آل عمران ٧٣: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و ایمان نیارید جز برای آنکو پیروی کرده است کیش شما را بگو همانا هدایت خدا است هدایت تا نبادا داده شود کسی مانند آنچه داده شدید یا بستیزند با شما نزد پروردگارتان بگو همانا فزونی به دست خدا است دهدش به هر که خواهد و خدا است گشایشمند دانا | |-|معزی=و ایمان نیارید جز برای آنکو پیروی کرده است کیش شما را بگو همانا هدایت خدا است هدایت تا نبادا داده شود کسی مانند آنچه داده شدید یا بستیزند با شما نزد پروردگارتان بگو همانا فزونی به دست خدا است دهدش به هر که خواهد و خدا است گشایشمند دانا | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = | {{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = [[نازل شده در سال::14|٢ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::73|٧٣]] | قبلی = آل عمران ٧٢ | بعدی = آل عمران ٧٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::34|٣٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«لا تُؤْمِنُوا»: نپذیرید. تصدیق نکنید. «لا تُؤْمِنُوا إِلاّ لِمَنْ ....»: نابکاران یهودی به پیروان خود میگفتند: نبوّت منحصر به قوم یهود است و لذا امور دین را از دیگران نشنوید، پیغمبری محمّد را نپذیرید، و قبول نداشته باشید در روز قیامت کسی بتواند علیه شما اقامه حجّت کند. «وَاسِع»: دارای رحمت و قدرت فراوان. | «لا تُؤْمِنُوا»: نپذیرید. تصدیق نکنید. «لا تُؤْمِنُوا إِلاّ لِمَنْ ....»: نابکاران یهودی به پیروان خود میگفتند: نبوّت منحصر به قوم یهود است و لذا امور دین را از دیگران نشنوید، پیغمبری محمّد را نپذیرید، و قبول نداشته باشید در روز قیامت کسی بتواند علیه شما اقامه حجّت کند. «وَاسِع»: دارای رحمت و قدرت فراوان. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۴
ترجمه
آل عمران ٧٢ | آیه ٧٣ | آل عمران ٧٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لا تُؤْمِنُوا»: نپذیرید. تصدیق نکنید. «لا تُؤْمِنُوا إِلاّ لِمَنْ ....»: نابکاران یهودی به پیروان خود میگفتند: نبوّت منحصر به قوم یهود است و لذا امور دین را از دیگران نشنوید، پیغمبری محمّد را نپذیرید، و قبول نداشته باشید در روز قیامت کسی بتواند علیه شما اقامه حجّت کند. «وَاسِع»: دارای رحمت و قدرت فراوان.
تفسیر
- آيات ۷۸ - ۶۴، سوره آل عمران
- معناى ((كلمه سواء)) و مراد از دعوت اهل كتاب به كلمه سواء
- دعوت به كلمه سواء، دعوت به سير بر اساس كلمه توحيدو نفى بغى و فساد مى باشد
- نفى بغى و فساد در گفتگوهاى بين پيامبران و قوم آنان
- ويژگيهاى دين فطرى
- افراد انسان ، ابعاض و اجزاى يك حقيقت هستند و خضوع وتذلل يك فرد در برابر فرد ديگر،بافطرت انسانى مخالف است
- محاجه بى جا و جاهلانه يهود و نصارا بر سر انتساب ابراهيم (ع ) به يهوديت ونصرانيت
- دو محاجه اهل كتاب كدام است
- دين ، داراى مراتب و مراحلى بوده است و هر يك از انبياء (ع ) به منزله بكى از آنمراحل بوده اند
- اسلام حضرت ابراهيم چگونه است ؟
- نزديكترين مردم به ابراهيم (ع ) پيروان او و پيامبر اكرم (ص ) و مؤ منين بدويند
- اشاره به توحيد افعالى ، در بيان معناى اينكه :اهل كتاب جز خودشان كسى را گمراه نمى كنند
- كفر به آيات خدا غير كفر به خدا است و اهل كتاب در لسان قرآن كافر به آيات خدا هستندنه كافربه خدا
- معناى سخن اهل كتاب كه به يكديگر مى گفتند: ((به آنچه در آغاز روز بر مؤ منيننازل گشته ايمان آورديم و بدانچه در پايان روزنازل شد كافر شديد))
- سخن ديگر مفسرين در خصوص اين آيه
- جواب خداى تعالى به سخنان يهود در قضيه تغيير قبله مسلمين از بيت المقدس به كعبه
- جمله ((اولا يعلمون )) جواب خدا به يهوديان نيست
- اقوال مختلف مفسرين در معناى مختلف اين آيه
- معناى ((فضلخدا)) و بيان جوابى به يهود كه جمله ((انالفضضل بيد اللّه )) متضمن آن است
- اعتقاد بى اساس يهوديان به اينكه تافته جدا بافته هستند (ليس علينا فى الاميينسبيل )
- منشاء اين اعتقاد باطل يهود
- چرا در اين آيه نام اهل كتاب تكرار شده و به آوردن ضمير اكتفا نشده است ؟
- قنطار و دينار كنايه از بسيار و كم است
- شرط كرامت الهيه و تقرب به خداى وفاى به عهد و تقوا است نه نژاد و دودمان است
- آثار محبت خدا، و خصالى كه خداى تعالى بر آن شكنندگان عهد خدا و سوگند به خداذكرفرموده است
- دروغ بستن يهود به خداى سبحان
- بحث روايتى
- نامه پيامبر براى پادشاهان عصر خود
- برسى نامه پيامبر براى اسقف نجران
- دو روايت از تفسير ((الدرالمنثور)) سيوطى
- حكايت هجرت مسلمانان در صدر اسلام به حبشه
- نجاشى مهاجرين را فرا مى خواند
- داستان گفتگو بين نجاشى (پادشاه حبشه ) و مسلمانان مهاجر در حضور مشركين مكه وشاءن نزول آيه ((ان اولى الناس بابراهيم ...))
- حديثى از امام صادق (ع ) و بيان آن
- نزديكترين مردم به ابراهيم و پيامبر اسلام (ص ) وآل محمد عليهم السلام ، پيروان آنانند
- دو روايت از كافى و امالى
نکات آیه
۱ - علماى یهود، به پیروانشان هشدار دادند; که مبادا به غیر همکیش خود اعتماد کنند. (و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دینکم) بنابراینکه «لا تؤمنوا»، به معناى عدم اعتماد باشد; نه به معنى عدم تصدیق و باور.
۲ - علماى یهود، به پیروانشان هشدار دادند که مبادا به غیر همکیش خود ایمان بیاورند. (و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دینکم) بنابراینکه ایمان، به معنى گرایش و باور باشد.
۳ - نگرانى علماى یهود، از افشاى توطئه آنان علیه اسلام (و قالت طائفة من اهل الکتاب ... و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دینکم) نهى عالمان یهود از اعتماد به غیر همکیشان، پس از طرح توطئه علیه مسلمانان، بیانگر نگرانى آنان از افشاى توطئه مى باشد.
۴ - نهى علماى یهود پیروان خویش را از بازگویى توطئه شان علیه اسلام، مگر در میان همکیشان خود (و قالت طائفة ... امنوا بالذى ... و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دینکم)
۵ - نگرانى علماى یهود، از گرایش پیروانشان به اسلام (و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دینکم) نهى علماى یهود، پیروان خود را از گرایش به غیر همکیش خود، بیانگر نگرانى آنان است. (بنابراینکه ایمان، به معناى گرایش باشد).
۶ - علماى یهود مى پنداشتند که پیامبر (ص) باید از میان آنان برگزیده شود. (و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دینکم)
۷ - خودبرتربینى دینى و تعصب نابجاى یهود (و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دینکم)
۸ - پیامبر (ص)، مأمور ابلاغ اینکه: هدایت واقعى، تنها هدایت خداوند است. (قل أن الهدى هدى الله)
۹ - توصیه علماى یهود به یکدیگر، بر مخفى کردن ادلّه رسالت پیامبر اسلام* (و لا تؤمنوا ... ان یؤتى احد مثل ما اوتیتم) احتمالاً مراد از «ما اوتیتم»، دلایل رسالت پیامبر (ص) است.
۱۰ - علماى یهود، منکر توان مسلمانان در احتجاج بر نبوّت پیامبر اسلام (ص) (و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دینکم ... او یجاجّوکم عند ربّکم) بنابراینکه «او یحاجّوکم»، که عطف به «ان یؤتى» است، مفعول له براى «لا تؤمنوا» باشد; به تقدیر «لا» یعنى: لان لا یحاجّوکم عند ربّکم.
۱۱ - نگرانى علماى یهود، از احتجاج مسلمانان با آنها در پیشگاه خداوند (و لا تؤمنوا ... او یحاجّوکم عند ربّکم)
۱۲ - افشاى توطئه علماى یهود علیه مسلمانان، از جانب خداوند (و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دینکم ... او یحاجوکم عند ربّکم)
۱۳ - تمام فضلها در دست خداست. (قل انّ الفضل بید اللّه)
۱۴ - خداوند، هر که را بخواهد، مشمول فضل خویش قرار خواهد داد. (قل انّ الفضل بید اللّه یؤتیه من یشاء)
۱۵ - پیامبرى و هدایت، تفضّلى است از خداوند که به هر کس بخواهد اعطا مى کند. (و لا تؤمنوا الاّ لمن تبع دینکم ... قل انّ الفضل بید اللّه یؤتیه من یشاء) ظاهراً «قل ان الفضل ... »، ردّ پندار یهودیان است که مى گفتند پیامبر فقط از میان آنان باید برگزیده شود.
۱۶ - خداوند، «واسع» (داراى سعه وجودى) و «علیم» (بسیار دانا) است. (و اللّه واسع علیم)
۱۷ - برگزیدن پیامبران از سوى خداوند، بر مبناى علم اوست. (قل انّ الفضل بید اللّه یؤتیه من یشاء و اللّه واسع علیم) بنابراینکه مراد از فضل الهى، چنانچه قبلاً توضیح داده شد، نبوت و برگزیدن پیامبران باشد.
موضوعات مرتبط
- اسلام: ۳، ۴، ۵
- اسماء و صفات: علیم ۱۶ ; واسع ۱۶
- افشاگرى: ۳، ۱۲
- انبیا: گزینش انبیا ۱۷
- اهل کتاب: خصلتهاى اهل کتاب ۱، ۲ ; عقاید اهل کتاب ۶ ; علماى اهل کتاب ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲ ; اهل کتاب و کتمان حق ۹ ; اهل کتاب و اسلام ۳، ۴ ; محمّد (ص) و اهل کتاب ۹، ۱۰ ; مسلمانان و اهل کتاب ۱۰، ۱۱
- خدا: علم خدا ۱۷ ; فضل خدا ۱۳، ۱۴ ۱۵ ; مشیّت خدا ۱۴، ۱۵ ; هدایت خدا ۸
- کتمان حق: ۹
- محمّد (ص): ۹، ۱۰ مسؤولیت محمّد (ص) ۸
- مسلمانان: ۱۰، ۱۱، ۱۲
- نبوت: ۱۵ دلایل نبوت ۱۰
- هدایت: ۱۵
- یهود: توطئه یهود ۳، ۴، ۱۲ ; اسلام و یهود ۳، ۴، ۵ ; خودبرتربینى یهود ۷ ; صفات یهود ۱، ۲، ۷ ; عقاید یهود ۶ ; نژادپرستى ۱، ۲، ۷ ; یهود و کتمان حق ۹ ; محمّد (ص) و یهود ۹، ۱۰ ; مسلمانان و یهود ۱۰، ۱۱، ۱۲