روایت:الکافی جلد ۱ ش ۳۰۴: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۱ ش ۳۰۴ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۱ ش ۳۰۴ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۰
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ
احمد بن ادريس عن الحسين بن عبد الله عن محمد بن عبد الله و موسي بن عمر و الحسن بن علي بن عثمان عن ابن سنان قال :
الکافی جلد ۱ ش ۳۰۳ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۳۰۵ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۱, ۳۲۷
ابن سنان گويد: از امام رضا (ع) پرسيدم: آيا خداى عز و جل به ذات خود عارف بود، پيش از آنكه خلق را بيافريند؟ فرمود: آرى، گفتم: آن را مىديد و مىشنيد؟ فرمود: نيازى بدان نداشت، چون نه از آن پرسشى داشت و نه خواهشى، او خودش بود و خودش او بود، نيروى او نفوذ داشت و نيازى نداشت كه خود را نام برد، ولى او نامهائى براى ديگران بر خود نهاد و برگزيد تا او را بدانها بخوانند، زيرا اگر او را به نام نخوانند شناخته نگردد، اول نامى كه براى خود برگزيد، على و عظيم است، زيرا او برتر از همه چيز است، معنايش الله است و نامش على و عظيم است آن اول نامهاى او است كه فراز است بر هر چيزى.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۱۵۳
ابن سنان گويد از امام رضا (ع) پرسيدم: آيا خداى عز و جل پيش از آنكه مخلوق را آفريند بذات خود شناسائى داشت؟ فرمود: آرى عرضكردم: آن را ميديد و ميشنيد؟ (خودش نام خود را مىگفت و خودش ميشنيد؟) فرمود نيازى بآن نداشت زيرا نه از آن پرسشى داشت و نه خواهشى، او خودش بود و خودش او قدرتش نفوذ داشت پس نيازى نداشت كه ذات خود را نام ببرد ولى براى خود نامهائى برگزيد تا ديگران او را بآن نامها بخوانند، زيرا اگر او بنام خود خوانده نميشد شناخته نميشد و نخستين اسمى كه براى خود برگزيد: على عظيم بود، زيرا او برتر از همه چيز است، معناى او اللَّه است (يعنى كلمه اللَّه دال است و ذات خدا مدلول) و اسم او على عظيم است كه اول نامهاى اوست و برتر از همه چيز است (پس كلمه اللَّه باعتبار ذاتست و اسماء ديگر باعتبار صفات).
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۳۶۳
احمد بن ادريس، از حسين بن عبداللَّه، از محمد بن عبداللَّه و موسى بن عمر و حسن بن على بن عثمان، از ابن سِنان روايت كرده است كه گفت: از ابوالحسن حضرت امام رضا عليه السلام سؤال كردم كه: آيا خداى عزّوجلّ عارف بود به خود پيش از آنكه خلائق را بيافريند؟ فرمود: «بلى». عرض كردم كه خويش را مىديد و به آن سخنى را مىشنوانيد (يعنى چنانچه يكى از ما نفس خويش را مىبيند و گاهى با آن صحبت مىدارد و او را وعده مىدهد كه فردا چنين مىكنم، و آن را فرمان مىدهد كه چنين كن، آن جناب نيز چنين بود؟). حضرت فرمود كه: «به اين محتاج نبود؛ زيرا كه از نفس خود سؤال نمىكرد و از آن طلب نمىفرمود. آن جناب، نفس خويش و نفس او، آن جناب بود. قدرتش نافذ بود و محتاج به سوى اين نبود كه خود را به نامى مسمى گرداند، وليكن از براى خود به جهت غير خويش نامى چند را برگزيد كه آن غير او را به آن نامها بخواند؛ زيرا كه هرگاه آن جناب را به نامش بخوانند، كسى او را نشناسد. پس اول نامى كه از براى خود برگزيد، علىّ عظيم بود (يعنى برتر از حد وهم و بزرگتر از انديشه فهم)؛ زيرا كه آن جناب از همه چيز برتر و بر همه برترى دارد. پس معنى آن اللَّه و ذات مقدس است، و نامش علىّ عظيم و آن، اول نامهاى اوست كه بر هر چيز برترى گرفته است».