روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۷۹۶: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۲ ش ۱۷۹۶ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۷۹۶ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۲
آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء
عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن ابن فضال عن عبد الله بن بكير عن عبد الله بن اعين عن ابي عبد الله ع قال :
الکافی جلد ۲ ش ۱۷۹۵ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۷۹۷ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۱۵۱
از امام صادق (ع) فرمود: راستى خدا تبارك و تعالى خود را تمجيد كند در هر شب و روز سه بار و هر كه خدا را تمجيد كند بدان چه خداوند خود را بدان تمجيد كرده است و در حال شقاوت باشد خدايش به حال سعادت مبدل سازد، خداوند در تمجيد خود مىفرمايد: توئى خدا كه نيست شايسته پرستشى جز تو كه پروردگار جهانيانى، توئى خدا كه شايسته پرستشى نيست جز تو كه بخشاينده و مهرورزى، توئى خدا كه شايسته پرستشى نيست جز تو كه با عزت (والا) و بزرگوارى، توئى خدا شايسته پرستشى نيست جز تو كه مالك روز جزائى، توئى خدا شايسته پرستشى نيست كه جز تو آمرزنده و مهربانى، توئى خدا شايسته پرستشى نيست جز تو كه با عزت و حكمتدارى، توئى خدا شايسته پرستشى نيست جز تو كه آغاز آفرينش از تو است و به سوى تو بر مىگردد، توئى خدا (كه) نيست شايسته پرستشى جز تو هميشه بودى و پيوسته هستى، توئى خدا (كه) نيست شايسته پرستشى جز تو آفريننده هر خوب و بدى، توئى خدا نيست شايان پرستش جز تو كه آفريننده بهشت و دوزخى، توئى خدا نيست شايسته پرستشى جز تو يگانهاى و بىنياز، نه زاده است و زائيده نشده است، و نمى باشد براى او همتا هيچ كس، توئى خدا نيست شايسته پرستش جز تو ملك قدوس سلام مؤمن عزيز جبار متكبّر، منزّه باد خدا از آنچه شريك او سازند، او است خداى آفريننده و جانبخش و صورتگر، از آن او است همه نامهاى نيكوتر، تسبيح گويدش هر آنچه در آسمانها و زمين است و او است عزيز و با حكمت (تا آخر سوره) توئى خدا نيست شايسته پرستشى جز تو كه بزرگوارى و بزرگى برازنده تو است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۲۸۲
حضرت صادق عليه السلام فرمود: خداى تبارك و تعالى در هر روز و شب سه بار خود را تمجيد كند پس هر كه خدا را تمجيد كند بهمان نحو كه او خودش را تمجيد كرده و در حال شقاوت باشد خداى عز و جل او را بحال سعادت در آورد بگويد: «انت اللَّه لا اله الا انت رب العالمين، انت اللَّه لا اله الا انت الرحمن الرحيم، انت اللَّه لا اله الا انت العزيز [العلى] الكبير، انت اللَّه لا اله الا انت مالك يوم الدين، انت اللَّه لا اله الا انت الغفور الرحيم انت اللَّه لا اله الا انت العزيز الحكيم، انت اللَّه لا اله الا انت منك بدء الخلق و اليك يعود، انت اللَّه [الذى] لا اله الا انت لم تزل و لا تزال، انت اللَّه لا اله الا انت خالق الخير و الشر، انت اللَّه لا اله الا انت خالق الجنة و النار، انت اللَّه لا اله الا انت احد صمد لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ، انت اللَّه لا اله الا انت الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ، هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ البارئ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ- تا آخر سوره (حشر)- انت اللَّه لا اله الا انت الكبير، و الكبرياء رداؤك»
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۴۰۵
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند، از احمد بن محمد، از ابنفضّال، از عبداللَّه بن بكير، از عبداللَّه بن اعين، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود: «به درستى كه خداى- تعالى- در هر روز و هر شب، سه مرتبه خود را به بزرگى ياد مىكند. پس هر كه خدا را به بزرگى ياد كند، به آنچه خدا خود را به آن تمجيد و تعظيم نموده، بعد از آن در حال شقاوت و بدبختى باشد، خداى- تعالى- او را به سوى سعادت و نيكبختى بگرداند. مىفرمايد كه: أَنْتَ اللَّهُ لاالهَ الّا أَنْتَ … الْكَبيرُ وَالْكِبرِيآءُ رِداؤُكَ؛ تويى خدا كه نيست خدايى، مگر تو كه پروردگار جهانيانى. تويى خدا كه نيست خدايى، مگر تو كه مهربان و بخشايندهاى. تويى خدا كه نيست خدايى، مگر تو كه ارجمند يا غالب و بزرگى. تويى خدا كه نيست خدايى، مگر تو كه پادشاه روز جزايى. تويى خدا كه نيست خدايى، مگر تو كه آمرزگار بخشايندهاى. تويى خدا و نيست خدايى، مگر تو كه غالب و درستكردارى. تويى خدا كه نيست خدايى، مگر تو. از تو است آغاز آفريدهها و به سوى تو برمىگردد. تويى خدا كه نيست خدايى، مگر تو، نيست نشدهاى و نيست نخواهى شد. تويى خدا كه نيست خدايى، مگر تو كه آفرينندهاى خوبى و بدى را. تويى خدا كه نيست خدايى، مگر تو كه آفريننده بهشت و دوزخى. تويى خدا كه نيست خدايى، مگر تو يگانهپناه نيازمندان، كه نزاد و زاده نشد و نبود او را همتا هيچكس. تويى خدا كه نيست خدايى، مگر تو كه پادشاهى به غايت پاكيزه بىعيب بىآفت ايمنكننده، نگهبان، ارجمند (يا غالب)، بزرگوار، بلندمرتبه. پاك مىشمارم خدا را از آنچه شريك مىسازند. او است خداى اندازهها نماينده، آفريننده نگارنده. او را است نامهاى نيكوتر. به پاكى ياد مىكند او را آنچه كه در آسمانها و زمين است، و او است ارجمند درستكردار. تويى خدا كه نيست خدايى، مگر تو كه بزرگى و بزرگوارى رداى تو است».