تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
<span id='link335'><span>
<span id='link335'><span>


==انسان مسؤ ول است و اضلال خدا ابتدائى نيست و فرع بر ضلالت شخص گمراه است ==
==اضلال خدا، ابتدایى نيست و فرع بر ضلالت شخص گمراه است ==
و نيز روشن گرديد كه مقصود از اضلال بعضى و هدايت بعضى اضلال و هدايت ابتدايى نيست ، بلكه مجازاتى است ، زيرا همه آنان چه گمراهشان و چه در راهشان همه هدايت ابتدايى دارند، و آن كسى كه خدا مى خواهد گمراهش كند كسى است كه خودش راه ضلالت يعنى معصيت را پيموده و پشيمان هم نمى شود و آن كس كه خدا هدايتش كرده كسى است كه هدايت فطرى خود را از دست نداده و بر آن اساس مشى مى كند يا همواره در طاعت است و يا اگر گناهى سر مى زند توبه مى كند و از راه گناه به صراط مستقيم و سنت الهى اش كه تبديل پذير نيست بر مى گردد، آرى : «'''و لن تجد لسنة الله تبديلا، و لن تجد لسنة الله تحويلا'''».
و نيز روشن گرديد كه: مقصود از اضلال بعضى و هدايت بعضى، اضلال و هدايت ابتدايى نيست، بلكه مجازاتى است. زيرا همه آنان، چه گمراهشان و چه در راهشان، همه هدايت ابتدايى دارند، و آن كسى كه خدا مى خواهد گمراهش كند، كسى است كه خودش راه ضلالت، يعنى معصيت را پيموده و پشيمان هم نمى شود.  


«'''و لتسئلن عما كنتم تعملون '''» : جمله اى است براى دفع توهمى كه ممكن است به ذهن بيايد، و آن اين است كه مستند بودن هدايت و ضلالت به خداوند سبحان اختيار بشر را باطل مى كند، و بدنبال باطل شدن اختيار مساله نبوتها و رسالتها باطل مى شود، براى دفع چنين توهمى جواب داده شده كه : نه ، هنوز سؤ ال و جواب و اختيار باقى است ، چون هدايت و ضلالت بدست خدا بودن اختيار شما را باطل نمى كند، زيرا خدا ابتداء گمراه و هدايت نمى كند، گمراه كردنش مجازاتى است يعنى كسى را كه خودش گمراهى را خواسته در گمراهى پيش مى برد، و همچنين كسى را كه هدايت را اختيار كرده باشد در هدايت پيش مى برد. و خلاصه شما هر چه اختيار كنيد خداوند شما را كمك مى كند، و در آنچه انتخاب كرده ايد پيشتر مى برد.
و آن كس كه خدا هدايتش كرده، كسى است كه هدايت فطرى خود را از دست نداده و بر آن اساس، مشى مى كند، يا همواره در طاعت است و يا اگر گناهى سر مى زند، توبه مى كند و از راه گناه به صراط مستقيم و سنت الهى اشف كه تبديل پذير نيست، بر مى گردد. آرى «وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبدِيلاً وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَحوِيلاً».


«'''وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمَنَكُمْ دَخَلا بَيْنَكمْ فَتزِلَّ قَدَمُ بَعْدَ ثُبُوتهَا ...'''»:
«'''وَ لَتُسئَلُنَّ عَمَّا كُنتُم تَعمَلُون '''»: جمله اى است براى دفع توهمى كه ممكن است به ذهن بيايد، و آن، اين است كه مستند بودن هدايت و ضلالت به خداوند سبحان، اختيار بشر را باطل مى كند، و به دنبال باطل شدن اختيار، مسأله نبوت ها و رسالت ها باطل مى شود.


در مفردات مى گويد: كلمه «'''صدود و صد'''» گاهى به معناى انصراف از چيزى و امتناع از آن است مانند «'''يصدون عنك صدودا'''» و گاهى به معناى منصرف كردن و منع كردن از آن است مثل «'''و زين لهم الشيطان اعمالهم فصدهم عن السبيل '''».
براى دفع چنين توهمى، جواب داده شده كه: نه، هنوز سؤال و جواب و اختيار باقى است. چون هدايت و ضلالت، به دست خدا بودن اختيار شما را باطل نمى كند. زيرا خدا ابتداء گمراه و هدايت نمى كند. گمراه كردنش، مجازاتى است. يعنى كسى را كه خودش گمراهى را خواسته، در گمراهى پيش مى برد. و همچنين كسى را كه هدايت را اختيار كرده باشد، در هدايت پيش مى برد. و خلاصه شما هرچه اختيار كنيد، خداوند شما را كمك مى كند، و در آنچه انتخاب كرده ايد، پيشتر مى برد.
 
«'''وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلا بَيْنَكُمْ فَتزِلَّ قَدَمُ بَعْدَ ثُبُوتهَا ...'''»:
 
در مفردات مى گويد: كلمۀ «صدود» و «صد»، گاهى به معناى انصراف از چيزى و امتناع از آن است. مانند «يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُوداً»، و گاهى به معناى منصرف كردن و منع كردن از آن است. مثل «وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيطَانُ أعمَالَهُم فَصَدَّهُم عَنِ السَّبِيلِ».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۸۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۸۶ </center>
<span id='link336'><span>
<span id='link336'><span>
==نهى مستقل از اينكه هسم وسيله خدعه و دغلكارى قرار داده شود ==
==نهى مستقل از اينكه هسم وسيله خدعه و دغلكارى قرار داده شود ==
اين آيه از دغل گرفتن سوگند، نهى مى كند، بعد از آنكه از اصل سوگند شكنى نهى فرموده ، چون خصوص دغل گرفتن مفسده اى اضافه بر سوگند شكنى دارد و چون مفسده مستقلى دارد نهى مستقلى از آن كرده ، جمله «'''و قد جعلتم الله عليكم كفيلا ...'''» به مفسده اصل سوگند شكنى اشاره مى كرد، و اين آيه به مفسده دغل گرفتن آن ، و مى فرمايد كه : اين عمل باعث مى شود: «'''شخصى بعد از ثبات قدم ، مجددا قدمش ‍ بلغزد، و شما كه او را دچار لغزش كرده ايد و از راه خدا جلوگيرى نموديد طعم عذاب را بچشيد و شما عذابى بزرگ داريد'''».
اين آيه از دغل گرفتن سوگند، نهى مى كند، بعد از آنكه از اصل سوگند شكنى نهى فرموده ، چون خصوص دغل گرفتن مفسده اى اضافه بر سوگند شكنى دارد و چون مفسده مستقلى دارد نهى مستقلى از آن كرده ، جمله «'''و قد جعلتم الله عليكم كفيلا ...'''» به مفسده اصل سوگند شكنى اشاره مى كرد، و اين آيه به مفسده دغل گرفتن آن ، و مى فرمايد كه : اين عمل باعث مى شود: «'''شخصى بعد از ثبات قدم ، مجددا قدمش ‍ بلغزد، و شما كه او را دچار لغزش كرده ايد و از راه خدا جلوگيرى نموديد طعم عذاب را بچشيد و شما عذابى بزرگ داريد'''».