القصص ٣٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و گفت فرعون ای قوم ندانم برای شما خدائی جز خویش پس بیفروز برایم ای هامان بر گل پس بساز برایم کوشکی شاید اطّلاع یابم بر خدای موسی و همانا می‌پندارمش من از دروغگویان‌
|-|معزی=و گفت فرعون ای قوم ندانم برای شما خدائی جز خویش پس بیفروز برایم ای هامان بر گل پس بساز برایم کوشکی شاید اطّلاع یابم بر خدای موسی و همانا می‌پندارمش من از دروغگویان‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره القصص | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::38|٣٨]] | قبلی = القصص ٣٧ | بعدی = القصص ٣٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::31|٣١]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره القصص | نزول = [[نازل شده در سال::11|١١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::38|٣٨]] | قبلی = القصص ٣٧ | بعدی = القصص ٣٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::31|٣١]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«إِلهٍ»: خداوندگار. پروردگار (نگا: شعراء / ، نازعات / ). «مِنْ إِلهٍ»: واژه (مِنْ) برای تعمیم (إِلهٍ) بعد از خود است. «أَوْقِدْ عَلَی الطِّینِ»: مراد تبدیل خشت گلین به آجر پخته است. «هَامَان»: وزیر اعظم یا نخست وزیر فرعون بوده است. «صَرْحَاً»: کاخ بزرگ و بلند (نگا: نمل / ). «أَطَّلِعُ»: خبر یابم. بنگرم (نگا: کهف / ، مریم / ، صافّات / ). «لَأَظُنُّهُ»: گمانش می‌برم. یقین دارم که او.
«إِلهٍ»: خداوندگار. پروردگار (نگا: شعراء / ، نازعات / ). «مِنْ إِلهٍ»: واژه (مِنْ) برای تعمیم (إِلهٍ) بعد از خود است. «أَوْقِدْ عَلَی الطِّینِ»: مراد تبدیل خشت گلین به آجر پخته است. «هَامَان»: وزیر اعظم یا نخست وزیر فرعون بوده است. «صَرْحَاً»: کاخ بزرگ و بلند (نگا: نمل / ). «أَطَّلِعُ»: خبر یابم. بنگرم (نگا: کهف / ، مریم / ، صافّات / ). «لَأَظُنُّهُ»: گمانش می‌برم. یقین دارم که او.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۱


ترجمه

فرعون گفت: «ای جمعیت اشراف! من خدایی جز خودم برای شما سراغ ندارم. (امّا برای تحقیق بیشتر،) ای هامان، برایم آتشی بر گل بیفروز (و آجرهای محکم بساز)، و برای من برج بلندی ترتیب ده تا از خدای موسی خبر گیرم؛ هر چند من گمان می‌کنم او از دروغگویان است!»

|و فرعون گفت: اى بزرگان قوم! من براى شما معبودى جز خويشتن نمى‌شناسم پس اى هامان! برايم بر گل آتش بيفروز [و آجر بپز] و برجى [بلند] براى من بساز تا شايد به سوى خداى موسى سركشم، و من جدا او را از دروغگويان مى‌انگارم
و فرعون گفت: «اى بزرگان قوم، من جز خويشتن براى شما خدايى نمى‌شناسم. پس اى هامان؛ برايم بر گل آتش بيفروز و برجى [بلند] براى من بساز، شايد به [حال‌] خداى موسى اطّلاع يابم، و من جداً او را از دروغگويان مى‌پندارم.»
و فرعون (با بزرگان قوم خود چنین) گفت: ای مهتران، من هیچ کس را غیر خودم خدای شما نمی‌دانم، (و با وزیرش گفت:) ای هامان خشتی در آتش پخته و از آن برای من قصری بلند پایه بنا کن تا من بر خدای موسی مطلع شوم هر چند او را (در دعوی رسالت) از دروغگویان می‌پندارم.
و فرعون گفت: ای اشراف و سران [مملکت]! من برای شما هیچ معبودی جز خود نمی شناسم، پس ای هامان! برایم بر گِل آتش بیفروز [تا آجر محکم و قوی به دست آید]، پس برایم برجی بلند بساز شاید بر معبود موسی آگاهی و اطلاع یابم، و البته من او را از دروغگویان می پندارم.
فرعون گفت: اى مهتران، من براى شما خدايى جز خود نمى‌شناسم. اى هامان، براى من آجر بپز و طارمى بلند بساز، مگر خداى موسى را ببينم، كه دروغگويش پندارم.
و فرعون گفت ای بزرگان برای شما خدایی جز خود نمی‌شناسم، و ای هامان برای من آتش بر گل برافروز [/ آجر بپز] و برای من برجی [بلند] برآور، باشد که به خدای موسی پی ببرم، و من او را از دروغگویان می‌دانم‌
و فرعون گفت: اى مهتران، من براى شما خدايى جز خود ندانم پس اى هامان- وزير فرعون- برايم بر گِل آتش برافروز- آجر بپز- و برايم كوشكى [با طارمى بلند] بساز [تا بالا روم‌] شايد به خداى موسى ديده‌ور شوم، كه من او را از دروغگويان مى‌پندارم.
فرعون گفت: ای سران و بزرگان قوم! من خدائی جز خودم برای شما سراغ ندارم. (امّا محض احتیاط و تحقیق بیشتر) ای هامان! آتشی بر گِل بیفروز (و از خشتها آجرهای محکم بساز) و برای من کاخ بزرگی بساز. شاید من خدای موسی را از بالا ببینم، هر چند که من یقین دارم که موسی از زمره‌ی دروغگویان است.
و فرعون گفت: «هان ای بزرگان (دربار)! من جز خویشتن برای شما خدایی ندانستم. پس ای هامان! برایم بر گل آتشی بیفروز. پس برجی (بلند) برایم بساز، شاید سوی خدای موسی اطّلاع یابم. و من بی‌گمان او را به‌راستی از دروغگویان گمان دارم.»
و گفت فرعون ای قوم ندانم برای شما خدائی جز خویش پس بیفروز برایم ای هامان بر گل پس بساز برایم کوشکی شاید اطّلاع یابم بر خدای موسی و همانا می‌پندارمش من از دروغگویان‌


القصص ٣٧ آیه ٣٨ القصص ٣٩
سوره : سوره القصص
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِلهٍ»: خداوندگار. پروردگار (نگا: شعراء / ، نازعات / ). «مِنْ إِلهٍ»: واژه (مِنْ) برای تعمیم (إِلهٍ) بعد از خود است. «أَوْقِدْ عَلَی الطِّینِ»: مراد تبدیل خشت گلین به آجر پخته است. «هَامَان»: وزیر اعظم یا نخست وزیر فرعون بوده است. «صَرْحَاً»: کاخ بزرگ و بلند (نگا: نمل / ). «أَطَّلِعُ»: خبر یابم. بنگرم (نگا: کهف / ، مریم / ، صافّات / ). «لَأَظُنُّهُ»: گمانش می‌برم. یقین دارم که او.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - گفت وگوى فرعون با سران و اشراف مصر، درباره دعوت موسى از آنان مبنى بر پذیرش خداى یگانه (و قال فرعون یأیّها الملأما علمت لکم من إله غیرى) «ملأ» به شخصیت هاى برجسته و بزرگان قوم گفته مى شود.

۲ - فرعون، درباره خداى مورد ادعاى موسى اظهار تردید کرد. (و قال فرعون ... ما علمت لکم من إله غیرى)

۳ - فرعون، مدعى مقام خدایى براى خود (و قال فرعون ... ما علمت لکم من إله غیرى)

۴ - فرعون، مورد پرستش مردم مصر (و قال فرعون ... ما علمت لکم من إله غیرى)

۵ - مأموریت یافتن هامان از سوى فرعون، به تهیه آجر و ساختن برجى بلند جهت تحقیق وى درباره خداى موسى (فأوقد لى یهمن على الطین فاجعل لى صرحًا لعلّى أطّلع إلى إله موسى) «صرح» به هر بناى بلند و برافراشته گفته مى شود.

۶ - وجود کوره هاى آجرپزى در مصر عهد فرعون (فأوقد لى یهمن على الطین)

۷ - مصریان عهد فرعون، قادر بر ساختن برج هاى بلند آجرى بودند. (فأوقد لى یهمن على الطین فاجعل لى صرحًا)

۸ - متهم شدن موسى(ع) به دروغ گویى از سوى فرعون، به خاطر مردود دانستن الوهیت وى و فراخواندن همگان به پرستش خداى یگانه (و إنّى لأظنّه من الکذبین)

۹ - ضرورت قابل رؤیت بودن خدا در پندار فرعون (فاجعل لى صرحًا لعلّى أطّلع إلى إله موسى)

۱۰ - اقدام فریبکارانه فرعون، براى مقابله با روشنگرى هاى موسى(ع) (فاجعل لى صرحًا لعلّى أطّلع إلى إله موسى) دستور ساختن برج براى تحقیق درباره خداى یگانه - که موسى همگان را به پرستش او فراخوانده بود - مى تواند بدان منظور باشد که افکار عمومى را از توجه به تبلیغات موسى منحرف سازد. برداشت یاد شده براساس این احتمال است.

روایات و احادیث

۱۱ - «قال رسول اللّه(ص): کلمتان قالهما فرعون «ما علمت لکم من إله غیرى» و قوله «أنا ربّکم الأعلى» قال کان بینهما أربعون عاماً;[۱] از رسول خدا(ص) روایت شده که فرمود: فرعون دو جمله گفت: یکى «ما علمت لکم من إله غیرى» و دیگرى «أنا ربّکم الأعلى» و بین گفتن این دو جمله چهل سال فاصله بود».

موضوعات مرتبط

  • آجرپزى: تاریخ آجرپزى ۶
  • ادعا: ادعاى الوهیت ۳، ۱۱
  • توحید: دعوت به توحید ۱، ۲
  • خدا: رؤیت خدا ۹; نفى الوهیت خدا ۱۱
  • فرعون: ادعاهاى فرعون ۳، ۱۱; اضلال فرعون ۱۰; بینش فرعون ۹; تهمتهاى فرعون ۸; حس گرایى فرعون ۹; دعوت از فرعون ۱; رد الوهیت فرعون ۸; روش برخورد فرعون ۲، ۸، ۱۰; روش خداشناسى فرعون ۵; شبهه افکنى فرعون ۲; گفتگوى فرعون با اشراف فرعون ۱; معبودیت فرعون ۴
  • فرعونیان: دعوت از فرعونیان ۱
  • مردم: شرک مردم در دوران فرعون ۴
  • مصرباستان: آجرپزى در مصرباستان ۶; برج سازى در مصرباستان ۷; تاریخ مصرباستان ۷; تمدن مصرباستان ۷
  • مصریان باستان: معبود مصریان باستان ۴
  • موسى(ع): تهمت دروغگویى به موسى(ع) ۸; دعوتهاى موسى(ع) ۱، ۲; روش برخورد با موسى(ع) ۱۰; قصه موسى(ع) ۲، ۸، ۱۰; هدایتگرى موسى(ع) ۱۰
  • هامان: برج سازى هامان ۵; مسؤولیت هامان ۵; مصالح برج هامان ۵

منابع

  1. الدرالمنثور، ج ۶، ص ۴۱۵.