ق ٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۳۹#link350 | آيات ۱ - ۱۴، سوره ق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۳۹#link350 | آيات ۱ - ۱۴، سوره ق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۳۹#link351 | محتواى سوره مباركه ق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۳۹#link351 | محتواى سوره مباركه ق]]
خط ۳۵: خط ۳۶:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۰#link357 | (رواياتى درباره كوه قاف و بيان اينكه اين روايات غيرقابل اعتماد و مردودند)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۰#link357 | (رواياتى درباره كوه قاف و بيان اينكه اين روايات غيرقابل اعتماد و مردودند)]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۱۲#link102 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۱۲#link102 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7» تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8»
و زمين را بگسترديم و كوه‌هاى استوار در آن افكنديم و از هر نوع گياه با طراوت در آن رويانديم. تا براى هر بنده‌اى كه (به سوى حق،) روى مى‌آورد، مايه‌ى بينش و پند باشد.
===نکته ها===
«رَواسِيَ» جمع «راسية» به معناى محكم و استوار است.
بيان زوجيّت گياهان، يكى از معجزه‌هاى علمى قرآن است. «مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ»
جلد 9 - صفحه 210
ريشه تعجّب و بعيد شمردن معاد، چند چيز است:
الف) مرده‌اى كه پوسيد و خاكش پراكنده شد، چه كسى مى‌داند كجاست؟
ب) بر فرض ذّرات پراكنده شناخته شوند، با چه قدرتى جمع مى‌شوند؟
در پاسخ شبهه اول در آيه 4 خوانديم: ما همه ذرّات خاك را مى‌دانيم و مى‌شناسيم. «عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ»
در پاسخ شبهه دوم در اين آيات مى‌فرمايد: ما قدرت جمع كردن آن ذرّات را داريم و نمونه قدرت ما را در آسمان‌ها و زمين مشاهده مى‌كنيد كه چگونه آسمان‌ها را برافراشته و زينت داده‌ايم به گونه‌اى كه هيچ گونه رخنه و كاستى در آن نيست.
در اسلام تعقّل، تفكّر، بصيرت و معرفت، گام اول است و مناجات، گريه، انابه و عبادت گام بعدى. «تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌» اول بصيرت بعد تذكّر. در جاى ديگر مى‌فرمايد: يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ‌ ... «1» يعنى ابتدا تفكّر و تعقّل مى‌كنند، آنگاه به ربوبيّت خداوند اقرار مى‌كنند.
قرآن در ستايش از خردمندان مى‌فرمايد: «أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ» «2» اشك آنان برخاسته از فكر، معرفت و بصيرت است، نه بر اساس عادت و احساسات.
===پیام ها===
1- طبيعت، كلاس خداشناسى است. أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ ...
2- با بيان نمونه‌ها، مردم را دعوت كنيد. (براى امكان معاد، به قدرت‌نمايى خداوند در آسمان و زمين نظر كنيد.) «أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا»
3- كسانى كه در هستى نمى‌انديشند و معاد را بعيد مى‌شمارند، قابل سرزنش‌اند.
«أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا»
4- در كرات آسمانى، نظم و قانون حاكم است. كَيْفَ بَنَيْناها ... ما لَها مِنْ فُرُوجٍ‌
5- زمين، كوه‌هاى استوار دارد. «أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ»
----
«1». آل‌عمران، 191.
«2». مائده، 83.
جلد 9 - صفحه 211
6- استحكام و زيبايى، ويژگى آفريده‌هاى خداوند در آسمان و زمين است. ما لَها مِنْ فُرُوجٍ‌، زينا السماء، أَلْقَيْنا ... رَواسِيَ‌، زَوْجٍ بَهِيجٍ‌
7- رويش گياهان زنده از دل خاك مرده، نمودى از رستاخيز دوباره انسان است.
ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ ... وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ‌
8- نگاه به گياهان و مناظر طبيعى، عاملى براى ايجاد نشاط و سرور است. أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا ... مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ‌
9- آن قدر نمونه‌هاى قدرت خداوند را نظر كنيد، تا ذرّه‌اى شبهه باقى نماند. أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا ... بَنَيْنا، زينا، مددنا، أَلْقَيْنا، أَنْبَتْنا
10- ارزان‌ترين، عمومى‌ترين، نزديك‌ترين، سالم‌ترين، بادوام‌ترين، هدفدارترين و جامع‌ترين نشاطها، نگاه در آفريده‌هاى الهى است. «بَهِيجٍ»
11- در مكتب انبيا، نگاه بايد مقدّمه بصيرت، فهميدن، هوشيارى و پند گرفتن باشد. «يَنْظُرُوا- تَبْصِرَةً- ذِكْرى‌»
12- راه بازگشت، بر روى همه باز است. «لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ»
13- اگر انسان، دلى براى فهميدن داشته باشد، تمام هستى (آسمان و زمين) براى او كلاس معرفت است. «تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ»
14- در مكتب انبيا، زيبايى‌ها و سرورها، وسيله غفلت نيست، بلكه وسيله رشد و قرب است. زينا ... زَوْجٍ بَهِيجٍ‌ ... تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ‌
15- تواضع، زمينه فهميدن و غرور، باعث محروميّت است. «تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ»
16- زارى و انابه به درگاه خداوند، لازمه عبوديّت است. «عَبْدٍ مُنِيبٍ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8»
تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌: به جهت بينائى براى نظر كردن در آن به ديده اعتبار و نگريستن بر وجه استدلال و براى يادآورى و پند دادن، لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ‌: براى هر بنده‌اى كه بازگشت كننده به خداى سبحان و تفكر نماينده در بدايع صنع خالق منان.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ «6» وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7» تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8» وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ «9» وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ «10»
رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ «11»
ترجمه‌
آيا نظر نكردند بآسمان بالاى سرشان كه چگونه بنا كرديم آنرا و آراستيمش و نيست براى آن هيچ شكافى‌
و زمين را گسترده و پهن نموديم و افكنديم در آن كوههاى استوار و رويانديم در آن از هر صنف نيكو منظرى‌
بجهت بينائى و تذكّر براى هر بنده بازگشت كننده‌
و فرو فرستاديم از آسمان آبى با بركت پس رويانديم بآن بوستانها و حبوبات درو شدنى را
و درختان خرماى بلند بارور را كه براى آنها است شكوفه رويهم چيده شده‌
براى روزى بندگان‌
----
جلد 5 صفحه 51
و زنده گردانديم بدان آب زمين مرده را اينچنين است بيرون آمدن مردگان.
تفسير
خداوند سبحان بعد از نفى استبعاد از معاد در آيات سابقه اثبات فرموده است آنرا باين تقريب كه آيا منكرين معاد نظر ننمودند بسوى آسمان در بالاى سرشان كه چگونه سقف مرتفع سبز نقّاشى شده بستارگانرا بدون عمود و ستون و خلل و فرج خداوند براى بندگان بنا فرموده و چگونه خوان احسان خود را كه زمين پهناور است براى آنها گسترده و بكوههاى راسخ ثابت آنرا ميخ‌كوب نموده كه متزلزل نشود و در آن خوان از هر نوع گل و ريحان و هر صنف ميوه و سبزيجات خوش منظر بهجت آوريرا رويانده و مهيّا فرموده براى بصيرت و بينائى و تذكّر و تنبّه هر بنده‌ئى كه بفكر معرفت حق و تشكّر از نعمت او افتد و در اين ميدان بكوشد تا شربت مراد بنوشد و فرود آورده از آسمان باران پرخير و بركت را و رويانده بوسيله آن بوستانهاى پردرخت و بستانهاى پرزرع و حبوبات قابل درو شدن را و چون در جزيرة العرب بيشتر از هر درخت ميوه‌اى درخت خرما است كه از ساير درختها بلندتر و باشكوه‌تر و پرفائده‌تر است آنرا مخصوص بذكر فرموده با اشاره بجلوه مخصوصى كه براى آن حاصل ميشود در وقت شكوفه كردن و بسته شدن حبّه‌هاى خرما در خوشه بنظم و ترتيب موزون خوشى كه انظار را بخود جلب مينمايد و طلع در لغت عرب بر شكوفه خرما و بر حبه‌هاى منعقد متراكم رويهم چيده شده آن در خوشه‌ها اطلاق ميشود و ظاهرا اينجا مراد اين معنى است و تمام اين نعم و اين تشريفات براى ارتزاق بندگان و شكر گذارى از خداوند منّان است و خداوند زمين موات خشك بى‌آب و علف را بوسيله ريزش باران رحمت خود زنده و رخشنده نموده همچنين در قيامت بوسيله آن اجساد خاك شده را زنده نموده از زمين بيرون ميآورد و صفحه محشر را از آنها پر ميكند آيا ميشود كسى قادر بر آن اموريكه ديده‌ايد و مى‌بينيد باشد و قادر بر اين امر كه نديده‌ايد و مانند آنها است نباشد با آنكه حكم امثال عقلا يكى است و كسيكه قادر بر امرى باشد لابد قادر بر مثل آنهم هست.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
تَبصِرَةً وَ ذِكري‌ لِكُل‌ِّ عَبدٍ مُنِيب‌ٍ «8»
بينايي‌ و يادآوري‌ ‌است‌ ‌براي‌ بندگاني‌ ‌که‌ بازگشت‌ بخدا كنند. ‌اينکه‌ خلقت‌ آسمان‌ و تزين‌ بكواكب‌ و امتداد زمين‌ و نصب‌ جبال‌ و انبات‌ خضرويات‌ تمام‌ دليل‌ و برهان‌ و آيت‌ حق‌ ‌است‌ لكن‌ اهل‌ غفلت‌ و هوي‌ و هوس‌ بنظر سطحي‌ بآنها نظر مي‌كنند بلكه‌ موجب‌ غفلت‌ ‌آنها‌ مي‌شود، و اما اهل‌ حق‌ بنظر عمقي‌ نظر مي‌ كنند و ‌هر‌ يك‌ ‌را‌ دليل‌ ‌بر‌ قدرت‌ و علم‌ و حكمت‌ حق‌ ميگيرند چنانچه‌ ‌گفت‌:
برگ‌ درختان‌ سبز ‌در‌ نظر هوشيار ||  ‌هر‌ ورقش‌ دفتري‌ ‌است‌ معرفت‌ كردگار
جلد 16 - صفحه 241
تَبصِرَةً بينايي‌ قلب‌ ‌است‌ و روشنايي‌ دل‌ نه‌ مثل‌ كساني‌ ‌که‌: وَ لَهُم‌ أَعيُن‌ٌ لا يُبصِرُون‌َ بِها اعراف‌ ‌آيه‌ 178.
وَ ذِكري‌ توجه‌ بحق‌ و تذكر نعم‌ و شكر و انابه‌ و رجوع‌ ‌الي‌ اللّه‌ لِكُل‌ِّ عَبدٍ مُنِيب‌ٍ
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 8)- در این آیه نتیجه گیری کرده، می‌گوید: همه اینها را آفریدیم «تا وسیله بینائی و یاد آوری برای هر بنده توبه کاری باشد»! (تَبْصِرَةً وَ ذِکْری لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ).
آری! کسی که قدرت بر آفرینش آسمانها با آن همه عظمت و زیبائی، و زمین با این همه نعمت و جمال و نظم و حساب دارد، چگونه نمی‌تواند مردگان را بار دیگر لباس حیات بپوشاند، و قیامتی بر پا کند؟
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۱۳


ترجمه

تا وسیله بینایی و یادآوری برای هر بنده توبه کاری باشد!

تا مايه بصيرت و يادآورى براى هر بنده‌ى توبه كار باشد
[تا] براى هر بنده توبه‌كارى بينش‌افزا و پندآموز باشد.
تا موجب بصیرتی باشد (در برهان الهیّت) و تذکری برای هر بنده‌ای که رو به درگاه خدا آرد.
تا برای هر بنده ای که [با اندیشیدن در نظام هستی] به سوی خدا باز می گردد، مایه بینایی و یادآوری باشد؛
بينشى و پندى است براى هر بنده‌اى كه به خدا بازگردد.
برای روشنگری و یادآوری هر بنده اهل انابت‌
تا بينشى باشد و پندى براى هر بنده‌اى كه [با روى دل به خدا] بازمى‌گردد.
(همه‌ی اینها را آفریده‌ایم) به منظور بینش و بیداری بخشیدن به جملگی بندگان توبه‌کار (ی که بخواهند به سوی آفریدگارشان برگردند).
(تا) برای هر بنده‌ی راهوار توبه‌کاری، بینش‌افزا و یادواره‌ای باشد.
بینش و یادآوریی برای هر بنده‌ای بازگشت‌کننده‌


ق ٧ آیه ٨ ق ٩
سوره : سوره ق
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَبْصِرَةً»: بینا کردن. بینش بخشیدن. مفعول‌له یا مفعول مطلق است. «ذِکْری»: بیدار کردن. یادآور شدن. یاد کردن (نگا: انعام / و و ). «مُنِیبٍ»: توبه‌کار. برگردنده (نگا: هود / ، سبأ / زمر / .


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7» تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8»

و زمين را بگسترديم و كوه‌هاى استوار در آن افكنديم و از هر نوع گياه با طراوت در آن رويانديم. تا براى هر بنده‌اى كه (به سوى حق،) روى مى‌آورد، مايه‌ى بينش و پند باشد.

نکته ها

«رَواسِيَ» جمع «راسية» به معناى محكم و استوار است.

بيان زوجيّت گياهان، يكى از معجزه‌هاى علمى قرآن است. «مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ»

جلد 9 - صفحه 210

ريشه تعجّب و بعيد شمردن معاد، چند چيز است:

الف) مرده‌اى كه پوسيد و خاكش پراكنده شد، چه كسى مى‌داند كجاست؟

ب) بر فرض ذّرات پراكنده شناخته شوند، با چه قدرتى جمع مى‌شوند؟

در پاسخ شبهه اول در آيه 4 خوانديم: ما همه ذرّات خاك را مى‌دانيم و مى‌شناسيم. «عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ»

در پاسخ شبهه دوم در اين آيات مى‌فرمايد: ما قدرت جمع كردن آن ذرّات را داريم و نمونه قدرت ما را در آسمان‌ها و زمين مشاهده مى‌كنيد كه چگونه آسمان‌ها را برافراشته و زينت داده‌ايم به گونه‌اى كه هيچ گونه رخنه و كاستى در آن نيست.

در اسلام تعقّل، تفكّر، بصيرت و معرفت، گام اول است و مناجات، گريه، انابه و عبادت گام بعدى. «تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌» اول بصيرت بعد تذكّر. در جاى ديگر مى‌فرمايد: يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ‌ ... «1» يعنى ابتدا تفكّر و تعقّل مى‌كنند، آنگاه به ربوبيّت خداوند اقرار مى‌كنند.

قرآن در ستايش از خردمندان مى‌فرمايد: «أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ» «2» اشك آنان برخاسته از فكر، معرفت و بصيرت است، نه بر اساس عادت و احساسات.

پیام ها

1- طبيعت، كلاس خداشناسى است. أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ ...

2- با بيان نمونه‌ها، مردم را دعوت كنيد. (براى امكان معاد، به قدرت‌نمايى خداوند در آسمان و زمين نظر كنيد.) «أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا»

3- كسانى كه در هستى نمى‌انديشند و معاد را بعيد مى‌شمارند، قابل سرزنش‌اند.

«أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا»

4- در كرات آسمانى، نظم و قانون حاكم است. كَيْفَ بَنَيْناها ... ما لَها مِنْ فُرُوجٍ‌

5- زمين، كوه‌هاى استوار دارد. «أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ»


«1». آل‌عمران، 191.

«2». مائده، 83.

جلد 9 - صفحه 211

6- استحكام و زيبايى، ويژگى آفريده‌هاى خداوند در آسمان و زمين است. ما لَها مِنْ فُرُوجٍ‌، زينا السماء، أَلْقَيْنا ... رَواسِيَ‌، زَوْجٍ بَهِيجٍ‌

7- رويش گياهان زنده از دل خاك مرده، نمودى از رستاخيز دوباره انسان است.

ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ ... وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ‌

8- نگاه به گياهان و مناظر طبيعى، عاملى براى ايجاد نشاط و سرور است. أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا ... مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ‌

9- آن قدر نمونه‌هاى قدرت خداوند را نظر كنيد، تا ذرّه‌اى شبهه باقى نماند. أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا ... بَنَيْنا، زينا، مددنا، أَلْقَيْنا، أَنْبَتْنا

10- ارزان‌ترين، عمومى‌ترين، نزديك‌ترين، سالم‌ترين، بادوام‌ترين، هدفدارترين و جامع‌ترين نشاطها، نگاه در آفريده‌هاى الهى است. «بَهِيجٍ»

11- در مكتب انبيا، نگاه بايد مقدّمه بصيرت، فهميدن، هوشيارى و پند گرفتن باشد. «يَنْظُرُوا- تَبْصِرَةً- ذِكْرى‌»

12- راه بازگشت، بر روى همه باز است. «لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ»

13- اگر انسان، دلى براى فهميدن داشته باشد، تمام هستى (آسمان و زمين) براى او كلاس معرفت است. «تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ»

14- در مكتب انبيا، زيبايى‌ها و سرورها، وسيله غفلت نيست، بلكه وسيله رشد و قرب است. زينا ... زَوْجٍ بَهِيجٍ‌ ... تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ‌

15- تواضع، زمينه فهميدن و غرور، باعث محروميّت است. «تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ»

16- زارى و انابه به درگاه خداوند، لازمه عبوديّت است. «عَبْدٍ مُنِيبٍ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8»

تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌: به جهت بينائى براى نظر كردن در آن به ديده اعتبار و نگريستن بر وجه استدلال و براى يادآورى و پند دادن، لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ‌: براى هر بنده‌اى كه بازگشت كننده به خداى سبحان و تفكر نماينده در بدايع صنع خالق منان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ «6» وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «7» تَبْصِرَةً وَ ذِكْرى‌ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ «8» وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ «9» وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ «10»

رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ «11»

ترجمه‌

آيا نظر نكردند بآسمان بالاى سرشان كه چگونه بنا كرديم آنرا و آراستيمش و نيست براى آن هيچ شكافى‌

و زمين را گسترده و پهن نموديم و افكنديم در آن كوههاى استوار و رويانديم در آن از هر صنف نيكو منظرى‌

بجهت بينائى و تذكّر براى هر بنده بازگشت كننده‌

و فرو فرستاديم از آسمان آبى با بركت پس رويانديم بآن بوستانها و حبوبات درو شدنى را

و درختان خرماى بلند بارور را كه براى آنها است شكوفه رويهم چيده شده‌

براى روزى بندگان‌


جلد 5 صفحه 51

و زنده گردانديم بدان آب زمين مرده را اينچنين است بيرون آمدن مردگان.

تفسير

خداوند سبحان بعد از نفى استبعاد از معاد در آيات سابقه اثبات فرموده است آنرا باين تقريب كه آيا منكرين معاد نظر ننمودند بسوى آسمان در بالاى سرشان كه چگونه سقف مرتفع سبز نقّاشى شده بستارگانرا بدون عمود و ستون و خلل و فرج خداوند براى بندگان بنا فرموده و چگونه خوان احسان خود را كه زمين پهناور است براى آنها گسترده و بكوههاى راسخ ثابت آنرا ميخ‌كوب نموده كه متزلزل نشود و در آن خوان از هر نوع گل و ريحان و هر صنف ميوه و سبزيجات خوش منظر بهجت آوريرا رويانده و مهيّا فرموده براى بصيرت و بينائى و تذكّر و تنبّه هر بنده‌ئى كه بفكر معرفت حق و تشكّر از نعمت او افتد و در اين ميدان بكوشد تا شربت مراد بنوشد و فرود آورده از آسمان باران پرخير و بركت را و رويانده بوسيله آن بوستانهاى پردرخت و بستانهاى پرزرع و حبوبات قابل درو شدن را و چون در جزيرة العرب بيشتر از هر درخت ميوه‌اى درخت خرما است كه از ساير درختها بلندتر و باشكوه‌تر و پرفائده‌تر است آنرا مخصوص بذكر فرموده با اشاره بجلوه مخصوصى كه براى آن حاصل ميشود در وقت شكوفه كردن و بسته شدن حبّه‌هاى خرما در خوشه بنظم و ترتيب موزون خوشى كه انظار را بخود جلب مينمايد و طلع در لغت عرب بر شكوفه خرما و بر حبه‌هاى منعقد متراكم رويهم چيده شده آن در خوشه‌ها اطلاق ميشود و ظاهرا اينجا مراد اين معنى است و تمام اين نعم و اين تشريفات براى ارتزاق بندگان و شكر گذارى از خداوند منّان است و خداوند زمين موات خشك بى‌آب و علف را بوسيله ريزش باران رحمت خود زنده و رخشنده نموده همچنين در قيامت بوسيله آن اجساد خاك شده را زنده نموده از زمين بيرون ميآورد و صفحه محشر را از آنها پر ميكند آيا ميشود كسى قادر بر آن اموريكه ديده‌ايد و مى‌بينيد باشد و قادر بر اين امر كه نديده‌ايد و مانند آنها است نباشد با آنكه حكم امثال عقلا يكى است و كسيكه قادر بر امرى باشد لابد قادر بر مثل آنهم هست.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


تَبصِرَةً وَ ذِكري‌ لِكُل‌ِّ عَبدٍ مُنِيب‌ٍ «8»

بينايي‌ و يادآوري‌ ‌است‌ ‌براي‌ بندگاني‌ ‌که‌ بازگشت‌ بخدا كنند. ‌اينکه‌ خلقت‌ آسمان‌ و تزين‌ بكواكب‌ و امتداد زمين‌ و نصب‌ جبال‌ و انبات‌ خضرويات‌ تمام‌ دليل‌ و برهان‌ و آيت‌ حق‌ ‌است‌ لكن‌ اهل‌ غفلت‌ و هوي‌ و هوس‌ بنظر سطحي‌ بآنها نظر مي‌كنند بلكه‌ موجب‌ غفلت‌ ‌آنها‌ مي‌شود، و اما اهل‌ حق‌ بنظر عمقي‌ نظر مي‌ كنند و ‌هر‌ يك‌ ‌را‌ دليل‌ ‌بر‌ قدرت‌ و علم‌ و حكمت‌ حق‌ ميگيرند چنانچه‌ ‌گفت‌:

برگ‌ درختان‌ سبز ‌در‌ نظر هوشيار

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 8)- در این آیه نتیجه گیری کرده، می‌گوید: همه اینها را آفریدیم «تا وسیله بینائی و یاد آوری برای هر بنده توبه کاری باشد»! (تَبْصِرَةً وَ ذِکْری لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ).

آری! کسی که قدرت بر آفرینش آسمانها با آن همه عظمت و زیبائی، و زمین با این همه نعمت و جمال و نظم و حساب دارد، چگونه نمی‌تواند مردگان را بار دیگر لباس حیات بپوشاند، و قیامتی بر پا کند؟

نکات آیه

۱- مظاهر وجود و عظمت آفریدگار در آسمان و زمین، مایه بصیرت و تذکّر بندگان روى آورده به خداوند (أفلم ینظروا إلى السماء ... و الأرض مددنها ... تبصرة و ذکرى لکلّ عبد منیب ) «منیب»، به معناى بازگشت کننده و روى آورنده به خدا است.

۲- انسان، با روحیه تواضع و حقّ جویى، بهره مند از درس هاى توحیدى و رهنمودهاى نهفته در هستى (تبصرة و ذکرى لکلّ عبد منیب ) واژه «عبد»، اشاره به روحیه تواضع و «منیب» اشاره به حقّ جویى دارد.

۳- غرور و غفلت، مانع درس آموزى انسان از پیام هاى توحیدى نظام شگفت طبیعت* (تبصرة و ذکرى لکلّ عبد منیب ) واژه «عبد» اشاره به روحیه تواضع و «منیب» اشاره به روحیه حق جویى دارد. بنابراین مى توان گفت: مفهوم آیه چنین مى شود: انسان با داشتن غرور و غفلت، نمى تواند درس هاى بصیرت و بیدارگر آیات تکوینى خداوند را دریابد.

۴- انسان، حتى پس از برخوردارى از روحیه عبودیت و خداجویى، نیازمند بینش یابى و تذکّر (تبصرة و ذکرى لکلّ عبد منیب ) تعبیر «لکلّ عبد منیب»، مى رساند که انسان حتى با داشتن روحیه عبودیت و انابه، باز نیازمند تبصرة (بینش یابى) و تذکّر است. ازاین رو خداوند، مظاهر طبیعت را به گونه اى قرار داده تا مایه بینش و تذکّر آنان باشد.

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: نقش آیات آفاقى ۱
  • انسان: عبودیت انسان ۴; نیازهاى معنوى انسان ۴
  • بندگان خدا: زمینه بصیرت بندگان خدا ۱; زمینه تذکر به بندگان خدا ۱
  • تکبر: آثار تکبر ۳
  • تواضع: آثار تواضع ۲
  • حق: آثار حق طلبى ۲
  • زمین: آیات خدا در زمین ۱
  • غفلت: آثار غفلت ۳
  • منیبان: زمینه بصیرت منیبان ۱; زمینه تذکر به منیبان ۱
  • نیازها: نیاز به تذکر ۴; نیاز به هدایت ۴
  • هدایت: زمینه هدایت ۲; موانع هدایت ۳

منابع