البقرة ١٥٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=همانا صفا و مروه از شعارها (پرستشگاه‌ها)ی خدا است پس کسی که حجّ بیت کند یا عمره به جا آورد نیست بر او باکی که طواف کند بر آنها و کسی که خواستار نکوئی شود همانا خداست سپاسگزار دانا
|-|معزی=همانا صفا و مروه از شعارها (پرستشگاه‌ها)ی خدا است پس کسی که حجّ بیت کند یا عمره به جا آورد نیست بر او باکی که طواف کند بر آنها و کسی که خواستار نکوئی شود همانا خداست سپاسگزار دانا
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::158|١٥٨]] | قبلی = البقرة ١٥٧ | بعدی = البقرة ١٥٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::26|٢٦]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::158|١٥٨]] | قبلی = البقرة ١٥٧ | بعدی = البقرة ١٥٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::26|٢٦]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«الصَّفَا»: اسم کوهی است. «الْمَرْوَةَ»: اسم کوهی است. «شَعَآئِرِ»: جمع شَعیرَة، علامتها. نشانه‌ها. در اینجا شعائر بر امکنه عبادت اطلاق شده است. «حَجَّ الْبَیْتَ»: قصد کعبه برای ادای مناسک در موسم حجّ کرد. «إعْتَمَرَ»: قصد عُمره کرد. «جُنَاح‌َ»: گناه. «یَطَّوَّفَ»: طواف کند. سعی کند. فعل مضارع باب تفعّل است و اصل آن (یَتَطَوَّفَ) می‌باشد. «تَطَوَّعَ»: آزادانه و راغبانه به عهده گرفت. «خَیْراً»: کار نیکو. خوبی. اعم از حجّ و عمره و طواف و ... «شَاکِرٌ»: سپاسگزار. این واژه بیانگر مبالغه احسان خدا در حق بندگان است و برای خدا معنی جزا دهنده طاعت و کردار شایسته را دارد.
«الصَّفَا»: اسم کوهی است. «الْمَرْوَةَ»: اسم کوهی است. «شَعَآئِرِ»: جمع شَعیرَة، علامتها. نشانه‌ها. در اینجا شعائر بر امکنه عبادت اطلاق شده است. «حَجَّ الْبَیْتَ»: قصد کعبه برای ادای مناسک در موسم حجّ کرد. «إعْتَمَرَ»: قصد عُمره کرد. «جُنَاح‌َ»: گناه. «یَطَّوَّفَ»: طواف کند. سعی کند. فعل مضارع باب تفعّل است و اصل آن (یَتَطَوَّفَ) می‌باشد. «تَطَوَّعَ»: آزادانه و راغبانه به عهده گرفت. «خَیْراً»: کار نیکو. خوبی. اعم از حجّ و عمره و طواف و ... «شَاکِرٌ»: سپاسگزار. این واژه بیانگر مبالغه احسان خدا در حق بندگان است و برای خدا معنی جزا دهنده طاعت و کردار شایسته را دارد.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۹


ترجمه

«صفا» و «مروه» از شعائر (و نشانه‌های) خداست! بنابراین، کسانی که حجِ خانه خدا و یا عمره انجام می‌دهند، مانعی نیست که بر آن دو طواف کنند؛ (و سعیِ صفا و مروه انجام دهند. و هرگز اعمال بی‌رویّه مشرکان، که بتهایی بر این دو کوه نصب کرده بودند، از موقعیّت این دو مکان مقدّس نمی‌کاهد!) و کسی که فرمان خدا را در انجام کارهای نیک اطاعت کند، خداوند (در برابر عمل او) شکرگزار، و (از افعال وی) آگاه است.

همانا صفا و مروه از شعائر خداست. پس هر كه حجّ خانه خدا كند يا عمره به جا آورد، مانعى ندارد ميان آن دو طواف كند. و هر كه با ميل و رغبت كار نيكى به جاى آورد، [بداند كه‌] مسلما خدا سپاسگزار داناست
در حقيقت، «صفا» و «مروه» از شعاير خداست [كه يادآور اوست‌]؛ پس هر كه خانه [خدا] را حج كند، يا عمره گزارد، بر او گناهى نيست كه ميان آن دو سعى به جاى آورد. و هر كه افزون بر فريضه، كار نيكى كند، خدا حق شناس و داناست.
سعی صفا و مروه از شعائر دین خداست، پس هر کس حجّ خانه کعبه یا اعمال مخصوص عمره به جای آورد باکی بر او نیست که سعی صفا و مروه نیز به جای آرد، و هر کس به راه خیر و نیکی شتابد (خدا پاداش وی خواهد داد که) خدا قدردان و (به همه امور خلق) عالم است.
بی تردید صفا و مروه از نشانه های خداست؛ پس کسی که حج خانه کعبه کند، یا عمره انجام دهد، بر او گناهی نیست که بر آن دو طواف کند. و کسی که [به خواست خودش افزون بر واجبات] کار نیکی [چون طواف و سعی مستحب] انجام دهد، بدون تردید خدا [در برابر عمل او] پاداش دهنده و [به کار وحال او] داناست.
صفا و مروه از شعاير خداست. پس كسانى كه حجّ خانه را به جاى مى‌آورند يا عُمره مى‌گزارند، اگر بر آن دو كوه طواف كنند مرتكب گناهى نشده‌اند. پس هر كه كار نيكى را به رغبت انجام دهد بداند كه خدا شكر گزارنده‌اى داناست.
صفا و مروه از شعائر الهی است، چون کسی حج یا عمره بگزارد بر او گناهی نیست که بین آن دو را بپیماید و هرکس به دلخواه کار خیری بجا آورد همانا خداوند قدردان و داناست‌
صفا و مروه از نشانه‌هاى [مراسم طاعت و عبادت‌] خداست. پس هر كه حج- آهنگ- خانه كند يا عُمره- زيارت- گزارد بر او ناروا و گناه نيست كه به گرد آن دو بگردد. و هر كه كار نيكى به خواست خويش كند خداوند سپاسدار و داناست.
بی‌گمان (دو کوه) صفا و مروه (و هفت بار سعی میان آن دو) از نشانه‌های (دین) خدا و عبادات الله هستند. پس هر که (می‌خواهد فریضه‌ی) حجّ بیت (الله‌الحرام) یا عمره را به جای آورد، بر او گناهی نخواهد بود که آن دو (کوه) را بارها طواف کند (و سعی میان صفا و مروه را به جای آورد). هر که به دلخواه کار نیکی را انجام دهد (و بیش از واجبات، به طاعت و عبادت پردازد، خدا پاداش او را می‌دهد، چه) بی‌گمان خدا سپاسگزار و آگاه (از اعمال و نیّات عبادت‌کنندگان) است.
«صفا» و «مروه‌» همواره از شعائر [:نشانگرهای دقیق] خدایند‌؛ پس هر که خانه‌ی خدا را زیارت کند یا عمره گزارد (در این دو صورت) بر او گناهی نیست که میان آن دو بسیار بگردد [:سعی به جای آورد]. و هر کس کار نیکی را به سختی انجام دهد، همواره خدا بسی شکرگزار داناست.
همانا صفا و مروه از شعارها (پرستشگاه‌ها)ی خدا است پس کسی که حجّ بیت کند یا عمره به جا آورد نیست بر او باکی که طواف کند بر آنها و کسی که خواستار نکوئی شود همانا خداست سپاسگزار دانا


البقرة ١٥٧ آیه ١٥٨ البقرة ١٥٩
سوره : سوره البقرة
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الصَّفَا»: اسم کوهی است. «الْمَرْوَةَ»: اسم کوهی است. «شَعَآئِرِ»: جمع شَعیرَة، علامتها. نشانه‌ها. در اینجا شعائر بر امکنه عبادت اطلاق شده است. «حَجَّ الْبَیْتَ»: قصد کعبه برای ادای مناسک در موسم حجّ کرد. «إعْتَمَرَ»: قصد عُمره کرد. «جُنَاح‌َ»: گناه. «یَطَّوَّفَ»: طواف کند. سعی کند. فعل مضارع باب تفعّل است و اصل آن (یَتَطَوَّفَ) می‌باشد. «تَطَوَّعَ»: آزادانه و راغبانه به عهده گرفت. «خَیْراً»: کار نیکو. خوبی. اعم از حجّ و عمره و طواف و ... «شَاکِرٌ»: سپاسگزار. این واژه بیانگر مبالغه احسان خدا در حق بندگان است و برای خدا معنی جزا دهنده طاعت و کردار شایسته را دارد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - کوه صفا و مروه، دو علامتى که خداوند آنها را نشانه جایگاه عبادت قرار داده است. (إن الصفا و المروة من شعائر اللّه) «شعائر» (جمع شعیرة) به علامتها و نشانه هایى که براى اعمال خاصى قرار مى دهند، گفته مى شود و «شعائر اللّه» علامتهایى است که خداوند آنها را براى عبادت قرار داده است. (اقتباس از مجمع البیان) بنابراین توصیف «صفا و مروة» به «شعائر اللّه» مى رساند که: خداوند آن دو مکان را علامتى قرار داده تا بندگانش در آن جا، او را عبادت کنند.

۲ - طواف صفا و مروه (سعى میان آن دو) عبادت و از مناسک حج و عمره است. (إن الصفا و المروة ... فمن حج البیت أو اعتمر فلاجناح علیه أن یطوف بهما) «اعتمار» (مصدر اعتمر) به معناى: زیارت کردن و نیز انجام دادن عمره است. تفریع «من حج البیت ...» بر معرفى صفا و مروه به عنوان علامتى بر جایگاه عبادت، گویاى این است که: اولا، طواف صفا و مروه - که از آن به سعى میان صفا و مروه تعبیر مى کنند - عبادت خداست و ثانیاً، این عبادت از اعمال و مناسک حج و عمره مى باشد.

۳ - خداوند سپاسگزار کسانى است که اعمال خیر را با میل و رغبت انجام مى دهند. (و من تطوع خیراً فإن اللّه شاکر علیم) چون فعل «تطوع» در جمله فوق متعدّى استعمال شده، متضمن معناى «أتى» مى باشد. بنابراین «من تطوع خیراً»; یعنى، هر کسى که عمل خیرى را از روى اطاعت انجام دهد.

۴ - خداوند شاکر (سپاسگزار) و علیم (دانا) است. (فإن اللّه شاکر علیم)

۵ - سعى میان صفا و مروه، از اعمال نیک حج و عمره است. (فمن حج البیت أو اعتمر فلاجناح علیه أن یطوف بهما و من تطوع خیراً) مصداق مورد نظر براى «خیراً»، به قرینه جمله قبل، سعى میان صفا و مروه است.

۶ - برخى از مسلمانان صدر اسلام، از انجام سعى میان صفا و مروه، اکراه داشته و آن را از مناسک حج نمى پنداشتند. (فمن حج البیت أو اعتمر فلاجناح علیه أن یطوف بهما) نفى اشکال از سعى میان صفا و مروه با جمله «فلا جناح ...» گویاى این است که: مسلمانان از انجام آن عمل اکراه داشته و منشأ آن - چنانچه در شأن نزول آمده - وجود بتهایى بود که مشرکان در صفا و مروه بین آن دو نصب کرده بودند.

۷ - خداوند به اعمال زائران خانه خدا (به جا آوردن حج و عمره و سعى میان صفا و مروه) آگاه است. (فمن حج البیت أو اعتمر ... و من تطوع خیراً فإن اللّه شاکر علیم)

۸ - کسانى که اعمال نیک (سعى میان صفا و مروه و .... ) انجام دهند، از پاداشهاى الهى برخوردار خواهند شد. (و من تطوع خیراً فإن اللّه شاکر علیم) سپاسگزارى خداوند از بندگان، کنایه از پاداش دهى به آنان مى باشد.

۹ - علم و آگاهى خداوند به اعمال خیر بندگان، ضامن ضایع نشدن پاداش آنهاست. (و من تطوع خیراً فإن اللّه شاکر علیم)

روایات و احادیث

۱۰ - امام باقر(ع) فرمود: «... قال اللّه عز و جل: «ان الصفا و المروة من شعائراللّه فمن حج البیت أو اعتمر فلاجناح علیه ان یطوف بهما» الا ترون ان الطواف بهما واجب مفروض لان اللّه عز و جل ذکره فى کتابه و صنعه نبیه (ع) ...;[۱] ... خداوند عز و جل فرمود: «ان الصفا و المروة من شعائراللّه فمن حج البیت او اعتمر فلاجناح علیه ان یطوف بهما» آیا نمى بینید که طواف (سعى) در صفا و مروه واجب است; چون خداى عز و جل آن را در کتابش [تشریع] فرموده و این سعى را رسول خدا نیز انجام داده است ... ».

۱۱ - عبید بن زراره گفت، از امام صادق(ع) سؤال کردم: ... حضرت فرمودند: «... السعى سنة من رسول اللّه قلت ألیس اللّه یقول: ان الصفا و المروة من شعائراللّه قال: بلى و لکن قد قال فیهما «و من تطوع خیراً فان اللّه شاکر علیم» فلو کان السعى فریضة لم یقل و من تطوع خیراً;[۲] ... سعى [بین صفا و مروه] سنّتى از رسول خداست [راوى گوید] گفتم: آیا خداوند نفرموده: «ان الصفا و المروة من شعائراللّه»؟ فرمودند: بله و لکن فرموده: «و من تطوع خیراً فإن اللّه شاکر علیم» پس اگر سعى بین صفا و مروه فریضه بود، نمى فرمود: «و من تطوع خیراً» (آن را داوطلبانه انجام دهد)».

۱۲ - بعضى از اصحاب گویند: از امام صادق(ع) از سعى بین صفا و مروه سؤال شد، حضرت فرمود: «... کان ذلک فى عمرة القضاء ان رسول اللّه (ص) شرط علیهم أن یرفعوا الاصنام من الصفاء و المروة ... فقالوا یا رسول اللّه ان فلاناً لم یسع بین الصفاء و المروة و قد اعیدت الاصنام فأنزل اللّه عز و جل «فلاجناح علیه ان یطوف بهما» اى و علیهما الأصنام ;[۳] ..... [شأن نزول (لاجناح ...)] در عمرة القضا بود که رسول خدا - صلى اللّه علیه و آله - با مشرکان شرط کرد که بتها را از صفا و مروه بردارند ... و گفتند: اى رسول خدا! فلان کس سعى بین صفا و مروه را انجام نداده است و الان بتها را به آن جا آورده اند; پس خداوند عز و جل فرمود: «فلاجناح علیه ان یطوف بهما»; یعنى، مانعى نیست در حالى که بتها در [مطاف سعى ]هستند، سعى بین صفا و مروه را انجام دهند».

۱۳ - از امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند: «ان الصفا و المروة من شعائر اللّه» فأبدء بما بدء اللّه تعالى به و ان المسلمین کانوا یظنون ان السعى بین الصفا و المروة شىء صنعه المشرکون فأنزل اللّه عز و جل «ان الصفا و المروة من شعائر اللّه ...».[۴] صفا و مروه از شعائر الهى است پس [سعى] را شروع نما از جایى که خداوند [در آیه شریفه] در بیانش شروع نموده و مسلمانان گمان مى کردند که سعى بین صفا و مروه چیزى است که مشرکان آن را بنا نهاده اند; پس خداوند عز و جل آیه فوق را نازل کرد: «ان الصفا و المروة من شعائر اللّه ...».

۱۴ - رسول خدا(ص) فرمود: «انما جعل ... السعى بین الصفا و المروة ... اقامة لذکر اللّه لا لغیره;[۵] (همانا ... سعى بین صفا و مروه ... براى بر پا داشتن ذکر و یاد خداست، نه غیر آن».)

۱۵ - از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: «جعل السعى بین الصفا و المروة مذلة للجبارین;[۶] خداوند، سعى صفا و مروه را براى مذلت و خوارى گردنکشان قرار داده است».

۱۶ - از امام صادق(ع) [درباره فلسفه هروله بین صفا و مروه] روایت شده که فرمود: «صار السعى بین الصفا و المروة لان ابراهیم(ع) عرض له ابلیس فأمره جبرئیل فشد علیه فهرب منه فجرت به السنة (یعنى بالهرولة);[۷] ابلیس بر ابراهیم(ع) نمایان شد، جبرئیل به ابراهیم (ع) دستور داد که بر او حمله کند و او حمله کرد و ابلیس فرار نمود [و ابراهیم (ع) در پى او دوید] پس سنّت [هروله بین صفا و مروه] قرار داده شد».

۱۷ - «عن الحلبى قال: سألت اباعبداللّه(ع) عن المرأة تطوف بین الصفا و المروة و هى حائض قال: لا لان اللّه تعالى یقول «ان الصفا و المروة من شعائراللّه»;[۸] حلبى گوید از امام صادق(ع) سؤال کردم: آیا زن حائض مى تواند سعى بین صفا و مروه را انجام دهد؟ امام فرمود: نه، خداوند فرموده: صفا و مروه از شعائر خداست».

۱۸ - از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: «ان ابراهیم(ع) لما خلف اسماعیل بمکة عطش الصبى ... فخرجت امه حتى قامت على الصفا ... فمضت حتى انتهت الى المروة ... ثم رجعت الى الصفا ... حتى صنعت ذالک سبعاً فاجرى اللّه ذالک سنة ...;[۹] زمانى که ابراهیم(ع)، اسماعیل را در مکّه باقى گذاشت، اسماعیل بشدت تشنه شد ... پس مادرش [هاجر در طلب آب] بیرون رفت تا بر کوه صفا قرار گرفت ... و سپس به کوه مروه رفت ... و دوباره به کوه صفا برگشت ... تا اینکه این عمل (رفت و برگشت) را هفت بار انجام داد; پس خدا این عمل را (سعى بین صفا و مروه) به عنوان سنّت قرار داد ... ».

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۲، ۵
  • اسماء و صفات: شاکر ۴; علیم ۴
  • اماکن مقدس: ۱
  • پاداش: تضمین پاداش ۹; موجبات پاداش ۸
  • حاجیان: آگاهى از اعمال حاجیان ۷
  • حج: احکام حج ۲، ۵، ۱۰، ۱۳، ۱۷; مناسک حج ۲، ۵، ۶، ۷
  • خدا: آثار علم خدا ۹; پاداشهاى خدا ۸; شکرگزارى خدا ۳; علم خدا ۷
  • ذکر: ذکر خدا ۱۴
  • سعىصفاومروه: ۱۷،۱۴،۱۳،۱۲،۱۱،۱۰،۸،۷،۶،۵،۲ سعىصفا و مروه در صدر اسلام ۶; عبادیت سعىصفا و مروه ۲; فلسفه سعىصفا و مروه ۱۵، ۱۶، ۱۸
  • شعائراللّه: ۱، ۱۳، ۱۷
  • عبادت: مکان عبادت ۱
  • عمره: احکام عمره ۲، ۵; مناسک عمره ۲، ۵
  • عمل: پاداش عمل پسندیده ۸، ۹; عمل پسندیده ۵، ۸; عمل پسندیده داوطلبانه ۳
  • کوه صفا: ۱
  • کوه مروه: ۱
  • مسلمانان: مسلمانان صدر اسلام و تکلیف ۶

منابع

  1. من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۷۸، ح ۱۲۶۶، باب ۵۹; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۴۸، ح ۴۷۲.
  2. کافى، ج ۴، ص ۳۷۹، ح ۷; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۴۷- ، ح ۴۶۷.
  3. کافى، ج ۴، ص ۴۳۵، ح ۸; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۴۸- ، ح ۴۷۱.
  4. کافى، ج ۴، ص ۲۴۵، ح ۴.
  5. الدر المنثور، ج ۱، ص ۳۸۸.
  6. کافى، ج ۴، ص ۴۳۴، ح ۵; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۴۸- ، ح ۴۷۰.
  7. علل الشرایع، ج ۲، ص ۴۳۲، ح ۱، باب ۱۶۷; بحارالأنوار، ج ۹۶، ص ۲۳۴، ح ۴.
  8. تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۳۹۴، ح ۱۹; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۱۶۹، ح ۵.
  9. علل الشرایع، ص ۴۳۲، ح ۱، باب ۱۶۶; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۴۵، ح ۴۶۱.