الصافات ٩٢: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=چه شود شما را که سخن نگوئید | |-|معزی=چه شود شما را که سخن نگوئید | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::92|٩٢]] | قبلی = الصافات ٩١ | بعدی = الصافات ٩٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«مَا لَکُمْ»: شما را چه شده است؟ | «مَا لَکُمْ»: شما را چه شده است؟ |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۷
ترجمه
الصافات ٩١ | آیه ٩٢ | الصافات ٩٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَا لَکُمْ»: شما را چه شده است؟
تفسیر
- آيات ۷۱ - ۱۱۳ سوره صافات
- بيان آيات مربوط به منزلت نوح عليه السلام و اجابت دعاى او
- نكته اى درباره اينكه فرمود: سلام على نوح فى العالمين
- بيان آيات مربوط به ابراهيم عليه السلام و دعوت آن جناب
- مراد از قلب سليم داشتن ابراهيم عليه السلام عدم تعلق او به غير خدا است
- وجه اينكه ابراهيم عليه السلام به ستارگان نظر افكند و سپس از بيمارى خود خبر دادفنظر نظرة فى النجوم فقال انى سقيم
- سخنان ابراهيم عليه السلام با بت ها!
- و احتجاج او با بت پرستان
- معنى و وجه اينكه فرمود خدا اعمال شما را خلق كرده والله خلقكم و ما تعملون
- فصلى ديگر از داستان ابراهيم ع
- مراد ابراهيم عليه السلام از اينكه فرمود: انى ذاهب الى ربى سيهدين
- گفتگوى ابراهيم و اسمعيل عليهماالسلام درباره رؤ ياى ذبح و...
- ابراهيم و اسماعيل عليهماالسلام سربلند از آزمايش بزرگ الهى و...
- رواياتى درباره مراد از قلب سليم و اينكه ابراهيم عليه السلام فرمود: انى سقيم
- حديثى از امام رضاع كه مى فرمايد خدا را دو اراده و مشيت است .
- چند روايت درباره داستان ذبح اسمعيل و اينكه ذبيحاسمعيل بوده نه اسحق
نکات آیه
۱ - استهزاى معبودهاى مشرکان از سوى ابراهیم(ع)، با توجه به ناتوانى آنها از سخن و گفتوگو (ما لکم لاتنطقون)
۲ - گفتوگوى طعن آمیز ابراهیم(ع)، با معبودهاى مشرکان در بتکده (فقال ألا تأکلون . ما لکم لاتنطقون)
۳ - مشرکان عصر ابراهیم، پرستشگر معبودهایى ناتوان از خوردن و گفتوگو کردن (فقال ألا تأکلون . ما لکم لاتنطقون)
۴ - تمسخر مظاهر شرک و عقاید باطل و خرافى، امرى جایز است. (فراغ إلى ءالهتهم فقال ألا تأکلون . ما لکم لاتنطقون)
موضوعات مرتبط
- ابراهیم(ع): استهزاهاى ابراهیم(ع) ۱، ۲; قصه ابراهیم(ع) ۱، ۲; گفتگوى ابراهیم(ع) با بتها ۲
- احکام :۴
- استهزا: احکام استهزا ۴; استهزاى جایز ۴
- بتها: استهزاى بتها ۱، ۲، ۴; بتها و تکلم ۳; بتها و خوردن ۳; عجز بتها ۱، ۳
- تکلم: عجز از تکلم ۳
- خرافات: استهزاى خرافات ۴
- خوردن: عجز از خوردن ۳
- عقیده: استهزاى عقیده باطل ۴
- قوم ابراهیم: بت پرستى قوم ابراهیم ۳