر و انکار.


تفسیر

نکات آیه

۱ - نزول باران به اندازه هاى مختلف - (کم و یا فراوان) - و در سرزمین هاى گوناگون، به تقدیر خداوند است. (و لقد صرّفنه بینهم) «تصریف» (مصدر «صرّفنا») به معناى تغییر دادن چیزى از حالتى به حالت دیگر است و چون این واژه از باب تفعیل است، دلالت بر کثرت وقوع این معنا مى کند. بر این اساس، مقصود از تغییر دادن آبها (صرّفناه)، تغییر دادن مقدار و محل فرود آنها است. گفتنى است که برداشت یاد شده، مبتنى بر این است که ضمیر مفرد در «صرّفناه» به «ماء» بازگردد.

۲ - نزول باران در سرزمین هاى گوناگون و به اندازه هاى مختلف، مایه پندگیرى و درس آموزى (و لقد صرّفنه بینهم لیذّکّروا)

۳ - هدف از بیان پدیده هاى طبیعى و تحولات موجود در طبیعت در قرآن، پندگیرى و درس آموزى است. (و لقد صرّفنه بینهم لیذّکّروا) در آیه شریفه، هدف از نزول باران و تحولات مربوط به آن، پندگیرى و درس آموزى شناسانده شده است. این مى رساند که اصولاً ذکر پدیده ها و تحولات مربوط به طبیعت در قرآن، به همین منظور است; نه این که بیان این نکته هاى طبیعى، خود هدف باشد.

۴ - قرآن، حاوى دلایل گوناگون و همراه با اسلوب ها و شیوه هاى مختلف بیانى در ارائه حقایق به مردم (و لقد صرّفنه بینهم) برداشت فوق، مبتنى بر این است که مرجع ضمیر مفرد غایب در «صرّفناه» - به قرینه آیات متعددى که در این سوره، از جمله آیه نخست و دو آیه بعد (و جاهدهم به جهاداً کبیراً) آمده است - قرآن باشد. بر این اساس مقصود از «صرّفناه» یا تغییرات موجود در اسلوب بیانى و شیوه ارائه مطالب قرآن است یا مراد دلایل گوناگونى است، که قرآن بر اثبات ادعاهاى خود آورده است.

۵ - پندگیرى و درس آموزى، فلسفه نزول قرآن بر مردم با دلایل گوناگون و اسلوب مختلف (و لقد صرّفنه بینهم لیذّکّروا)

۶ - بیشتر مردم، على رغم برخوردارى از نعمت هاى خداوند، دچار ناسپاسى و قدرناشناسى اند. (فأبى أکثر الناس إلاّ کفورًا)

۷ - باران، نعمتى بزرگ و مقتضى شکر و سپاس گزارى است. (لقد صرّفنه بینهم لیذّکّروا فأبى أکثر الناس إلاّ کفورًا)

۸ - قرآن، نعمتى بزرگ و مقتضى شکر و سپاس گذارى (و لقد صرّفنه بینهم لیذّکّروا فأبى أکثر الناس إلاّ کفورًا)

۹ - اکثر مردم در نیمه نخست بعثت، نعمت قرآن را قدر نشناخته و بدان بى اعتنایى کردند. (و لقد صرّفنه بینهم لیذّکّروا فأبى أکثر الناس إلاّ کفورًا) برداشت فوق، با توجه به نزول آیه شریفه در مکه است که نیمه نخست دوران بعثت در همین شهر سپرى شد.

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: عبرت از آفرینش ۳
  • انسان: کفران اکثریت انسان ها ۶
  • باران: تقدیر باران ۱; عبرت از تقدیر باران ۲
  • حقایق: روش تبیین حقایق ۴
  • خدا: مراتب نعمتهاى خدا ۷، ۸; مقدّرات خدا ۱
  • شکر: شکر نعمت ۷، ۸
  • طبیعت: فلسفه تبیین تحولات طبیعت ۳
  • عبرت: عوامل عبرت ۲، ۳، ۵
  • قرآن: روش بیانى قرآن ۴; عبرت از قرآن ۵; فلسفه نزول قرآن ۵
  • کفران: کفران نعمت ۹
  • مردم: کفران مردم مقارن بعثت ۹
  • نعمت: نعمت باران ۷; نعمت قرآن ۸، ۹

منابع