گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۲۰: خط ۲۰:
پس ، كسى كه عملش از عمل تمامى افراد بهتر است ، چه اينكه تمامى افراد نيكوكار باشند ولى به پايه آن شخص ‍ نرسند، و يا اصلا نيكوكار نباشند بلكه بدكار باشند، مشخص كردن آن كس غرض و مقصود از خلقت است ، و با اين بيان معناى حديث قدسى كه در آن خداى تعالى در خطاب به پيامبر گرامياش فرموده : «'''لو لاك لما خلقت الافلاك - اگر تو در نظر نبودى من افلاك را نمى آفريدم '''» روشن مى شود، براى اينكه آن جناب از تمامى افراد بشر افضل است .
پس ، كسى كه عملش از عمل تمامى افراد بهتر است ، چه اينكه تمامى افراد نيكوكار باشند ولى به پايه آن شخص ‍ نرسند، و يا اصلا نيكوكار نباشند بلكه بدكار باشند، مشخص كردن آن كس غرض و مقصود از خلقت است ، و با اين بيان معناى حديث قدسى كه در آن خداى تعالى در خطاب به پيامبر گرامياش فرموده : «'''لو لاك لما خلقت الافلاك - اگر تو در نظر نبودى من افلاك را نمى آفريدم '''» روشن مى شود، براى اينكه آن جناب از تمامى افراد بشر افضل است .
<span id='link152'><span>
<span id='link152'><span>
==جهات حسن و مصلحت بر اراده و افعال ما حاكم است و خداوند، تحت تأثير هيچ چيز ديگر نيست ==
و در مجمع البيان آمده كه جبائى گفته است : در اين آيه دلالتى است بر اينكه قبل از خلقت آسمانها و زمين ملائكه بوده اند، زيرا آيه صريح است در اينكه قبل از خلقت آسمانها و زمين عرش خدا بر آب بوده و آفريدن عرش بر آب هيچ حسنى ندارد، مگر وقتى كه در آن ميان مكلفى باشد تا از راه عرش و آب استدلال بر وجود صاحب عرش كند.  
و در مجمع البيان آمده كه جبائى گفته است : در اين آيه دلالتى است بر اينكه قبل از خلقت آسمانها و زمين ملائكه بوده اند، زيرا آيه صريح است در اينكه قبل از خلقت آسمانها و زمين عرش خدا بر آب بوده و آفريدن عرش بر آب هيچ حسنى ندارد، مگر وقتى كه در آن ميان مكلفى باشد تا از راه عرش و آب استدلال بر وجود صاحب عرش كند.  


و على بن عيسى گفته : سخن جبائى درست نيست ، زيرا خبر دادن از اينكه عرش خدا قبل از خلقت آسمانها و زمين بر آب بوده تنها فايدهاش ‍ استدلال مكلفين آن زمان نيست ، بلكه ممكن است اين خبر مصلحتى براى مكلفين داشته باشد كه بعد از خلقت آسمانها و زمين خلق شده اند (مثل جن و انس )، پس ما مجبور نيستيم وجه جبائى را بپذيريم . سيد مرتضى - قدس سره - نيز همين نظريه را اختيار كرده.
و على بن عيسى گفته : سخن جبائى درست نيست ، زيرا خبر دادن از اينكه عرش خدا قبل از خلقت آسمانها و زمين بر آب بوده تنها فايده اش استدلال مكلفين آن زمان نيست ، بلكه ممكن است اين خبر مصلحتى براى مكلفين داشته باشد كه بعد از خلقت آسمانها و زمين خلق شده اند (مثل جن و انس )، پس ما مجبور نيستيم وجه جبائى را بپذيريم . سيد مرتضى - قدس سره - نيز همين نظريه را اختيار كرده.


مؤلف: اين دو نظريهاى كه صاحب مجمع البيان نقل كرده اساسش ‍ مذهب معتزله است ، كه گفته اند: افعال خداى تعالى معلل به اغراض ‍ است ، و هيچ كار خدا بدون غرض و مصلحت و جهات حسن نيست ، هر چند كه اين مصلحت عبارت باشد از اينكه ملائكه را خلق كند و آنگاه به مكلفين ، يعنى همان ملائكه خبر دهد كه عرشش بر آب است ، و آن مكلفين از اين خبر عبرت بگيرند و به خدا ايمان بياورند، و با ايمان آوردنشان مصلحتى از مصالحشان تاءمين گردد. ليكن ما در بحثهاى قبلى خود گفتيم كه اين سخن درست نيست ، زيرا هيچ چيزى (و حتى غرض و هدف و نتيجه و علت و امثال اينها) نمى تواند در خدا حكم كند،
مؤلف: اين دو نظريه اى كه صاحب مجمع البيان نقل كرده اساسش ‍ مذهب معتزله است ، كه گفته اند: افعال خداى تعالى معلل به اغراض ‍ است ، و هيچ كار خدا بدون غرض و مصلحت و جهات حسن نيست ، هر چند كه اين مصلحت عبارت باشد از اينكه ملائكه را خلق كند و آنگاه به مكلفين ، يعنى همان ملائكه خبر دهد كه عرشش بر آب است ، و آن مكلفين از اين خبر عبرت بگيرند و به خدا ايمان بياورند، و با ايمان آوردنشان مصلحتى از مصالحشان تاءمين گردد. ليكن ما در بحثهاى قبلى خود گفتيم كه اين سخن درست نيست ، زيرا هيچ چيزى (و حتى غرض و هدف و نتيجه و علت و امثال اينها) نمى تواند در خدا حكم كند،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۲۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۲۸ </center>
و خداى تعالى را محكوم خود سازد، و گفتيم كه غير خدا هر چه كه فرض شود اگر داراى واقعيت باشد - نه صرف اعتبار - مخلوق خدا و تحت تدبير خدا است ، آرى : «'''ان الحكم الا لله '''» و «'''اللّه خالق كل شى ء'''»، حكم منحصرا كار خدا است ، غير او حاكمى نيست تا در او حكم كند و اثر بگذارد، و غير او هر چه كه فرض شود مخلوق او است .
و خداى تعالى را محكوم خود سازد، و گفتيم كه غير خدا هر چه كه فرض شود اگر داراى واقعيت باشد - نه صرف اعتبار - مخلوق خدا و تحت تدبير خدا است ، آرى : «'''ان الحكم الا لله '''» و «'''اللّه خالق كل شى ء'''»، حكم منحصرا كار خدا است ، غير او حاكمى نيست تا در او حكم كند و اثر بگذارد، و غير او هر چه كه فرض شود مخلوق او است .
<span id='link153'><span>
<span id='link153'><span>
==مراد از كفار از اينكه مساءله معاد و بعث بعد از مرگ سحر خواندند ==
==مراد از كفار از اينكه مساءله معاد و بعث بعد از مرگ سحر خواندند ==
پس جهات حسن و مصلحت (و غرض و هدف و امثال اينها) امورى است كه بر ما حكم مى كند و ما را وادار مى سازد به اينكه برخيزيم و فلان كار را شروع كنيم تا آن غرض حاصل گردد، و اين جهات حسن و مصلحتها امورى هستند خارج از (ذات ) و خارج از افعال ما، كه در ما بدان جهت كه ما فاعل هستيم و با انجام كارهاى خود ميخواهيم سعادت زندگى خود را تاءمين كنيم اثرى ميگذارند، اما آيا خداى سبحان نيز مثل ما است كه تحت تاءثير چيزى قرار گيرد؟  
پس جهات حسن و مصلحت (و غرض و هدف و امثال اينها) امورى است كه بر ما حكم مى كند و ما را وادار مى سازد به اينكه برخيزيم و فلان كار را شروع كنيم تا آن غرض حاصل گردد، و اين جهات حسن و مصلحتها امورى هستند خارج از (ذات ) و خارج از افعال ما، كه در ما بدان جهت كه ما فاعل هستيم و با انجام كارهاى خود ميخواهيم سعادت زندگى خود را تاءمين كنيم اثرى ميگذارند، اما آيا خداى سبحان نيز مثل ما است كه تحت تاءثير چيزى قرار گيرد؟  
۱۴٬۴۱۸

ویرایش