البقرة ٢٥٤: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=ای آنان که ایمان آوردید انفاق کنید از آنچه شما را روزی دادیم پیش از آنکه بیاید روزی که نیست در آن سوداگری و نه دوستی و نه شفاعتی و کافرانند ستمگران | |-|معزی=ای آنان که ایمان آوردید انفاق کنید از آنچه شما را روزی دادیم پیش از آنکه بیاید روزی که نیست در آن سوداگری و نه دوستی و نه شفاعتی و کافرانند ستمگران | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = [[نازل شده در سال::22|١٠ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::254|٢٥٤]] | قبلی = البقرة ٢٥٣ | بعدی = البقرة ٢٥٥ | کلمه = [[تعداد کلمات::25|٢٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«أَنفِقُوا»: ببخشید. خرج کنید. «بَیْعٌ»: خرید و فروش. «خُلَّةٌ»: دوستی. رفاقت. مراد دوستی و رفاقتی است که سودمند شود و مایه نجات گردد (نگا: انفطار / ). والاّ مؤمنان در آخرت دوست همدیگر خواهند بود (نگا: زخرف / ). «شَفَاعَةٌ»: میانجیگری. نفی شفاعت در این آیه به طور مطلق است، ولیکن مقیّد به آیههای دیگر است، از جمله إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً (طه / . وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضی (انبیاء / ). | «أَنفِقُوا»: ببخشید. خرج کنید. «بَیْعٌ»: خرید و فروش. «خُلَّةٌ»: دوستی. رفاقت. مراد دوستی و رفاقتی است که سودمند شود و مایه نجات گردد (نگا: انفطار / ). والاّ مؤمنان در آخرت دوست همدیگر خواهند بود (نگا: زخرف / ). «شَفَاعَةٌ»: میانجیگری. نفی شفاعت در این آیه به طور مطلق است، ولیکن مقیّد به آیههای دیگر است، از جمله إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً (طه / . وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضی (انبیاء / ). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۲
ترجمه
البقرة ٢٥٣ | آیه ٢٥٤ | البقرة ٢٥٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَنفِقُوا»: ببخشید. خرج کنید. «بَیْعٌ»: خرید و فروش. «خُلَّةٌ»: دوستی. رفاقت. مراد دوستی و رفاقتی است که سودمند شود و مایه نجات گردد (نگا: انفطار / ). والاّ مؤمنان در آخرت دوست همدیگر خواهند بود (نگا: زخرف / ). «شَفَاعَةٌ»: میانجیگری. نفی شفاعت در این آیه به طور مطلق است، ولیکن مقیّد به آیههای دیگر است، از جمله إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً (طه / . وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضی (انبیاء / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ اتَّقُوا يَوْماً لاَ تَجْزِي نَفْسٌ... (۳) إِنَ الَّذِينَ کَفَرُوا وَ مَاتُوا وَ... (۳) وَ ذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ... (۲) قُلْ لِعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا... (۸)
تفسیر
- آيات ۲۵۴ - ۲۵۳ ، سوره بقره
- دفع اين توهم كه بعد از دعوت انبيا (ع ) جنگ چه فايده دارد؟ و اشاره به علل پيدايش جنگ ها در اين آيات
- انيبا (ع ) در عين حال كه در اصل فضل رسالت مشتر كند، از درجات مختلفى برخوردارند
- اختلاف و درگيرى بين مردم از جانب خود آنها و مستند به اختيار انسانها است
- دو نوع فضيلت و برترى كه بعضى از انبيا (ع ) بر بعض ديگر دارند
- اقوال مختلف در باره اينكه در آيه مراد از پيامبرى كه خدا با او سخن گفته كيست ؟
- اختلاف ديگر در معناى ((دفع بعضهم درجات ))و مراد از بعض در آن
- آيه به اطلاق خود شامل تمام رسولان مى شود و دليلى بر اختصاص آيه وجود ندارد
- گفتارى پيرامون تكلم خداى تعالى
- ويژگيهاى انبيا (ع ) و اخبارى كه ايشان آورده اند امور حقيقيه هستند و در بيان حقائق الهيه مجاز گوئى نشده است
- حقيقت ((كلام )) و تعريف آن در عرف بنى آدم
- در قرآن كريم تكلم به معناى معهود بين ما از خدا نفى و حقيقت معناى تكلم درباره خداى سبحان اثبات شده است
- تكلم خداى تعالى مانند خلقت ، احياء، اماتة ، رزق و هدايت از افعال زمانى خداوند است
- موارد استعمال نفس ((قول )) در قرآن مجيد
- قول خدا در تكوينيات عبارت است از خود موجودات تكوينى
- قول خداوند در غير تكوينيات و قول خدا با ملائكه و شيطان و كلام خود فرشتگان با يكديگر چگونه است ؟
- الفاظ ديگرى در قرآن كه به معناى ((قول )) و ((كلام )) نزديك مى باشند
- بيان حقيقى بودن استعمال لفظ ((كلام )) و ((قول )) در غير موارد بشرى
- آنچه از مطالب گذشته بدست آمد
- دادن بينات و تاءييد به روح القدس در باره حضرت عيسى (ع ) به نحوى خاص است
- سرپيچى كردن از انفاق كفر و ظلم است
- بحث روايتى (در ذيل آيات گذشته ، وقوع اختلاف بعد از رسول خدا (ص ) و رواياتى در باره تكليم خدا
- روايتى در ارتباط با آيه (كان الناس امة واحدة ...) و اختلاف امت
- رواياتى از ائمه معصومين عليهم السلام در باره تكلم خداوند
- بحثى فلسفى (در باره حقيقت كلام و مصاديق آن و بيان فلسفى متكلم بودن خداوند)
- وجه تسميه علم كلام و اشاره با اختلاف اشاعره و معتزله در باره تقديم يا حادث بودن كلام خدا
- نزاع اشاعره و معتزله پايه و اساسى ندارد
نکات آیه
۱ - مؤمنان باید بخشى از آنچه را خداوند به آنها روزى داده، انفاق کنند. (یا ایّها الّذین امنوا انفقوا ممّا رزقناکم)
۲ - ضرورت جُبران کمبودها و نیازهاى اقتصادى جامعه (یا ایّها الّذین امنوا انفقوا)
۳ - وظیفه مسلمانان در تقویت بُنیه دفاعى و حکومتى جامعه اسلامى، به وسیله انفاق (یا ایّها الّذین امنوا انفقوا) با توجّه به روح کلّى آیات گذشته که در مورد پیکار و زمامدارى بوده است.
۴ - گستره انفاق، دربرگیرنده تمامى امکانات و داراییهاى خدادادىِ انسان (انفقوا مما رزقناکم)
۵ - توجّه به خدادادى بودن امکانات و داراییهاىِ انسان، آسان کننده انفاق (انفقوا ممّا رزقناکم) خداوند با بیان این حقیقت که همه داراییهاى آدمى از جانب خداست (رزقناکم) مى خواهد به انسان بفهماند که نباید انفاق مشکل باشد; چرا که همه چیز، در واقع از آنِ خداوند است.
۶ - انفاق، توشه اخروى مؤمنان (انفقوا ... من قبل ان یأتى یوم لا بیع فیه)
۷ - دنیا، عرصه تجارت سعادت و کسبِ توشه اخروى است ; نه قیامت. (انفقوا ... من قبل ان یأتى یوم لا بیع فیه)
۸ - در قیامت، هیچگونه داد و ستد، دوستى و شفاعت نیست. (یوم لا بیع فیه و لا خُلّة و لا شفاعة)
۹ - ایمان و توجّه به ویژگیهاى قیامت (نبود داد و ستد و دوستى و شفاعت) برانگیزاننده انسان به انفاق و اعمال خیر (انفقوا ... من قبل ان یأتى یوم لا بیع فیه و لا خلّة)
۱۰ - نحوه نگرش انسان به سرانجام جهان، مؤثّر در جهت دادنِ وى به اعمال خویش (یا ایّها الّذین امنوا ... من قبل ان یأتى یوم لا بیع فیه)
۱۱ - هشدار خداوند به مؤمنان در مورد ترک انفاق (انفقوا ... من قبل ان یأتى یوم لا بیع فیه)
۱۲ - کافران، مصداق کامل ظالمان هستند. (و الکافرون هم الظالمون) مسلّماً تنها کافران ظالم نیستند; بنابراین مراد از حصر در جمله فوق، مى تواند اشاره به مصداقى کامل از ظلم باشد.
۱۳ - خوددارى از انفاق، کفران نعمت و ستمگرى است. (انفقوا ممّا رزقناکم ... و الکافرون هم الظالمون)
۱۴ - انفاق، از عوامل بسط عدالت (انفقوا ... و الکافرون هم الظّالمون) چون ترک انفاق ظلم است ; پس انفاق عاملى است در جهت رفع ظلم (ایجاد عدالت.)
۱۵ - ترک کنندگان انفاق، در واقع منکر خدادادى بودن امکانات و داراییهایشان هستند. (انفقوا ممّا رزقناکم ... و الکافرون هم الظّالمون) متعلّق کفر در «الکافرون» مى تواند معارفى باشد که در آیه به آنها اشاره رفته است. از جمله باور داشتن این حقیقت که داراییهاى آدمى، داده خداوند است; و انکار این معنا خود از موانع انفاق خواهد شد.
۱۶ - ترک کنندگان انفاق، در واقع منکر قیامتند. (انفقوا ... و الکافرون هم الظّالمون) مراد از «کفر» - به قرینه طرح مسأله قیامت در آیه -، مى تواند کفر به قیامت و یا ویژگیهاى آن همانند «لا بیع ... » باشد.
۱۷ - محرومیّت از بهره هاى اخروى، تاوان ستمى است که ترک کنندگان انفاق، خود بر خویشتن روا داشته اند. (انفقوا ممّا رزقناکم من قبل ... و الکافرون هم الظّالمون) خداوند با بیان اینکه در قیامت تجارتى نیست، در واقع به ترک کنندگان انفاق هشدار مى دهد که از مواهب آخرت بى نصیبند که در نتیجه بر خود ستم کرده و به مقتضاى حصر در جمله «و الکافرون ... »، این ستمکارى را از ناحیه خود آنان شمرده است، نه از ناحیه خداوند.
موضوعات مرتبط
- آخرت: توشه آخرت ۶، ۷ ; آخرت و دنیا ۷
- انفاق: آثار اجتماعى انفاق ۲، ۳، ۱۴ ; اهمیّت انفاق ۱، ۲، ۶ ; زمینه انفاق ۵، ۹ ; سرزنش ترک انفاق ۱۱، ۱۳، ۱۵، ۱۶، ۱۷ ; محدوده انفاق ۴ ; مصارف انفاق ۳
- انگیزش: عوامل انگیزش ۹
- ایمان: آثار فردى ایمان ۹ ; آثار ایمان به آخرت ۹، ۱۰
- تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۵، ۹
- جهاد: جهاد مالى ۳
- جهان بینى: جهان بینى و ایدئولوژى ۱۰
- خدا: هشدارهاى خدا ۱۱
- روزى: ۱
- ظالمان: ۱۲
- ظلم: ظلم به نفس ۱۷ ; موارد ظلم ۱۳
- عدالت: عدالت اجتماعى ۱۴ ; عوامل عدالت ۱۴
- قیامت: شفاعت در قیامت ۸ ; ویژگى قیامت ۷، ۸
- کافران: ۱۲
- کفر: موارد کفر ۱۳، ۱۵، ۱۶
- نعمت: کفران نعمت ۱۳
- مسلمانان: مسؤولیت مسلمانان ۳
- نیازهاى اجتماعى: ۲