تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۳۵: خط ۲۳۵:
و اين، همان تماميت تدبير و آخرين نقطه در مسير آدمى است. چون هر كه بدان جا قدم بگذارد، ديگر بيرون شدنى نيست.
و اين، همان تماميت تدبير و آخرين نقطه در مسير آدمى است. چون هر كه بدان جا قدم بگذارد، ديگر بيرون شدنى نيست.


==مقصود از «طرائق» در آيه: «و لقد خلقنا فوقكم سبع طرائق»==
==مقصود از «طرائق» در آيه شریفه==
«'''وَ لَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طرَائقَ وَ مَا كُنَّا عَنِ الخَْلْقِ غَافِلِينَ'''»:


مراد از طرائق هفتگانه، به قرينه كلمه «فوقكم»، آسمان هاى هفتگانه است و اگر آسمان ها را «طرائق» (جمع طريقه، يعنى راه هاى عبور و مرور) ناميده، از اين باب است كه آسمان ها محل نازل شدن امر از ناحيه خدا به سوى زمين است، همچنان كه فرموده: «يتنزل الامر بينهن» و نيز فرموده: «يدبّر الامر من السّماء الى الارض ثم يعرج اليه».
مراد از طرائق هفتگانه، به قرينه كلمۀ «فَوقَكُم»، آسمان هاى هفتگانه است و اگر آسمان ها را «طَرَائِق» (جمع طريقه، يعنى راه هاى عبور و مرور) ناميده، از اين باب است كه آسمان ها، محل نازل شدن امر از ناحيه خدا به سوى زمين است، همچنان كه فرموده: «يَتَنَزَّلُ الأمرَ بَينَهُنَّ». و نيز فرموده: «يُدَبِّرُ الأمرَ مِن السَّمَاءِ إلَى الأرضِ ثُمَّ يَعرُجُ إلَيه».


<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۲۸ </center>
و نيز راه هايى است كه اعمال ما در صعودش به سوى خداى سبحان، و ملائكه در هبوطشان و عروجشان طى مى كنند، همچنان كه درباره عمل فرموده: «اليه يصعد الكلم الطيّب و العمل الصالح يرفعه» و درباره ملائكه فرموده: «و ما نتنزّل الا بامر ربك».
و نيز، راه هايى است كه اعمال ما در صعودش به سوى خداى سبحان، و ملائكه در هبوط شان و عروجشان طى مى كنند، همچنان كه درباره عمل فرموده: «إلَيهِ يَصعَدُ الكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ العَمَلُ الصَّالِحُ يَرفَعُهُ»، و درباره ملائكه فرموده: «وَ مَا نَتَنَزَّلُ إلّا بِأمرِ رَبِّكَ».


با اين بيان روشن شد كه چطور ذيل آيه، يعنى جمله «و ما كنا عن الخلق غافلين»، مربوط و متصل به صدر آن است. چون معنا چنين شد كه: شما از ما منقطع و بى ارتباط با ما نيستيد و از تحت مراقبت ما بيرون نمى باشيد، بلكه اين راه هاى هفتگانه، ميان ما و شما نصب شده، تا فرستادگان ملكى ما، دائما در نزول و صعود باشند، و امر ما را به سوى شما و اعمال شما را به سوى ما بياورند.
با اين بيان، روشن شد كه چطور ذيل آيه، يعنى جملۀ «وَ مَا كُنَّا عَنِ الخَلقِ غَافِلِين»، مربوط و متصل به صدر آن است. چون معنا چنين شد كه: شما از ما منقطع و بى ارتباط با ما نيستيد و از تحت مراقبت ما بيرون نمى باشيد، بلكه اين راه هاى هفتگانه، ميان ما و شما نصب شده، تا فرستادگان مُلكى ما، دائما در نزول و صعود باشند، و امر ما را به سوى شما و اعمال شما را به سوى ما بياورند.


از مطالب گذشته روشن مى گردد: اين كه بعضى از مفسرين در تفسير آيه گفته اند: «طرائق، به معناى طبقات روى هم چيده آسمان است، و از باب «طرق نعل» است، كه به معناى طاقه هاى روى هم چيده كفش است»؛ و بعضى ديگر كه گفته اند: «طرائق، به معناى گسترده شده و از باب «طرق آهن» است، چون طرق آهن اين است كه آهنى را با پتك بكوبند تا گسترده شود»، صحيح نيست. صرف نظر از اين كه بنابر اين دو معنا، صدر و ذيل آيه به هم مربوط نمى شود.
از مطالب گذشته روشن مى گردد: اين كه بعضى از مفسران در تفسير آيه گفته اند: «طرائق، به معناى طبقات روى هم چيده آسمان است، و از باب «طرق نعل» است، كه به معناى طاقه هاى روى هم چيده كفش است»؛ و بعضى ديگر كه گفته اند: «طرائق، به معناى گسترده شده و از باب «طرق آهن» است، چون طرق آهن اين است كه آهنى را با پتك بكوبند، تا گسترده شود»، صحيح نيست. صرف نظر از اين كه بنابر اين دو معنا، صدر و ذيل آيه به هم مربوط نمى شود.
<span id='link24'><span>
<span id='link24'><span>