لقمان ١٩: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و میانه‌رو باش در روش خویش و فرو کش از آواز خویش همانا ناخوشترین آوازها آواز خران است‌
|-|معزی=و میانه‌رو باش در روش خویش و فرو کش از آواز خویش همانا ناخوشترین آوازها آواز خران است‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره لقمان | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::19|١٩]] | قبلی = لقمان ١٨ | بعدی = لقمان ٢٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره لقمان | نزول = [[نازل شده در سال::12|١٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::19|١٩]] | قبلی = لقمان ١٨ | بعدی = لقمان ٢٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«إِقْصِدْ»: میانه‌روی کن. اعتدال داشته باش. مراد انتخاب میان تند و کند رفتن است. «أغْضُضْ»: بکاه. پائین بیاور. «الْحَمِیرِ»: جمع حِمار، الاغها. خران. «إِنَّ أَنکَرَ الأصْوَاتِ ...»: صدای خر در زشتی ضرب‌المثل است. چرا که این حیوان گاهی بی‌جهت و بدون هیچ گونه نیازی، وقت و بی‌وقت عرعر می‌کند، و زشتی آن بیشتر از نظر بلندی است، و عربها هم به بلندی صدا افتخار می‌کردند.
«إِقْصِدْ»: میانه‌روی کن. اعتدال داشته باش. مراد انتخاب میان تند و کند رفتن است. «أغْضُضْ»: بکاه. پائین بیاور. «الْحَمِیرِ»: جمع حِمار، الاغها. خران. «إِنَّ أَنکَرَ الأصْوَاتِ ...»: صدای خر در زشتی ضرب‌المثل است. چرا که این حیوان گاهی بی‌جهت و بدون هیچ گونه نیازی، وقت و بی‌وقت عرعر می‌کند، و زشتی آن بیشتر از نظر بلندی است، و عربها هم به بلندی صدا افتخار می‌کردند.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۳


ترجمه

(پسرم!) در راه‌رفتن، اعتدال را رعایت کن؛ از صدای خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشت‌ترین صداها صدای خران است.

|و در راه رفتن خود ميانه‌رو باش، و از صداى خود بكاه، كه بدترين بانگ‌ها بانگ خران است
و در راه‌رفتن خود ميانه‌رو باش، و صدايت را آهسته‌ساز، كه بدترين آوازها بانگ خران است.
و در رفتارت میانه روی اختیار کن و سخن آرام گو (نه با فریاد بلند) که زشت‌ترین صداها صوت الاغ است.
و در راه رفتنت میانه رو باش، و از صدایت بکاه که بی تردید ناپسندترین صداها صدای خران است.
در رفتارت راه ميانه را برگزين و آوازت را فرود آر، زيرا ناخوش‌ترين بانگها بانگ خران است.
و میانه‌روی کن و صدایت را آهسته بدار، چرا که ناخوشترین آوازها بانگ درازگوشان است‌
و در راه رفتن ميانه‌رو باش و آواز خويش فرود آر، كه زشت‌ترين بانگها بانگ خران است.
و در راه رفتنت اعتدال را رعایت کن، و (در سخن گفتنت) از صدای خود بکاه (و فریاد مزن) چرا که زشت‌ترین صداها، صدای خران است.
«در (روش و) راهت میانه‌رو باش و از صدایت بِکاه؛ به‌راستی ناخوشایندترین صداها بی‌گمان صدای خران است.»
و میانه‌رو باش در روش خویش و فرو کش از آواز خویش همانا ناخوشترین آوازها آواز خران است‌


لقمان ١٨ آیه ١٩ لقمان ٢٠
سوره : سوره لقمان
نزول : ١٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِقْصِدْ»: میانه‌روی کن. اعتدال داشته باش. مراد انتخاب میان تند و کند رفتن است. «أغْضُضْ»: بکاه. پائین بیاور. «الْحَمِیرِ»: جمع حِمار، الاغها. خران. «إِنَّ أَنکَرَ الأصْوَاتِ ...»: صدای خر در زشتی ضرب‌المثل است. چرا که این حیوان گاهی بی‌جهت و بدون هیچ گونه نیازی، وقت و بی‌وقت عرعر می‌کند، و زشتی آن بیشتر از نظر بلندی است، و عربها هم به بلندی صدا افتخار می‌کردند.


تفسیر

نکات آیه

۱ - سفارش لقمان به پسر خویش، براى رعایت اعتدال در راه رفتن (یبنىّ ... و اقصد فى مشیک) «قصد» به معناى، حد میانى بین افراط و تفریط است (مفردات راغب) و نیز به معناى «اعتدال» است و «مشى»، انتقال از جایى به جایى است (مفردات راغب) که از آن، به «راه رفتن» تعبیر مى شود.

۲ - لازم است که در تمامى شؤون زندگى، اعتدال، رعایت و از افراط و تفریط پرهیز شود. (و اقصد فى مشیک) احتمال دارد مراد از «اعتدال در مشى» اِتخاذِ روشِ معتدل و میانه و به دور از هرگونه افراط و تفریط در همه چیز باشد و نه فقط در راه رفتن.

۳ - پرهیز از رفتارِ همراهِ با ذلت و خوارى و نیز اجتناب از رفتارِ متکبرانه، سفارش لقمان به پسر خویش است.* (یبنىّ ... و اقصد فى مشیک) به قرینه آیه قبل - که در آن، از رفتار و یا راه رفتن متکبرانه نهى شده است - احتمال دارد مراد از «و اقصد فى مشیک» نهى از راه رفتن و یا رفتارى باشد که همراه با ذلت است.

۴ - کاستن از طنین صدا، از سفارش هاى لقمان به پسر خویش است. (و اغضض من صوتک)

۵ - توصیه لقمان به فرزندش، براى رعایت اعتدال در رفتار و پرهیز از گفتار خشن، نمودى از حکمت وى است. (و لقد ءایتنا لقمن الحکمة ... و إذ قال ... و اقصد فى مشیک و اغضض من صوتک)

۶ - زشت ترین و ناهنجارترین صداها، براى انسان، صداى الاغ است. (إنّ أنکر الأصوت لصوت الحمیر)

۷ - خشونت و درشتى در سخن گفتن با مردم، عملى بسیار زشت است. (و اغضض من صوتک إنّ أنکر الأصوت لصوت الحمیر) در آیه، به جاى کاربرد تشبیه، از استعاره استفاده شده است. آوردن استعاره به جاى تشبیه، براى مبالغه در مذمت و بیان ناهنجارى و مستهجن بودن آن است.

۸ - تلاش در غلبه بر دیگران با فریاد ناهنجار و خشن، تلاشى ابلهانه و به دور از منش انسانى است.* (و اغضض من صوتک إنّ أنکر الأصوت لصوت الحمیر) آیه، مى تواند به واقعیت خارجى اشاره داشته باشد که معمولاً افراد بى منطق با جنجال آفرینى و سر و صدا، در پى غلبه دادن نظر خود هستند.

۹ - آموزش اخلاق و آداب معاشرت، از وظایف پدر درباره فرزند خویش است. (یبنىّ ... و لاتصعّر خدّک للناس ... و اغضض من صوتک)

۱۰ - ذکر فلسفه حکم، جهت تفهیم دقیق آن و نیز واداشتن مخاطب به عمل به آن، روشى مطلوب و روا است. (و اغضض من صوتک إنّ أنکر الأصوت لصوت الحمیر) «إنّ أنکر...» تعلیل براى امر «اغضض» است و تعلیل آوردن براى آن، احتمال دارد به خاطر نکته یاد شده باشد.

۱۱ - تعالیم دین، حتى ساده ترین رفتار اخلاقى را - مانند کیفیت راه رفتن و سخن گفتن - دربردارد. (یبنىّ ... و لاتصعّر خدّک للناس ... و اقصد فى مشیک و اغضض من صوتک)

۱۲ - استفاده از استعاره قابلِ فهم و عرفى، براى تبیین مفاهیم اخلاقى از روش هاى تعلیمى قرآن کریم است. (إنّ أنکر الأصوت لصوت الحمیر)

۱۳ - امر به معروف و نهى از منکر، با روش ناهنجار و داد و فریاد، نفرت انگیز و داراى تأثیر منفى است.* (و امر بالمعروف و انه عن المنکر ... و اغضض من صوتک إنّ أنکر) احتمال دارد سفارش به روى نگرداندن از مردم و نیز رعایت اعتدال در رفتار و کاستن از صدا، پس از توصیه به امر به معروف و نهى از منکر، به این منظور باشد که در انجام امر به معروف و نهى از منکر، باید موازین یاد شده رعایت گردد و گرنه، همان گونه که صداى الاغ براى گوش ها ناهنجار است امر به معروف و نهى از منکر بدون رعایت موازین اخلاقى هم اثر منفى دارد.

۱۴ - انسان کامل، در بینش دین، همپاى عقیده صحیح و بایسته از اخلاق شایسته برخوردار است. (یبنىّ لاتشرک باللّه ... و اقصد فى مشیک و اغضض من صوتک) با توجه به این که هر پدرى - و از جمله لقمان - خواهان رساندن فرزند خود به بالاترین مراحل کمال است و براى این به فرزند خود رهنمودهایى ارائه مى کند، مطلب بالا قابل استفاده است.

۱۵ - شکوفایى اخلاق و تعالى منش هاى اجتماعى، در گروِ تصحیح جهان بینى و مبانى عقیدتى است. (یبنىّ لاتشرک باللّه ... و اغضض من صوتک) با توجه به این که لقمانِ حکیم، ابتدا به تصحیح مبانى عقیدتى فرزند خود همت گمارد و سپس به بُعد اخلاقى وى پرداخت، مطلب بالا قابل استفاده است.

موضوعات مرتبط

  • احکام: تبیین فلسفه احکام ۱۰
  • اخلاق: رذایل اخلاقى ۸; روش تصحیح اخلاق ۱۵; روش تفهیم تعالیم اخلاقى ۱۲
  • استعاره: نقش استعاره ۱۲
  • اعتدال: اهمیت اعتدال ۲
  • افراط: اجتناب از افراط ۲
  • الاغ: صداى الاغ ۶
  • امربه معروف: خشونت در امربه معروف ۱۳; روش امربه معروف ۱۳
  • انسان: اخلاق انسان کامل ۱۴; عقیده انسان کامل ۱۴
  • پدر: مسؤولیت پدر ۹
  • تعلیم: روش تعلیم ۱۰
  • تفریط: اجتناب از تفریط ۲
  • تکبر: اهمیت اجتناب از تکبر ۳
  • تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۱۰
  • دین: محدوده دین ۱۱
  • ذلت: اهمیت اجتناب از ذلت ۳
  • راه رفتن: آداب راه رفتن ۱، ۱۱; اعتدال در راه رفتن ۱
  • رفتار: پایه هاى رفتار ۱۵
  • سخن: آداب سخن ۴، ۸، ۱۱; اجتناب از خشونت در سخن ۵; اعتدال در سخن ۵; خشونت در سخن ۸; فریاد در سخن ۸; ناپسندى خشونت در سخن ۷
  • صدا: زشت ترین صدا ۶
  • عقیده: آثار تصحیح عقیده ۱۵
  • عمل: عمل ناپسند ۷
  • لقمان: مواعظ لقمان ۱، ۳، ۴، ۵; نشانه هاى حکمت لقمان ۵
  • معاشرت: تعلیم آداب معاشرت ۹
  • منکر: موارد منکر ۷
  • نهى ازمنکر: خشونت در نهى ازمنکر ۱۳; روش نهى ازمنکر ۱۳

منابع