المائدة ٧٠: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=همانا گرفتیم پیمان بنیاسرائیل را و فرستادیم بسوی آنان پیمبرانی هرگاه میآمدشان پیمبری بدانچه هوس نمیکرد دلهای ایشان گروهی را دروغگو شمردند و کشتند گروهی را | |-|معزی=همانا گرفتیم پیمان بنیاسرائیل را و فرستادیم بسوی آنان پیمبرانی هرگاه میآمدشان پیمبری بدانچه هوس نمیکرد دلهای ایشان گروهی را دروغگو شمردند و کشتند گروهی را | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره المائدة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره المائدة | نزول = [[نازل شده در سال::19|٧ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::70|٧٠]] | قبلی = المائدة ٦٩ | بعدی = المائدة ٧١ | کلمه = [[تعداد کلمات::21|٢١]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«مِیثَاق»: پیمان استوار. «فَرِیقاً»: دسته. گروه. ذکر فعل (کَذَّبُوا) به صورت ماضی، و فعل (یَقْتُلُونَ) به صورت مضارع، بیانگر پیشه ناپاک گذشته و حالِ بنیاسرائیل است. | «مِیثَاق»: پیمان استوار. «فَرِیقاً»: دسته. گروه. ذکر فعل (کَذَّبُوا) به صورت ماضی، و فعل (یَقْتُلُونَ) به صورت مضارع، بیانگر پیشه ناپاک گذشته و حالِ بنیاسرائیل است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۱
ترجمه
المائدة ٦٩ | آیه ٧٠ | المائدة ٧١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِیثَاق»: پیمان استوار. «فَرِیقاً»: دسته. گروه. ذکر فعل (کَذَّبُوا) به صورت ماضی، و فعل (یَقْتُلُونَ) به صورت مضارع، بیانگر پیشه ناپاک گذشته و حالِ بنیاسرائیل است.
تفسیر
- آيات ۸۶ - ۶۸، سوره مائده
- نكته درباره جمله : ((لستم على شى ء)) در آيه شريفه :((قل يا اهل الكتاب لستم على شى ء...))
- يهود و نصارا فاقد پايگاهى قابل اعتماد براى اقامه دين هستند
- اسم و لقب هيچ اثرى در سعادت آدمى ندارد و فقط ايمان به خدا و روز جزا وعمل صالح مايه سعادت است
- چون يهود براى خود برترى مى پنداشتند كور و كر شدند (از دين حق و شنيدن پند عاجزگشتند)
- بطلان و نامعقول بودن سخن نصارا كه گفته اند: ((ان الله ثالث ثلثة ))
- چگونگى اعتقاد به تثليث در ميان عوام نصارا
- احتجاج بر نفى الوهيت مسيح (ع ) و نيز نفى الوهيت ما در مسيح (بنابر يكاحتمال در معناى آيه )
- استدلال بروجوب عبادت خداى سبحان و عبادت نكردن هر چه جز او
- نكاتى كه در استدلال و احتجاج فوق در آيه شريفه وجود دارد
- نكته اينكه در جمله : ((مالا يملك لكم ضرا ولا نفعا)) و جملات مشابه آن ((ضر))قبل از ((نفع )) آورده شده است
- معناى علو و بيات جايگاه (غدير) نزد قديم يهود
- غلو اهل كتاب كه از آن نهى شده اند اين بوده كه انبياء و احبار و راهبان خود را تا مقامربوبيت بالا مى برده اند
- اعتقاد به پدرى و پسرى از اقوام بت پرست به مسيحيت راه يافته است
- علت اينكه نصارا نزديك ترين ملت ها به مسلمين از جهت دوستى معرفى شده اند
- وجود علماء و پارسايان بسيار در ميان نصارا و استكبار نور زيدن آنها علت انس بيشترآنان با مسلمين بوده است
- چند روايت در مورد اقوامى كه به شكل خوك و ميمون مسخ شدند
- رواياتى درباره امر به معروف و نهى از منكر و تعليم احكام الهى
- رواياتى در ذيل آيه : ((ذلك بان منهم قسيسين ...)) ونزول آن در شاءن نصاراى حبشه و داستان نجاشى
- قرآن كريم وحدت عدديه را از پروردگار جل وعلا نفى مى كند
- چون خداى تعالى مالك تمامى كمالات و اصيل در هر كمالى است ، اتصاف او به وحدت وكثرت عدديه محال است
- نفى وحدت عددى در سوره توحيد
- وحدت خداوند سبحان در توحيدى كه نصارا معتقدند و حدت عددى است كه قرآن منكر آن است
- (شرح و تفسير سخنانى از اميرالمؤ منين (ع ) درباره توحيد خداى سبحان ، نفى وحدتعددى و نفى حد از ذات اقدس الهى و...)
- شرح كلماتى از خطبه اميرالمؤ منين در نهج البلاغه درباره توحيد و صفات الهى
- خطبه ديگرى از كلام نورانى اميرالمؤ منين (ع ) در نهج البلاغه
- خطبه نورانى ديگرى از نهج البلاغه و شرح آن
- كلام گوهربار ديگرى از مولا اميرالمؤ منين (ع ) در توحيد و صفات خداوند
- خطبه ديگرى از اميرالمؤ منين (ع ) درباره توحيد الهى از كتاب احتجاج طبرسى
- فرمايش رسول خدا (ص ) درباره معناى توحيد بروايت اميرالمؤ منين (ع )
- (درباره اعتقاد به ودت عددى خداوند و رد آن در سخنان امام على (ع ))
نکات آیه
۱- تصدیق رسولان الهى و پیروى از آنان، میثاق خداوند از بنى اسرائیل (لقد اخذنا میثق بنى اسرءیل و ارسلنا الیهم رسلا) جمله «و ارسلنا الیهم رسلا» مى رساند که مورد میثاق تصدیق رسولان الهى است.
۲- ایمان به خدا و قیامت و انجام اعمال صالح، پیمان خداوند با بنى اسرائیل (من ءامن باللّه و الیوم الاخر و عمل صلحاً ... لقد اخذنا میثق بنى اسرءیل) به مقتضاى این آیه با آیه قبل مى توان گفت مورد میثاق ایمان به خدا و قیامت و انجام عمل صالح است.
۳- بعثت پیامبرانى متعدد و بلند مرتبه از جانب خداوند براى بنى اسرائیل (و ارسلنا الیهم رسلا) تنوین در «رسلا» مى تواند اشاره به عظمت و مرتبه والاى آن رسولان داشته باشد.
۴- ناسازگارى برنامه ها و اهداف پیامبران با تمایلات نفسانى بنى اسرائیل (کلما جاءهم رسول بما لاتهوى انفسهم)
۵- انطباق و عدم انطباق رسالت انبیا با تمایلات نفسانى، عامل تصدیق و تکذیب پیامبران از سوى بنى اسرائیل (کلما جاءهم رسول بما لاتهوى انفسهم فریقاً کذبوا و فریقاً یقتلون)
۶- پذیرش احکام و تعالیم الهى در گرو پرهیز از هواپرستى و تمایلات نفسانى (کلما جاءهم رسول بما لاتهوى انفسهم)
۷- بنى اسرائیل، مردمى پیمان شکن و هواپرست (لقد اخذنا میثق بنى اسرءیل ... کلما جاءهم رسول بما لاتهوى انفسهم)
۸- بنى اسرائیل با نقض پیمان هاى الهى و پیروى از هواهاى نفسانى، فاقد پایگاه مطمئن براى اقامه تورات، انجیل و دیگر معارف الهى (لستم على شىء ... لقد اخذنا میثق بنى اسرءیل) بنابر اینکه جمله «لستم على شىء ...» به این معنا باشد که شما پایگاهى ندارید تا بتوانید تورات و انجیل را اقامه کنید، مى توان گفت آیه مورد بحث آن پایگاه را تفسیر مى کند ; یعنى آن پایگاه عبارت است از تعهد به میثاق الهى و پرهیز از هواپرستى.
۹- تکذیب پیامبران الهى و کشتن آنان، شیوه بنى اسرائیل در برخورد با انبیا (کلما جاءهم رسول ... فریقاً کذبوا و فریقاً یقتلون)
۱۰- بى اعتنایى بنى اسرائیل به پیمان خداوند، با تکذیب رسولان الهى و کشتن آنان (لقد اخذنا میثق بنى اسرءیل ... فریقاً کذبوا و فریقاً یقتلون)
۱۱- هواپرستى بنى اسرائیل، زمینه ساز تکذیب انبیا و قتل آنان (رسول بما لاتهوى انفسهم فریقاً کذبوا و فریقاً یقتلون)
۱۲- مخالفت و رویارویى با انبیا و شکستن میثاق الهى، برخاسته از هواپرستى انسانها (کلما جاءهم رسول ... فریقاً کذبوا و فریقاً یقتلون)
۱۳- استقامت و پایدارى انبیاى بنى اسرائیل در انجام رسالت خویش، تا مرز شهادت (فریقاً کذبوا و فریقاً یقتلون)
۱۴- تلاش مستمر بنى اسرائیل براى کشتن پیامبر اسلام (ص) (فریقاً کذبوا و فریقاً یقتلون) فعل مضارع «یقتلون» مى تواند اشاره به برداشت فوق باشد.
۱۵- کردار نارواى بنى اسرائیل على رغم انتساب آنان به دین یهود، دلیل کارساز نبودن انتساب ظاهرى به ادیان الهى در سعادت انسان (إنّ الذین ءامنو و الذین هادوا ... فریقاً کذبوا و فریقاً یقتلون) در آیه قبل بیان شد که «ان الذین ...» اشاره دارد به این که مجرد انتساب به ادیان الهى در سعادت آدمى کارساز نمى باشد و این آیه به منزله برهانى بر آن حقیقت است، یعنى انتساب یهود و نصارا به یهودیت و نصرانیت چگونه مى تواند مایه سعادت آنان باشد با اینکه پیامبران راتکذیب کردند و گروهى از آنان را کشتند؟
۱۶- هشدار خداوند به مسلمانان در مورد خطر گرفتارى آنان به لغزشهایى همانند لغزشهاى بنى اسرائیل: (نقض پیمان هاى الهى، هواپرستى، تکذیب و قتل انبیا) (إنّ الذین ءامنوا ... لاتهوى انفسهم فریقاً کذبوا و فریقاً یقتلون) از اهداف این بخش از آیات با توجه به ذکر مسلمانان در ابتداء کلام (ان الذین ءامنوا) و آنگاه بیان سرگذشت شوم بنى اسرائیل، این است که مسلمانان را از گرفتار شدن به چنین سرنوشتى پرهیز دهد و به آنان گوشزد کند که آنان نیز در خطر آلودگى به چنین اعمال ناروایى هستند.
موضوعات مرتبط
- انبیا:
- انسان: اطاعت از انسان ۱ ; بعثت انسان ۳ ; تعالیم انسان ۴، ۵ ; تکذیب انسان ۵، ۹، ۱۶ ; زمینه تکذیب انسان ۱۱ ; مخالفت با انسان ۱۲
- ایمان: به انبیا ۱، ۵ ; ایمان به خدا ۲ ; ایمان به قیامت ۲ ; متعلق ایمان ۲
- بنى اسرائیل: استقامت انبیاى بنى اسرائیل ۱۳ ; انبیاى بنى اسرائیل ۳ ; برخورد بنى اسرائیل ۹ ; بنى اسرائیل و انبیا ۴، ۵ ; بنى اسرائیل و انجیل ۸ ; بنى اسرائیل و تکذیب انبیا ۱۰ ; بنى اسرائیل و تورات ۸ ; بنى اسرائیل و عهد خدا ۱۰ ; بنى اسرائیل و قتل انبیا ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۶ ; بنى اسرائیل و قتل محمد (ص) ۱۴ ; تمایلات بنى اسرائیل ۴، ۵ ; دین بنى اسرائیل ۱۵ ; صفات بنى اسرائیل ۷ ; عمل ناپسند بنى اسرائیل ۱۵ ; عهدشکنى بنى اسرائیل ۷، ۸ ; لغزش بنى اسرائیل ۱۶ ; هواپرستى بنى اسرائیل ۷، ۸، ۱۱، ۱۶
- خدا: عهد خدا ۱۲ ; عهد خدا با بنى اسرائیل ۱، ۲ ; هشدار خدا ۱۶
- دین: عمل به تعالیم دین ۸ ; قبول تعالیم دین ۶
- دیندارى: آثار دیندارى ۱۵
- سعادت: عوامل سعادت ۱۵
- عمل: آثار عمل ناپسند ۱۵ ; اهمیّت عمل صالح ۲
- عهدشکنان:۷
- عهدشکنى: آثار عهدشکنى ۸ ; زمینه عهدشکنى ۱۲
- مسلمانان: لغزش در مسلمانان ۱۶ ; هشدار به مسلمانان ۱۶
- هواپرستان:۷، ۱۱، ۱۶
- هواپرستى: آثار هواپرستى ۸، ۱۱، ۱۲ ; اجتناب از هواپرستى ۶