النحل ٥١: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و گفت خدا نگیرید خدایانی دوگانه جز این نیست که او است خداوند یگانه پس مرا بترسید | |-|معزی=و گفت خدا نگیرید خدایانی دوگانه جز این نیست که او است خداوند یگانه پس مرا بترسید | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = | {{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::51|٥١]] | قبلی = النحل ٥٠ | بعدی = النحل ٥٢ | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«قَالَ»: مراد از گفتن، دستور دادن است. «إِلهَیْنِ»: دو معبود. مراد این است که دوگانهپرستی غلط است تا چه رسد به پرستش معبودهای متعدّد. یا این که همه معبودهای دروغین یکی و باطل بشمارند و در مقابل معبود حق که تنها او آفریننده جهان و منشأ خیر و برکت و نعمت است قرار دارند. «إِثْنَیْنِ»: دوگانه. صفت است و در برابر (واحِدٌ) یعنی یگانه که آن هم صفت است قرار دارد. ذکر این دو وصف برای تأکید یکتاپرستی، و نهی از دوگانه و چندگانه پرستی است. «فَارْهَبُونِ»: (نگا: بقره / ). | «قَالَ»: مراد از گفتن، دستور دادن است. «إِلهَیْنِ»: دو معبود. مراد این است که دوگانهپرستی غلط است تا چه رسد به پرستش معبودهای متعدّد. یا این که همه معبودهای دروغین یکی و باطل بشمارند و در مقابل معبود حق که تنها او آفریننده جهان و منشأ خیر و برکت و نعمت است قرار دارند. «إِثْنَیْنِ»: دوگانه. صفت است و در برابر (واحِدٌ) یعنی یگانه که آن هم صفت است قرار دارد. ذکر این دو وصف برای تأکید یکتاپرستی، و نهی از دوگانه و چندگانه پرستی است. «فَارْهَبُونِ»: (نگا: بقره / ). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۷
ترجمه
النحل ٥٠ | آیه ٥١ | النحل ٥٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَالَ»: مراد از گفتن، دستور دادن است. «إِلهَیْنِ»: دو معبود. مراد این است که دوگانهپرستی غلط است تا چه رسد به پرستش معبودهای متعدّد. یا این که همه معبودهای دروغین یکی و باطل بشمارند و در مقابل معبود حق که تنها او آفریننده جهان و منشأ خیر و برکت و نعمت است قرار دارند. «إِثْنَیْنِ»: دوگانه. صفت است و در برابر (واحِدٌ) یعنی یگانه که آن هم صفت است قرار دارد. ذکر این دو وصف برای تأکید یکتاپرستی، و نهی از دوگانه و چندگانه پرستی است. «فَارْهَبُونِ»: (نگا: بقره / ).
تفسیر
- آيات ۴۱ - ۶۴،سوره نحل
- مقصود از حسنه در دنيا كه خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است
- علت توصيف مهاجرين به دو صفت صبر و توكل
- مفاد آيه : ((و ما ارسلنا من قبلك الا رجالا...)) حصر رسالت در بشر عادى است
- معنا و موارد استعمال كلمه : ((ذكر))
- مراد از اهل ذكر در فاسئلوا اهل الذكر)) و اينكه مخاطبين اين خطاب كيانند
- معنا و مفاد آيه : ((و انزل اليك الذكر لتبين للناس مانزل اليهم ...))
- وجوهى كه مفسرين در تفسير آيه گفته اند
- حجت بودن بيانات رسول الله و عترت او (ائمه ) عليهم الصلاة و السلام
- انذار و تهديد مشركين كه از در مكه به خدا و پيامبرانش گناه مى كردند (مكروا السيئات )
- مراد از ((اخذ در تقلب )) و ((اخذ بر تخوف )) كه مشركين بدان تهديد شده اند
- گردش سايه اشياء نشانه خضوع و سجود موجودات در برابر خداست
- سجده جنبندگان آسمانها و زمين براى خدا به معناى خضوع وتذلل آنان در برابر خدا است
- توضيحى درباره استكبار در مقابل مخلوق و درمقابل خالق
- توضيحى درباره در مقابل مخلوق و در مقابل خالق
- وجه عدم استكبار عملى ملائكه در برابر خداى سبحان
- رد استدلال برخى به آيه : ((يخافون ربهم ...)) براىقول به اينكه ملائكه مكلف بوده خوف و رجا دارند وافضل از بشر هستند
- مقصود از جمله : ((لا تتخدوا الهين اثنين )) و معنايى كه از نهى از دو خدا گرفتن استفادهمى شود
- لازمه مالكيت مطلقه خدا اين است كه فقط او معبود و دين دائما از او باشد (له الدين و اصبا)
- در تنگناها و شدائد، اميد بستن به مسبب الاسباب و دست به دامان او شدن فطرى انسان است
- توضيح اينكه كفران نعمت غات و غرض شرك ورزيدن مشركين است
- مقصود از اينكه مشركين بخشى از روزى خود را نصيب ((ما لا يعملون )) قرار مى دهند
- منشاء و سبب اينكه مشركين ملائكه را مؤ نث و دختران خدا مى دانستند
- معناى جمله : ((و لهم ما يشتهون )) و گفتگوئى كه در مورد شده است
- حكايت دختر كشى مشركين و نكوهش آن
- ايمان به آخرت منبع همه خيرات و بركات و ايمان نداشتن به آخرت ريشه همه گناهاناست .
- منزه بودن خداى تعالى از هر قبيح عقلى و طبعى و از اتصاف به صفات ممكنات
- معناى جمله ((ولله المثل الاعلى ))
- اگر خدا مردم را به ظلمشان اخذ كند دابه اى روى زمين نخواهد ماند
- بيان ضعف استدلال به اين آيه براى قول به معصوم نبودن انبياء
- مراد از ((امم )) و ((اليوم )) در آيه : ((تالله لقد ارسلنا الى امم من قبلك ...))
- رواياتى كه در آنها اهل ذكر در جمله : ((فاسئلوااهل الذكر)) به اهل بيت عليهم السلام تفسير شده است
- بيان اينكه با توجه به سياق آيات مراد از اهل ذكراهل كتاب است و با قطع نظر از خصوص آيه مراداهل بيت عليهم السلام مى باشد
- چند روايت در معناى : ((فاسئلوا اهل الذكر))، ((افا من الذين مكروا))، ((له الدين واصبا)) و ((لله المثل الاعلى ))
نکات آیه
۱- برگزیدن دو معبود و عقیده به آن دو (ثنویت)، مورد نهى خداوند (و قال الله لاتتخذوا إلهین اثنین)
۲- خداوند، یگانه معبود و إله است. (إنما هو إله وحد)
۳- اعلام یگانگى خداوند از جانب خود او (و قال الله ... إنما هو إله وحد)
۴- دعوت به توحید و نفى شرک، روح ادیان الهى (و قال الله لاتتخذوا إلهین اثنین إنما هو إله وحد)
۵- یگانگى خداوند و باطل بودن هر معبودى غیر از او، دلیل لزوم اجتناب از شرک (و قال الله لاتتخذوا إلهین اثنین إنما هو إله وحد) جمله «إنما هو إله واحد» تعلیل براى نهى «لاتتخذوا» است و دلالت دارد بر وحدانیت خداوند و بطلان هر چه که غیر خداست و به خدایى خوانده مى شود.
۶- تنها باید از خداى یگانه هراس داشت. (فإیّ-ى فارهبون) «رهب» در لغت به معناى ترس همراه با اضطراب است.
۷- مستدل و منطقى کردن دستورات، شیوه اى مطلوب و پسندیده و روشى براى ایجاد رغبت در پایبندى به آن (لاتتخذوا إلهین اثنین إنما هو إله وحد) تعلیل «إنما هو إله واحد» براى نهى «لاتتخذوا» مى تواند مشعر به نکته یاد شده باشد.
۸- یگانگى خداوند، مستلزم اختصاص دادن ترس، به ترس از او (إنما هو إله وحد فإیّ-ى فارهبون)
۹- معتقدان به خدایان متعدد (مشرکان)، از معبودهاى خویش هراسان بودند. (لاتتخذوا إلهین اثنین ... فإیّ-ى فارهبون) «فا» در «فإیّاى» جواب شرط مقدر است و آوردن آن بر سر مفعول مقدم - که مفید حصر است - مى تواند حکایت از نکته یاد شده بکند.
موضوعات مرتبط
- ادیان: تعالیم ادیان ۴; هماهنگى ادیان ۴
- استدلال: استدلال در اوامر ۷; اهمیت استدلال ۷
- اطاعت: روش تشویق به اطاعت ۷
- الوهیت: بطلان الوهیت غیر خدا ۵
- ترس: ترس از خدا ۶، ۸; ترس از معبودان باطل ۹
- توحید: آثار توحید ۸; اعلام توحید ۳; اهمیت توحید ۴; توحید ذاتى ۲، ۵; توحید عبادى ۲; دعوت به توحید ۴
- ثنویت: نهى از ثنویت ۱
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۲
- خدا: اختصاصات خدا ۶، ۸; خدا و توحید ۳; نواهى خدا ۱
- شرک: دعوت به اجتناب از شرک ۴; دلایل اجتناب از شرک ۵; نهى از شرک ۱
- مدیریت: روش مدیریت ۷
- مشرکان: ترس مشرکان ۹