روایت:الکافی جلد ۸ ش ۳۱۶: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۸ ش ۳۱۶ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۸ ش ۳۱۶ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۴۱
آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة
ابو علي الاشعري عن محمد بن عبد الجبار عن ابن فضال عن ابراهيم ابن اخي ابي شبل عن ابي شبل قال :
الکافی جلد ۸ ش ۳۱۵ | حدیث | الکافی جلد ۸ ش ۳۱۷ | |||||||||||||
|
ترجمه
هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۲ ترجمه رسولى محلاتى, ۴۳
ابى شمل گويد: امام صادق عليه السّلام آغاز سخن كرده بمن فرمود: شما ما را دوست داشتيد و مردم ما را دشمن داشتند، شما ما را تصديق كرديد و مردم دروغگومان پنداشتند، شما بما پيوستيد و مردم با ما جفا كردند، پس خداى تعالى زندگى شما را زندگى ما قرار داد و مرگتان را مرگ ما مقرر فرمود بخدا سوگند فاصلهاى نيست ميان مردى از شما و ميان اينكه ديدهاش (بديدار بهشت و پيمبر و امامان) روشن گردد مگر همان مقدار كه جانش باينجا برسد- و اشاره بحلقش كرد و پوست آن را بدست گرفت- سپس اين سخن را تكرار كرد، و باين مقدار هم قناعت نكرد تا بالاخره برايم قسم خورد و فرمود: سوگند بدان خدائى كه معبودى جز او نيست كه اين مطلب را پدرم محمد بن على برايم گفت، اى ابا شمل آيا خوشحال نيستيد كه شما نماز بخوانيد و آنها هم نماز بخوانند و از شما پذيرفته شود ولى از آنها پذيرفته نگردد؟ آيا خوشحال نيستيد كه شما زكات دهيد و آنها هم زكات دهند و از شما پذيرفته شود ولى از آنها پذيرفته نشود، آيا خوشنود نيستيد كه شما حج بجا آريد و آنها نيز حج بجا آرند و خداى جل ذكره از شما را قبول كند ولى از آنها را نپذيرد، بخدا سوگند پذيرفته نشود نماز مگر از شما و نه زكات مگر از شما و نه حج مگر از شما، پس از خداى عز و جل بترسيد كه براستى اكنون شما در زمان صلح و سازش (با مخالفين و اهل نفاق) بسر ميبريد، و امانت را بپردازيد، و هنگامى كه مردم از يك ديگر متمايز و مشخص شوند هر دسته بدنبال خواسته و دلخواه خود روند و شما براه حق و درست رويد تا وقتى كه فرمانبردارى ما كنيد. آيا قاضيان و زمامداران و مسأله گويان از آنها نيستند؟ عرضكردم: چرا، فرمود: پس از خداى عز و جل بترسيد كه شما تاب برخورد با همه مردم را نداريد، براستى كه مردم باين سو و آن سو دست زدند و تنها شمائيد كه براه خداى عز و جل رفتيد، همانا خداى عز و جل از ميان بندگان خود محمد (ص) را برگزيد، و شما هم همان برگزيده خدا را انتخاب كرديد، پس از خدا بترسيد و امانت را بسياه و سفيد (هر كه باشد) بپردازيد اگر چه از خوارج باشد و اگر چه از مردم شام (و پيروان بنى اميه) باشد.
حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى, ۲۸۰
ابو شبل مىگويد: امام صادق عليه السّلام خطاب به من چنين آغاز سخن كرد و فرمود: شما ما را دوست داشتيد و حال آنكه مردم ما را دشمن مىداشتند، شما ما را تصديق مىكرديد و حال آنكه مردم دروغگويمان مىپنداشتند، شما به ما پيوستيد و مردم با ما جفا كردند، پس خداى متعال زندگى شما را زندگى ما و مرگ شما را مرگ ما مقرر فرمود. بخدا سوگند فاصلهاى نيست ميان مردى از شما و ميان اينكه ديدهاش روشن گردد مگر همان مقدار كه جانش به اينجا برسد- و اشاره به حلقش كرد و پيوست آن را به دست گرفت- سپس اين سخن را تكرار كرد، و به اين اندازه هم بسنده نكرد تا سرانجام برايم سوگند خورد و فرمود: سوگند بخدايى كه معبودى جز او نيست اين سخن را پدرم محمّد بن على عليه السّلام برايم گفت. اى ابا شمل! خوشحال نيستى كه شما نماز بخوانيد و آنها نيز نماز بخوانند و از شما پذيرفته گردد و از آنها نه؟ آيا شاد نيستيد كه شما زكات بپردازيد و آنها هم، و از شما پذيرفته آيد ولى از آنها نه؟ آيا خشنود نيستيد كه شما حج گزاريد و آنها نيز، و خداوند سبحان آن را از شما بپذيرد و از آنها نه؟ بخدا سوگند پذيرفته نشود نماز و نه زكات و نه حج مگر از شما، پس تقواى الهى در پيش گيريد كه هم اينك روزگار به صلح و آرامش سپرى مىكنيد و امانت را بپردازيد و هر گاه كه مردم از يك ديگر متمايز و مشخص شوند و هر گروه در پى خواسته خود مىرود و شما تا آن هنگام كه از ما فرمان مىبريد به راه درست رفتهايد. آيا قاضيان و زمامداران و مسأله گويان از آنها نيستند؟ عرض كردم: آرى فرمود: پس از خداى عزّ و جلّ بهراسيد كه شما تاب برخورد با همه مردمان را نداريد، براستى كه مردم به اين سو و آن سو دست زدهاند و تنها شماييد كه به راه خداى عزّ و جلّ رفتهايد. همانا خداى عزّ و جلّ از ميان بندگان خود محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم را برگزيد، و شما هم همان برگزيده خدا را انتخاب كرديد، پس از خدا بترسيد و امانت سفيد پوست و سياه پوست را بدو رد كنيد اگر چه از خوارج باشد يا از مردم شام.