تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۶: خط ۱۴۶:
<span id='link295'><span>
<span id='link295'><span>


==مراد از مثل زدن براى خدا كه از آن نهى فرموده است (فلا تضربوا للهالامثال ) ==
==معنای نهی از مَثَل زدن براى خدا، در آیه شریفه ==
«'''فَلا تَضرِبُوا للَّهِ الاَمْثَالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لا تَعْلَمُونَ'''»:
«'''فَلا تَضرِبُوا للَّهِ الاَمْثَالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لا تَعْلَمُونَ'''»:


آنچه از ظاهر آيه به ذهن آدمى مبادرت مى كند، اين است كه مراد از مثل زدن براى خدا، توصيف با نوعى تشبيه است كه در اصطلاح ادبى آن را استعاره تمثيليه مى نامند، مثل اينكه در باره خداى تعالى مى گفتند: «'''براى خدا دخترانى است همانطور كه براى انسان است و ملائكه دختران خدايند، و ميان خدا و جن قرابت است ، و خدا چطور استخوانها را زنده مى كند با اينكه پوسيده است ؟ و امثال اين سخنان '''»، معناى معهود از اين كلمه يعنى مثل زدن در اصطلاح قرآن همين است كه گفتيم ، و در خلال آيات سابق ، آنجا كه فرمود: «'''للذين لا يؤ منون بالاخرة مثل السوء و لله المثل الاعلى '''» نمونه اش گذشت .
آنچه از ظاهر آيه به ذهن آدمى مبادرت مى كند، اين است كه مراد از مَثَل زدن براى خدا، توصيف با نوعى تشبيه است، كه در اصطلاح ادبى، آن را استعاره تمثيليه مى نامند. مثل اين كه در باره خداى تعالى مى گفتند: «براى خدا، دخترانى است، همان طور كه براى انسان است و ملائكه دختران خدايند. و ميان خدا و جنّ، قرابت است. و خدا چطور استخوان ها را زنده مى كند، با اينكه پوسيده است، و امثال اين سخنان».
بنا بر اين معناى آيه اين مى شود كه وقتى امر آنچنان بود كه گفتيم پس ديگر خداى سبحان را توصيف نكنيد، يعنى او را به غير او تشبيه نكنيد ، و با خلقش مقايسه ننماييد، زيرا خدا مى داند، و شما حقايق امور و كنه خداى را نمى دانيد.
 
بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از «'''ضرب مثل '''»، جعل مثل است يعنى مانند قرار دادن ، و مراد از امثال ، جمع مثل به معنى «'''ند : مانند'''» است و جمله «'''فلا تضربوا لله الامثال '''» همان معنايى را افاده مى كند كه آيه «'''فلا تجعلوا لله اندادا'''» در مقام افاده آن است ليكن اين معنا از آيه شريفه دور است .
معناى معهود از اين كلمه، يعنى مَثَل زدن در اصطلاح قرآن، همين است كه گفتيم، و در خلال آيات سابق، آن جا كه فرمود: «لِلَّذِينَ لَا يُؤمِنُونَ بِالآخِرَةِ مَثَلُ السَّوءِ وَ لِلّهِ المَثَلُ الأعلَى»، نمونه اش گذشت.
 
بنابراين، معناى آيه اين مى شود كه: وقتى امر آن چنان بود كه گفتيم، پس ديگر خداى سبحان را توصيف نكنيد. يعنى او را به غير او، تشبيه نكنيد، و با خلقش مقايسه ننماييد. زيرا خدا مى داند، و شما حقايق امور و كُنه خداى را نمى دانيد.
 
بعضى از مفسران گفته اند: مراد از «ضرب مَثَل»، جعل مَثَل است. يعنى مانند قرار دادن. و مراد از «أمثال»، جمع «مَثَل»، به معنى «نِدّ: مانند» است، و جملۀ «فَلَا تَضرِبُوا لِلّهِ الأمثَال»، همان معنايى را افاده مى كند كه آيه «فَلَا تَجعَلُوا لِلّهّ أندَاداً» در مقام افاده آن است، ليكن اين معنا از آيه شريفه، دور است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۳۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۳۳ </center>
<span id='link296'><span>
<span id='link296'><span>