النساء ١٦٢: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=لیکن به دانش فرورفتگان از ایشان و مؤمنان ایمان آورند بدانچه فرستاده شد به سوی تو و بدانچه فرستاده شده است پیش از تو و بپایدارندگان نماز و دهندگان زکوة و ایمانآرندگان به خدا و روز بازپسین آنان را بزودی دهیمشان پاداشی بزرگ | |-|معزی=لیکن به دانش فرورفتگان از ایشان و مؤمنان ایمان آورند بدانچه فرستاده شد به سوی تو و بدانچه فرستاده شده است پیش از تو و بپایدارندگان نماز و دهندگان زکوة و ایمانآرندگان به خدا و روز بازپسین آنان را بزودی دهیمشان پاداشی بزرگ | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره النساء | نزول = | {{آيه | سوره = سوره النساء | نزول = [[نازل شده در سال::18|٦ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::162|١٦٢]] | قبلی = النساء ١٦١ | بعدی = النساء ١٦٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::32|٣٢]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«لکِنْ»: امّا. ولی. این واژه برای استدراک مابعد خود از (اَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ) به کار رفته است. «الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»: ثابتقدمان در دانش. فرزانگان آشنا به علوم دینی. «الْمُقِیمِینَ الصَّلوةَ»: نمازگزارانی که چنان که باید نماز را به جای میآورند. منصوب به اختصاص است، و تقدیر چنین است: أَخُصُّ الْمُقِیمِینَ الصَّلاةَ بِالذِّکْرِ أَوْ بِالْمَدْحِ. «الْمُؤْتُونَ»: دهندگان. از مصدر إیتاء. | «لکِنْ»: امّا. ولی. این واژه برای استدراک مابعد خود از (اَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ) به کار رفته است. «الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»: ثابتقدمان در دانش. فرزانگان آشنا به علوم دینی. «الْمُقِیمِینَ الصَّلوةَ»: نمازگزارانی که چنان که باید نماز را به جای میآورند. منصوب به اختصاص است، و تقدیر چنین است: أَخُصُّ الْمُقِیمِینَ الصَّلاةَ بِالذِّکْرِ أَوْ بِالْمَدْحِ. «الْمُؤْتُونَ»: دهندگان. از مصدر إیتاء. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۰
ترجمه
النساء ١٦١ | آیه ١٦٢ | النساء ١٦٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لکِنْ»: امّا. ولی. این واژه برای استدراک مابعد خود از (اَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ) به کار رفته است. «الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»: ثابتقدمان در دانش. فرزانگان آشنا به علوم دینی. «الْمُقِیمِینَ الصَّلوةَ»: نمازگزارانی که چنان که باید نماز را به جای میآورند. منصوب به اختصاص است، و تقدیر چنین است: أَخُصُّ الْمُقِیمِینَ الصَّلاةَ بِالذِّکْرِ أَوْ بِالْمَدْحِ. «الْمُؤْتُونَ»: دهندگان. از مصدر إیتاء.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
نکات آیه
۱- وجود دانشمندان ژرفنگر و مؤمنانى واقعى در میان یهودیان (لکن الرسخون فى العلم منهم و المؤمنون یؤمنون بما أنزل إلیک) ظاهراً مراد از «المؤمنون»، یهودیان با ایمان مى باشد، یعنى «المؤمنون منهم» و کلمه «منهم» به قرینه فراز قبل حذف شده است.
۲- عالمان ژرفنگر یهود و مؤمنان واقعى آنها، به قرآن و دیگر کتب آسمانى ایمان مى آورند. (لکن الرسخون فى العلم منهم و المؤمنون یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک)
۳- لزوم ایمان به کتب آسمانى پیشین در کنار ایمان به قرآن (لکن الرسخون ... و المؤمنون یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک)
۴- نقش ایمان واقعى به ادیان گذشته در پذیرش قرآن و دیگر کتب آسمانى (و المؤمنون یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک)
۵- نقش مثبت و سازنده علم در ایمان به قرآن و دیگر کتب آسمانى (لکن الرسخون فى العلم ... یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک)
۶- جاذبه خاص قرآن براى علماى راستین و ژرفنگر (لکن الرسخون ... یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک)
۷- عالمان ژرفنگر یهود، خواسته نابجا از پیامبر اسلام (ص) نداشته و از صفات زشت و اعمال نارواى یهودیان (پیمان شکنى، انکار آیات الهى و ...) بر حذر بودند. (یسئلک أهل الکتب ... لکن الرسخون فى العلم منهم و المؤمنون یؤمنون) خداوند در آیه ۱۵۳ تا آیه مورد بحث بهانه گیریها و صفات زشت اهل کتاب و به خصوص یهودیان را بیان نموده و آیه مورد بحث با کلمه «لکن» مؤمنان واقعى و عالمان ژرفنگر را، استثنا کرده است.
۸- خواسته هاى نابجا، اعمال ناروا و رذایل اخلاقى یهود، نشأت گرفته از جهل آنان و ناباورى ایشان نسبت به تعالیم دین (یسئلک أهل الکتب ... لکن الرسخون فى العلم منهم و المؤمنون) توصیف صالحان یهود با عنوان عالمان ژرفنگر و مؤمنان واقعى، بیانگر این حقیقت است که جهل و ناباورى به تعالیم انبیا مایه گرایش عامه یهود به اعمال ناروا و رذایل اخلاقى بوده است.
۹- جهل، سطحى نگرى و روحیه ناباورى در اکثریت یهود، مایه کفر آنان به قرآن و دیگر کتب آسمانى (لکن الرسخون فى العلم منهم و المؤمنون یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک) در برداشت فوق کلمه «لکن» استدراک از جمله «فلایؤمنون الا قلیلا» (۱۵۵) گرفته شده است، یعنى اکثر یهودیان ایمان نمى آورند و لکن عالمان ژرفنگر ایشان و آنانکه اهل باور به حقیقت هستند به قرآن ایمان خواهند آورد. بنابراین جمله «لکن ...» مى رساند که جهل و روحیه ناباورى در اکثریت یهود مانع ایمان آوردن آنان به قرآن شده است.
۱۰- یهودیان بپادارنده نماز و پرداخت کننده زکات، به قرآن و دیگر کتب آسمانى ایمان مى آورند. (و لکن الرسخون ... و المقیمین الصلوة و المؤتون الزکوة) بنابر اینکه کلمات «المقیمین» و «المؤتون» عطف بر «الراسخون» باشد، جمله «یؤمنون» خبر براى این کلمات نیز مى باشد. گفتنى است که «المقیمین» به وسیله فعلى همانند «امدح» و یا «اخص» منصوب شده و در اصل چنین بوده «و المقیمون الصلوة اخصهم و امدحهم» که بنابر قواعد ادبى المقیمون و فعل اخص و امدح حذف شده است و ضمیر در «امدحهم» به صورت اسم ظاهر در آمده است.
۱۱- یهودیان مؤمن به خدا و قیامت، به قرآن و دیگر کتب آسمانى ایمان مى آورند. (و لکن الرسخون فى العلم منهم ... و المؤمنون باللّه و الیوم الاخر) بنابر اینکه «المؤمنون باللّه ...» عطف باشد بر «الرسخون».
۱۲- مؤمنان به خدا، قیامت و قرآن، بر پا دارندگان نماز و پرداخت کنندگان زکات، از پاداش بزرگ الهى، برخوردار خواهند شد. (أولئک سنؤتیهم أجراً عظیماً)
۱۳- اهمیت والاى نماز و زکات و عنایت ویژه الهى نسبت به اقامه کنندگان نماز (و المقیمین الصلوة و المؤتون الزکوة) منصوب آوردن «المقیمین» به تقدیر «امدح» و «اخص» براى تأکید بیشتر به اهمیت نماز و عنایت خاص خداوند به اقامه کنندگان آن است و ذکر زکات در بین دیگر عبادتها و واجبات، حکایت از اهمیت ویژه آن دارد.
۱۴- ایمان، آنگاه در بهره مندى از پاداش بزرگ الهى کارساز است که توأم با عمل باشد. (و المقیمین الصلوة ... و المؤمنون باللّه و الیوم الاخر أولئک سنؤتیهم أجراً عظیماً)
۱۵- بهره مندى عالمان از پاداشهاى بزرگ الهى در گرو ایمان و انجام اعمال صالح (لکن الرسخون ... و المؤمنون باللّه و الیوم الاخر أولئک سنؤتیهم أجراً عظیماً)
۱۶- ایمان به خدا و قیامت، مستلزم ایمان به پیامبر (ص)، قرآن و دیگر کتب آسمانى (یؤمنون بما أنزل إلیک و ما أنزل من قبلک ... و المؤمنون باللّه و الیوم الاخر) کلمه «المؤمنون باللّه» عطف بر «الراسخون» است و در نتیجه «یؤمنون بما انزل ...» خبر براى «المؤمنون باللّه» نیز مى باشد. گفتنى است که لازمه ایمان به قرآن، ایمان به پیامبر (ص) است و لذا در برداشت فوق ایمان به پیامبر (ص) نیز آورده شد.
۱۷- استفاده از پاداش خواهى انسان از روشهاى قرآن براى ایجاد انگیزه براى تحصیل علم و گرایش به ایمان و عمل صالح (لکن الرسخون ... أولئک سنؤتیهم أجراً عظیماً)
۱۸- پاداشهاى الهى داراى درجات و مراتب (أولئک سنؤتیهم أجراً عظیماً)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: تکذیب آیات خدا ۷
- انگیزش: عوامل انگیزش ۱۷
- ایمان: آثار ایمان ۴، ۱۶ ; ایمان به ادیان ۴ ; ایمان به خدا ۱۱، ۱۲، ۱۶ ; ایمان به قرآن ۲، ۳، ۴، ۵، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۶ ; ایمان به قیامت ۱۱، ۱۲، ۱۶ ; ایمان به کتب آسمانى ۲، ۳، ۴، ۵، ۱۰، ۱۱، ۱۶ ; ایمان به محمّد (ص) ۱۶ ; ایمان و عمل ۱۴ ; پاداش ایمان ۱۵ ; زمینه ایمان ۱۰، ۱۱، ۱۷ ; متعلق ایمان ۳، ۴، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۶
- پاداش: مراتب پاداش ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۱۸ ; موجبات پاداش ۱۵
- تربیت: روش تربیت ۱۷
- توقعات بیجا:۸
- جهل: آثار جهل ۸، ۹
- خدا: پاداش خدا ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۱۸ ; لطف خدا ۱۳
- دین: جهل به تعالیم دین ۸
- زکات: اداى زکات ۱۲ ; اهمیّت زکات ۱۳
- سطحى نگرى: آثار سطحى نگرى ۹
- علم: زمینه تحصیل علم ۱۷ ; علم و ایمان ۵ ; نقش علم ۵
- علما: پاداش علما ۱۵ ; علما و قرآن ۶
- عمل: پاداش عمل صالح ۱۵ ; زمینه عمل صالح ۱۷ ; عمل ناپسند ۸
- قرآن: جاذبه قرآن ۶
- کفر: به قرآن ۹ ; کفر به کتب آسمانى ۹ ; موجبات کفر ۹
- مؤمنان: پاداش مؤمنان ۱۲ ; فضایل مؤمنان ۱۲ ; مؤمنان نمازگزار ۱۲
- نماز: اهمیت نماز ۱۳
- نمازگزاران: فضایل نمازگزاران ۱۳
- یهود: اکثریت یهود ۹ ; جهل یهود ۸، ۹ ; خواسته علماى یهود ۷ ; رذایل یهود ۸ ; علماى یهود ۱، ۲ ; علماى یهود و محمد (ص) ۷ ; عهد شکنى یهود ۷ ; کفر یهود ۹ ; مؤمنان یهود ۱، ۲، ۱۰، ۱۱ ; نمازگزاران یهود ۱۰ ; یهود و زکات ۱۰