۱۶٬۹۹۹
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==روش متكلمين در تفسير قرآن و فرق بين تفسير و تطبيق == | ==روش متكلمين در تفسير قرآن و فرق بين تفسير و تطبيق == | ||
و اما متكلمين كه اقوال مختلفه اى در مذهب داشتند، همين اختلاف مسلك وادارشان كرد كه در تفسير و فهم معانى آيات قرآنى اسير آراء مذهبى خود باشند، و آيات را طورى معنا كنند كه با آن آراء موافق باشد، و اگر آيه اى مخالف يكى از آن آراء بود، | و اما متكلمين كه اقوال مختلفه اى در مذهب داشتند، همين اختلاف مسلك وادارشان كرد كه در تفسير و فهم معانى آيات قرآنى اسير آراء مذهبى خود باشند، و آيات را طورى معنا كنند كه با آن آراء موافق باشد، و اگر آيه اى مخالف يكى از آن آراء بود، تأويل كنند، آن هم طورى تأويل كنند كه باز مخالف ساير آراء مذهبيشان نباشد. | ||
و ما فعلا به اين جهت كارى نداريم | و ما فعلا به اين جهت كارى نداريم كه منشأ اتخاذ آراء خاصى در تفسير در برابر آراء ديگران و پيروى از مسلك مخصوصى، آيا اختلاف نظريه هاى علمى است ، و يا منشأ آن تقليدهاى كوركورانه از ديگران است، و يا صرفا تعصب هاى قومى است. چون اين جا، جاى بررسى آن نيست. تنها چيزي كه بايد در اين جا بگویيم، اين است كه: نام اين قسم بحث تفسيرى را تطبيق گذاشتن مناسب تر است، تا آن را تفسير بخوانيم. چون وقتى ذهن آدمى مشوب و پابند نظريه هاى خاصى باشد، در حقيقت عينك رنگينى در چشم دارد، كه قرآن را نيز به همان رنگ مى بيند، و مى خواهد نظريه خود را بر قرآن تحميل نموده، قرآن را با آن تطبيق دهد. پس بايد آن را تطبيق ناميد، نه تفسير. | ||
آرى فرق است بين | |||
آرى فرق است بين اين كه يك دانشمند، وقتى پيرامون آيه اى از آيات فكر و بحث مى كند، با خود بگويد: ببينم قرآن چه مي گويد؟ يا آن كه بگويد: اين آيه را به چه معنایى حمل كنيم. اولى كه مي خواهد بفهمد آيه قرآن چه مي گويد، بايد تمامى معلومات و نظريه هاى علمى خود را موقتا فراموش كند، و به هيچ نظريه علمى تكيه نكند، ولى دومى نظريات خود را در مسئله دخالت داده، و بلكه براساس آن نظريه ها بحث را شروع مى كند. و معلوم است كه اين نوع بحث، بحث از معناى خود آيه نيست. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۱ </center> | ||
<span id='link5'><span> | <span id='link5'><span> | ||
==روش فلاسفه مشاء و اشراقى و متصوفه در تفسير قرآن == | ==روش فلاسفه مشاء و اشراقى و متصوفه در تفسير قرآن == | ||
و اما فلاسفه ؟ آنان نيز به همان دچار شدند كه متكلمين شدند، وقتى به بحث در پيرامون قرآن پرداختند، سر از تطبيق و تاءويل آيات مخالف با آراء مسلم شان در آوردند، البته منظور ما از فلسفه ، فلسفه بمعناى اخص آن يعنى فلسفه الهى به تنهائى نيست ، بلكه منظور، فلسفه بمعناى اعم آن است ، كه شامل همه علوم رياضيات و طبيعيات و الهيات و حكمت عملى ميشود. | و اما فلاسفه ؟ آنان نيز به همان دچار شدند كه متكلمين شدند، وقتى به بحث در پيرامون قرآن پرداختند، سر از تطبيق و تاءويل آيات مخالف با آراء مسلم شان در آوردند، البته منظور ما از فلسفه ، فلسفه بمعناى اخص آن يعنى فلسفه الهى به تنهائى نيست ، بلكه منظور، فلسفه بمعناى اعم آن است ، كه شامل همه علوم رياضيات و طبيعيات و الهيات و حكمت عملى ميشود. |
ویرایش