تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
لِمَن شاءَ مِنكمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ(۳۷)
لِمَن شاءَ مِنكمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ(۳۷)
كلُّ نَفْسِ بِمَا كَسبَت رَهِينَةٌ(۳۸)
كلُّ نَفْسِ بِمَا كَسبَت رَهِينَةٌ(۳۸)
إِلا أَصحَب الْيَمِينِ(۳۹)
إِلا أَصحَاب الْيَمِينِ(۳۹)
فى جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ(۴۰)
فى جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ(۴۰)
عَنِ الْمُجْرِمِينَ(۴۱)
عَنِ الْمُجْرِمِينَ(۴۱)
خط ۱۶۰: خط ۱۶۰:
<center> «'''ترجمه آیات '''»  </center>
<center> «'''ترجمه آیات '''»  </center>


چنين نيست قسم به ماه (تابان ) (۳۲).
چنين نيست قسم به ماه (تابان) (۳۲).
و قسم به شب تار چون (به سحر كه وقت راز و نماز مشتاقان خداست ) باز گردد (۳۳).
 
و قسم به شب تار چون (به سحر كه وقت راز و نماز مشتاقان خداست) باز گردد (۳۳).
 
و قسم به صبح چون جهان را روشن سازد (۳۴).
و قسم به صبح چون جهان را روشن سازد (۳۴).
كه اين قرآن يكى از بزرگترين آيات (خدا) است (۳۵).
كه اين قرآن يكى از بزرگترين آيات (خدا) است (۳۵).
پند و اندرز آدميانست (۳۶).
 
تا از شما آدميان هر كه بخواهد (در مقام ايمان و طاعت و سعادت ) پيش ‍ افتد يا باز ماند (۳۷).
پند و اندرز آدميان است (۳۶).
 
تا از شما آدميان هر كه بخواهد (در مقام ايمان و طاعت و سعادت) پيش افتد، يا باز ماند (۳۷).
 
هر كسى در گرو عملى است كه انجام داده است (۳۸).
هر كسى در گرو عملى است كه انجام داده است (۳۸).
مگر اهل يمين (كه به يمن و سعادت نيكوكار شدند) (۳۹)
مگر اهل يمين (كه به يمن و سعادت نيكوكار شدند) (۳۹)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۴۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۴۸ </center>
آنان در باغهاى بهشت متنعمند و سؤ ال مى كنند (۴۰).
آنان در باغ هاى بهشت متنعم اند و سؤال مى كنند (۴۰).
 
از احوال دوزخيان گنهكار (۴۱).
از احوال دوزخيان گنهكار (۴۱).
كه شما را چه عملى به عذاب دوزخ در افكند؟ (۴۲).
كه شما را چه عملى به عذاب دوزخ در افكند؟ (۴۲).
آنان جواب دهند كه ما از نمازگزاران نبوديم (۴۳).
آنان جواب دهند كه ما از نمازگزاران نبوديم (۴۳).
و به مستمند طعام (و صدقه اى ) نمى داديم (۴۴).
 
و به مستمند طعام (و صدقه اى) نمى داديم (۴۴).
 
و ما با اهل باطل همنشين و همصدا بوديم (۴۵).
و ما با اهل باطل همنشين و همصدا بوديم (۴۵).
و ما روز جزا را تكذيب مى كرديم (۴۶).
و ما روز جزا را تكذيب مى كرديم (۴۶).
تا آنكه (با مرگ ) يقين به قيامت يافتيم (۴۷).
 
پس در آن روز شفاعت شفيعان (از انبيا و اوليا) در حق آنان هيچ پذيرفته نشود (۴۸).
تا آن كه (با مرگ) يقين به قيامت يافتيم (۴۷).
 
پس در آن روز شفاعت شفيعان (از انبيا و اوليا)، در حق آنان هيچ پذيرفته نشود (۴۸).


<center> «'''بیان آیات '''»  </center>
<center> «'''بیان آیات '''»  </center>


در اين آيات قرآن كريم از تهمتهايى كه بدان زده شده تنزيه گرديده و اين معنا مسجل گشته كه قرآن يكى از آيات كبراى حق است . در آن انذار تمامى بشر است ، و در پيرويش آزادى نفوس از گروگان اعمال است ، اعمالى كه او را به سوى سقر مى كشاند.
در اين آيات قرآن كريم از تهمت هايى كه بدان زده شده، تنزيه گرديده و اين معنا مسجل گشته كه قرآن يكى از آيات كبراى حق است. در آن انذار تمامى بشر است، و در پيروی اش آزادى نفوس از گروگان اعمال است، اعمالى كه او را به سوى سقر مى كشاند.
كلا
 
«'''كَلّا'''»:
 
كلمه «كَلّا» (مانند حاشا در فارسى)، رد و انكار مطالب ماقبل خودش است. در تفسير كشاف گفته: آوردن كلمه «كَلّا» بعد از جمله «وَ مَا هِىَ إلّا ذِكرى لِلبَشَر»، انكار ذكرى بودن قرآن براى منافقين و كفار است. مى فرمايد: قرآن كه براى بشر تذكر است، براى اينان تذكر نيست. چون اينان متذكر نمى شوند. احتمال هم دارد به خاطر اين كه قبل از جمله «إنّهَا لَإحدَى الكُبَر» واقع شده، ردّ منكرين همين جمله باشد و بفرمايد على رغم منكران قيامت، واقعه قيامت يكى از بزرگترين دواهى است.


كلمه «'''كلا'''» (مانند حاشا در فارسى ) رد و انكار مطالب ما قبل خودش است ، در تفسير كشاف گفته : آوردن كلمه «'''كلا'''» بعد از جمله «'''و ما هى الا ذكرى للبشر'''» انكار ذكرى بودن قرآن براى منافقين و كفار است ، مى فرمايد قرآن كه براى بشرت ذكر است ، براى اينان تذكر نيست ، چون اينان متذكر نمى شوند، احتمال هم دارد به خاطر اينكه قبل از جمله «'''انها لاحدى الكبر'''» واقع شده ، رد منكرين همين جمله باشد و بفرمايد على رغم منكرين قيامت ، واقعه قيامت يكى از بزرگترين دواهى است .
پس بنابه احتمال اول، انكار مطلب گذشته است و بنابر احتمال دوم، انكار و ردّ مطلب آينده است. البته احتمال سومى نيز هست، كه به زودى از نظر خواننده خواهد گذشت.
پس بنا به احتمال اول انكار مطلب گذشته است ، و بنا بر احتمال دوم انكار و رد مطلب آينده است . البته احتمال سومى نيز هست كه به زودى از نظر خواننده خواهد گذشت .


وَ الْقَمَرِ وَ الَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ وَ الصبْح إِذَا أَسفَرَ
«'''وَ الْقَمَرِ * وَ الَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ * وَ الصُّبْح إِذَا أَسفَرَ'''»:


در اين جمله سه بار سوگند ياد شده ، و منظور از ادبار ليل گذشتن شب در مقابل پيش آمدن شب است ، و منظور از «'''اسفار صبح '''» هويدا گشتن صبح و بيرون شدن آن از پرده شب است .
در اين جمله، سه بار سوگند ياد شده، و منظور از «إدبار ليل»، گذشتن شب در مقابل پيش آمدن شب است. و منظور از «اسفار صبح»، هويدا گشتن صبح و بيرون شدن آن از پرده شب است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۴۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۱۴۹ </center>