البلد ٦: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=گوید تباه کردم مالی انبوه را | |-|معزی=گوید تباه کردم مالی انبوه را | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره البلد | نزول = | {{آيه | سوره = سوره البلد | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::6|٦]] | قبلی = البلد ٥ | بعدی = البلد ٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«أَهْلَکْتُ»: نابود و تباه کردم. مراد خرج کردن و مصرف نمودن است. «لُبَداً»: انباشته و فراوان. «أَهْلَکْتُ مالاً لُّبَداً»: مرادِ چنین کافری و کافرانی، اظهار تفاخر به کثرت دارائی، و بذل و بخشش بیرویه به مردمان، و گشادهدستیها و ولخرجیهای فراوان است. | «أَهْلَکْتُ»: نابود و تباه کردم. مراد خرج کردن و مصرف نمودن است. «لُبَداً»: انباشته و فراوان. «أَهْلَکْتُ مالاً لُّبَداً»: مرادِ چنین کافری و کافرانی، اظهار تفاخر به کثرت دارائی، و بذل و بخشش بیرویه به مردمان، و گشادهدستیها و ولخرجیهای فراوان است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۶
ترجمه
البلد ٥ | آیه ٦ | البلد ٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَهْلَکْتُ»: نابود و تباه کردم. مراد خرج کردن و مصرف نمودن است. «لُبَداً»: انباشته و فراوان. «أَهْلَکْتُ مالاً لُّبَداً»: مرادِ چنین کافری و کافرانی، اظهار تفاخر به کثرت دارائی، و بذل و بخشش بیرویه به مردمان، و گشادهدستیها و ولخرجیهای فراوان است.
تفسیر
- آيات ۱ - ۲۰، سوره بلد
- حقيقتى درباره خلقت انسان كه سوره مباركه بلد بيان مى كند صفحه
- سه وحه در معناى آيه : ((و انت حلّ بهذا البلد))
- بيان اينكه سوگند ((و والد و ما ولد)) سوگند به ابراهيم واسمعيل (عليهما السّلام ) است
- چند قول ديگر درباره مراد از ((والد و ما ولد))
- خلقت انسان در ((كبد)) و آميخته بودن حيات او با رنج و خستگى
- حكايت منت گذارى كسى كه مقدارى از مال خود را انفاق نموده ، مى گويد:مال هنگفتى را تلف كردم
- رد و انكار لازمه سخن كسى كه انفاق از مال بر او گران آمده گفت : ((اهلكت مالا لبدا))
- معناى ((عقبه )) و وجه تفسير آن به ((فك رقبه )) و ((اطعام در روز قحطى ))
- رواياتى درباره قسم به شهر مكه ، مراد از (( والد و ما ولد))
- رواياتى در ذيل ((هديناه النجدين )) و درباره اطعام مسكين و آزاد كردن برده
نکات آیه
۱ - به رخ کشیدن انفاق اموالى انبوه و مباهات به آن، ورد زبان قلدر مآبان گردنکش (یقول أهلکت مالاً لبدًا) «یقول» مضارعى است که استمرار را مى رساند. فاعل آن کسى است که در آیه قبل، به «فریفته قدرت خویش» توصیف شده است. «لبداً»; یعنى، انباشته (مفردات راغب). مفاد آیه شریفه این است که گوینده این سخن، اهل انفاق بوده است; ولى به دلیل تفاخر یا ریاکارى و یا اتلاف نامیدن انفاق، مورد مذمت قرار گرفته است و یا این که او به دروغ، ادعاى انفاق مى کند. آیه بعد نیز با این احتمال ها سازگار است.
۲ - افتخار به بذل و بخشش ها و خودنمایى در تأمین نیازمندى هاى مالى جامعه، مذموم و مورد نکوهش خداوند است. (یقول أهلکت مالاً لبدًا) در آیه شریفه مورد مصرف اموال مشخص نشده است; ولى به قرینه آیات بعد (فکّ رقبة أو إطعام ...) مى توان گفت: مراد هزینه کردن آن، در مصارف عمومى است.
۳ - مصرف ثروت براى رفع نیازمندى هاى مردم، در دیدگاه منکران معاد، خسارتى سنگین و جبران ناپذیر است. (أهلکت مالاً لبدًا) انتخاب تعبیر «أهلکت» و پرهیز از گفتن «أنفقت» و نظایر آن، بیانگر این است که گوینده، مال هاى مصرف شده را «هلاک شده» مى پندارد. این بینش ممکن است برخاسته از انکار پاداش انفاق، بر اثر انکار معاد باشد.
۴ - برخى از مردم، به دروغ خود را از انفاق گران معرفى کرده و مدعى بذل و بخشش هاى انبوه اند. (یقول أهلکت مالاً لبدًا) آیه بعد - که گوینده «أهلکت مالاً لبداً» را غافل از آگاهى خداوند خوانده است - مى تواند نشانگر نادرست بودن ادعاى انفاق گرى او باشد.
روایات و احادیث
۵ - «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «یقول أهلکت مالاً لبداً» قال: هو عمروبن عبدود حین عرض علیه على بن أبى طالب(ع) الإسلام یوم الخندق و قال: فأین ما أنفقت فیکم مالاً لبداً و کان أنفق مالاً فى الصدّ عن سبیل اللّه فقتله على(ع);[۱] امام باقر(ع) درباره سخن خداوند«یقول أهلکت مالاً لبداً» روایت شده که فرمود: گوینده این سخن عمرو بن عبدود بود، آن زمان که حضرت على بن ابى طالب(ع) در روز [غزوه ]خندق، اسلام را بر او عرضه کرد; وى گفت: کجا رفت آن اموال زیادى که در مورد شما خرج کردم؟ و او اموال [زیادى] را در راه جلوگیرى از راه خدا صرف کرده بود پس حضرت على(ع) او را کشت».
موضوعات مرتبط
- امام على(ع): پیروزى امام على(ع) ۵
- انفاق: ادعاى دروغ در انفاق ۴; ارزش انفاق ۳; منت در انفاق ۱، ۲
- تفاخر: سرزنش تفاخر ۲
- ثروتمندان: امتنان ثروتمندان ۱; عجب ثروتمندان ۱; مباهات ثروتمندان ۱
- خدا: سرزنشهاى خدا ۲
- دروغگویان: روش برخورد دروغگویان ۴
- ریا: سرزنش ریا ۲
- ظالمان: امتنان ظالمان ۱; تفاخر ظالمان ۱; عجب ظالمان ۱
- عمروبن عبدود: عجب عمروبن عبدود ۵; هلاکت عمروبن عبدود ۵
- عمل: عمل ناپسند ۲
- غزوه خندق: قصه غزوه خندق ۵
- معاد: بینش مکذبان معاد ۳; زیان در بینش مکذبان معاد ۳; مکذبان معاد و انفاق ۳
منابع
- ↑ تفسیرقمى، ج ۲، ص ۴۲۲; نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۸۰- ، ح ۱۰.