التكوير ١٤: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link228 | آيات ۱ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link228 | آيات ۱ - ۱۴ سوره تكوير]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link229 | مفاد | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link229 | مفاد كلّى سوره تكوير و زمان نزول آن]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link230 | حوادث و وقايع زمان وقوع قيامت]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link230 | حوادث و وقايع زمان وقوع قيامت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link231 | مراد از | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link231 | مراد از آیه: «و إذَا العِشَارُ عُطّلَت * و إذا الوُحُوشُ حُشِرَت ...»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link232 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link232 | دلیل پرسش از دختران زنده به گور شده که: «به کدامین گناه کشته شد»؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link233 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link233 | رواياتى در معناى آيات گذشته]] | ||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۲۷
کپی متن آیه |
---|
عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ |
ترجمه
التكوير ١٣ | آیه ١٤ | التكوير ١٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عَلِمَتْ»: (نگا: آلعمران / ). این آیه، جواب واژه (إِذا) در آیات پیشین است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ «6» وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ «7» وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ «8» بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ «9» وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ «10» وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ «11» وَ إِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ «12» وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ «13» عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ «14»
و آنگاه كه درياها به جوش آيند. و آنگاه كه جانها جفت و قرين شوند. و آنگاه كه از دختر زنده به گور شده پرسيده شود. كه به كدامين گناه كشته شده است؟ و آنگاه كه نامههاى عمل گشوده شود. و آنگاه كه آسمان از جاى كنده شود. و آنگاه كه دوزخ شعلهور شود. و آنگاه كه بهشت (براى اهلش) نزديك آورده شود. هر كس بداند كه چه حاضر كرده است.
«1». انعام، 38.
«2». تفسير الميزان.
جلد 10 - صفحه 397
نکته ها
«سُجِّرَتْ» چند معنا شده است: 1. به جوش آمدن 2. به هم پيوستن 3. پُر و لبريز شدن درياها كه همه آنها طبيعى است، زيرا از يك سو كوهها از جا كنده شده و درياها به يكديگر متصل مىشوند و از سوى ديگر زمين لرزه شديد، گداختگى درون زمين را بيرون ريخته، آبها به جوش آيند و بخار شوند.
در قيامت، حوريان بهشتى به تزويج بهشتيان سعادتمند در آيد. چنانكه در آيات ديگر مىفرمايد: «وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ» «1»* و جهنّميان دوزخى با قرينهاى شيطانيشان ازدواج مىكنند. چنانكه در آيهاى ديگر مىفرمايد: «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ» «2» چنانكه امام باقر عليه السلام در تفسير آيه «وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ» فرمودند: اهل ايمان با همسران بهشتى و اهل دوزخ با شيطان قرين مىشوند. «3»
«موؤدة» به معناى دختر زنده به گور شده است. يكى از عادات بسيار بد جاهليّت اين بود كه به خاطر فقر يا احساس ننگ، گاهى دختران خود را زنده به گور مىكردند.
ولايت والدين بر فرزند محدود است و آنان حق گرفتن حقوق طبيعى فرزند همچون حقّ حيات را ندارند. پدر نمىتواند بگويد فرزند خودم است و حق دارم هر تصميمى راجع به او بگيرم، چنانكه مادر نمىتواند بگويد من نمىخواستم بچهدار شوم و حق دارم فرزند در شكم را سقط كنم.
پیام ها
1- دفاع از مظلوم، اسلام و كفر ندارد. با اينكه دختران زنده به گور شده مسلمان نبودند، ولى قرآن از حقّ آنان دفاع مىكند. «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ»
2- دفاع از مظلوم، زن و مرد، كوچك و بزرگ و فرد و جمع ندارد، حتى از يك دختر كوچك بايد دفاع كرد. «بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»
3- با سؤال، وجدانها را بيدار كنيد. «بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»
«1». دخان، 54.
«2». زخرف، 36.
«3». تفسير الميزان.
جلد 10 - صفحه 398
4- ولايت پدر بر فرزند، شامل حق كشتن فرزند نمىشود. «بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»
5- بيم و اميد در كنار هم سازنده است. «الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ- الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ»
6- در قيامت، بهشت و دوزخ به اهلش نزديك مىشود. «الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ» (و در آيه 23 سوره فجر مىفرمايد: «وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ» در آن روز جهنّم آورده شود.)
7- اعمال انسان در دنيا ثبت شده و پرونده عمل هر كس در قيامت باز مىشود.
«وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ «14»
عَلِمَتْ نَفْسٌ: (جواب شروط مذكوره) بداند هر فرد نفسى، ما أَحْضَرَتْ:
آنچه حاضر كرده باشد از خير و شر يا بيابد هر نفسى نزد خود از عمل نيك و بد. مراد آن است كه تا آدمى اين دوازده حال كه مذكور شد، شش در دنيا و شش در آخرت، مشاهده نكند، نداند چه كرده است. و چون بداند كه با هر خيرى، كرامتى و عطائى است و با هر شرّى، ملامتى و عتابى باشد، بر نيكى حسرت خورد كه چرا زياده نكرده و بر بدى ندامت و اندوه كشد كه چرا به جا آورده؛ و آن حسرت و اندوه فايده ندهد.
در خبر است: كه يكى نزد ابن مسعود اين سوره تلاوت نمود. چون به اين آيه رسيد، گفت: «وا انقطاع ظهراه» پشت من شكسته شد. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ «1» وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ «2» وَ إِذَا الْجِبالُ سُيِّرَتْ «3» وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَتْ «4»
وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ «5» وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ «6» وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ «7» وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ «8» بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ «9»
وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ «10» وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ «11» وَ إِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ «12» وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ «13» عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ «14»
ترجمه
وقتى كه خورشيد نورش در هم پيچيده شود
و وقتى كه ستارگان تيره گردند
و هنگاميكه كوهها كنده و پراكنده گردد
و وقتى كه شتران ده ماهه آبستن فرو گذارده شوند
و وقتى كه حيوانات وحشى جمع كرده شوند
و وقتى كه درياها مبدّل بآتش افروخته گردد
و وقتى كه افراد انسان با مناسب خود جفت شود
و وقتى كه دختر زنده بگور شده مورد پرسش گردد
كه بچه گناه كشته شده است
و وقتى كه نامههاى اعمال منتشر گردد
و وقتى كه آسمان كنده و زائل شود
و وقتى كه جهنّم افروخته گردد
و وقتى كه بهشت نزديك كرده شود
بداند هر كس آنچه را حاضر نموده است.
تفسير
خداوند متعال در اين سوره مباركه شدائد و اوضاع بپا شدن قيامت را بيان فرموده باين تقريب كه وقتى كه نور آفتاب پيچيده بهم شود و در آفاق منبسط نگردد چون تكوير بمعناى پيچيدن و دور زدن است و قمّى ره نقل فرموده كه مراد رفتن نور آفتاب است و وقتى كه ستارهها كدر و بىنور گردند و قمّى ره نقل فرموده برود نورشان و كوهها كنده و پراكنده شود و قمّى ره نقل فرموده كه سير ميكنند چنانچه خدا فرموده گمان ميكنى آنها را كه جامد است و حال آنكه مرور مينمايند مانند مرور ابر و وقتى كه ناقههائى كه ده ماه از مدّت آبستنى آنها
جلد 5 صفحه 350
گذشته باشد كه گفتهاند نفيسترين اموال عرب است مهمل و بدون چراننده گذارده شود و قمّى ره نقل فرموده كه شتر معطّل ماند وقتى كه مردم بميرند و كسى نباشد كه بدوشد آنرا و وقتى كه حيوانات وحشى صحرا جمع كرده شوند يا مبعوث شوند براى مجازات چون گفتهاند خداوند انتقام حيوان بىشاخ را از شاخدار ميكشد و داد مظلوم را از ظالم هر چه باشد ميستاند چون بآنها بقدرى شعور داده كه ميفهمند كار بدى كردهاند و وقتى كه درياها همه مبدّل بآتش افروخته گردد چنانچه قمّى ره نقل فرموده و بعضى گفتهاند درياهاى شيرين و شور بيكديگر متصل و از هم پر ميشوند و فاصله از بين ميرود و يك دريا ميگردد چون سجر بمعناى پرى است و وقتى كه افراد انسان جفت كرده شوند اهل بهشتشان با حور العين و اهل دوزخشان با شياطين چون با هر يك از آنها شيطانى است كه قرين او است چنانچه مستفاد از نقل قمّى ره و فرمايش امام باقر عليه السّلام است و وقتى كه دختر زنده بگور شده مورد سؤال واقع شود كه بچه گناهى كشته شده است چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه عرب دختران را براى غيرت ميكشتند و روز قيامت پرسيده شود كه بچه گناه كشته شده و اين براى ملامت و اتمام حجت بر مرتكب قتل است كه مجازات شود و در مجمع از صادقين عليهما السّلام نقل نموده كه مودّة بفتح ميم و و او قرائت فرمودهاند و آنكه مراد رحم و قرابت است و از قاطع سؤال از سبب قطع آن ميشود و از چند روايت معتبر استفاده ميشود كه سؤال ميكنند از مودّت ذى القربى كه خدا واجب فرموده چرا بآن عمل ننموده و صاحبان آنرا كشتيد و وقتى كه نامههاى اعمال بندگان منتشر و بدست صاحبانشان داده شود و وقتى كه آسمان از جا كنده و زائل گردد مانند پوست كه آنرا از بدن حيوان كنده و زائل ميكنند و وقتى كه آتش جهنّم افروخته شود بشدّت و وقتى كه بهشت نزديك شود باهل ايمان با نعم بىپايان در چنين وقت و روزى هر كس هر عمل خير و شرّى در دنيا از او صادر شده در برابر چشم خود مشاهده مينمايد كه در صحيفه اعمال او مكتوب و در خارج مجسّم است بتفصيلى كه مكرّر ذكر شده از تجسّم اعمال و آثار وضعيّه آن در آخرت و عالم مثال نعوذ باللّه من هذا المئال و متوجّه ميگردد كه آن
جلد 5 صفحه 351
صحيفه و صورت و شكل و هيئت را خودش براى خود تهيّه و حاضر نموده بارتكاب اعمال و اكتساب اخلاق و اين جمله جواب دوازده شرط است كه راجع باوضاع دنيا و آخرت در روز قيامت ذكر شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
عَلِمَت نَفسٌ ما أَحضَرَت «14»
پس از آن آثار قيامت و اوضاع محشر که در سيزده آيه بيان شد جواب اذا اينکه آيه شريفه است.
عَلِمَت نَفسٌ يعني مشاهده ميكند آنچه را عمل كرده که حاضر نزد او ميشود.
ما أَحضَرَت و اشكال باين که عمل فاني ميشود بمجرد صدور و اينکه آيه را تأويلاتي كردهاند که مراد نامه اعمال است يا مراد جزاء اعمال است با شهودي که بر اعمالش قائم ميشوند مثل اعضاء و جوارح و كتبه اعمال و ملائكه حفظه و انبياء و ائمه هدي و غير اينها بسيار واهي و باطل است. زيرا اولا با نصوص آيات مخالف است که ميفرمايد:
وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً كهف آيه 49. و ثانيا اقوال و افعال و اعمال پس از صدور فاني نميشوند و در فضاي عالم موجود است چنانچه امروز اقوال سابقين را از هوا ميگيرند و روز قيامت که يوم تبلي السرائر است تمام حتي امور قلبيه مشهود ميشود و اخبار هم در اينکه باب بسيار است مثل اينكه نماز را ملائكه ميبرند حتي از حجابها رد ميكنند خطاب ميرسد،
(فاضربوا وجه صاحبه لانه يريد به غيري)
نماز نفرين ميكند ميگويد:
ضيّعني ضيّعك اللّه
و امثال اينها، حتي زمان و مكان جز و شهود هستند.
اينکه مفسرين آنچه نديدند و بذهن آنها نميآيد و بعيد يا محال ميپندارند منكر ميشوند و تأويل ميكنند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 14)- و بالاخره در این آیه، که در حقیقت مکمل تمام آیات گذشته و جزایی برای جملههای شرطیهای است که در دوازده آیه قبل آمده، میفرماید: آری در آن هنگام «هر کس میداند چه چیزی را آماده کرده است»! (علمت نفس ما احضرت).
این تعبیر به خوبی نشان میدهد که همه اعمال انسانها در آنجا حاضر میشود، و علم و آگاهی آدمی نسبت به آنها علمی توأم با شهود و مشاهده خواهد بود.
این حقیقت در آخرین آیات سوره زلزال نیز آمده است آنجا که میفرماید:
«هر کس به اندازه ذرّهای کار نیک کرده باشد آن را میبیند، و هر کس به اندازه ذرّهای کار بد کرده باشد آن را میبیند».
نکات آیه
۱ - قیامت، روز آگاهى انسان ها به کردار دنیایى خویش و آثار و نتایج آن (علمت نفس ما أحضرت)
۲ - مشاهده کردارها در عرصه قیامت، در گرو پیدایش حوادثى تحوّل آفرین در نظام جهان و پدیدار شدن رخدادهایى در صحنه قیامت (إذا الشمس ... و إذا ... و إذا ... علمت نفس ما أحضرت) آیه شریفه، جواب حرف شرط «إذا» است که از آغاز سوره تکرار شده است.
۳ - حاضران صحنه قیامت، داراى قدرت درک و شناخت (علمت نفس)
۴ - حاضر بودن کردار در قیامت، مستند به خود انسان ها است. (علمت نفس ما أحضرت)
۵ - کردارهاى دنیایى انسان، تعیین کننده فرجام اخروى او است. (علمت نفس ما أحضرت) خبردادن از علم انسان به کردار خود در قیامت، هشدار به بازتاب اخروى آن کردار است.
۶ - ورود هر انسان به بهشت یا جهنم، سزاى کردار او است. (و إذا الجحیم سعّرت . و إذا الجنّة أُزلفت . علمت نفس ما أحضرت)
۷ - اطلاع بر پرونده اعمال، راهى براى آگاهى انسان در قیامت بر کردار خویش (و إذا الصحف نشرت ... علمت نفس ما أحضرت)
موضوعات مرتبط
- آفرینش: آثار تحولات آفرینش ۲
- انسان: انسان ها در قیامت ۳; درک اخروى انسان ها ۳; علم اخروى انسان ها ۱
- بهشت: موجبات بهشت ۶
- جهنم: موجبات جهنم ۶
- عمل: آثار اخروى عمل ۵; آثار عمل ۶; حضور اخروى عمل ۴; منشأ احضار عمل ۴
- فرجام: عوامل مؤثر در فرجام اخروى ۵
- قیامت: آثار قیامت ۲; تحقق نشانه هاى قیامت ۲; رؤیت عمل در قیامت ۲; ظهور حقایق در قیامت ۱; علم به عمل در قیامت ۱; منشأ علم به عمل در قیامت ۷; ویژگیهاى قیامت ۱
- نامه عمل: آثار علم به نامه عمل ۷
منابع