الفرقان ٢٩: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=همانا گمراهم کرد از یادآوری (یا کتاب) پس از آنکه بیامدم و بوده است شیطان انسان را خوارسازنده‌
|-|معزی=همانا گمراهم کرد از یادآوری (یا کتاب) پس از آنکه بیامدم و بوده است شیطان انسان را خوارسازنده‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الفرقان | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::29|٢٩]] | قبلی = الفرقان ٢٨ | بعدی = الفرقان ٣٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::12|١٢]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الفرقان | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::29|٢٩]] | قبلی = الفرقان ٢٨ | بعدی = الفرقان ٣٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::12|١٢]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«الذِّکْرِ»: قرآن (نگا: آل‌عمران / ، اعراف /  و  ...). یاد خدا (نگا: مائده / ، رعد / ). «الشَّیْطَانُ»: اهریمن جنّ و انس. «خَذُولاً»: بسیار خوار کننده و رسوائی به بار آورنده.
«الذِّکْرِ»: قرآن (نگا: آل‌عمران / ، اعراف /  و  ...). یاد خدا (نگا: مائده / ، رعد / ). «الشَّیْطَانُ»: اهریمن جنّ و انس. «خَذُولاً»: بسیار خوار کننده و رسوائی به بار آورنده.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۸


ترجمه

او مرا از یادآوری (حق) گمراه ساخت بعد از آنکه (یاد حق) به سراغ من آمده بود!» و شیطان همیشه خوارکنند* انسان بوده است!

|همانا مرا از قرآن پس از آن كه براى من آمده بود دور ساخت و شيطان همواره خوار كننده و فرو گذارنده‌ى انسان بوده است
او [بود كه‌] مرا به گمراهى كشانيد پس از آنكه قرآن به من رسيده بود.» و شيطان همواره فروگذارنده انسان است.
رفاقت او مرا از پیروی قرآن پس از آنکه به من رسید محروم ساخت و گمراه گردانید، آری شیطان برای انسان مایه خذلان (و گمراهی) است.
بی تردید مرا از قرآن پس از آنکه برایم آمد گمراه کرد. و شیطان همواره انسان را [پس از گمراه کردنش تنها و غریب در وادی هلاکت] وامی گذارد؛
با آنكه قرآن براى من نازل شده بود، مرا از پيرويش بازمى‌داشت. و اين شيطان همواره آدمى را تنها مى‌گذارد.
او مرا از پند [قرآن‌] پس از آنکه برایم آمده بود، دور و گمراه کرد، و شیطان تنها گذار انسان است‌
همانا مرا از اين يادكرد و پند- قرآن- پس از آنكه به من رسيد گمراه كرد. و شيطان آدمى را فروگذارنده و خواركننده است.
بعد از آن که قرآن (برای بیداری و آگاهی) به دستم رسیده بود، مرا گمراه (و از حق منحرف و منصرف) کرد. (آری! این چنین) شیطان انسان را (به رسوائی می‌کشد و) خوارِ خوار می‌دارد.
«هم او (بود که) همواره مرا از یادواره(ی حق) بس گمراه کرد، پس از آنکه برایم آمده بود.» و شیطان همواره خوار و بی‌مقدارکننده‌ی انسان بوده است.
همانا گمراهم کرد از یادآوری (یا کتاب) پس از آنکه بیامدم و بوده است شیطان انسان را خوارسازنده‌


الفرقان ٢٨ آیه ٢٩ الفرقان ٣٠
سوره : سوره الفرقان
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الذِّکْرِ»: قرآن (نگا: آل‌عمران / ، اعراف / و ...). یاد خدا (نگا: مائده / ، رعد / ). «الشَّیْطَانُ»: اهریمن جنّ و انس. «خَذُولاً»: بسیار خوار کننده و رسوائی به بار آورنده.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - ظالمان در روز رستاخیز، دوستان ناباب را عامل گمراهى خود خواهند شمرد. (و یوم یعضّ الظالم على یدیه یقول یلیتنى اتّخذت مع الرسول ... لم أتّخذ فلانًا خلیلاً . لقد أضلّنى عن الذکر بعد إذ جاءنى)

۲ - دوستى و نزدیکى با افراد ناباب، عامل غفلت و دورى از تعالیم بیدارگر قرآن (لقد أضلّنى عن الذکر بعد إذ جاءنى) مقصود از «الذکر» به قرینه آیه بعد - که از مهجور شدن قرآن و فراموش شدن آن در میان جامعه سخن مى گوید - و نیز به این دلیل که یکى از نام هاى قرآن، «ذکر» است، قرآن مى باشد.

۳ - ذکر، از نام هاى قرآن کریم (لقد أضلّنى عن الذکر) مراد از «ذکر» در آیه یاد شده قرآن کریم است.

۴ - قرآن کریم مایه بیدارى و هشیارى انسان (لقد أضلّنى عن الذکر) تعبیر از قرآن به «ذکر» - که به معناى یاد و یادآورى است - مشعر به نکته یاد شده است.

۵ - دوستى با افراد ناباب، داراى تأثیر سوء در رفتار و عقیده انسان و مؤثر در سرنوشت او (یلیتنى لم أتّخذ فلانًا خلیلاً. لقد أضلّنى عن الذکر بعد إذ جاءنى)

۶ - شیطان، درافکننده آدمى به پست ترین مراتب ذلت و خوارى (و کان الشیطن للإنسن خذولاً) «خذول» صیغه مبالغه از ماده «خذلان» است; یعنى، شدیدترین مرحله خوارى.

۷ - شیطان، عامل جدا شدن آدمى از راه انبیا، دوستى با افراد ناباب و گمراهى (یلیتنى اتّخذت مع الرسول سبیلاً . یویلتى لیتنى لم أتّخذ فلانًا خلیلاً. لقد أضلّنى عن الذکر ... و کان الشیطن للإنسن خذولاً)

۸ - دوست ناباب، چونان شیطان است. (یویلتى لیتنى لم أتّخذ فلانًا خلیلاً . لقد أضلّنى عن الذکر... و کان الشیطن للإنسن خذولاً) برداشت فوق، مبتنى بر این است که جمله «و کان الشیطان...» دنباله سخن ظالمان باشد و مقصود از «شیطان» ابلیس نباشد; بلکه نامى باشد که ظالمان براى دوستان ناباب و گمراه گر خود انتخاب کرده باشند; زیرا عمل گمراهى، کار شیطان است و هر کس چنین کارى را انجام دهد، همچون شیطان خواهد بود.

۹ - جدایى از راه پیامبران، دوستى با افراد ناباب و بیگانه شدن با تعالیم قرآن، موجب درافتادن به ورطه خوارى و نهایت ذلت (یویلتى لیتنى لم أتّخذ فلانًا خلیلاً . لقد أضلّنى عن الذکر ... و کان الشیطن للإنسن خذولاً)

موضوعات مرتبط

  • انبیا: آثار اعراض از سیره انبیا ۹; عوامل اعراض از سیره انبیا ۷
  • بدان: آثار دوستى با بدان ۱، ۲، ۵، ۹; عوامل دوستى با بدان ۷
  • تشبیهات قرآن: تشبیه به شیطان ۸; تشبیه دوستان بد ۸
  • تنبّه: عوامل تنبّه ۴
  • دوست: نقش دوست بد ۱، ۲، ۵
  • ذکر ۳: زمینه ذکر ۴
  • ذلت: عوامل ذلت ۶، ۹; مراتب ذلت ۶
  • رفتار: عوامل مؤثر در رفتار ۵
  • سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۵
  • شیطان: اضلال شیطان ۷; نقش شیطان ۶
  • ظالمان: دوستان بد ظالمان ۱; عوامل گمراهى ظالمان ۱
  • عقیده: عوامل مؤثر در عقیده ۵
  • غفلت: عوامل غفلت از قرآن ۲
  • قرآن: آثار اعراض از قرآن ۹; تشبیهات قرآن ۸; نامهاى قرآن ۳; نقش قرآن ۴
  • گمراهى: عوامل گمراهى ۷

منابع