البقرة ٢٧٩: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و اگر نکردید پس اعلام کنید جنگی را با خدا و پیمبرش و اگر توبه کردید شما را است سرمایههای شما نه ستم کنید و نه ستم کرده شوید | |-|معزی=و اگر نکردید پس اعلام کنید جنگی را با خدا و پیمبرش و اگر توبه کردید شما را است سرمایههای شما نه ستم کنید و نه ستم کرده شوید | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = [[نازل شده در سال::22|١٠ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::279|٢٧٩]] | قبلی = البقرة ٢٧٨ | بعدی = سوره البقرة | کلمه = [[تعداد کلمات::20|٢٠]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«فَأْذَنُوا»: پس یقین داشته باشید. پس بدانید. «تُبْتُمْ»: توبه کردید. پشیمان شدید و دست کشیدید. «رُؤُوس»: جمع رَأْس، سرمایهها. اصل اموال. | «فَأْذَنُوا»: پس یقین داشته باشید. پس بدانید. «تُبْتُمْ»: توبه کردید. پشیمان شدید و دست کشیدید. «رُؤُوس»: جمع رَأْس، سرمایهها. اصل اموال. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۳
ترجمه
البقرة ٢٧٨ | آیه ٢٧٩ | سوره البقرة | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَأْذَنُوا»: پس یقین داشته باشید. پس بدانید. «تُبْتُمْ»: توبه کردید. پشیمان شدید و دست کشیدید. «رُؤُوس»: جمع رَأْس، سرمایهها. اصل اموال.
تفسیر
- آيات ۲۸۱ - ۲۷۵ ، سوره بقره
- در اسلام در باره هيچ يك از گناهان مانند ربا خوارى و حكومت دشمنان دين بر جامعه اسلامى سخت گيرى و تشديد نشده است
- معناى ((مخبط)) شدن انسان و منحرف شدن او از راه مستقيم و نظام عقلائى زندگى
- توضيح اينكه ربا خوار، مخبت ، و خارج از نظام صحيح زندگى است
- و استدلالى قوى و بجا عليه ربا خواران با استفاده از سخن خودشان ، در آيه شريفه
- پنج نكته در آيه ((الذين ياءكلون الربا...))
- آيه شريفه دلالت دارد بر اينكه بعضى از ديوانگى ها بر اثر مس شيطان رخ مى دهد
- سخن بعضى از مفسرين مبنى بر عدم انكار ديوانه شدن با مس شيطان
- بيان نادرستى آن سخن و رد دلائل آن
- نادرستى گفته برخى از مفسرين كه گفته اند تشبيه ربا خوار به جن زده بيان حال ربا خواران در روز قيامت است
- سخن صاحب المنار در رد نظر آن مفسران
- به خطا رفتن صاحب المنار در بيان معناى تشبيهى كه در آيه شده است
- وجه تشبيه بيع به ربا، نه بلعكس در سخن رباخوارن : ((قالو انما البيع مثل الربا))
- حرمت ربا و حليت بيع و ساير احكام الهى تابع مصالح و مفاسد مى باشد
- جمله : ((فمن جائه موعظة من ربه ...)) در باره همه اعمال زشت قبل از ايمان و توبه است و شامل همه مسلمين در تمام اعصار مى باشد
- به اين جمله استناد كرده اند
- معناى جمله : ((يمحق الله الربا و يربى الصدقات خدا ربا را نابود مى كند و صدقات را نمو و زيادت مى دهد))
- دو نكته در بيان آثار گناهان و زشتى ها در فرد و اجتماع و آثار شوم ربا خوارى در عصر حاظر
- فرق بين رباى انفرادى و رباى اجتماعى
- بيان ضعف چند قول كه در تفسير جمله ((يمحق الله الربا و يربى الصدقات ))گفته شده است
- معناى جنگيدن ربا خوار با خدا و رسول (ص ) و جنگيدن خدا و رسول با رباخوار
- بحث روايتى (شامل رواياتى در ذيل آيات مربوطه به ربا و عذاب رباخوار
- دو روايت در بيان مراد از مؤ عظه در (فمن جاءه مؤ عظة من ربه ...)
- روايتى در ذيل آيه (يمحق الله الربوا و...)
- روايتى در ارتباط با (و ذروا ما بقى من الربوا...)
- رواياتى در ذيل (و ان كان ذو عسرة ...)
- بحث علمى (تحليل علمى ربا و مفاسد اجتماعى و اختصادى آن با اشاره اى به : تاريخچه ملكيت ، قيمت گذارى ، پول ، معاملات ...)
- معناى ربا و ربا خوارى و آثار شوم آن
- بحث علمى ديگر (گفتار غزالى پيرامون طلا و نقره (درهم و دينار) و معاملات ربوى در آنها)
- اشكالاتى بر نظريات غزالى در باره طلا و نقره و مسئله ربا
نکات آیه
۱ - خداوند و پیامبر (ص)، در جنگى بزرگ علیه رباخواران (فان لم تفعلوا فأذنوا بحرب من اللّه و رسوله) بنابراینکه «من»، ابتدائیه باشد; یعنى جنگ از ناحیه خدا و رسول آغاز شده است. گفتنى است که نکره بودن کلمه «حرب»، دلالت بر جنگى بزرگ دارد.
۲ - رباخواران در موضع جنگ با خداوند و پیامبر (ص) (فان لم تفعلوا فأذنوا بحرب من اللّه و رسوله)
۳ - رباخواران، محاربان با خداوند و رسول (ص) (فان لم تفعلوا فأذنوا بحرب من اللّه و رسوله)
۴ - رباخوارى، گناهى بس بزرگ (فان لم تفعلوا فأذنوا بحرب) اعلام جنگ خدا و رسول (ص) علیه رباخوار، حاکى از گناه بزرگ اوست.
۵ - لزوم شدّت عمل و برخورد نظامى، با رباخوارانى که دست از عمل ناپسند خود برنمى دارند. (فان لم تفعلوا فأذنوا بحرب من اللّه و رسوله)
۶ - راه توبه براى رباخواران از کردار ناشایست خویش باز است. (و ان تبتم)
۷ - اصل سرمایه رباخوارانى که از عمل ناپسند خویش توبه مى کنند، متعلق به خود آنان است. (و ان تبتم فلکم رؤس اموالکم)
۸ - پذیرش اصل مالکیّت خصوصى در اقتصاد اسلامى (فلکم رؤس اموالکم)
۹ - الغاى مالکیّت رباخواران حتّى نسبت به اصل سرمایه در صورتى که از عمل ناپسند خود (رباخوارى) توبه نکنند.* (و ان تبتم فلکم رؤس اموالکم) از مفهوم جمله «و ان تبتم ... » برداشت شده است; یعنى اگر توبه نکردند، با اعلام جنگ و برخورد نظامى، محارب قلمداد شده، و در این صورت اصل سرمایه آنان نیز مصادره خواهد شد.
۱۰ - رباخوارى، ستمگرى است. (و ان تبتم فلکم رؤس اموالکم لا تظلمون) مفهوم جمله «فلکم رؤس اموالکم لا تظلمون» (آنگاه که فقط اصل سرمایه را بگیرید، ستمکار نیستید) این است که در صورت گرفتن ربا، ستمکار هستید.
۱۱ - باز پس ندادن اصل سرمایه رباخوارانى که توبه کردند، ستمى بر آنان است. (فلکم رؤس اموالکم لا تَظلمون و لا تُظلمون) اگر اصل سرمایه به شما برگردانده شود، ستمى بر شما نشده است: «لا تُظلمون». ولى اگر اصل سرمایه هم به شما باز پس داده نشود، مورد ستم واقع شده اید.
۱۲ - عدالت، بنیان نظام اقتصادى اسلام (فلکم رؤس اموالکم لا تَظلِمون و لا تُظلمون) جمله «لا تَظلمون ... » به منزله علت براى مالکیّت شخصى بر سرمایه و نفى آن نسبت به بهره هاى ربوى است. و چون علّت همواره عهده دار بیان یک قاعده کلى است، بنابراین ظلم نکردن و مظلوم نشدن (عدالت مطلق)، پایه و اساس نظامِ اقتصادى مورد پذیرش اسلام است.
۱۳ - نفى نظامِ اقتصادِ ربوى و ایجاد و بسط نظام اقتصاد عادلانه، از جمله اهداف والاى انبیا (فان لم تفعلوا فأذنوا بحرب من اللّه و رسوله ... لا تَظلِمون و لا تُظلَمون) اعلام جنگ از سوى خدا و رسول به هدف «لا تَظلِمون و لا تُظلَمون» صورت مى گیرد; بنابراین عدالت اقتصادى در جامعه از اهداف خدا و رسول اوست.
۱۴ - عدالت، بنیان وضع قوانین در اسلام (لا تَظلِمون و لا تُظلَمون)
موضوعات مرتبط
- احکام: ۷، ۸، ۹ مبانى احکام ۱۴
- اقتصاد: عدالت اقتصادى ۱۲، ۱۳
- انبیا: اهداف انبیا ۱۳
- توبه: اهمیّت توبه ۹ ; قبولى توبه ۶
- جنگ: جنگ با خدا ۲، ۳ ; جنگ با محمّد (ص) ۲، ۳
- ربا: آثار ربا ۲، ۳، ۹ ; ظلم ربا ۱۰ ; گناه ربا ۴
- رباخوار: توبه رباخوار ۶، ۷، ۱۱ ; مالکیت رباخوار ۱۱ ; مبارزه با رباخوار ۱، ۵
- ظلم: موارد ظلم ۱۰، ۱۱
- عدالت: ارزش عدالت ۱۲، ۱۳، ۱۴
- گناه: گناه کبیره ۴
- مالکیت: مالکیت خصوصى ۸، ۹
- محارب: ۲، ۳
- محمّد(ص): محمّد(ص) و ربا ۱، ۲، ۳
- نظام اقتصادى: ۸، ۱۲، ۱۳ نظام تعالیم دین: ۱۴
- نهى از منکر: ۵