تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
اين آيات مطالبى جديدى را بيان مى كند كه برگشت آنها به ذكر سزاى اعمال و برگشتن همه خلايق به سوى خداى حق است ، البته در آيات سابق نيز اشاره اى به اين مطالب بود. و نيز در اين آيات يگانگى خداى تعالى در ربوبيت اثبات شده است.
اين آيات مطالبى جديدى را بيان مى كند كه برگشت آنها به ذكر سزاى اعمال و برگشتن همه خلايق به سوى خداى حق است ، البته در آيات سابق نيز اشاره اى به اين مطالب بود. و نيز در اين آيات يگانگى خداى تعالى در ربوبيت اثبات شده است.


== پاداش نيكوكاران ==
== پاداش نیکو و فزاینده برای نيكوكاران ==
«'''حسنى '''» و «'''زياده بر آن '''» است و دچار تاريكى ظاهرى و معنوى نمى شوند


لِّلَّذِينَ أَحْسنُوا الْحُسنى وَ زِيَادَةٌ وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَترٌ وَ لا ذِلَّةٌ ...
«'''لِّلَّذِينَ أَحْسنُوا الْحُسنى وَ زِيَادَةٌ وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَترٌ وَ لا ذِلَّةٌ ...'''»:


كلمه «'''حسنى '''» مؤ نث كلمه «'''احسن '''» است ، و منظور از آن مثوبت و پاداش حسنى است، و منظور از زيادت ، زيادت استحقاقى است ، به اين معنا: كسانى كه عمل نيك مى كنند مستحق دو نوع پاداش ‍ مى شوند، يكى پاداشى برابر عملشان و يكى پاداشى زائد بر آن .  
كلمه «حسنى» مؤنث كلمه «احسن» است ، و منظور از آن مثوبت و پاداش حسنى است، و منظور از زيادت ، زيادت استحقاقى است ، به اين معنا: كسانى كه عمل نيك مى كنند مستحق دو نوع پاداش ‍ مى شوند، يكى پاداشى برابر عملشان و يكى پاداشى زائد بر آن .  


البته اينكه مى گوييم هر دو پاداش به نحو استحقاق است ، معنايش اين نيست كه بندگان حقى بر خدا پيدا مى كنند و طلبكار خدا مى شوند، بلكه معنايش اين است كه خداى تعالى خودش از فضل خود چيزى را جزاء و ثواب عمل قرار مى دهد، و در آياتى نظير: «'''لهم اجرهم عند ربهم '''» اين جزاء را حق بنده نيكوكار قرار مى دهد، و آنگاه خود او اين جزاء را مضاعف و چند برابر نموده ، آن چند برابر را نيز حق بنده نيكوكار مى سازد و در امثال آيه «'''من جاء بالحسنة فله عشر امثالها'''» مى فرمايد اين پاداش چند برابر حق او است ، اينجا است كه ما از جمله «'''للذين احسنوا الحسنى '''» استحقاق را مى فهميم ، و مى پنداريم جزاى حسناى حسنه و همچنين زيادت بر مقدار حسنه و يا به عبارتى ، ده برابر آن ، حق بنده است . ليكن از آيه زير مى فهميم هم جزاء و هم زيادت آن از فصل الهى است : «'''فاما الذين آمنوا و عملوا الصالحات فيوفيهم اجورهم و يزيدهم من فضله '''».
البته اينكه مى گوييم هر دو پاداش به نحو استحقاق است ، معنايش اين نيست كه بندگان حقى بر خدا پيدا مى كنند و طلبكار خدا مى شوند، بلكه معنايش اين است كه خداى تعالى خودش از فضل خود چيزى را جزاء و ثواب عمل قرار مى دهد، و در آياتى نظير: «لهم اجرهم عند ربهم». اين جزاء را حق بنده نيكوكار قرار مى دهد، و آنگاه خود او اين جزاء را مضاعف و چند برابر نموده، آن چند برابر را نيز حق بنده نيكوكار مى سازد و در امثال آيه «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها» مى فرمايد اين پاداش چند برابر حق او است.
 
اينجا است كه ما از جمله «للذين احسنوا الحسنى» استحقاق را مى فهميم ، و مى پنداريم جزاى حسناى حسنه و همچنين زيادت بر مقدار حسنه و يا به عبارتى، ده برابر آن ، حق بنده است. ليكن از آيه زير مى فهميم هم جزاء و هم زيادت آن از فصل الهى است : «'''فاما الذين آمنوا و عملوا الصالحات فيوفيهم اجورهم و يزيدهم من فضله '''».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۶۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۶۰ </center>
و اگر منظور از كلمه «'''حسنى '''» در جمله «'''للذين احسنوا'''» عاقبت حسنى باشد، و عقل بشر مافوق حسنى چيزى را تعقل نكند، در اين صورت معناى كلمه و «'''زيادة '''» زائد بر آن حدى خواهد بود كه عقل بشر مى تواند از فضل الهى را تصور كند، آن وقت معنا چنين مى شود: براى كسانى كه نيكى مى كنند عاقبت حسنى خواهد بود به اضافه فضلى از ناحيه خداى تعالى كه عقل بشر از درك آن عاجز است.
و اگر منظور از كلمه «'''حسنى '''» در جمله «'''للذين احسنوا'''» عاقبت حسنى باشد، و عقل بشر مافوق حسنى چيزى را تعقل نكند، در اين صورت معناى كلمه و «'''زيادة '''» زائد بر آن حدى خواهد بود كه عقل بشر مى تواند از فضل الهى را تصور كند، آن وقت معنا چنين مى شود: براى كسانى كه نيكى مى كنند عاقبت حسنى خواهد بود به اضافه فضلى از ناحيه خداى تعالى كه عقل بشر از درك آن عاجز است.


آيات زير نيز به اين معنا اشاره دارد: «فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قرة اعين» «'''و لهم ما يشاون فيها و لدينا مزيد'''»، چون اين معنا معلوم است كه انسان هر چيز نيكوئى را مى خواهد، پس مزيد از آنچه انسان مى خواهد چيزى است كه فهم انسان، قاصر از درك آن است .
آيات زير نيز به اين معنا اشاره دارد: «فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قرة اعين» «و لهم ما يشاؤن فيها و لدينا مزيد»، چون اين معنا معلوم است كه انسان هر چيز نيكوئى را مى خواهد، پس مزيد از آنچه انسان مى خواهد چيزى است كه فهم انسان، قاصر از درك آن است .


و كلمه «'''الرهق '''» - با دو فتحه - به معناى پيوستن و فرا گرفتن است . وقتى مى گويند «'''رهقه الدين '''» معنايش اين است كه سيلاب قرض ‍ به تدريج به او پيوست تا آنجا كه او را فرا گرفت ، و كلمه «'''قتر'''» به معناى دود و يا غبار سياه رنگ است . و اگر اهل بهشت را توصيف كرده به اينكه : «'''چهره هايشان را قتر و ذلت فرا نمى گيرد، بدين جهت است كه قتر و ذلت وصف اهل دوزخ است ، كه گرفتار قتر يعنى سياهى صورت و ذلت يعنى سياهى معنوى مى شوند، و در آيه بعد در باره اهل دوزخ مى فرمايد: ((ترهقهم ذلة '''».
و كلمه «الرهق» - با دو فتحه - به معناى پيوستن و فرا گرفتن است . وقتى مى گويند «رهقه الدين» معنايش اين است كه سيلاب قرض ‍ به تدريج به او پيوست تا آنجا كه او را فرا گرفت، و كلمه «قتر» به معناى دود و يا غبار سياه رنگ است. و اگر اهل بهشت را توصيف كرده به اينكه: «چهره هايشان را قتر و ذلت فرا نمى گيرد، بدين جهت است كه قتر و ذلت وصف اهل دوزخ است ، كه گرفتار قتر يعنى سياهى صورت و ذلت يعنى سياهى معنوى مى شوند، و در آيه بعد در باره اهل دوزخ مى فرمايد: «ترهقهم ذلة».


و معناى آيه اينست : «'''كسانى كه در دنيا كار نيك و احسان مى كنند، در آخرت مثوبت حسنى دارند، به اضافه زيادتى از فضل خدا'''»، و يا معناى آن اين است : «'''كسانى كه در دنيا كار نيك و احسان مى كنند عاقبتى حسنى دارند، به اضافه زيادتى كه به عقلشان تصور نمى شود و صورتهاى آنان را غبار سياهى فرا نمى گيرد، و دلهايشان دچار ذلت نمى شود، و اينان اصحاب بهشت و در آن جاودانند'''»
و معناى آيه اين است: «كسانى كه در دنيا كار نيك و احسان مى كنند، در آخرت مثوبت حسنى دارند، به اضافه زيادتى از فضل خدا»، و يا معناى آن اين است : «كسانى كه در دنيا كار نيك و احسان مى كنند عاقبتى حسنى دارند، به اضافه زيادتى كه به عقلشان تصور نمى شود و صورتهاى آنان را غبار سياهى فرا نمى گيرد، و دلهايشان دچار ذلت نمى شود، و اينان اصحاب بهشت و در آن جاودانند».
<span id='link40'><span>
<span id='link40'><span>
==كيفر بدكاران مساوى كار بدشان است ، ذليل هستند، چهره هايشان را سياهى پوشانيده و مخلد در آتش اند ==
==كيفر بدكاران مساوى كار بدشان است ، ذليل هستند، چهره هايشان را سياهى پوشانيده و مخلد در آتش اند ==
وَ الَّذِينَ كَسبُوا السيِّئَاتِ جَزَاءُ سيِّئَةِ بِمِثْلِهَا وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ...
وَ الَّذِينَ كَسبُوا السيِّئَاتِ جَزَاءُ سيِّئَةِ بِمِثْلِهَا وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ...