لقمان ٢٧: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و اگر باشد آنچه در زمین است از درخت قلمهائی و دریا را کمک کند از پس آن هفت دریا پایان نیابد سخنان خدا همانا خدا است عزّتمند حکیم | |-|معزی=و اگر باشد آنچه در زمین است از درخت قلمهائی و دریا را کمک کند از پس آن هفت دریا پایان نیابد سخنان خدا همانا خدا است عزّتمند حکیم | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره لقمان | نزول = | {{آيه | سوره = سوره لقمان | نزول = [[نازل شده در سال::12|١٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::27|٢٧]] | قبلی = لقمان ٢٦ | بعدی = لقمان ٢٨ | کلمه = [[تعداد کلمات::24|٢٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«یَمُدُّهُ»: کمکش کند. یعنی مرکب گردد و بر آن بیفزاید (نگا: کهف / . «مِن بَعْدِهِ»: مراد بعد از تمام شدن مرکّب دریا. «سَبْعَةُ أَبْحُرٍ»: هفت دریا. مراد کثرت است نه تحدید. یعنی دریاها و دریاها. «مَا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللهِ»: سخنان خدا که بیانگر علم خدا است پایان نمیگیرد. آفریدههای خدا به پایان نمیرسند (نگا: کهف / . آیه درباره ترسیمی از علم نامتناهی خدا یا مخلوقات بیحدّ و حصر خدا است. | «یَمُدُّهُ»: کمکش کند. یعنی مرکب گردد و بر آن بیفزاید (نگا: کهف / . «مِن بَعْدِهِ»: مراد بعد از تمام شدن مرکّب دریا. «سَبْعَةُ أَبْحُرٍ»: هفت دریا. مراد کثرت است نه تحدید. یعنی دریاها و دریاها. «مَا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللهِ»: سخنان خدا که بیانگر علم خدا است پایان نمیگیرد. آفریدههای خدا به پایان نمیرسند (نگا: کهف / . آیه درباره ترسیمی از علم نامتناهی خدا یا مخلوقات بیحدّ و حصر خدا است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۳
ترجمه
لقمان ٢٦ | آیه ٢٧ | لقمان ٢٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَمُدُّهُ»: کمکش کند. یعنی مرکب گردد و بر آن بیفزاید (نگا: کهف / . «مِن بَعْدِهِ»: مراد بعد از تمام شدن مرکّب دریا. «سَبْعَةُ أَبْحُرٍ»: هفت دریا. مراد کثرت است نه تحدید. یعنی دریاها و دریاها. «مَا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللهِ»: سخنان خدا که بیانگر علم خدا است پایان نمیگیرد. آفریدههای خدا به پایان نمیرسند (نگا: کهف / . آیه درباره ترسیمی از علم نامتناهی خدا یا مخلوقات بیحدّ و حصر خدا است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
قُلْ لَوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَاداً... (۸) قُلْ لَوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَاداً... (۵)
وَ يَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ... (۰) وَ يَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ... (۰) (۰)
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۳۴، سوره لقمان
- معناى اينكه فرمود: ((سخر لكم ما فى السموات و ما فى الارض ))
- نكوهش از مجادله بدون علم و از روى تقليد درباره خدا
- احتجاج بر وحدانيت خداى تعالى در الوهيت و ربوبيت ، از طريق انحصار ملك حقيقى در او، وغنى و حميد على الاطلاق بودنش جل و علا
- افاده كثرت و وستعت خلق و تدبير خداى تعالى
- بيان امكان معاد در برابر استبعاد مشركين
- اعتراض به آينه شريفه و پاسخ به آن
- استشهاد براى علم خدا به اعمال بندگان به تدبير جارى در نظام شب و روز
- معناى ((حق )) بودن خداى تعالى و ((على )) و ((كبير)) بودن او عزاسمه
- معناى جمله : ((و لا يغرنكم بالله الغرور))
- بيان اينكه خداوند عالم به هر كوچك و بزرگ است
- بحث روايتى
- وصف دنيا از زبان اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در جواب مردى كه از دنيا بدگويى مىكرد
- چند روايت در مورد انحصار علم به چند چيز در خداى تعالى درذيل آيه : ((ان الله عنده علم الساعة و...))
نکات آیه
۱ - کلمات الهى (مخلوقات) بى نهایت و غیر قابل شمارش اند. (و لو أنّما ... ما نفدت کلمت اللّه)
۲ - در صورت تبدیل شدن همه درختان زمین به قلم و مرکب شدن دریاهاى متعدد (بیش از هفت دریا) جهت کتابت کلمات الهى، کلمات خداوند تمام نخواهد شد. (لو أنّما فى الأرض من شجرة أقلم و البحر یمدّه من بعده سبعة أبحر ما نفدت کلمت اللّه) «من» بیان براى «ما»ى موصول است و آوردن «شجرة» با تاى وحدت به جاى «شجر» براى این است که افاده استغراق کند به گونه اى که یکایک درختان را در برگیرد. گفتنى است که «سبعة أبحر» دلالت بر کثرت مى کند و «من بعده» به معناى «بعد از اتمام آن دریا» و یا غیر از آن است.
۳ - زبان قرآن، استفاده از کلمات و تشبیهات رایج و شناخته شده در میان مردم است. (و البحر یمدّه من بعده سبعة أبحر) کلمه «سبعة» در آیه براى بیان کثرت است و مراد از آن، واقعاً، هفت دریاى دیگر نیست. استفاده از چنین کلمه اى براى بیان مقصود، عین همان چیزى است که در محاوره هاى عامیانه گفته مى شود.
۴ - مقدّرات الهى، در خلق و ایجاد پدیده ها، پایان ناپذیرند. (و لو أنّما فى الأرض من شجرة أقلم ... ما نفدت کلمت اللّه) احتمال دارد مراد از «کلمات اللّه» آن دسته از مقدّراتى باشد که هنوز به شرف تکوین نرسیده و در مرحله تقدیر است. پایان ناپذیرى، و غیرمتناهى بودن، مى تواند قرینه باشد که مراد از «کلمات» مقدّرات و اوامر تقدیرى اند.
۵ - خداوند، «عزیز» (قاهر شکست ناپذیر) و «حکیم» (کاردان استوارآفرین) است. (إنّ اللّه عزیز حکیم)
۶ - عزت و حکمت خداوندى، دلیل بى شمارى کلمات و مقدّرات او است. (ما نفدت کلمت اللّه إنّ اللّه عزیز حکیم) جمله «إنّ اللّه عزیز حکیم» به منزله تعلیل براى «مانفدت...» است. بنابراین، معنا چنین مى شود: «کلمات خداوند، پایان ناپذیر است; چون او حکیم و عزیز است».
۷ - عزت الهى، آمیخته به حکمت (کاردانى) او است. (إنّ اللّه عزیز حکیم)
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: حکیم ۵; عزیز ۵
- خدا: حکمت خدا ۶، ۷; خالقیت خدا ۴; عزت خدا ۶; مقدرات خدا ۴; ویژگیهاى عزت خدا ۷
- دریاها: تعدد دریاها ۲
- زمین: درختان زمین ۲
- قرآن: تشبیهات قرآن ۳; روش بیانى قرآن ۳
- کلمات الله: بى شمارى کلمات الله ۱، ۲، ۶
- موجودات: بى شمارى موجودات ۱، ۲، ۶