الفرقان ٤٤: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=یا پنداری که بیشترشان میشنوند یا بخرد مییابند نیستند جز مانند چهارپایان بلکه ایشانند گُمتر در راه | |-|معزی=یا پنداری که بیشترشان میشنوند یا بخرد مییابند نیستند جز مانند چهارپایان بلکه ایشانند گُمتر در راه | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الفرقان | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الفرقان | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::44|٤٤]] | قبلی = الفرقان ٤٣ | بعدی = الفرقان ٤٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::15|١٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«إِن هُمْ ...»: واژه (إِنْ) حرف نفی است. «کَالأنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»: (نگا: اعراف / . | «إِن هُمْ ...»: واژه (إِنْ) حرف نفی است. «کَالأنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»: (نگا: اعراف / . |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۸
ترجمه
الفرقان ٤٣ | آیه ٤٤ | الفرقان ٤٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِن هُمْ ...»: واژه (إِنْ) حرف نفی است. «کَالأنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ»: (نگا: اعراف / .
تفسیر
- آيات ۴۱ ۶۲، سوره فرقان
- بيان استهزاء كفار و پاسخ خداوند به اين عمل آنها
- مراد از معبود گرفتن هواى نفس و توضيحى درباره جمله : ((اتخذ الهه هويه ))
- نفى سمع و عقل از كفار و تشبيه آنان به چهار پايانبل هم اضل سبيلا
- تشبيه و تنظير جهل و ضلالت مردم و هدايت آنان به وسيله انبياء، به كشيدن سايه و...
- معناى ((مد الظل )) از نظر ديگر مفسرين
- اشاره به نعمت باد و آب باران
- مقصود از اينكه فرمود با قرآن با دشمنان جهاد كن (جاهدهم به جهادا كبيرا)
- تشبيه انقسام مردم به مؤ من و كافر، به آب دو دريا (يكى گوارا و ديگرى ناگوار) وبه خلقت زن و مرد از نطفه
- مقصود از استثنا ((الا من شاء ان يتخذ الى زبه سبيلا)) در آيه :((قل ما اسئلكم عليه من اجر الا من شاء...))
- نظر مفسرين درباره استثناء مذكور
- تنها وكيل و متصرف در امور بندگان خدا است كه داراى حيات و ملك و علم مطلق است
- معناى جمله ((الرحمن فسئل به خبيرا)) و اقوال مختلف مفسرين در اين باره
- حكايت استكبار مشركين از سجده براى خداوند و فزونى نفرتشان از آن
- بيان استغنا و تعزز خداوند در مقابل استكبار مشركين
- تنظير روشنگرى عالم روحانى و معنوى انسانها باارسال رسل ، به روشنگرى عالم طبيعت با شمس و قمر
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته )
نکات آیه
۱ - پندار حق شنوى و خرد ورزى بیشتر هواپرستان، پندارى بس واهى و به دور از واقعیت (من اتّخذ إلهه هویه ... أم تحسب أنّ أکثرهم یسمعون أو یعقلون) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که «أم» در آیه شریفه، از نوع منقطعه و براى اضراب (مانند «بل») و متضمن معناى استفهام انکارى است. گفتنى است مقصود از «یسمعون» شنیدن ظاهرى نیست; بلکه مراد شنیدن با گوش دل و حرف شنوى است.
۲ - هواپرستى، مانع حق شنوى و خردورزى است. (من اتّخذ إلهه هویه ... أم تحسب أنّ أکثرهم یسمعون أو یعقلون)
۳ - حق شنوى و خردورزى، دو عنصر تعیین کننده و اساسى براى شناخت حق و پیمودن راه آن (أم تحسب أنّ أکثرهم یسمعون أو یعقلون) از این که خداوند براى هواپرستان، دو صفتى را ذکر مى کند که آنان فاقد آن دو بودند، حکایت از آن دارد که آن دو، نقش تعیین کننده در شناخت و پذیرش راه پیامبر(ص) و تعالیم قرآن داشته است.
۴ - بیشتر مشرکان مکّه، مردمانى حق نشنو و نابخرد (إذا رأوک إن یتّخذونک ... أم تحسب أنّ أکثرهم یسمعون أو یعقلون) برداشت فوق، با توجه به نزول آیه شریفه در مکه است; چرا که بیشتر مشرکان آن شهر در نیمه نخست بعثت داراى چنین خصلتى بودند.
۵ - رعایت انصاف و واقع نگرى از سوى قرآن در ارزیابى اندیشه و عمل مخالفان تعالیم خود (أنّ أکثرهم یسمعون أو یعقلون) برداشت فوق، با توجه به این نکته است که خداوند حرف نشنوى و نابخردى را - که از اوصاف ناپسند است - به بیشتر هواپرستان و مشرکان نسبت داد و نه به همه آنان; زیرا اکثریت آنان چنین بودند نه تمامى آنان.
۶ - مردمان هواپرست را، در حق نشنوى و بى خردى، جز به چهارپایان (شتر، گاو و گوسفند) نمى توان تشبیه کرد. (إن هم إلاّ کالأنعم) «أنعام» نامى است که شامل سه نوع حیوان مى شود: شتر و گاو و گوسفند.
۷ - تعقل و اندیشه، حق شنوى و درس آموزى، از ویژگى هاى انسان و فارق میان او و حیوان است. (أنّ أکثرهم یسمعون أو یعقلون إن هم إلاّ کالأنعم)
۸ - حرف شنوى و خردورزى، از ملاک هاى ارزیابى شخصیت و ارزش انسان ها (أم تحسب أنّ أکثرهم یسمعون أو یعقلون إن هم إلاّ کالأنعم)
۹ - تعالیم قرآن و پیامبراسلام(ص)، متکى بر یک سلسله برهان ها و دلایل سمعى و عقلى (أم تحسب أنّ أکثرهم یسمعون أو یعقلون) سرزنش هواپرستان و مشرکان از سوى خداوند به خاطر حرف نشنوى و تعقل نکردن آنان در قرآن و کلام رسول خدا(ص)، حاکى از مطلب یاد شده است.
۱۰ - هواپرستان، در شناخت راه آدمیت و سعادت و گام زدن در آن، بسى ناتوان تر و گمراه تر از چهارپایان (إن هم إلاّ کالأنعم بل هم أضلّ سبیلاً)
۱۱ - هواپرستى و شرک، موجب سقوط انسان از منزلت انسانى خویش (أرءیت من اتّخذ إلهه هویه ... إن هم إلاّ کالأنعم بل هم أضلّ سبیلاً)
موضوعات مرتبط
- ارزیابى: انصاف در ارزیابى ۵; ملاک ارزیابى ۸; واقع بینى در ارزیابى ۵
- انسان: تعقل انسان ۷; عوامل انحطاط انسان ۱۱; ویژگیهاى انسان ۷
- تشبیهات قرآن: تشبیه به چهارپایان ۶; تشبیه هواپرستان ۶
- تعقل: آثار تعقل ۸; اهمیت تعقل ۳; موانع تعقل ۲
- حق: آثار حق شنوى ۸; اهمیت حق شناسى ۳; موانع حق شنوى ۲
- حیوانات: بى عقلى حیوانات ۷; ویژگیهاى حیوانات ۷
- شخصیت: آسیب شناسى شخصیت ۱۱
- شرک: آثار شرک ۱۱
- شناخت: عوامل شناخت ۳
- قرآن: تشبیهات قرآن ۶; ویژگیهاى قرآن ۹
- محمد(ص): عقلانیت تعالیم محمد(ص) ۹; ویژگیهاى تعالیم محمد(ص) ۹
- مخالفان: ارزیابى از مخالفان ۵
- مشرکان مکه: اکثریت مشرکان مکه ۴; بى عقلى مشرکان مکه ۴; حق ناشنوایى مشرکان مکه ۴
- هواپرستان: اکثریت هواپرستان ۱; بى عقلى هواپرستان ۱، ۶; جهل هواپرستان ۱۰; حق ناشنوایى هواپرستان ۱، ۶; عجز هواپرستان ۱۰
- هواپرستى: آثار هواپرستى ۲، ۱۱