۱۷٬۰۴۳
ویرایش
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۳: | ||
<span id='link168'><span> | <span id='link168'><span> | ||
«'''قَالُوا إِنَّا إِلى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ...'''»: | |||
اين | اين جمله، پاسخى است كه ساحران به فرعون داده و با اين گفتار خود، حجت او را ابطال و راه استدلال را از هر طرف بر او بستند. زيرا حاصل معنايش اين است كه: | ||
تو ما را در برابر ايمان به پروردگارمان تهديد به عذاب مى كنى. خيال كرده اى كه اگر با اين عذاب رشته حيات ما را پاره كنى، ما را آسيب رسانده و شرى متوجه ما كرده اى، و حال آن كه مُردن در راه ايمان شر نيست. چرا كه ما پس از كشته شدن، به سوى پروردگارمان بازگشت نموده و نزد او به زندگى قرب و سعادت زنده خواهيم شد. زيرا ما در خود جرم و گناهى، جز همان ايمانمان به خدا، كه تو آن را جرم پنداشته اى، سراغ نداريم. پس آينده ما، جز خير نخواهد بود. | |||
اين، آن معنايى است كه از جمله «قالوا إنا إلى ربنا منقلبون» استفاده مى شود، و از آن نيز، بر مى آيد كه سحره به مسأله معاد هم ايمان داشتند، و اگر در جمله «و ما تنقم منا إلا أن آمنا بآيات ربنا لما جاءتنا»، معجزه عصا را على الظاهر - معجزات خوانده، براى اين بوده كه همين يك معجزه، از چند جهت معجزه بوده. يكى اين كه: چوب اژدها شده. دوم اين كه: طناب ها و چوبدستى هاى سحره را بلعيده. سوم اين كه: مجددا به حالت اولى برگشته است. | |||
و تعبير دادن | كلمه «تنقم» از «نقم»، به معناى كراهت و خشم است. گفته مى شود: «نقم منه كذا»، از باب «ضرب، يضرب»، و «علم، يعلم». | ||
در اين جا، جذبه معنوى و الهى سحره را گرفت و با كمال دليرى و بدون اين كه از تهديد فرعون انديشه اى بكنند، به درگاه پروردگار خود استغاثه برده و از آن درگاه صبر و تحمل در برابر شكنجه فرعون را مسألت نموده و گفتند: «ربنا أفرغ علينا صبرا». پروردگارا! ما را در برابر عذابى كه فرعون اراده آن را كرده، صبر و تحمل ده»، «و توفنا مسلمين»، و اگر ما را كشت، ما را مسلم بميران. | |||
و تعبير دادن «صبر» به «إفراغ»، استعاره به كنايه است. به اين معنا كه خود را به ظرف و صبر را به آب و دادن خدا را به ريختن آب در ظرف، و لبريز كردن آن تشبيه كردند، و منظورشان اين بوده كه دل هاى ما را لبريز و سرشار از صبر كن، تا در برابر نزول هيچ عذابى جزع نكنيم. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۷۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه : ۲۷۸ </center> | ||
براستى ساحران در برابر فرعون كه مردى ديكتاتور و جبارى متكبر بود شجاعت عجيبى از خود نشان | براستى ساحران در برابر فرعون - كه مردى ديكتاتور و جبارى متكبر بود - شجاعت عجيبى از خود نشان دادند. براى اين كه قدرت و سلطنت مردى را كه كوس «أنا ربكم الأعلى» مى كوبيد و مردم مصر او را مى پرستيدند، به هيچ گرفته و با كمال قدرت و اطمينان، حجت خود را در برابرش ايراد نمودند، و اين چنين دل هاى مطمئن و عزم هاى راسخ و ايمان هاى ثابت و برهان قوى و بلاغت گفتار، كم نظير و مايه شگفت است. | ||
و اگر آيات اين سوره و سوره | و اگر آيات اين سوره و سوره «طه» و «شعراء» - كه محاوره و گفتگوى ساحران را با فرعون حكايت مى كند - دقيقا مورد مطالعه قرار دهيد، خواهيد ديد كه چه معلومات پايدار و چه حالات روحى و اخلاق كريمى را متضمن است، و اگر محذور خروج از رسم تفسير نبود، پاره اى از اين حقايق را كه از خلال آيات اين داستان استفاده مى شود، در اين جا مورد بحث قرار مى داديم. اينك ايراد آن مباحث را، به محل مناسب موکول نموده و مى گذريم. | ||
ویرایش