الإنفطار ٩: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=نه چنین است بلکه تکذیب کنید به دین | |-|معزی=نه چنین است بلکه تکذیب کنید به دین | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الإنفطار | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الإنفطار | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::9|٩]] | قبلی = الإنفطار ٨ | بعدی = الإنفطار ١٠ | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«الدِّینِ»: سزا و جزا (نگا: فاتحه / . | «الدِّینِ»: سزا و جزا (نگا: فاتحه / . |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۴
ترجمه
الإنفطار ٨ | آیه ٩ | الإنفطار ١٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الدِّینِ»: سزا و جزا (نگا: فاتحه / .
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۹، سوره انفطار
- بيان تعدادى از علامتهاى روز قيامت
- مراد از اينكه در قيامت هر نفسى به آنچه مقدم و مؤ خر داشته عالم مى شود
- مفاد استفهام توبيخى ((يا ايها الانسان ما غرك بربك الكريم )) و آنچه وصف ((كريم)) افاده مى كند
- برقرارى عدالت بين اعضاء و قواى انسان يكى از موارد تدبير الهى
- ثبت و ضبط اعمال انسانها توسط دو فرشته موكل و توصيف آنها به (كراما كاتبين )
- ملائكه به افعال و نيات ما علم دارند و بر هر كس دو ملك ماءمور ثبت و كتابت اعمال اويند
- در قيامت رابطه تاءثير و تاءثر اسباب عادى از بين مى رود
- (رواياتى در ذيل ((علمت نفس ما قدمت و اخرت ))، ((و ان عليكم لحافظين )) و ((الامريومئذ لله ))
نکات آیه
۱ - کسانى که خود را از فرجام کفر و کیفر گناه در امان مى پندارند، دستاویزى براى توجیه کفر و گناه خود ندارند. (ما غرّک ... کلاّ) حرف «کلاّ» مخاطب را از چیزى منع مى کند که در جملات پیشین مطرح بوده است. از آن جایى که آیات قبل، توجیهات و بهانه هاى نادرست کافران و گنه کاران را پوچ قلمداد کرده است، حرف «کلاّ» در این آیه آنان را از دلگرمى به آن دستاویزها بازمى دارد.
۲ - ساختار وجودى انسان و مراحل پیدایش او، فاقد زمینه آلودگى به کفر و گناه است. (الذى خلقک فسوّیک فعدلک . فى أىُّ صورة ما شاء رکّبک . کلاّ) حرف «کلاّ» - به قرینه آیات پیشین - ممکن است براى رفع این توهّم باشد که زمینه کفر و گناه، در وجود کافران و گنه کاران نهاده شده است; یعنى، با آن تسویه، تعدیل و ترکیب، جایى براى این توهّم نمى ماند; بلکه علت گناه و کفر به خداوند را باید در تکذیب کیفرهاى اخروى جست و جو کرد.
۳ - چیزى جز دروغ پنداشتن کیفرهاى اخروى، گنه کاران و کافران را به احساس امنیت از عذاب سوق نداده است. (بل تکذّبون بالدین) مراد از «دین» به قرینه آیات بعد - که در آنها قیامت با عنوان «یوم الدین» یاد شده - جزاى اعمال است. حرف «بل» - که براى اضراب است - بیانگر آن است که کافران و گناه کاران، گرچه توجیهاتى نزد خود دارند; ولى محرّک اصلى آنان، چیزى جز دروغ دانستن کیفرهاى آخرت نیست.
۴ - گناه، تکذیب عملى کیفرهاى اخروى است. (ما غرّک ... بل تکذّبون بالدین) «تکذّبون» مضارع و بیانگر این است که آنچه هم اکنون و از این پس انجام مى دهید، تکذیب عذاب الهى است.
۵ - ایمان به معاد و کیفر اعمال، بازدارنده انسان از نافرمانى خداوند است. (ما غرّک ... کلاّ بل تکذّبون بالدین)
۶ - دروغ پنداشتن ادیان آسمانى، زمینه ساز آلودگى به گناهان است.* (کلاّ بل تکذّبون بالدین) کلمه «دین» ممکن است به معناى شریعت باشد.
موضوعات مرتبط
- ادیان آسمان: آثار تکذیب ادیان آسمان ۶
- انسان: ساختار انسان ۲; مراحل خلقت انسان ۲
- ایمان: آثار ایمان به معاد ۵; آثار ایمان به کیفرهاى خدا ۵
- خدا: تکذیب کیفرهاى خدا ۴
- عصیان: موانع عصیان از خدا ۵
- کافران: بى منطقى احساس مصونیت کافران ۱; زمینه احساس مصونیت کافران ۳
- کفر: تنزیه از کفر ۲; فرجام کفر ۱
- کیفر: آثار تکذیب کیفر هاى اخروى ۳
- گناه: آثار گناه ۴; احساس مصونیت از گناه ۲، ۳; تنزیه از گناه ۲; زمینه گناه ۶; فرجام گناه ۱
- گناهکاران: بى منطقى احساس مصونیت گناهکاران ۱; زمینه احساس مصونیت گناهکاران ۳