۱۴٬۴۷۳
ویرایش
خط ۱۸۰: | خط ۱۸۰: | ||
==بحث روايتى == | ==بحث روايتى == | ||
در تفسير | در تفسير عياشى، از مسعدة بن صدقه، از امام صادق «عليه السلام» روايت شده كه فرمود: «شفاء»، همه در علم قرآن است، زيرا اين خداى تعالى است كه مى فرمايد: «مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلمُؤمِنين...». | ||
و در كافى، به سند خود، از سفيان بن عيينه، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه به من فرمود: نيت، از عمل بهتر است و اصلا نيت، عمل است. آنگاه اين كلام خداى عزوجل را قرائت نمود كه مى فرمايد: «كُلٌّ يَعمَلُ عَلَى شَاكِلَتِه». يعنى: هر كسى بر طبق نيت خود عمل مى كند. | |||
مؤلف: اين كه امام فرمود: «اصلا نيت، عمل است»، اشاره به اتحاد آن دو دارد، و اين كه اتحاد نيت و عمل، اتحاد عنوان و معنون است. | |||
و در همان كتاب، به سند خود، از ابوهاشم روايت كرده كه گفت: امام صادق «عليه السلام» فرمود: اين كه اهل آتش هميشه در آتش خواهند بود، بدين جهت است كه نيتشان در دنيا اين بود كه براى هميشه گناه و نافرمانى خدا بكنند، | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۲۹۴ </center> | |||
و همچنين اگر اهل بهشت هميشه در بهشت بمانند، براى اين است كه نيتشان در دنيا اين بوده كه هميشه خدا را اطاعت كنند. پس به خاطر نيت است كه آن دسته و اين دسته مخلدند. آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: «كُلٌّ يَعمَلُ عَلَى شَاكِلَتِه»، و فرمود: يعنى هر كس بر طبق نيتش، عمل مى كند. | |||
مؤلف: اين روايت، اشاره به رسوخ ملكات در نفس است. رسوخى كه باعث مى شود نفس، استعداد مقابل را از دست بدهد. | |||
توضيح اين كه: نفس، در بدو خلقتش، استعداد نيك و بد، هر دو را داشت، ولى وقتى ملكه يكى از آن دو، در آن رسوخ نمود، استعداد آن ديگرش به كلى باطل مى شود. عياشى هم، در تفسير خود، اين روايت را از ابوهاشم، از آن جناب نقل كرده است. | |||
=چند روايت درباره شأن نزول آيه: «يَسئَلُونَكَ عَنِ الرُّوح...»== | |||
و در الدرّ المنثور است كه: احمد و ترمذى (كه ترمذى، حديث را صحيح دانسته) و نسائى و ابن منذر و ابن حبان و ابوالشيخ، در كتاب عظمت و حاكم (كه وى نيز، روايت را صحيح دانسته)، و ابن مردويه و ابونعيم و بيهقى، هر دو در كتاب دلائل خود، همگى نامبردگان در ذيل آيه: «يَسئَلُونَكَ عَنِ الرُّوح»، از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: قريش به يهوديان مراجعه كردند كه از امور دينى چيزى به ما ياد دهيد تا از اين مرد بپرسيم، شايد از جواب به ما عاجز مانده، زبانش از ما كوتاه گردد. | |||
و | يهوديان گفتند: از او از «روح» بپرسيد. ايشان، از آن جناب پرسيدند كه: روح چيست؟ اين آيه نازل شد: «يَسئَلُونَكَ عَنِ الرُّوح قُلِ الرُّوحُ مِن أمرِ رَبِّى وَ مَا أُوتِيتُم مِنَ العِلمِ إلّا قَلِيلاً». | ||
وقتى اين آيه را در پاسخ شنيدند، گفتند: اتفاقا ما علم بسيارى داريم، ما تورات داريم، و هر كه تورات داشته باشد، چيز بسيارى دارد. | |||
در پاسخ اين سخنشان، اين آيه نازل شد: «قُل لَو كَانَ البَحرُ مِدَاداً لِكَلِمَاتِ رَبِّى لَنَفِدَ البَحرُ قَبلَ أن تَنفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّى وَ لَو جِئنَا بِمِثلِهِ مَدَداً». | |||
و | مؤلف: به طريق ديگرى، از عبداللّه بن مسعود و از عبدالرحمان بن عبد اللّه بن امّ الحكم روايت شده كه: اصلا سؤال نامبرده را خود يهود و در مدينه، از آن جناب كرده اند، و آيه هم، در جواب آن، در مدينه نازل شده، وليكن مكّى بودن سوره و همچنين وحدت سياق آيات آن، با اين روايت سازگار نيست. | ||
و در همان كتاب است كه: ابن جرير و ابن منذر و ابن ابى حاتم و ابن انبارى، در كتاب «اضداد»، و بيهقى، در كتاب «اسماء و صفات»، از على بن ابی طالب «عليه السلام» روايت كرده اند كه در ذيل آيه: «وَ يَسئَلُونَكَ عَنِ الرُّوح» فرموده: | |||
«روح»، يكى از فرشتگان است، كه هفتاد هزار روى دارد و هر رويش، هفتاد هزار زبان دارد و هر زبانش، با هفتاد هزار لغت حرف مى زند و خدا را تسبيح مى كند، و خداى تعالى، از هر تسبيح او، فرشته اى خلق مى كند كه تا روز قيامت با فرشتگان پرواز مى نمايد. | |||
مؤلف: از جنس ملك بودن روح، با ظاهر عده اى از آيات قرآنى نمى سازد. چه ظاهر بسيارى از آيات اين است كه «روح»، خود يك نحوه مخلوقى است كه فرشته آن را نازل مى كند. مانند آيه: «يُنَزِّلُ المَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِن أمرِه»، و آياتى ديگر. و همچنين با روايات هم نمى سازد. | |||
و ما در تفسير جملۀ «يُنَزِّلُ المَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِن أمرِه»، در سوره «نحل»، حديثى از على «عليه السلام» نقل كرديم كه ملك بودن روح را انكار مى كرد، و به همين آيه استدلال فرمود: بنابراين عبرت در مسأله «روح»، به رواياتى است كه اينك از نظر شما مى گذرد. | |||
ویرایش