فَعَرَفَهُم: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش |
(افزودن نمودار دفعات) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
معرفت و عرفان به معنى درك و شناختن است. [يوسف:58]. بر يوسف داخل شدند يوسف آنها را شناخت در حاليكه آنها او را نمىشناختند. راغب گفته: معرفت و عرفان درك و شناختن شىء است با تفكّر و تدبر در اثر آن و آن از علم اخص است... گويند «فُلانٌ يَعْرِفُ اللهَ» نگویند «یَعلَمُ اللهَ»... كه معرفت بشر به خدا با تفكّر در آثار اوست نه با ادراك ذاتش و گويند: «اَللّهُ يَعْلَمُ كَذا» نگويند: «يَعْرِفُ كَذا» زيرا كه معرفت از علم قاصر است و در حال از تفكّر استعمال مىشود. خلاصه آن كه: عرفان نسبت به علم شناخت ناقصى است و آن از تفكّر در آثار شىء ناشى مىشود. | معرفت و عرفان به معنى درك و شناختن است. [يوسف:58]. بر يوسف داخل شدند يوسف آنها را شناخت در حاليكه آنها او را نمىشناختند. راغب گفته: معرفت و عرفان درك و شناختن شىء است با تفكّر و تدبر در اثر آن و آن از علم اخص است... گويند «فُلانٌ يَعْرِفُ اللهَ» نگویند «یَعلَمُ اللهَ»... كه معرفت بشر به خدا با تفكّر در آثار اوست نه با ادراك ذاتش و گويند: «اَللّهُ يَعْلَمُ كَذا» نگويند: «يَعْرِفُ كَذا» زيرا كه معرفت از علم قاصر است و در حال از تفكّر استعمال مىشود. خلاصه آن كه: عرفان نسبت به علم شناخت ناقصى است و آن از تفكّر در آثار شىء ناشى مىشود. | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::فَعَرَفَهُم]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۴
ریشه کلمه
قاموس قرآن
معرفت و عرفان به معنى درك و شناختن است. [يوسف:58]. بر يوسف داخل شدند يوسف آنها را شناخت در حاليكه آنها او را نمىشناختند. راغب گفته: معرفت و عرفان درك و شناختن شىء است با تفكّر و تدبر در اثر آن و آن از علم اخص است... گويند «فُلانٌ يَعْرِفُ اللهَ» نگویند «یَعلَمُ اللهَ»... كه معرفت بشر به خدا با تفكّر در آثار اوست نه با ادراك ذاتش و گويند: «اَللّهُ يَعْلَمُ كَذا» نگويند: «يَعْرِفُ كَذا» زيرا كه معرفت از علم قاصر است و در حال از تفكّر استعمال مىشود. خلاصه آن كه: عرفان نسبت به علم شناخت ناقصى است و آن از تفكّر در آثار شىء ناشى مىشود.
در حال بارگیری...