الطور ١: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link1 | آيات ۱ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link1 | آيات ۱ - ۱۰ سوره طور]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link2 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link2 | مفاد كلّى سوره مباركه طور]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link3 | اقوال مختلف در معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link3 | اقوال مختلف در معناى «رقّ منشور»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link4 | مقصود از بيت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link4 | مقصود از بيت مَعمُور و بحر مَسجُور]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link6 | بحث روايتى]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱#link6 | | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۰۱:۰۹
کپی متن آیه |
---|
وَ الطُّورِ |
ترجمه
سوره الطور | آیه ١ | الطور ٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الطُّورِ»: اسم خاص کوهی در سرزمین سینا است! (نگا: مؤمنون / ، تین / .
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الطُّورِ «1» وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ «2» فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ «3»
به (كوه) طور سوگند. به كتابى نوشته شده در صفحهاى گشوده سوگند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
وَ الطُّورِ «1»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ الطُّورِ: سوگند به طور سينا كه كوه زبير است به مدين در ارض مقدسه كه حضرت موسى عليه السّلام بالاى آن با حق تعالى تكلم نمود و كلام الهى را شنيد. و تخصيص اين كوه به جهت بركت و كثرت منفعت است در آن. 2- مراد مطلق كوه است كه اوتاد زمين و منافعاند. 3- نزد ابن عباس كوهى است روينده نباتات است. 4- مراد دو كوهاند يكى تينا به جهت كثرت تين در آن، و ديگر زيتا به جهت بسيارى زيتون در آن. 5- نزد بعضى اسم عربى مشتق از طار يعنى سوگند به آنچه طيران نمايد از اوج ايجاد به حضيض مواد، يا از عالم غيب به عالم شهادت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
وَ الطُّورِ «1» وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ «2» فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ «3» وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ «4»
وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ «5» وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ «6» إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ «7» ما لَهُ مِنْ دافِعٍ «8» يَوْمَ تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً «9»
وَ تَسِيرُ الْجِبالُ سَيْراً «10» فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «11» الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ «12» يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا «13» هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ «14»
أَ فَسِحْرٌ هذا أَمْ أَنْتُمْ لا تُبْصِرُونَ «15» اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «16»
ترجمه
سوگند به كوه طور
و كتاب نوشته شده
در صفحه گشوده
و سوگند بخانه آباد از ملائكه
و سقف افراشته شده
و درياى پر شده
همانا عذاب پروردگارت واقع شونده است
نيست براى آن دفعكنندهاى
روز كه موج ميزند آسمان موج زدنى
و روان ميشوند كوهها روان شدنى
پس واى در چنين روز بر تكذيبكنندگان
آنانكه در گفتگوى باطل بازى ميكنند
روز كه افكنده ميشوند بخوارى بسوى آتش دوزخ افكندنى
اينست آتشى كه آنرا دروغ ميپنداشتيد
آيا پس جادو است اين يا شما نمىبينيد
فرود آئيد در آن صبر كنيد يا صبر نكنيد مساوى است بر شما جز اين نيست كه جزا داده ميشويد آنچه را كه عمل ميكرديد.
تفسير
خداوند متعال سوگند ياد فرموده بكوه طور سينا كه شرافت آن بتكلّم خدا با حضرت موسى در آن معروف است و بكتاب مقدّسى كه مرتّب نوشته شده در صفحه رقيق درخشانى گشوده براى قرائت ملائكه و آن قرآن مجيد يا لوح محفوظ در آسمان ميباشد كه مشتمل بر تمام حقائق و وقايع گذشته و آينده است و نيز قسم ياد نموده به بيت المعمور كه معبد ملائكه است در آسمان محاذى
جلد 5 صفحه 74
خانه كعبه و در هر روز هفتاد هزار ملك داخل در آن ميشوند و ديگر معاودت بآن نمينمايند چنانچه مستفاد از چند روايت معتبر در اينمقام است و سوگند ياد فرموده بآسمان كه سقف رفيع و مقام منيع است و در بعضى از روايات بآن تصريح شده و بدرياى مملوّ از آب كه محيط بزمين است يا افروخته از آتش چنانچه خداوند فرموده و اذا البحار سجّرت و در اينمقام روايت شده و قمّى ره تأييد فرموده كه قيامت خداوند درياها را مبدّل بآتش ميكند و جهنّم بآن افروخته ميگردد و متعلّق قسم آنست كه عذاب خدا در روز قيامت حق و محقّق است و يقينا واقع خواهد شد و دافع و مانعى براى آن نخواهد بود و قبلا اشاره شد كه قسم از خداوند در اين امور براى كسانى است كه قاصر از فهم برهانند و براى سايرين هم مؤكّد اعتقاد خواهد بود و در آنروز آسمان مانند دود حركت ميكند و مانند آب موج ميزند و مضطرب است و كوهها مانند باد سير ميكنند و مبسوط بزمين ميگردند پس واى بحال كسانيكه تكذيب كردند در دنيا خدا و پيغمبر و امام و نوّاب او را آنانكه در مقالات باطله و عقائد فاسده و معاصى الهيه بحث و توغل مينمايند و عمرى را بلهو و لعب ميگذرانند و آنروزى است كه بعنف و جبر آنها را سرازير در جهنّم نموده برو بر آتش اندازند و براى توبيخ و تعيير و معارضه بمثل گفته آنها در دنيا بآنان گفته ميشود اين آتش موعودى است كه شما آنرا تكذيب مينموديد و معجزات پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را سحر ميخوانديد اينهم سحر است يا شما كوريد وارد شويد و بيابيد آنرا پس صبر كنيد بر عذابش يا صبر نكنيد بلكه جزع و فزع نمائيد بحال شما فرق نميكند خلاصى از آن نداريد جزاى اعمال زشت دنيويّه شما است كه بشما رسيده و كلمه رقّ ظاهرا پوست رقيق شفّافى است كه مهيّا براى نوشتن مطالب مهمّه مينمودند مانند پوست آهو ولى در مطلق صفحه مكتوب استعمال ميشود و تنكير آن و كتاب براى تعظيم و اشاره بآنستكه آن دو از قبيل كتاب و ورق معمولى نيست و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ
وَ الطُّورِ «1» وَ كِتابٍ مَسطُورٍ «2» فِي رَقٍّ مَنشُورٍ «3» وَ البَيتِ المَعمُورِ «4»
وَ السَّقفِ المَرفُوعِ «5» وَ البَحرِ المَسجُورِ «6» إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ «7» ما لَهُ مِن دافِعٍ «8»
اما الكلام في فضلها، از إبن بابويه مسندا از حضرت باقر و حضرت صادق «ع» روايت كرده و
قال من قرء سورة الطور جمع اللّه له خير الدنيا و الاخرة
و اخباري مرسلا از خواص قرآن از حضرت رسالت نقل كردهاند که
(من قرأها کان حقا علي اللّه تعالي ان يؤمنه من عذابه و ان ينعّم عليه في جنته و من قرأها و ادمن في قراءتها و کان مغلولا مسجونا سهل عليه خروجه و لو کان من الجنايات و اذا ادمن في قراءتها و کان مسافرا امن من سفره مما يكره و اذا رش بمائها علي لذع العقرب برأت باذن اللّه)
اقول: همان حديث مروي از امامين شامل جميع خيرات دنيوي و اخروي ميشود. احتياج باين مرسلات نداريم و ظن بصدق هم نداريم.
وَ الطُّورِ و او قسم است و طور اسم كوه است و الف و لام از براي تعريف است كوه مخصوص و آن طور سيناء است که خداوند با موسي تكلم فرمود در آيه شريفه که وادي مقدس است، ميفرمايد: إِنَّكَ بِالوادِ المُقَدَّسِ طُويً طه آيه 9 و وادي ايمن است که ميفرمايد فَلَمّا أَتاها نُودِيَ مِن شاطِئِ- الوادِ الأَيمَنِ فِي البُقعَةِ المُبارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ قصص آيه 30 و ميفرمايد وَ شَجَرَةً تَخرُجُ مِن طُورِ سَيناءَ مؤمنون آيه 40.
وَ كِتابٍ مَسطُورٍ بعضي گفتند: لوح محفوظ است. بعضي گفتند: توراة موسي است- بعضي گفتند: قرآن مجيد است، بعضي گفتند: نامه عمل است اقول:
ظاهر اينکه است و لو احدي از مفسرين برخورد نكردهاند که اشاره باشد بآيه
جلد 16 - صفحه 293
شريفه كَتَبَ عَلي نَفسِهِ الرَّحمَةَ لَيَجمَعَنَّكُم إِلي يَومِ القِيامَةِ لا رَيبَ فِيهِ انعام آيه 12 و شاهد بر اينکه دعوي حديث شريف است، که از شرف الدين نجفي باسناد متصل از حضرت صادق (ع) است: روايت كرده
(قال: كتاب كتبه اللّه عز و جل في و رق اسّ و وضعه علي عرشه قبل خلق الخلق بالفي عام، يا شيعة آل محمّد اني انا اللّه اجبتكم قبل ان تدعوني و اعطيتكم قبل ان تسئلوني و غفرت لكم قبل ان تستغفروني)
که همين مفاد كَتَبَ رَبُّكُم عَلي نَفسِهِ الرَّحمَةَ است.
فِي رَقٍّ مَنشُورٍ رق در لغت جلد رقيق است که روي آن كتابت ميكنند و منشور باز و مفتوح است که مشاهده ميكنند.
وَ البَيتِ المَعمُورِ مسجد ملائكه است که گفتند در طبقه چهارم آسمان است و ليلة المعراج پيغمبر «ص» در آنجا نماز كرد و جبرئيل اذان گفت و تمام انبياء و ملائكه باو اقتداء كردند که امام و پيشواي کل في الكل و امام بر همه آنها شد و در سوره اسراء گفتيم که مسجد اقصي در آيه شريفه سُبحانَ الَّذِي أَسري بِعَبدِهِ لَيلًا مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ إِلَي المَسجِدِ الأَقصَي همين بيت المعمور است که مطابق با كعبه است نه بيت المقدس که مفسرين گفتند و از اينکه جمله استفاده مي شود که پيغمبر (ص) مستقيما بطرف بالا عروج فرموده.
وَ السَّقفِ المَرفُوعِ که طبقات آسمانها است الي الكرسي و العرش و ميتوان گفت که ليلة المعراج پيغمبر اكرم (ص) از عرش هم بالاتر رفت که ميفرمايد وَ هُوَ بِالأُفُقِ الأَعلي ثُمَّ دَنا فَتَدَلّي فَكانَ قابَ قَوسَينِ أَو أَدني فَأَوحي إِلي عَبدِهِ ما أَوحي النجم آيه 7 تا 10 و شرحش ميآيد انشاء اللّه تعالي در سوره بعد، و دليل بر اينکه دعوي اينكه افق اعلي عرش است. و ثم براي تراخي است که پس از عرش باشد و شاهد بر اينکه حديث شريف که فرمود: جايي رفت که هيچ ملك مقرب و نبي مرسلي آنجا نبود. زيرا حمله عرش بر عرش هستند و از ملائكه مقربين هستند.
وَ البَحرِ المَسجُورِ و مسجور مملوكه تمام بحر تا سطح فوق مملو است، و در قرآن ميفرمايد: وَ إِذَا البِحارُ سُجِّرَت تكوير آيه 6 يعني پر كرده ميشود که مملوش گويند و ميفرمايد: يُسحَبُونَ فِي الحَمِيمِ ثُمَّ فِي النّارِ يُسجَرُونَ مؤمن آيه 73
جلد 16 - صفحه 294
73 که جهنم از آنها پر ميشود، چنانچه ميفرمايد: لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الجِنَّةِ وَ النّاسِ أَجمَعِينَ هود آيه 120 و خطاب به شيطان شد لَمَن تَبِعَكَ مِنهُم لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُم أَجمَعِينَ اعراف آيه 17.
إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ جواب قسمها است که البته و صد البته عذاب قيامت محقق و واقع شدني است، و تخلف پذير نيست.
ما لَهُ مِن دافِعٍ نيست چيزي که بتواند دفع عذاب كند نه اصنام و نه اكابر و نه ارحام و نه اصدقاء نه جلوگيري ميتوانند بكنند و نه پس از آمدن بر طرف كنند نه دفعي و نه رفعي.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 1)- این سوره یکی دیگر از سورههائی است که با سوگند شروع میشود، سوگندهائی برای بیان یک واقعیت مهم یعنی مسأله قیامت و معاد و رستاخیز و محاسبه اعمال انسانها.
میفرماید: «سوگند به کوه طور» (وَ الطُّورِ).
«طور» در لغت به معنی «کوه» است، ولی با توجه به این که این کلمه در ده آیه از قرآن مجید مطرح شده که در نه مورد سخن از «طور سینا» همان کوهی که در آنجا وحی بر موسی نازل میشد به میان آمده، معلوم میشود که در آیه مورد بحث نیز منظور همان معنی است.
نکات آیه
۱ - سوگندِ خداوند، به کوه طور (و الطّور) «طور» در لغت به مطلق کوه گفته مى شود و در آیه شریفه ممکن است همین معنا مراد باشد. و نیز مى تواند خصوص طور واقع در شبه جزیره سینا اراده شده باشد. برداشت بالا بر پایه احتمال دوم است.
۲ - کوهِ طور، مکانى مقدس (و الطّور) از این که طور سینا، مورد سوگند خداوند قرار گرفته است، تقدس آن استفاده مى شود.
۳ - لزوم زنده نگه داشتن یاد رویدادهاى خاطره انگیز دینى * (و الطّور) در صورتى که مراد از «الطور» کوه طور (محل وحى بر موسى(ع)) باشد، مورد سوگند قرار گرفتن آن در حقیقت وسیله اى براى زنده نگه داشتن این واقعیت تاریخى است.
۴ - بهره گیرى قرآن، از باورهاى ارزشى و راستین اهل کتاب، در گرایش دادن آنان به اسلام * (و الطّور) با توجه به این که کوه طور، در باور اهل کتاب (یهود و نصارا) محل نزول وحى و سرزمین مقدس بوده است و این باور از نظر قرآن به جا بوده است; با سوگند خوردن به آن، قلب اهل کتاب را مجذوب پیام قرآن مى ساخته است.
۵ - سوگند خداوند، به کوه ها (و الطّور) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که مراد از «طور» مطلق کوه باشد.
۶ - نقش مهم کوه ها، در نظام زمین و طبیعت (و الطّور) در صورتى که «طور» به معناى مطلق کوه باشد، از مورد قسم قرار گرفتن آن، اهمیت آن در نظام زمین، استفاده مى شود.
موضوعات مرتبط
- اماکن مقدس :۲
- اهل کتاب: زمینه اسلام اهل کتاب ۴; عقیده اهل کتاب ۴
- دین: اهمیت احیاى حوادث دینى ۳
- سوگند: سوگند به کوه طور ۱; سوگند به کوهها ۵
- قرآن: روش بیانى قرآن ۴; سوگندهاى قرآن ۱، ۵
- کوه طور: قداست کوه طور ۲
- کوهها: اهمیت کوهها ۶; نقش کوهها ۶
- هدایت: روش هدایت ۴
منابع