تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۷۲: خط ۷۲:
<span id='link42'><span>
<span id='link42'><span>


==فايده وجود نامه اعمال و جواب شبهۀ فخر رازى در اين باره ==
==فايده وجود نامه اعمال، و جواب شبهۀ فخر رازى، در اين باره ==
«'''و لدينا كتاب ينطق با لحق و هم لا يظلمون'''» - در اين جمله مؤمنين را دلخوش مى كند به اين كه عملشان ضايع نمى شود و اجرشان هدر نمى رود، و منظور از گويايى كتاب اين است
«'''وَ لَدَينَا كِتَابً يَنطِقُ بِالحَقِّ وَ هُم لَا يُظلَمُون'''» - در اين جمله، مؤمنان را دلخوش مى كند به اين كه عملشان ضايع نمى شود و اجرشان هدر نمى رود، و منظور از «گويايى كتاب»، اين است كه آنچه را كه در آن ثابت است، بى پرده و فاش بيان مى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۵۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۵۹ </center>
كه آنچه را كه در آن ثابت است، بى پرده و فاش بيان مى كند. آرى، به آنچه از اعمال صالح كه در آن كتاب نوشته شده، گويا نيست مگر به حق، چون اين كتاب از زياده و نقصان و تحريف محفوظ است. حساب قيامت هم بر اساس آنچه در كتاب است، رسيدگى مى شود. و جمله «ينطق»، اشاره به همين است. پاداش هم بر اساس نتايجى است كه از محاسبه به دست مى آيد، و جمله «و هم لا يظلمون»، اشاره به همين است.


پس مؤمنين از اين كه ظلم شوند ايمن اند، و اجرشان به هيچ وجه فراموش نمى شود، و از دادنش دريغ نمى كنند، و يا كمتر از آنچه هست نمى دهند، و يا عوض و بدل نمى شود، همچنان كه از خطر اين كه اعمالشان حفظ نشود، و يا بعد از حفظ فراموش شود، و يا به وجهى از وجوه تغيير كند، ايمن اند.
آرى، به آنچه از اعمال صالح كه در آن كتاب نوشته شده، گويا نيست مگر به حق. چون اين كتاب از زياده و نقصان و تحريف محفوظ است. حساب قيامت هم بر اساس آنچه در كتاب است، رسيدگى مى شود. و جملۀ «يَنطِقُ»، اشاره به همين است. پاداش هم، بر اساس نتايجى است كه از محاسبه به دست مى آيد، و جملۀ «وَ هُم لَا يُظلَمُون»، اشاره به همين است.  


فخر رازى در تفسير كبير گفته: اگر كسى بگويد: فايده اين كتاب چيست؟ اگر عرضه بر كسى شود كه دروغ را بر خدا محال مى داند كه حاجت به كتاب ندارد، هرچه خدا بگويد، قبول مى كند، چه كتابى در ميان باشد و چه نباشد، و اگر بر كسى عرضه شود كه دروغ گفتن را از خدا ممكن و جايز مى داند، چنين كسى آنچه را كه خدا بگويد، تكذيب مى كند. چه در كتابى نوشته شده باشد و چه نشده باشد، چون براى دروغگو همان طور كه دروغ گفتن ممكن است، همچنين دروغ نوشتن هم جايز است. پس به هر دو تقدير، نوشتن اعمال فايده اى ندارد.  
پس مؤمنان از اين كه ظلم شوند، ايمن اند، و اجرشان به هيچ وجه فراموش نمى شود، و از دادنش دريغ نمى كنند، و يا كمتر از آنچه هست نمى دهند، و يا عوض و بدل نمى شود، همچنان كه از خطر اين كه اعمالشان حفظ نشود، و يا بعد از حفظ فراموش شود، و يا به وجهى از وجوه تغيير كند، ايمن اند.


در جواب مى گوييم: خدا هرچه بخواهد مى كند، ولى آنچه ممكن است گفته شود: اين است كه شايد در اين كار مصلحتى براى ملائكه باشد.
«فخر رازى»، در تفسير كبير گفته: اگر كسى بگويد: فايده اين كتاب چيست؟ اگر بر كسى عرضه شود كه دروغ را بر خدا محال مى داند، كه حاجت به كتاب ندارد. هرچه خدا بگويد، قبول مى كند. چه كتابى در ميان باشد و چه نباشد. و اگر بر كسى عرضه شود كه دروغ گفتن را از خدا ممكن و جايز مى داند، چنين كسى آنچه را كه خدا بگويد، تكذيب مى كند. چه در كتابى نوشته شده باشد و چه نشده باشد. چون براى دروغگو، همان طور كه دروغ گفتن ممكن است، همچنين دروغ نوشتن هم جايز است. پس به هر دو تقدير، نوشتن اعمال فايده اى ندارد.  


مؤلف: پاسخى كه فخر رازى داده، مبتنى بر مسلكى است كه در فعل خداى تعالى دارد، چون او معتقد است كه افعال خدا از روى غرض و مصلحت نيست و عمل خرافى را از خداى تعالى جايز مى داند.
در جواب مى گوييم: خدا هرچه بخواهد مى كند، ولى آنچه ممكن است گفته شود: اين است كه شايد در اين كار، مصلحتى براى ملائكه باشد.


و اين اشكال، تنها در مساءله نوشتن اعمال نيست، بلكه در تمامى شؤون قيامت كه خداى تعالى از آن خبر داده وارد است. مانند: حشر، جمع، اشهاد شهود، نشر كتب و ديوانها، صراط، ميزان و حساب.
مؤلف: پاسخى كه فخر رازى داده، مبتنى بر مسلكى است كه در فعل خداى تعالى دارد. چون او معتقد است كه افعال خدا از روى غرض و مصلحت نيست و عمل خرافى را از خداى تعالى، جايز مى داند.


و جواب صحيح از همه اين ها، اين است كه: خداى تعالى آنچه را كه ما در قيامت با آن روبرو مى شويم، براى ما ممثل كرده، و به صورت يك صحنه دادگاهى و دادخواهى، و دادرسى، مجسم نموده است، و معلوم است كه در يك صحنه دادگاه از آن جهت كه دادگاه است، پاى احتجاج و دفاع و شاهد و پرونده و برگه هاى جرم و روبرو كردن دو طرف
و اين اشكال، تنها در مسأله نوشتن اعمال نيست، بلكه در تمامى شؤون قيامت، كه خداى تعالى از آن خبر داده، وارد است. مانند: حشر، جمع، اشهاد شهود، نشر كتب و ديوان ها، صراط، ميزان و حساب.
 
و جواب صحيح از همه اين ها، اين است كه: خداى تعالى، آنچه را كه ما در قيامت با آن روبرو مى شويم، براى ما ممثّل كرده، و به صورت يك صحنه دادگاهى و دادخواهى، و دادرسى، مجسم نموده است، و معلوم است كه در يك صحنه دادگاه از آن جهت كه دادگاه است، پاى احتجاج و دفاع و شاهد و پرونده و برگه هاى جرم و روبرو كردن دو طرف متخاصم به ميان مى آيد، و بدون اين ها صحنه پايان نمى پذيرد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۶۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۶۰ </center>
متخاصم به ميان مى آيد، و بدون اين ها صحنه پايان نمى پذيرد.


بله اگر از اين معنا چشم پوشى كنيم، براى ظاهر شدن اعمال آدمى در روز رجوعش به خداى سبحان، تنها اذن او كافى است، و به هيچ يك از مطالب مذكور حاجت نيست - دقت فرماييد.
بله اگر از اين معنا چشم پوشى كنيم، براى ظاهر شدن اعمال آدمى در روز رجوعش به خداى سبحان، تنها اذن او كافى است، و به هيچ يك از مطالب مذكور حاجت نيست - دقت فرماييد.