يوسف ١٠٤: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و نپرسشان بر آن مزدی نیست آن مگر یادآوریی برای جهانیان | |-|معزی=و نپرسشان بر آن مزدی نیست آن مگر یادآوریی برای جهانیان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره يوسف | نزول = | {{آيه | سوره = سوره يوسف | نزول = [[نازل شده در سال::11|١١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::104|١٠٤]] | قبلی = يوسف ١٠٣ | بعدی = يوسف ١٠٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::11|١١]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«إِنْ هُوَ»: آن نیست. حرف (إِنْ) نافیه، و (هُوَ) یعنی: قرآن. «ذِکْرٌ»: پند و اندرز. یادآوری (نگا: آلعمران / ). | «إِنْ هُوَ»: آن نیست. حرف (إِنْ) نافیه، و (هُوَ) یعنی: قرآن. «ذِکْرٌ»: پند و اندرز. یادآوری (نگا: آلعمران / ). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۵
ترجمه
يوسف ١٠٣ | آیه ١٠٤ | يوسف ١٠٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِنْ هُوَ»: آن نیست. حرف (إِنْ) نافیه، و (هُوَ) یعنی: قرآن. «ذِکْرٌ»: پند و اندرز. یادآوری (نگا: آلعمران / ).
تفسیر
- آيات ۱۱۱ - ۱۰۳، سوره يوسف
- اشاره اى به دلالت جمله : ((يمرّون عليها)) بر حركت زمين
- توضيحى در مورد نسبى و اضافى بودن ايمان و شرك و امكان اجتماع بعض مراتب آن دوباهم
- اعلام راه : ((هذه سبيلى )) بيان راه : ((ادعوا الى الله على بصيرة )) دعوت كنندگان :رسول الله(صلى الله عليه و آله ) و پيروان او
- تطبيق دعوت پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) با دعوت پيامبران پيش از آن حضرت
- معناى آيه : ((حتى اذا استياءس الرّسل و ظنّوا انّهم قد كذبوا..))
- بحث روايتى
- رواياتى در معناى جمله ! ((ما يؤ من اكثرهم بالله الّا و هم مشركون ))
- دو روايت در بيان اينكه مراد از: ((من اتّبعنى )) در آيه :((قل هذه سبيلى ...)) على (عليه السلام ) است
- چند روايت در معناى آيه : ((حتى اذا استياءسالرّسل ...))
نکات آیه
۱- پیامبر(ص) کمترین مزدى براى ابلاغ قرآن و تعالیم وحى درخواست نمى کرد. (و ما تسئلهم علیه من أجر) «سؤال» و مشتقات آن هرگاه بدون حرف «عن» متعدى شوند - چنان چه در آیه شریفه این گونه است - به معناى مطالبه و درخواست خواهند بود. کلمه «أجر» نکره و پس از نفى واقع شده و لذا دلالت بر عموم دارد و کمترین مزد را نیز شامل مى شود. «من» زایده نیز این معنا را تأکید مى کند.
۲- کافران هیچ عذر و بهانه اى براى ایمان نیاوردن به قرآن و پیامبر(ص) نداشتند. (و ما أکثر الناس و لو حرصت بمؤمنین. و ما تسئلهم علیه من أجر) آیه ۱۰۲ عهده دار اثبات حقانیّت قرآن در رسالت پیامبر(ص) بود و آیه ۱۰۳ اشاره به این معنا داشت که قرآن و تعالیم وحى به واسطه پیامبر(ص) به مردم ابلاغ شد. آیه مورد بحث بیانگر این است که هیچ هزینه اى از آنان مطالبه نشد ; یعنى، راه هر عذر و بهانه اى براى ایمان نیاوردن کافران مسدود بود.
۳- مبلغان دینى باید از دریافت مزد براى ابلاغ دین و تعالیم قرآن پرهیز کنند. (و ما تسئلهم علیه من أجر)
۴- اسلام و تعالیم قرآن جهانى است و محدود به زمان ، مکان و طایفه اى نیست. (إن هو إلاّ ذکر للعلمین)
۵- معارف قرآن و احکام آن ، حقایقى است که باید آنها را فرا گرفت و همواره به خاطر داشت. (إن هو إلاّ ذکر للعلمین) «ذکر» به علم و معرفتى گفته مى شود که در ذهن حاضر باشد و از آن غفلت نشود. توصیف قرآن به این که ذکر است ، اشاره به این دارد که حقایق آن باید آموخته شود و از یاد نرود و از آن غفلت نشود.
۶- تبلیغ قرآن نباید وسیله درآمدهاى مادى قرار گیرد. (و ما تسئلهم علیه من أجر إن هو إلاّ ذکر للعلمین) حصر در جمله «إن هو ...» حصر اضافى و نسبى است که به قرینه جمله «و ما تسئلهم ...» مى توان گفت: مقصود این است که قرآن را خداوند بر پیامبر(ص) نازل کرد تا حقایق آن را به مردم بیاموزد و ابلاغ کند نه اینکه آن را وسیله کسب معاش قرار دهد و پیامبر(ص) نیز همین گونه عمل کرد (ما تسئلهم ...).
۷- اختصاص نداشتن قرآن به مردم عصر بعثت ، از دلایل شایسته نبودن درخواست مزد از ایشان در قبال ابلاغ آن (و ما تسئلهم علیه من أجر إن هو إلاّ ذکر للعلمین) برداشت فوق ، مقتضاى ارتباط میان «دریافت نکردن مزد رسالت» و «جهانى بودن قرآن» است ; یعنى ، چون قرآن براى همه مردم و براى همه عصرهاست ، شایسته نیست مزد آن از گروه و طایفه اى خاص گرفته شود.
۸- ایمان نیاوردن گروهى از مردم حتى اکثریت آنان در یک زمان ، نباید مبلغان دینى را دلسرد کرده و مأیوس کند. (و ما أکثر الناس و لو حرصت بمؤمنین ... إن هو إلاّ ذکر للعلمین) جمله «إن هو إلاّ ذکر للعالمین» - که دلالت بر جهانى بودن قرآن و اسلام دارد و اختصاص آن را به مردم مکه و عصر بعثت نفى مى کند - اشاره به این نکته دارد که: اى پیامبر! از ایمان نیاوردن اکثریت مردم مکه ناراحت مباش و مأیوس نشو ; چرا که قرآن مخصوص این مردم نیست و از آنِ همه عالم است. اینها ایمان نیاوردند، سراغ دیگران باید رفت.
موضوعات مرتبط
- اسلام: جهان شمولى اسلام ۴; ویژگیهاى اسلام ۴
- ایمان: بى ایمانى به قرآن ۲; بى ایمانى به محمد(ص) ۲
- تبلیغ: آسیب شناسى تبلیغ ۳، ۶، ۸
- ذکر: اهمیت ذکر قرآن ۵
- قرآن: آثار جهان شمولى قرآن ۷; اهمیت تعلّم قرآن ۵; اهمیت قرآن ۶; جهان شمولى قرآن ۴; قداست قرآن ۶; مزد تبلیغ قرآن ۳، ۶، ۷; ویژگیهاى قرآن ۴
- کفر: بى منطقى کفر ۲
- مبلغان: اهمیت امیدوارى مبلغان ۸; مبلغان و کفر مردم ۸; مبلغان و مزد تبلیغ ۳; مسؤولیت مبلغان ۳، ۸
- محمد(ص): تبلیغ مجانى محمد(ص) ۱; محمد(ص) و تبلیغ قرآن ۱