النساء ٦٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=پس چگونه است که اگر پیش آمدی بدیشان رسد بدانچه دستهاشان پیش فرستاده است آیند نزد تو سوگند خورند که نخواستیم ما جز نکوکاری و کارساز آوردن را
|-|معزی=پس چگونه است که اگر پیش آمدی بدیشان رسد بدانچه دستهاشان پیش فرستاده است آیند نزد تو سوگند خورند که نخواستیم ما جز نکوکاری و کارساز آوردن را
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره النساء | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::62|٦٢]] | قبلی = النساء ٦١ | بعدی = النساء ٦٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره النساء | نزول = [[نازل شده در سال::20|٨ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::62|٦٢]] | قبلی = النساء ٦١ | بعدی = النساء ٦٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«إِنْ أَرَدْنَا»: اراده نکرده‌ایم. نخواسته‌ایم. (إِنْ) حرف نفی و به معنی (ما) است. «إِحْسَاناً»: خیرخواهی. نیکوکاری. «تَوْفِیقاً»: صلح و صفا راه‌انداختن. اتّحاد و اتّفاق بخشیدن.
«إِنْ أَرَدْنَا»: اراده نکرده‌ایم. نخواسته‌ایم. (إِنْ) حرف نفی و به معنی (ما) است. «إِحْسَاناً»: خیرخواهی. نیکوکاری. «تَوْفِیقاً»: صلح و صفا راه‌انداختن. اتّحاد و اتّفاق بخشیدن.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۸


ترجمه

پس چگونه وقتی به خاطر اعمالشان، گرفتار مصیبتی می‌شوند، سپس به سراغ تو می‌آیند، سوگند یاد می‌کنند که منظورِ (ما از بردنِ داوری نزد دیگران)، جز نیکی کردن و توافق (میان طرفین نزاع،) نبوده است؟!

پس چرا وقتى به سبب كارهايى كه به دست خود كرده‌اند مصيبتى به آنها رسيد، نزد تو مى‌آيند [و] به خدا سوگند مى‌خورند كه ما [از داورى طاغوت‌] جز نيكى و سازش دادن قصدى نداشتيم
پس چگونه، هنگامى كه به [سزاى‌] كار و كردار پيشينشان مصيبتى به آنان مى‌رسد، نزد تو مى‌آيند و به خدا سوگند مى‌خورند كه ما جز نيكويى و موافقت قصدى نداشتيم؟
پس چگونه خواهد بود (حال آنها) چون مصیبتی از کردار زشت خود به آنان رسد؟ آن‌گاه نزد تو آیند و به خدا سوگند خورند که ما (در کار خود) قصدی جز نیکویی و موافقت نداشتیم!
پس [وضع و حالشان] چگونه خواهد بود هنگامی که به سبب آنچه مرتکب شده اند، حادثه ناگواری به آنان برسد، آن گاه در حالی که به خدا سوگند می خورند، نزد تو می آیند که ما [از داوری بردن نزد طاغوت] نیّتی جز نیکی و برقراری صلح و سازش [میان طرفین نزاع] نداشتیم.
پس چگونه است كه چون به پاداش كارهايى كه مرتكب شده‌اند مصيبتى به آنها رسد، نزد تو مى‌آيند و به خدا سوگند مى‌خورند كه ما جز احسان و موافقت قصد ديگرى نداشته‌ايم؟
چگونه باشد آنگاه که به خاطر کار و کردار پیشینشان مصیبتی به آنان رسد، آنگاه به نزد تو آمده به خدا سوگند می‌خورند که جز نیکی و همراهی قصدی نداشتیم‌
پس چگونه است- چه عذر آرند- كه چون به سبب آنچه دستهايشان پيش فرستاده پيشامد بدى به آنها رسد آنگاه نزد تو آمده به خدا سوگند مى‌خورند كه ما جز نيكويى و سازوارى نخواستيم؟!
امّا چگونه است که چون به سبب (خبث نفوس و سوء) اعمالشان بلائی بدانان رسد (و پناهی جز تو نداشته باشند) به پیش تو می‌آیند و به خدا سوگند می‌خورند که ما (از اقوال و اعمال خود منظوری و) مقصودی جز خیرخواهی (مردم) و اتّحاد (ملّت) نداشته‌ایم.
پس چگونه است هنگامی که به (سزای) دستاوردهایشان - که از پیش فرستادند - مصیبتی به آنان در رسد، نزد تو می‌آیند و به خدا سوگند یاد می‌کنند که: «ما جز نیکویی و کارسازی قصدی نداشتیم‌»؟
پس چگونه است که اگر پیش آمدی بدیشان رسد بدانچه دستهاشان پیش فرستاده است آیند نزد تو سوگند خورند که نخواستیم ما جز نکوکاری و کارساز آوردن را


النساء ٦١ آیه ٦٢ النساء ٦٣
سوره : سوره النساء
نزول : ٨ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِنْ أَرَدْنَا»: اراده نکرده‌ایم. نخواسته‌ایم. (إِنْ) حرف نفی و به معنی (ما) است. «إِحْسَاناً»: خیرخواهی. نیکوکاری. «تَوْفِیقاً»: صلح و صفا راه‌انداختن. اتّحاد و اتّفاق بخشیدن.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- ارجاع داورى به طاغوت، موجب ابتلاى مراجعه کنندگان به مصائب و مشکلات (یریدون ان یتحاکموا الى الطّاغوت ... فکیف اذا اصابتهم مصیبة بما قدّمت) با توجه به آیه پیش، از مصادیق مورد نظر براى «ما قدمت ایدیهم» مراجعه به طاغوت براى داورى است.

۲- برخى مصائب و مشکلات، پیامد نافرمانى از خدا و رسول است. (فکیف اذا اصابتهم مصیبة بما قدّمت ایدیهم) ظاهراً مراد از «مصیبت»، مشکلات دنیوى است، نه اخروى ; به دلیل «ثمّ جاؤک».

روایات و احادیث

۳- مراجعه به طاغوت، در پى دارنده عذاب در قیامت* (فکیف اذا اصابتهم مصیبة بما قدّمت ایدیهم) بنابر اینکه مراد از «مصیبة»، عذاب قیامت باشد ; به قرینه «بما قدّمت ایدیهم» که معمولاً در قرآن در مورد قیامت به کار برده شده است، بر این مبنا «ثمّ جاؤک» عطف به آیه قبل خواهد شد. برداشت فوق را فرمایش امام باقر و امام صادق (ع) تأیید مى کند که فرمودند: المصیبة هى الخسف و اللّه بالمنافقین عند الحوض.[۱]

۴- دوگانگى برخورد منافقان با پیامبر (ص) و رهبران الهى، به هنگام سختیها و آسایشها (فکیف اذا ... ثمّ جاؤک یحلفون باللّه ان اردنا الّا احساناً) منافقان تا قبل از گرفتارى، از پیامبر (ص) اعراض کرده و به طاغوتها مى گرایند، و آنگاه که به مشکلات برخورند، از پیامبر (ص) عذرخواهى مى کنند.

۵- منافقان به هنگام رسوایى و یا رنجهاى ناشى از عملکردشان، به پیامبر (ص) روى مى آوردند و عذرخواهى مى کنند. (فکیف ... ثمّ جاؤک یحلفون باللّه ان اردنا الّا احساناً) مراد از «مصیبة»، معنایى است که شامل رسوایى نیز مى شود ; به دلیل عذرخواهى منافقان که با جمله «ان اردنا» آن را اظهار مى داشتند.

۶- دروغ، سوگند به خدا، توجیه اعمال ناروا و عذرتراشى، از شگردهاى منافقان (یصدّون عنک صدودا ... ثمّ یحلفون باللّه ان اردنا الّا احساناً و توفیقاً) به دلیل «یصدّون عنک» معلوم مى شود که ادعاى اراده احسان دروغ بوده است. بنابراین ادعاى آنان تنها توجیه و عذرتراشى براى اعمال ناروایشان بوده است ; نه پى بردن به اشتباه و عذرخواهى واقعى.

۷- زیر پا گذاشتن مقررات شرعى و گرایش به طاغوت، از عوامل ابتلاى جوامع به مشکلات و گرفتاریها (و اذا قیل لهم ... فکیف اذا اصابتهم مصیبة بما قدّمت ایدیهم)

۸- سوء استفاده منافقان از مقدّسات (یحلفون باللّه)

۹- توجیه خلافکاریها بر مبناى دروغ، نمودى از انفاق (یریدون ان یتحاکموا ... ان اردنا الّا احساناً و توفیقاً)

۱۰- ادعاى نیکوکارى، مُدارا و صلح جویى، توجیه نارواى منافقان در مورد مراجعه به حکم طاغوتى (یریدون ان یتحاکموا الى الطّاغوت ... ان اردنا الّا احساناً و توفیقاً)

۱۱- ادعاى نیکوکارى و صلح جویى از شگردهاى منافقان (ان اردنا الّا احساناً و توفیقاً)

۱۲- تظاهر منافقان به اینکه مراجعه آنان به طاغوت براى قضاوت، از سر بى ایمانى به پیامبر (ص) نبوده است. (یریدون ان یتحاکموا الى الطّاغوت ... ان اردنا الّا احساناً و توفیقاً) مفهوم جمله «ان اردنا» این است که قصد ما اعراض از حکم پیامبر (ص) نبوده است، بلکه مى خواستیم بین طرفین دعوا صلح دهیم و به آنان نیکى کرده باشیم.

۱۳- احسان به پیامبر (ص)، توجیه نارواى منافقان براى عدم ارجاع داورى به وى (ان اردنا الّا احساناً و توفیقاً)

موضوعات مرتبط

  • تخلف: توجیه تخلف ۹
  • رشد: موانع رشد ۱
  • سختى: عوامل سختى ۱، ۲، ۷
  • طاغوت: آثار قبول طاغوت ۳ ; آثار قضاوت طاغوت ۱ ; آثار گرایش به طاغوت ۷ ; قبول قضاوت طاغوت ۱۲
  • عذاب: موجبات عذاب ۳
  • عصیان: آثار عصیان ۲
  • محمّد (ص): احسان به محمّد (ص) ۱۳
  • مصایب: عوامل مصایب ۲
  • مقدّسات: سوء استفاده از مقدّسات ۸
  • منافقان: ادّعاهاى منافقان ۱۰، ۱۱ ; برخورد منافقان ۴ ; توجیه منافقان ۶، ۱۰، ۱۳ ; دروغگویى منافقان ۶، ۹، ۱۰ ; رسوایى منافقان ۵ ; روش برخورد منافقان ۵، ۶، ۸، ۱۰، ۱۳ ; سوگند منافقان ۶ ; صفات منافقان ۴، ۶ ; صلحخطلبى منافقان ۱۰، ۱۱ ; عذرخواهى منافقان ۵، ۶ ; مکر منافقان ۶، ۱۱ ; منافقان در سختى ۴، ۵ ; منافقان و طاغوت ۱۲ ; منافقان و محمّد (ص) ۴، ۵، ۱۳ ; نفاق منافقان ۴، ۱۲
  • نفاق: آثار نفاق ۹

منابع

  1. تفسیر قمى، ج ۱، ص ۱۴۲ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۰۹، ح ۳۶۷ ; تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۵۴، ح ۱۸۱.