التوبة ٨: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=چگونه و اگر چیره آیند بر شما رعایت نکنند در شما خویشاوندی و نه پیمانی را خوشنودتان سازند با دهانهای خود و نمیخواهد دلهای ایشان و بیشتر ایشانند نافرمانان | |-|معزی=چگونه و اگر چیره آیند بر شما رعایت نکنند در شما خویشاوندی و نه پیمانی را خوشنودتان سازند با دهانهای خود و نمیخواهد دلهای ایشان و بیشتر ایشانند نافرمانان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره التوبة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره التوبة | نزول = [[نازل شده در سال::20|٨ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::8|٨]] | قبلی = التوبة ٧ | بعدی = التوبة ٩ | کلمه = [[تعداد کلمات::20|٢٠]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«إِن یَظْهَرُوا ...»: اگر پیروز و چیره شوند. «لا یَرْقُبُوا»: مراعات نمیدارند. مواظبت نمیکنند. «إِلاّ»: قرابت و خویشاوندی. «ذِمَّةً»: عهد و پیمان. «تَأبَی»: سر باز میزند. خودداری میکند. «فَاسِقُونَ»: افراد نافرمانبردار و دررونده از پذیرش دستور خدا. | «إِن یَظْهَرُوا ...»: اگر پیروز و چیره شوند. «لا یَرْقُبُوا»: مراعات نمیدارند. مواظبت نمیکنند. «إِلاّ»: قرابت و خویشاوندی. «ذِمَّةً»: عهد و پیمان. «تَأبَی»: سر باز میزند. خودداری میکند. «فَاسِقُونَ»: افراد نافرمانبردار و دررونده از پذیرش دستور خدا. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۹
ترجمه
التوبة ٧ | آیه ٨ | التوبة ٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِن یَظْهَرُوا ...»: اگر پیروز و چیره شوند. «لا یَرْقُبُوا»: مراعات نمیدارند. مواظبت نمیکنند. «إِلاّ»: قرابت و خویشاوندی. «ذِمَّةً»: عهد و پیمان. «تَأبَی»: سر باز میزند. خودداری میکند. «فَاسِقُونَ»: افراد نافرمانبردار و دررونده از پذیرش دستور خدا.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۱، سوره توبه
- اشاره به اختلاف در اينكه سوره توبه سوره اى مستقليا ملحق به سوره انفال مى باشد
- اعلائم برائت در: (( برائة من الله و رسوله ... )) صرف تشريع نيست بلكه انشاء حكم و قضاء بر برائت است
- عهد شكنى مشركين ، مجوز مقابله به مثل به آنان بوده است
- اقوام مفسرين درباره مراد از چهار ماه در آيه : (( فسيحوا فى الارض اربعة اشهر ))
- مراد از (( يوم الحج الاكبر )) در آيه : (( و اذان من الله و رسوله ... )) و اقوال مختلف در اين مورد
- عهد و پيمانى كه با مشركينى كه به پيمان خود وفادار بوده اند منعقد شده تا پايان مدت محترم است
- امر به از ميان برداشتن مشركين پيمان شكن و منقرض ساختن آنان بعد از انقضاء مهلت چهار ماهه، مگر آنكه توبه كنند...
- چنانچه مشركين توبه كردند آنان را رها كنيد
- امر به امان دادن به مشركى كه امان مى طلبد تا به بحث و بررسى درباره دين حق بپردازد
- هشت مطلب كه از بيانات گذشته معلوم مى گردد
- حكم وجوب امان دادن براى استماع كلام خدا، قابل نسخ نيست
- پذيرش دين حق بايد با اختيار باشد و در اصول اعتقادى بايد علم يقينىحاصل شود
- مشركين به هيچ ميثاق طبيعى يا قراردادى در برابر مؤ منين وفادار نيستند هر چند چربزبانى كنند.
- برادر خوانده شدن مؤ منين در قران كريم به نحو مجاز و استعاره نيست بلكه آثارى بر آنمترتب است
- تحريك و تشويق مسلمين به قتال و كارزار با بيان اينكه جهاد صحنه آزمون است و...
- حديث مزبور از مصادر اهل سنت
- اعلام برائت چند حكم ديگر را نيز اعلام نمود
- علاوه بر اين وظيفه اعلان برائت ، على (ع ) در آن سال اميرالحاج نيز بوده است
- پيامبر اسلام (ص ) امير المؤ منين (ع ) را با چهار پيغام براى مشركين روانه مكه مى كند
- سخن مغرضانه ابن كثير كه گفته است مخصوص به حكم برائت است و احكام ديگر راابوبكر و ابوهريره رساندند و...
- نقد و رد آن گفته ها
- خود عبارت (لا يودى عنك الا انت او رجل منك ) اشتراك در رسالت را مى رساند
- سخن صاحب المنار در مورد ابلاغ آيات برائت و بدگوئى او از شيعه و كوششى كه براىاثبات افضل بودن ابوبكر به عمل آورده است
- اشكالات وارده بر گفته هاى صاحب المنار
- موضوع امارت حاج با مساءله وحى آسمانى كه احدى حتى رسول خدا (ص ) هم حق مداخله و دخل و تصرف در آن را نداشته است فرق دارد
- اضطراب و اختلاف روايات راجع به اعلان آيات برائت
- خدشه اى كه صاحب المنار خواسته است بر يكى بودن نفس پيامبر (ص ) و على (ع ) كه ازجمله وحى استفاده مى شود وارد كند و جواب او
- اشكال سوم بر سخن صاحب المنار
- اشكال چهارم بر سخن صاحب تفسير المنار
- رواياتى درباره اينكه اعلام كننده آيات برائت على (ع ) بوده است
- در روايات شيعه روز حج اكبر، روز عيد قربان دانسته شده است
- روايتى درباره چهار ماه مهلت دادن به مشركين در ذيل آيات گذشته
- چند روايت در ذيل آيه (( فقاتلوا ائمة الكفر... ))
- چند روايت در ذيل آيه شريفه : (( الا تقاتلون قوما نكثوا ايمانهم ... ))
- بررسى و ريشه يابى انعقاد عقود و معاهدات (به معناى اعم ) بين اشخاص
- نياز اجتماعات به پيمانها و معاهدات
- اعتبار معاهدات در اسلام و لزوم احترام به آنها
- نقض ابتدائى عهد جايز نيست ولى مقابله به مثل تجويز شده است
- مقايسه بين اسلام و جوامع متمدن غير دينى از لحاظ احترام به پيمانها و تعهدات
- در ذيل جمله : (( قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم ))
- انتساب افعال به اسباب طولى در قرآن كريم
- استدلال اشاعره به آيه : (( قاتلوهم يعذبهم الله بايديكم ... )) براى اثبات جبر و اينكهافعال انسان و آثار آن فقط مستند به خدا است
- جواب به اشاعره و بيان اشكال عمده مذهب آنان كه اصل عليت مى باشد
- سخن جبرى مذهبان از ماديون و پاسخ بدان
- جواب معتزله به اشاعره و اختيارشان قول به تفويض و استقلال انسان در اعمالش را
- رد مذهب تفويض و بيان اينكه عناوين گناه منسب به داوند نيست
نکات آیه
۱ - وجود ناخرسندى میان مسلمانان صدر اسلام، نسبت به لغو اعتبار پیمان عدم تعرض و تردید و دودلى آنان در پیکار با مشرکان پیمان شکن (کیف و إن یظهروا علیکم) کلمه «کیف» - که براى استفهام انکارى است - مفید برداشت فوق است.
۲ - لزوم هشیارى و بیدارى مسلمانان نسبت به ترفندها و ظاهرسازیهاى دشمنان اسلام (کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)
۳ - غیر قابل اعتماد بودن کافران و مشرکان، در پیمان و پیوند دوستى با مسلمانان (کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة) «إلّ» در لغت به معناى عهد، قسم و قرابت (خویشاوندى) آمده است (قاموس المحیط) ولى در این آیه - به قرینه آمدن واژه «ذمة» که به معناى عهد است - معناى قرابت و خویشاوندى مقصود است.
۴ - جلوگیرى از تسلط مشرکان و کافران حق ستیز بر مسلمانان، فلسفه فرمان الهى مبنى بر کشتن، اسارت، محاصره و کمین زدن به آنان (فإذا انسلخ ... فاقتلوا المشرکین ... کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً)
۵ - دشمنى و کینه توزى شدید مشرکان صدر اسلام نسبت به مسلمانان (کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)
۶ - دشمنان اسلام و کافران حق ستیز در صورت تسلط بر مسلمانان هرگز بر پیمان و پیوند دوستى و خویشاوندى پایبند نخواهند بود. (کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)
۷ - شرک پیشگان صدر اسلام در صورت پیروزى بر مسلمانان، از زیر پا گذاشتن حقوق خویشاوندى و شکستن پیمان، باکى نداشتند. (و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)
۸ - وجود پیوندهاى قرابت و خویشاوندى میان مسلمانان صدر اسلام و مشرکان (و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)
۹ - رعایت حقوق خویشاوندان - اگر چه دشمن باشند - لازم است. (و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً) خداوند مشرکان را به خاطر رعایت نکردن حق خویشاوندى خود با مسلمانان که درحال ستیز و دشمنى با آنان بودند محکوم کرد و آنها را متجاوز خواند (هم المعتدون); این مى رساند که حق خویشاوندى را در هر شرایط (جنگ و دشمنى و ...) باید رعایت کرد.
۱۰ - وفادارى و التزام به عهد و پیمان، واجب است. (و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)
۱۱ - شرک پیشگان صدر اسلام تلاش مى کردند تا با ظاهر سازى و خوش زبانى (رفتار منافقانه) افکار عمومى مسلمانان را فریب داده و رضایت و خوشبینى آنان را نسبت به خود جلب کنند. (یرضونکم بأفوههم و تأبى قلوبهم)
۱۲ - رفتارهاى فریبکارانه (ظاهرسازیها و خوش زبانیهاى) مشرکان صدر اسلام، خوشبینى هایى را در میان مسلمانان نسبت به آنان به وجود آورده بود. (کیف یکون للمشرکین عهد ... کیف ... یرضونکم بأفوههم و تأبى قلوبهم)
۱۳ - افشاى رفتارهاى فریبکارانه و کینه قلبى مشرکان صدر اسلام نسبت به مسلمانان از سوى خداوند (و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة ... و تأبى قلوبهم) آمدن فعلهاى «یظهروا»، «یرقبوا» و «تأبى» به صورت فعل مضارع که دلالت بر حال و آینده مى کند، مى تواند حاکى از این حقیقت باشد که آیه در صدد افشاى رازهاى منافقان علیه مسلمانان است.
۱۴ - خداوند، به ضمایر، نیات و مقاصد آدمیان، آگاه و از آنها باخبر است. (کیف و إن یظهروا علیکم ... یرضونکم بأفوههم و تأبى قلوبهم)
۱۵ - اکثریت مشرکان صدر اسلام بر پیمان عدم تعرض خود با مسلمانان پایبند نمانده و آن را نقض کردند. (و أکثرهم فسقون)
۱۶ - اکثریت مشرکان صدر اسلام، مردمى فاسق و بیرون از مسیر حق بودند. (و أکثرهم فسقون)
۱۷ - پیمان شکنى، کردارى برخاسته از روحیه فسق و حق گریزى است. (لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة ... و أکثرهم فسقون)
۱۸ - پیمان شکنان، مردمانى فاسق و منحرف از مسیر حق (لایرقبوا فیکم ... ذمة ... و أکثرهم فسقون)
۱۹ - عدم رعایت حقوق خویشاوندى، برخاسته از روحیه فسق و حق گریزى است. (لایرقبوا فیکم إلّاً ... و أکثرهم فسقون)
موضوعات مرتبط
- احکام: ۱۰ فلسفه احکام ۴
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۱۱، ۱۲، ۱۵، ۱۶; دشمنان اسلام ۶
- انسان: نیات انسان ها ۱۴
- جنگ: عوامل سستى در جنگ ۱
- حق: آثار حق ناپذیرى ۱۷، ۱۹; حق ناپذیران ۱۸
- خدا: افشاگرى خدا ۱۳; علم غیب خدا ۱۴
- خویشاوندان: اهمیّت حقوق خویشاوندان ۹
- خویشاوندى: بى اعتنایى به حقوق خویشاوندى ۱۹; تضییع حقوق خویشاوندى ۷
- دشمنان: آثار سلطه دشمنان ۶; بى اعتبارى دوستى دشمنان ۶
- فاسقان: ۱۶، ۱۸
- فسق: آثار فسق ۱۷، ۱۹
- کافران: آثار سلطه کافران ۶; بى اعتبارى خویشاوندى کافران ۶; بى اعتبارى دوستى کافران ۳، ۶; بى اعتبارى معاهده کافران ۳; فلسفه اسارت کافران ۴; فلسفه قتل کافران ۴; فلسفه کمین به کافران ۴; فلسفه محاصره کافران ۴; کافران حق ستیز ۶; کافران ناقض معاهده ۶; ممانعت از سلطه کافران ۴
- مسلمانان: تزلزل در مسلمانان صدر اسلام ۱; خوشبینى مسلمانان صدر اسلام ۱۲; دشمنان مسلمانان ۵; مسؤولیت مسلمانان ۲; مسلمانان صدر اسلام و مشرکان ۸; ناخشنودى مسلمانان صدر اسلام ۱
- مشرکان: آثار پیروزى مشرکان ۷; افشاى مشرکان صدر اسلام ۱۳; اکثریت مشرکان صدر اسلام ۱۵; بى اعتبارى خویشاوندى مشرکان ۶، ۷; بى اعتبارى دوستى مشرکان ۳; بى اعتبارى معاهده مشرکان ۳، ۷; تظاهر مشرکان صدر اسلام ۱۱، ۱۲; خویشاوندى با مشرکان صدر اسلام ۸; دشمنى مشرکان صدر اسلام ۵; روش برخورد مشرکان صدر اسلام ۱۱، ۱۲; فسق اکثریت مشرکان صدر اسلام ۱۶; فلسفه اسارت مشرکان ۴; فلسفه قتل مشرکان ۴; فلسفه کمین به مشرکان ۴; فلسفه محاصره مشرکان ۴; کینه مشرکان صدر اسلام ۱۳; مشرکان ناقض معاهده ۱۵; مشرکان و مسلمانان ۱۱; مشرکان و مسلمانان صدر اسلام ۵، ۱۲; مکر مشرکان صدر اسلام ۱۱; ممانعت از سلطه مشرکان ۴
- معاهده: آثار فسخ معاهده ۱; احکام معاهده ۱۰; انحراف ناقضان معاهده ۱۸; فسق ناقضان معاهده ۱۸; معاهده عدم تعرض ۱; منشأ نقض معاهده ۱۷; وجوب وفاى به معاهده ۱۰
- منحرفان: ۱۶
- واجبات: ۱۰
- هوشیارى: اهمیّت هوشیارى ۲