النساء ١٧٠: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=ای مردم همانا بیامد شما را فرستادهای به حقّ از پروردگار شما پس ایمان آرید بهتر است برای شما و اگر کفر ورزید همانا برای خدا است آنچه در آسمانها است و زمین و خدا است دانای حکیم | |-|معزی=ای مردم همانا بیامد شما را فرستادهای به حقّ از پروردگار شما پس ایمان آرید بهتر است برای شما و اگر کفر ورزید همانا برای خدا است آنچه در آسمانها است و زمین و خدا است دانای حکیم | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره النساء | نزول = | {{آيه | سوره = سوره النساء | نزول = [[نازل شده در سال::18|٦ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::170|١٧٠]] | قبلی = النساء ١٦٩ | بعدی = النساء ١٧١ | کلمه = [[تعداد کلمات::27|٢٧]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«قَدْ جَآءَکُم بِالْحَقِّ»: حقیقةً به پیش شما آمده است. با برنامه حق که قرآن است به سوی شما آمده است. با دین حق که اسلام است به نزد شما آمده است. | «قَدْ جَآءَکُم بِالْحَقِّ»: حقیقةً به پیش شما آمده است. با برنامه حق که قرآن است به سوی شما آمده است. با دین حق که اسلام است به نزد شما آمده است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۰
ترجمه
النساء ١٦٩ | آیه ١٧٠ | النساء ١٧١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَدْ جَآءَکُم بِالْحَقِّ»: حقیقةً به پیش شما آمده است. با برنامه حق که قرآن است به سوی شما آمده است. با دین حق که اسلام است به نزد شما آمده است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
نکات آیه
۱- پیامبر (ص) فرستاده اى از جانب خدا به همراه رسالت و معارفى سراسر حق (قد جاءکم الرسول بالحق) در برداشت فوق «باء» در «بالحق» به معناى مصاحبت گرفته شده است و مراد از آن مى تواند تعالیم و معارف الهى که همان رسالت پیامبر (ص) است، باشد.
۲- اهل کتاب قبل از بعثت پیامبر (ص) در انتظار رسالت آن حضرت (یأیها الناس قد جاءکم الرسول) «قد» در «قد جاءکم» که به معناى توقع است و نیز «ال» در «الرسول» که براى عهد ذهنى است، مى رساند که مخاطبان در انتظار بعثت پیامبر (ص) بودند.
۳- رسالت پیامبر (ص) رسالتى جهانى و براى همه مردمان (یأیها الناس قد جاءکم الرسول)
۴- قرآن، کتابى از جانب خدا و سراسر حق (قد جاءکم الرسول بالحق من ربکم) در برداشت فوق کلمه «الحق» به قرآن تفسیر شده است و «من ربکم» حال براى آن.
۵- بعثت پیامبر (ص) و نزول قرآن پرتویى از ربوبیت الهى (قد جاءکم الرسول بالحق من ربکم)
۶- هدایت و تربیت تمامى انسانها، هدف از بعثت پیامبران و نزول کتب آسمانى (یأیها الناس قد جاءکم الرسول بالحق من ربکم)
۷- ایمان به پیامبر اکرم (ص) و قرآن موجب خیر و سعادت بشریت (یأیها الناس قد جاءکم الرسول بالحق ... فامنوا خیراً لکم) برداشت فوق بر این اساس است که «خیراً» خبر براى فعل محذوف «یکن» باشد و تقدیر کلام چنین است «فامنوا ان تؤمنوا یکن خیراً لکم».
۸- انسان، موجودى خیر طلب و کمال جو (یأیها الناس ... فامنوا خیراً لکم) جمله «خیراً لکم» خیرجویى و سعادت طلبى را براى انسان مفروض و طبیعى دانسته و تنها وى را به مصداق واقعى خیر و سعادت که ایمان به قرآن و پیامبر (ص) باشد، رهنمون ساخته است.
۹- بازگشت سود و زیان ایمان به خود انسان نه خداوند (فامنوا خیراً لکم و إن تکفروا فان للّه ما فى السموت و الارض) جواب شرط «ان تکفروا» به قرینه «خیراً لکم» و نیز جمله «فان للّه ...» مى تواند به این گونه باشد «یکن شراً لکم و لایضر اللّه شیئاً».
۱۰- خداوند، تنها مالک و فرمانرواى هستى (فان للّه ما فى السموت و الارض) «ما فى السموت ...» کنایه از جهان هستى است.
۱۱- آزادى انسان در انتخاب راه سعادت و شقاوت (فامنوا خیراً لکم و إن تکفروا فان للّه ما فى السموت و الارض)
۱۲- کفرورزى مردمان و اختیار کفر از سوى آنان، خارج از خواست خداوند و سیطره او نیست. (و إن تکفروا فان للّه ما فى السموت و الارض) بدیهى است که فرمانروایى خداوند بر هستى مترتب بر کفرورزى مردمان نیست ; بنابراین جواب شرط (ان تکفروا) محذوف است و جمله «فان للّه ...» جانشین و بیانگر آن مى باشد ; بر این اساس معناى «و ان تکفروا ...» چنین مى شود: تمام هستى و از جمله کفرورزى کافران مملوک خداوند است و خارج از خواست و اراده او نیست.
۱۳- کافران به رسالت پیامبر (ص) مورد تهدید خداوند (و إن تکفروا فان للّه ما فى السموت و الارض) جمله «فان للّه ...» که بیانگر سلطنت خداوند بر هستى است مى تواند به منظور تهدید منکران رسالت پیامبر (ص) ایراد شده باشد.
۱۴- آسمانها، متعددند. (فان للّه ما فى السموت و الارض)
۱۵- خداوند همواره علیم (دانا) و حکیم (کاردان) است. (و کان اللّه علیماً حکیماً)
۱۶- بعثت پیامبر (ص) و نزول قرآن برخاسته از علم و حکمت خداوند (یأیها الناس قد جاءکم الرسول بالحق من ربکم ... و کان اللّه علیماً حکیماً)
۱۷- اختیار انسانها در انتخاب ایمان و کفر، برخاسته از علم و حکمت خداوند (فامنوا خیراً لکم و إن تکفروا ... و کان اللّه علیماً حکیماً) یادآورى علم و حکمت خداوند در ذیل آیه اشاره به این است که تمامى معارف یاد شده در آیه و از جمله آنها اختیار آدمى، عالمانه و حکیمانه است.
۱۸- کمال و ارزش والاى علم در همراهى و آمیختگى آن با حکمت است. (و کان اللّه علیماً حکیماً)
۱۹- ارزشمندى مالکیت و ثمردهى آن در گرو علم و حکمت (فان للّه ما فى السموت و الارض و کان اللّه علیماً حکیماً) یادآورى علم و حکمت خداوند پس از بیان مالکیت مطلق خداوند، مى تواند اشاره به برداشت فوق داشته باشد.
۲۰- خداوند، آگاه به ایمان و کفر مردمان (فامنوا خیراً لکم و إن تکفروا ... و کان اللّه علیماً حکیماً)
روایات و احادیث
۲۱- رسول خدا (ص) بیانگر ولایت کسانى که خداوند به ولایت آنان فرمان داده است. (قد جاءکم الرسول بالحق من ربکم) امام باقر (ع) درباره «بالحق» در آیه فوق فرمود: بولایة من امر اللّه تعالى بولایته.[۱]
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ۱۴
- آفرینش: مالک آفرینش ۱۰
- ارزش: ملاک ارزش ۱۹
- اسماء و صفات: حکیم ۱۵ ; علیم ۱۵
- انبیا: فلسفه بعثت انبیا ۶
- انسان: اختیار انسان ۱۱، ۱۲، ۱۷ ; ایمان انسان ۲۰ ; تربیت انسان ۶ ; خیرطلبى انسان ۸ ; کفر انسان ۲۰ ; کمالطلبى انسان ۸ ; هدایت انسان ۶
- اهل کتاب: و محمّد (ص) ۲
- ایمان: آثار ایمان ۷، ۹ ; اختیار در ایمان ۱۷ ; ایمان به قرآن ۷ ; ایمان به محمّد (ص) ۷ ; متعلق ایمان ۷
- حکمت: ارزش حکمت ۱۸ ; نقش حکمت ۱۹
- خدا: اختصاصات خدا ۱۰ ; بیخنیازى خدا ۹ ; حکمت خدا ۱۶، ۱۷ ; ربوبیّت خدا ۵ ; علم خدا ۱۶، ۱۷، ۲۰ ; مالکیّت خدا ۱۰ ; مشیّت خدا ۱۲ ; هشدار خدا ۱۳
- دین: فلسفه دین ۶
- سعادت: انتخاب سعادت ۱۱ ; عوامل سعادت ۷
- شقاوت: انتخاب شقاوت ۱۱
- علم: ارزش علم ۱۸ ; علم و حکمت ۱۸ ; نقش علم ۱۹
- قرآن: حقّانیت قرآن ۴ ; نزول قرآن ۵، ۱۶
- کافران: هشدار به کافران ۱۳
- کتب آسمانى: نقش کتب آسمانى ۶
- کفر: اختیار در کفر ۱۲، ۱۷ ; زیان کفر ۹ ; کفر به محمّد (ص) ۱۳
- مالکیت: ارزش مالکیت ۱۹
- محمّد (ص): بعثت محمّد (ص) ۲، ۵، ۱۶ ; جهانشمولى رسالت محمّد (ص) ۳ ; حقّانیت تعالیم محمّد (ص) ۱ ; نبوّت محمّد (ص) ۱ ; نقش محمّد (ص) ۲۱
- ولایت: اهمیت ولایت ۲۱
منابع
- ↑ مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۲۱، ذیل آیه; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۲۸، ح ۴.