تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶۶: خط ۶۶:


==مدلول عبادت آزادگان در هر سه روايت مذكوره به يك معنا است ==
==مدلول عبادت آزادگان در هر سه روايت مذكوره به يك معنا است ==
# مؤ لف : از بيانيكه در گذشته گذشت ، معناى اين سه روايت روشن ميشود، و اگر عبادت احرار و آزاد مردان را گاهى به شكر، و گاهى ديگر به حب ، توصيف كردند، از اين جهت است كه برگشت هر دو بيكى است ، چون شكر عبارت است از اينكه نعمت ولى نعمت را در جايش مصرف كنى ، و شكر عبادت باين است كه از روى محبت انجام شود، و تنها براى خود خدا صورت بگيرد، نه منافع شخصى ، و يا دفع ضرر شخصى ، بلكه خدا را عبادت كنى ، بدان جهت كه خدا است ، يعنى بذات خود جامع تمامى صفات جمال و جلال است ، و او چون جميل بالذات است ، ذاتا محبوب است ، يعنى خودش دوست داشتنى است ، نه اينكه چون ثواب ميدهد، و يا عقاب را بر ميدارد؟ مگر محبت جز ميل بجمال و مجذوب شدن در برابر آن چيز ديگرى است ؟.
 
پس برگشت اينكه بگوئيم : خدا معبود است ، چون خدا است ، و يا چون جميل و محبوب است ، و يا چون ولى نعمت است ، و شكرش واجب است ، همه بيك معنا است .
# مؤلف: از بيانی كه در گذشته گذشت، معناى اين سه روايت روشن می شود، و اگر عبادت احرار و آزادمردان را گاهى به شكر، و گاهى ديگر به حبّ، توصيف كردند، از اين جهت است كه برگشت هر دو به يكى است. چون «شكر» عبارت است از اين كه: نعمت ولى نعمت را در جايش مصرف كنى، و شكر عبادت به اين است كه از روى محبّت انجام شود، و تنها براى خود خدا صورت بگيرد، نه منافع شخصى، و يا دفع ضرر شخصى، بلكه خدا را عبادت كنى بدان جهت كه خدا است. يعنى به ذات خود، جامع تمامى صفات جمال و جلال است، و او چون جميل بالذات است، ذاتا محبوب است. يعنى خودش دوست داشتنى است، نه اين كه چون ثواب می دهد، و يا عقاب را بر می دارد؟ مگر محبّت جز ميل به جمال و مجذوب شدن در برابر آن چيز ديگرى است؟
و از طرق عامه از امام صادق عليه السلام روايت شده كه در تفسير آيه (اياك نعبد) الخ ، فرموده : يعنى ، ما از تو غير تو را نميخواهيم ، و عبادتت در عوض چيزى نمى كنيم ، آنطور كه جاهلان به خيال خود تو را عبادت مى كنند، در حالى كه در دل بياد همه چيز هستند جز تو.
 
# مؤ لف : اين روايت به نكته اى اشاره مى كند، كه قبلا از آيات مورد بحث استفاده كرديم ، كه معناى عبادت ، حضور و اخلاص است ، چون عبادت بمنظور ثواب ، و يا دفع عذاب ، با خلوص و حضور منافات دارد.
پس برگشت اين كه بگویيم: خدا معبود است، چون خدا است، و يا چون جميل و محبوب است، و يا چون ولى نعمت است و شكرش واجب است، همه به يك معنا است.
معنى «'''اهدنا الصراط المستقيم '''» و پاسخ ضمنى به شبهه تحصيل حاصل
و از طرق عامه از امام صادق عليه السلام روايت شده كه در تفسير آيه «إيّاك نعبد» الخ، فرموده: يعنى ما از تو غير تو را نمی خواهيم، و عبادتت در عوض چيزى نمى كنيم، آن طور كه جاهلان به خيال خود تو را عبادت مى كنند، در حالى كه در دل به ياد همه چيز هستند، جز تو.
و در كتاب تحف العقول ، از امام صادق عليه السلام روايتى آمده ، كه در ضمن آن فرمود: هر كس معتقد باشد كه خدا بصفت عبادت ميشود، نه به ادراك ، اعتقاد خود را بخدائى حوالت داده كه غايب است ، و كسيكه معتقد باشد كه پروردگار متعال به صفت موصوفش عبادت ميشود، توحيد را باطل كرده ، چون صفت ، غير موصوف است ، و كسيكه معتقد باشد كه موصوف ، منسوب به صفت عبادت ميشود، خداى كبير را كوچك و صغير شمرده است ، پس مردم ، خدا را آنطور كه هست نميتوانند اندازه گيرى كنند.
 
و در كتاب معانى ، از امام صادق عليه السلام روايت آورده ، كه در معناى جمله : (اهدنا الصراط المستقيم فرموده : خدايا ما را بلزوم طريقى ارشاد فرما، كه به محبت تو، و به بهشتت منتهى ميشود، و از اينكه پيروى هواهاى خود كنيم ، و در نتيجه هلاك گرديم ، جلو مى گيرد، و نيز نمى گذارد آراء خود را اخذ كنيم ، و در نتيجه نابود شويم .
# مؤلّف: اين روايت به نكته اى اشاره مى كند كه قبلا از آيات مورد بحث استفاده كرديم، كه معناى عبادت، حضور و اخلاص است. چون عبادت به منظور ثواب، و يا دفع عذاب، با خلوص و حضور منافات دارد.
 
معنى «'''إهدنا الصراط المستقيم'''» و پاسخ ضمنى به شبهه تحصيل حاصل
 
و در كتاب «تحف العقول»، از امام صادق عليه السلام روايتى آمده، كه در ضمن آن فرمود: هر كس معتقد باشد كه خدا به صفت عبادت می شود، نه به ادراك، اعتقاد خود را به خدایى حوالت داده كه غايب است. و كسی كه معتقد باشد كه پروردگار متعال به صفت موصوفش عبادت می شود، توحيد را باطل كرده، چون صفت، غير موصوف است. و كسی كه معتقد باشد كه موصوف، منسوب به صفت عبادت می شود، خداى كبير را كوچك و صغير شمرده است. پس مردم، خدا را آن طور كه هست، نمی توانند اندازه گيرى كنند.
 
و در كتاب معانى، از امام صادق عليه السلام روايت آورده كه در معناى جمله: «إهدنا الصراط المستقيم» فرموده: خدايا! ما را به لزوم طريقى ارشاد فرما كه به محبّت تو، و به بهشتت منتهى می شود، و از اين كه پيروى هواهاى خود كنيم و در نتيجه هلاك گرديم، جلو مى گيرد، و نيز نمى گذارد آراء خود را اخذ كنيم، و در نتيجه نابود شويم.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۶۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۶۲ </center>
و نيز در معانى از على عليه السلام روايت آورده ، كه در باره آيه نامبرده فرمود: يعنى خدايا! توفيق خودت را كه ما تاكنون بوسيله آن تو را اطاعت كرديم ، درباره ما ادامه بده ، تا در روزگار آينده مان نيز همچنان تو را اطاعت كنيم .
و نيز در معانى از على عليه السلام روايت آورده ، كه در باره آيه نامبرده فرمود: يعنى خدايا! توفيق خودت را كه ما تاكنون به وسيله آن تو را اطاعت كرديم، درباره ما ادامه بده، تا در روزگار آينده مان نيز همچنان تو را اطاعت كنيم.
# مؤ لف : اين دو روايت دو وجه مختلف در پاسخ از شبهه تحصيل حاصل را بيان مى كند، شبهه اين بود كه شخص ‍ نمازگزار، راه مستقيم را يافته ، كه نماز مى گزارد، ديگر معنا ندارد در نماز خود از خدا هدايت بسوى راه مستقيم را درخواست كند. روايت اولى پاسخ ميدهد باينكه : مراتب هدايت در مصداقهاى آن مختلف است ، و نمازگزار همه روزه از خدا ميخواهد از هر مرتبه اى كه هست بمرتبه بالاتر هدايت شود، و روايت دومى پاسخ ميدهد: كه هر چند مراتب آن در مصاديق مختلف است ، ولكن از نظر مفهوم يك حقيقت است ، و نمازگزار نظرى باختلاف مراتب آن ندارد، بلكه تنها نظرش اين است كه اين موهبت را از من سلب مكن ، و همچنان آنرا ادامه بده .
 
مراد از «'''الذين انعمت عليهم '''»
# مؤلّف : اين دو روايت، دو وجه مختلف در پاسخ از شبهه تحصيل حاصل را بيان مى كند. شبهه اين بود كه: شخص ‍ نمازگزار، راه مستقيم را يافته كه نماز مى گزارد، ديگر معنا ندارد در نماز خود از خدا هدايت به سوى راه مستقيم را درخواست كند. روايت اولى پاسخ می دهد به ايكه: مراتب هدايت در مصداق هاى آن مختلف است، و نمازگزار همه روزه از خدا می خواهد از هر مرتبه اى كه هست، به مرتبه بالاتر هدايت شود. و روايت دومى پاسخ می دهد: كه هرچند مراتب آن در مصاديق مختلف است، ولكن از نظر مفهوم يك حقيقت است، و نمازگزار نظرى به اختلاف مراتب آن ندارد، بلكه تنها نظرش اين است كه اين موهبت را از من سلب مكن، و همچنان آن را ادامه بده.
و نيز در معانى از على عليه السلام روايت آورده كه فرمود: صراط مستقيم در دنيا آن راهى است كه كوتاه تر از غلو، و بلندتر از تقصير، و در مثل فارسى نه شور شود، و نه بى نمك باشد، بلكه راه ميانه باشد، و در آخرت عبارتست از طريق مؤ منين بسوى بهشت .
 
باز در معانى از على عليه السلام روايت آورده ، كه در معناى جمله (صراط الذين ) الخ ، فرمود: يعنى بگوئيد: خدايا ما را به صراط كسانى هدايت فرما، كه بر آنان اين انعام فرمودى كه موفق بدينت و اطاعتت نمودى ، نه اين انعام كه مال و سلامتى شان دادى ، چون بسا ميشود كسانى به نعمت مال و سلامتى متنعم هستند، ولى كافر و يا فاسقند.
مراد از «'''الّذين أنعمت عليهم '''»
آنگاه اضافه فرمود: كه ايشان آن كسانيند كه خدا درباره آنها فرموده : «'''و من يطع اللّه و الرسول ، فاولئك مع الذين انعم اللّه عليهم ، من النبيين ، و الصديقين ، و الشهداء، و الصالحين ، و حسن اولئك رفيقا،'''».
 
و نيز در معانى از على عليه السلام روايت آورده كه فرمود: صراط مستقيم در دنيا، آن راهى است كه كوتاه تر از غلو، و بلندتر از تقصير، و در مَثَل فارسى نه شور شود، و نه بى نمك باشد، بلكه راه ميانه باشد، و در آخرت عبارت است از: طريق مؤمنين به سوى بهشت.
باز در معانى از على عليه السلام روايت آورده كه در معناى جمله «صراط الّذين» الخ...  فرمود: يعنى بگویيد: خدايا! ما را به صراط كسانى هدايت فرما كه بر آنان اين انعام فرمودى كه موفق به دينت و اطاعتت نمودى، نه اين انعام كه مال و سلامتى شان دادى. چون بسا می شود كسانى به نعمت مال و سلامتى متنعم هستند، ولى كافر و يا فاسقند.
آنگاه اضافه فرمود كه: ايشان آن كساني اند كه خدا درباره آن ها فرموده: «'''و من يطع اللّه و الرّسول، فأولئك مع الّذين أنعم اللّه عليهم، من النّبيّين و الصّدّيقين و الشّهداء و الصّالحين و حسن أولئك رفيقا'''».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۶۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۶۳ </center>
<span id='link74'><span>
<span id='link74'><span>
==روايتى از رسول خدا (ص ) درباره سوره حمد و فضيلت آن ==
==روايتى از رسول خدا (ص ) درباره سوره حمد و فضيلت آن ==
و در كتاب عيون از حضرت رضا عليه السلام از پدران بزرگوارش از امير المؤ منين عليه السلام روايت آورده كه فرمود: از رسولخدا (ص ) شنيدم مى فرمود: خدايتعالى فرموده : فاتحه الكتاب را بين خودم و بنده ام تقسيم كردم ، نصفش از من ، و نصفش از بنده من است ، و بنده ام هر چه بخواهد باو ميدهم ، چون او ميگويد: بسم اللّه الرحمن الرحيم خداى عزوجلش ميگويد: بنده ام كار خود را با نام من آغاز كرد، و بر من است اينكه امور او را در آن كار تتميم كنم ، و در احوالش بركت بگذارم ، و چون او ميگويد: الحمد لله رب العالمين پروردگار متعالش ميگويد: بنده من مرا حمد گفت ، و اقرار كرد: كه نعمت هائيكه در اختيار دارد، از ناحيه من است ، و بلاهائيكه به وى نرسيده ، باز بلطف و تفضل من است ، و من شما فرشتگان را گواه مى گيرم ، كه نعمت هاى دنيائى و آخرتى او را زياده نموده ، بلاهاى آخرت را از او دور كنم ، همانطور كه بلاهاى دنيا را از او دور كردم .
و در كتاب عيون از حضرت رضا عليه السلام از پدران بزرگوارش از امير المؤ منين عليه السلام روايت آورده كه فرمود: از رسولخدا (ص ) شنيدم مى فرمود: خدايتعالى فرموده : فاتحه الكتاب را بين خودم و بنده ام تقسيم كردم ، نصفش از من ، و نصفش از بنده من است ، و بنده ام هر چه بخواهد باو ميدهم ، چون او ميگويد: بسم اللّه الرحمن الرحيم خداى عزوجلش ميگويد: بنده ام كار خود را با نام من آغاز كرد، و بر من است اينكه امور او را در آن كار تتميم كنم ، و در احوالش بركت بگذارم ، و چون او ميگويد: الحمد لله رب العالمين پروردگار متعالش ميگويد: بنده من مرا حمد گفت ، و اقرار كرد: كه نعمت هائيكه در اختيار دارد، از ناحيه من است ، و بلاهائيكه به وى نرسيده ، باز بلطف و تفضل من است ، و من شما فرشتگان را گواه مى گيرم ، كه نعمت هاى دنيائى و آخرتى او را زياده نموده ، بلاهاى آخرت را از او دور كنم ، همانطور كه بلاهاى دنيا را از او دور كردم .