الأنبياء ٢٢: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=اگر میبود در آنها خدایانی جز خدا هر آینه فاسد میشدند پس منزه است خدا پروردگار عرش از آنچه میستایند | |-|معزی=اگر میبود در آنها خدایانی جز خدا هر آینه فاسد میشدند پس منزه است خدا پروردگار عرش از آنچه میستایند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأنبياء | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::22|٢٢]] | قبلی = الأنبياء ٢١ | بعدی = الأنبياء ٢٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::13|١٣]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«إِلاّ»: غیر از (نگا: هود / ). «الْعَرْشِ»: تخت سلطنت جهان. کنایه از عزّت و قدرت و فرماندهی است (نگا: أعراف / ). موجود ناشناختهای که انسان به حقیقت آن پی نمیبرد (نگا: حاقّه / ). | «إِلاّ»: غیر از (نگا: هود / ). «الْعَرْشِ»: تخت سلطنت جهان. کنایه از عزّت و قدرت و فرماندهی است (نگا: أعراف / ). موجود ناشناختهای که انسان به حقیقت آن پی نمیبرد (نگا: حاقّه / ). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۵
ترجمه
الأنبياء ٢١ | آیه ٢٢ | الأنبياء ٢٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِلاّ»: غیر از (نگا: هود / ). «الْعَرْشِ»: تخت سلطنت جهان. کنایه از عزّت و قدرت و فرماندهی است (نگا: أعراف / ). موجود ناشناختهای که انسان به حقیقت آن پی نمیبرد (نگا: حاقّه / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۳۳ سوره انبياء
- استدلال بر حقيقت معاد و حقانيت دعوت پيامبر(صلى الله عليه و آله )
- آفرينش آسمان و زمين عبث و به انگيزه لهو و لعب نبوده است
- بيان ملازمه بين لهو و لعب نبودن خلقت زمين و آسمان با حقانيت معاد و نبوت
- وجوهى كه مفسرين در معناى آيه :((لو اردنا ان نتخذ لهوا لا تخذناه من لدنا(( گفته اند
- توضيح معنى و مفاد آيه : ((بلنقذف بالحق على الباطل ...(( و اشاراتى درباره حق وباطل
- سنت جارى الهى درباره حق و باطل در جهان
- حال مقربان درگاه الهى (استغراق در عبوديت و استمرار در عبادت ) از آثار مالكيت مطلقه الهى است
- اشاره به معتقد بودن بت پرستان به واجب الوجود، و مورد اختلاف آنان باموحدين
- تقرير و توضيح استدلال بر نفى وجود آلهه جز خدا، در جمله :((لو كان فيهما آلهة الاالله لفسدتا(( و پاسخ به دو شبهه
- بررسى وجوهى كه مفسرين در معناى (لا يسئل عمايفعل و هم يسئلون ) گفته اند
- اختيار اين وجه كه عدم سؤ ال ناشى از مالكيت مطلقه خداوند است
- گفتارى فلسفى و قرآنى پيرامون حكمت خداى تعالى و اينكه افعال او داراى مصلحت است
- معناى حكمت و مصلحت در افعال انسان
- افعال خداوند عين حكمت و مصلحت است لذا مورد سئوال واقع نمى شود
- قول خداوند و فعل او يكى است
- مطالبه ((برهان (( از مشركين در مقابل قرآن و كتب آسمانى پيشين
- بيان حال و وصف ملائكه ، كه نه آلهه بل عباد مكرمون خدايند
- اراده و عمل ملائكه تابع اراده خداوند است
- تقرير برهانى بر توحيد خداى تعالى در ربوبيت و تدبير
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات گذشته مربوط به : قذف به حق برباطل ، وصف ملائكه ، استدلال بر نفى آلهه و...)
- وصف ملائكه از زبان مبارك اميرالمؤ منين (ع ) در نهج البلاغه
- حديث پرمعنائى از پيامبر اكرم (ص ) درباره افعال خداوند و حكمتها و مصالح
- رواياتى درباره شفاعت در قيامت در ذيل (و لا يشفعون الا لمن ارتضى )
نکات آیه
۱- تعدد خدا در جهان آفرینش، محال و غیر ممکن است. (لو کان فیهما ءالهة إلاّاللّه لفسدتا ) برداشت یاد شده با استفاده از «لو» امتناعیه در «لوکان» است.
۲- تعدد خداوند در جهان هستى، موجب فساد، فروپاشى و متلاشى شدن نظام آن است. (لو کان فیهما ءالهة إلاّاللّه لفسدتا ) «فساد» در مقابل «صلاح» قرار دارد و معناى آن خروج از حد اعتدال است (مفردات راغب). گفتنى است فساد و صلاحِ هر چیزى متناسب با خود آن چیز خواهد بود و فساد آسمان ها و زمین، به معناى متلاشى شدن نظم کنونى و فروپاشى انسجام و پیوستگى آنها است.
۳- نظم و هماهنگى در جهان آفرینش، دلیلى است بر وحدانیت خداوند. (لو کان فیهما ءالهة إلاّاللّه لفسدتا ) برداشت یاد شده مبتنى براین است که «إلاّ» به معناى «غیر» باشد; یعنى، اگر غیر خداوند، خدایان دیگرى در جهان بود، نظم کنونى جهان متلاشى مى شد. مفهوم و پیام این سخن این است که نظم کنونى جهان، تنها به اراده خدا و دلیل بر وحدانیت او است.
۴- هیچ قدرتى جز خداوند، قادر به اداره منظم و منسجم جهان نیست. (لو کان فیهما ءالهة إلاّاللّه لفسدتا ) خداوند، وجود چند خدا را - که در امور جهان دخالت داشته باشند - نفى فرموده و موجب فساد نظم جهان دانسته است. این فسادآورى ممکن است به خاطر این باشد که خدایان دیگر، قادر به اداره جهان و سامان بخشیدن به آن نباشند.
۵- اصول و مبانى تعالیم اسلامى، متکى بر برهان و استدلال است. (لو کان فیهما ءالهة إلاّاللّه لفسدتا ) آیه شریفه - که در مقام وحدانیت خدا و ربوبیت انحصارى او است - از مهم ترین استدلال ها و براهین عقلى استفاده کرده است. برخى از دانشمندان کلام، از آن به عنوان «برهان تمانع» یاد کرده اند.
۶- نظم و هماهنگى در هر کارى، نیازمند به وحدت در مدیریت و رهبرى است. (لو کان فیهما ءالهة إلاّاللّه لفسدتا ) برداشت یاد شده با انتزاع از مورد آیه به دست مى آید; زیرا علت فساد و متلاشى شدن جهان، بر اثر چندگانگى در الوهیت و ربوبیت، نسبت به هر امر منسجم و هماهنگى قابل تسرّى و انطباق است و آسمان ها و زمین خصوصیتى ندارند.
۷- خداوند یگانه، از توصیف ها و پندارهاى مشرکان منزّه و مبرّا است. (لو کان فیهما ءالهة ... فسبحن اللّه ربّ العرش عمّا یصفون )
۸- عرش (مرکز اداره هستى)، تنها تحت تدبیر و ربوبیت الهى است. (ربّ العرش ) «عرش» به معناى تخت پادشاهى و فرمان روایى است و در رابطه با خداوند اشاره به مرکز اداره جهان است. گفتنى است چون در صدر آیه وجود شریک و معبود دیگرى نفى شده است، انحصار تدبیر عرش در خداوند به دست مى آید.
۹- عظمت و اهمیت عرش الهى در میان موجودات زمینى و آسمانى (فسبحن اللّه ربّ العرش )
۱۰- خداوند، مالک و صاحب اختیار عرش (مرکز اداره هستى) است. (فسبحن اللّه ربّ العرش ) برداشت یاد شده مبتنى بر یکى از معانى «ربّ» (مالکیت و صاحب اختیار) است.
۱۱- ربوبیت و تدبیر خداوند بر عرش (مرکز اداره جهان)، دلیل یگانگى او و نبودن شریک و معبود دیگرى در عالم هستى است. (لو کان فیهما ءالهة ... فسبحن اللّه ربّ العرش عمّا یصفون ) «ربّ العرش» صفت براى اسم جلاله (اللّه) است. توصیف خداوند به این صفت - پس از نفى معبودها و خدایان دیگر در عالم مى تواند بیانگر این نکته باشد که صفت «ربّ» و تدبیر امور، تنها در انحصار خداوند است و شریکى براى او نیست.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: عوامل فساد آفرینش ۲; عوامل نابودى آفرینش ۲; مرکز تدبیر آفرینش ۱۰; منشأ نظم در آفرینش ۴; هماهنگى آفرینش ۳
- اسلام: منطقى بودن اسلام ۵
- برهان: برهان نظم ۳
- توحید: توحید افعالى ۴; دلایل توحید ۳، ۱۱
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۳، ۴
- خدا: مالکیت خدا ۱۰; مرکز تدبیر خدا ۸; مرکز ربوبیت خدا ۱۱
- رهبرى: آثار وحدت رهبرى ۶
- شرک: دلایل رد شرک ۱۱
- عرش: آثار تدبیر عرش ۱۱; اهمیت عرش ۹; عظمت عرش ۹; مالک عرش ۱۰; مدبر عرش ۸; نقش عرش ۸
- عقیده: برهان در عقیده ۵
- مدیریت: آثار وحدت مدیریت ۶
- مشرکان: بینش غلط مشرکان ۷
- معبود: آثار تعدد معبود ۲; استحاله تعدد معبود ۱
- نظم: برهان نظم ۳; عوامل نظم ۶