روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۵۵۸: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۵۵۸ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۵۵۸ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۵۳
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۴، كِتَابُ الْوَصِيَّة
روي محمد بن ابي عمير عن جميل بن دراج عن زكريا بن ابي يحيي السعدي عن الحكم بن عتيبه قال :
من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۵۵۷ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۵۵۹ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۶ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۷۷
محمّد بن أبى عمير، از جميل بن درّاج، از زكريّا بن يحيى السعدى، از حكم بن عتيبه روايت كرده است كه گفت: ما جماعتى بوديم كه بر در خانه امام ابو جعفر باقر عليه السّلام انتظار بيرون آمدن آن امام را ميكشيديم. در همين حال زنى به جمع ما پيوست، و گفت: ابو جعفر كداميك از شما است؟ حاضران گفتند: از او چه ميخواهى؟ زن گفت: مسألهاى دارم، گفتند اين (حكم) فقيه اهل عراق است از او بپرس، زن گفت: شوهرم در گذشته، و هزار درهم بجا نهاده است، و من دينى بمبلغ پانصد درهم از باب صداق بر ذمّه او داشتم، پس صداق و ميراث خود را از آن نقدينه برداشتم، سپس مردى فراز آمد، و هزار درهم بر او ادّعا كرد، و من براى او شهادت دادم. حكم گفت: پس در آن ميان كه من حساب ميكردم امام عليه السّلام از درون خانه برآمد، و گفت: اى حكم تو را چه رخ داده است كه مىبينم انگشتانت را در اثر آن حركت ميدهى؟ گفتم: اين زن بيان كرد كه شوهرش مرده، و هزار درهم بجاى نهاده، و او پانصد درهم از بابت صداقش بر ذمّه شوهر داشته، از اين رو صداق و سهم الإرث خود را از آن نقدينه برداشته است، سپس مردى از راه رسيده، و مدّعى شده است كه هزار درهم بر ذمّه او داشته است، و اين زن براى او شهادت داده است. حكم گفت: پس بخدا قسم من سخنم را تمام نكرده بوده كه امام فرمود: اين زن نسبت بدو ثلث آنچه در دست دارد شهادت داده، و ميراثى براى او نيست. حكم گفت: پس بخدا قسم كه من فهيمتر از ابو جعفر نديدهام. محمّد بن أبي عمير گفت: و تفسير بيان امام اينست كه تا دين اداء نشود ميراث موردى ندارد، و اين مرد متوفّى هزار درهم از خود باقى گذاشته، در حالى كه هزار و پانصد درهم بهمسرش و به آن مرد مديون بوده، و بنا بر اين ثلث هزار درهم متعلّق به زن او است، زيرا كه طلب او پانصد درهم است، و دو ثلث هزار درهم متعلّق به آن مرد است، زيرا طلب او هزار درهم است.