الصافات ٥٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۱: خط ۳۱:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]]
خط ۴۶: خط ۴۷:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۵#link27 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۵#link27 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ «58» إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولى‌ وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ «59»
(سپس از روى سرزنش به آن منكر جهنّمى يا از شدّت شادى به ياران بهشتى خود گويد:) آيا ما ديگر نمى‌ميريم؟ مگر همان مرگ اوّلى (دنيا كه گذشت) و ما ديگر عذابى نخواهيم شد؟
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ (58)
أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ‌: آيا ما نيستيم مردگان، يعنى نمى‌گفتى در دنيا كه ما نمى‌ميريم.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لِي قَرِينٌ (51) يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ (52) أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ (53) قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ (54) فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ (55)
قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ (56) وَ لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ (57) أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ (58) إِلاَّ مَوْتَتَنَا الْأُولى‌ وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (59) إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (60)
ترجمه‌
گفت گوينده‌اى از آنان همانا بود براى من همنشينى‌
ميگفت آيا همانا تو از تصديق كنندگانى‌
كه آيا چون مرديم و گشتيم خاكى و استخوانهائى‌
----
جلد 4 صفحه 432
آيا هر آينه ما جزا داده شدگانيم‌
گفت آيا شما از او اطلاع دارندگانيد
پس مطّلع شد پس ديد او را در وسط جهنم‌
گفت بخدا قسم همانا نزديك بود كه هلاك گردانى مرا
و اگر نبود نعمت پروردگارم هر آينه بودم از احضار شدگان‌
آيا پس نيستيم ما ديگر مردگان‌
جز مردن اوّل بارمان و نيستيم ما عذاب‌شدگان‌
همانا اينست آن كاميابى بزرگ.
تفسير
در ذيل آيات سابقه ذكر شد كه اهل بهشت با يكديگر صحبت ميكنند و خداوند در اين آيات شمه‌اى از آنرا بيان فرموده باين تقريب كه يكى از ايشان گويد من در دنيا همنشين بدى داشتم كه بر سبيل انكار بمن ميگفت واقعا تو باور كردى كه وقتى ما مرديم و خاك شديم دو مرتبه زنده ميشويم براى پاداش اعمال بد و خوب چنين امرى محال است آيا شما رفقاى من در بهشت جائى را كه مشرف باشد بآن شخص داريد كه بتوانيم از حال او باخبر شويم آنها گويند بلى ما هر چه بخواهيم بحكم خدا آماده ميگردد پس بخواست خدا مشرف ميشود آن گوينده بهمنشين خود و ميبيند او را در وسط جهنّم و بعضى گفته‌اند بعد از آنكه گوينده گفت من يك همنشينى در دنيا داشتم كه چنين ميگفت خدايا ملكى باو و رفقايش در بهشت ميفرمايد شما مطّلع بر او هستيد و آنها ميگويند خير و خدا مشرف ميفرمايد آنها را باو در جهنّم چون اصل اطّلاع مشرف شدن بچيزى است براى ديدن آن و در هر حال پس از ديدن او رفيقش را در وسط جهنّم باو ميگويد قسم بخدا نزديك بود مرا مانند خودت بقعر جهنّم افكنى و هلاك كنى و اگر حفظ الهى نبود هر آينه مرا هم مانند تو در اينجا ملك دوزخ احضار مينمود و بعدا رفقاى بهشتى از نهايت فرح و خوشحالى با يكديگر ميگويند از روى تعجّب از موفقيّت خودشان بنعيم ابدى كه آيا ما ديگر نميميريم همان مردن اوّلى فقط براى ما بود در دنيا و ديگر هرگز معذّب نخواهيم شد بعذابى با آنكه يقين دارند چنين خواهند بود و اخيرا تصديق مينمايند و ميگويند كه حقّا كاميابى بزرگ اين بود كه بتوفيق الهى نصيب ما شد و براى چنين نتيجه‌اى بايد كار كنند كاركنان قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه چون اهل بهشت داخل بهشت شوند و اهل آتش داخل آتش مرگ را بصورت قوچى بياورند و ذبح نمايند بين بهشت و دوزخ پس‌
----
جلد 4 صفحه 433
منادى ندا كند كه ديگر خلود است و مرگ هرگز نخواهد بود و اهل بهشت باين آيات فلمثل هذا فليعمل العاملون مترنّم شوند و كلمه ان در ان كدت مخفّفه از مثقّله است بدلالت مصاحبت لام ابتدا با آن و گفته‌اند احضار بطور اطلاق استعمال نميشود مگر در شرّ و اينجا مراد احضار در جهنّم است.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ فَما نَحن‌ُ بِمَيِّتِين‌َ (58) إِلاّ مَوتَتَنَا الأُولي‌ وَ ما نَحن‌ُ بِمُعَذَّبِين‌َ (59)
‌اينکه‌ دو ‌آيه‌ ‌را‌ دو نحوه‌ تفسير كرده‌اند يكي‌ كلام‌ اهل‌ بهشت‌ ‌است‌ بيك‌ ديگر ‌که‌ آيا ‌پس‌ ‌ما نمي‌ميريم‌ ‌در‌ بهشت‌ مگر همان‌ مردن‌ ‌ما ‌در‌ دنيا ‌که‌ مردن‌ اولي‌ ‌بود‌ و ‌اينکه‌ استفهام‌ ‌از‌ روي‌ يقين‌ ‌است‌ ‌يعني‌ يقينا ديگر مردن‌ نداريم‌ و ‌ما بلطف‌ الهي‌ معذب‌ نميشويم‌ و ‌ما نيستيم‌ بمعذبين‌ و ‌بر‌ طبق‌ ‌اينکه‌ تفسير حديثي‌ ‌از‌ حضرت‌ باقر ‌عليه‌ ‌السلام‌ ‌است‌ مسندا ‌که‌ ميفرمايد
اذا دخل‌ اهل‌ الجنة الجنة و اهل‌ النار النار جي‌ء بالموت‌ فيذبح‌ كالكبش‌ ‌ثم‌ يقال‌ ‌لهم‌ خلود ‌فلا‌ موت‌ ابدا فيقول‌ اهل‌ الجنة أ فما نحن‌ بميتين‌ الا موتتنا الاولي‌ و ‌ما نحن‌ بمعذبين‌
و قريب‌ بهمين‌ حديث‌ حديث‌ ديگريست‌ ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ ذبح‌ موت‌ مثل‌ كبش‌ ميفرمايد
‌ثم‌ ينادي‌ مناد ‌لا‌ موت‌ ايقنوا بالخلود ‌قال‌ فتفرح‌ اهل‌ الجنة فرحا
‌بعد‌ ذكر آيتين‌ ‌را‌ ميفرمايد
و تشهق‌ اهل‌ النار شهقة ‌الي‌ ‌قوله‌ و ‌هو‌ قول‌ اللّه‌ وَ أَنذِرهُم‌ يَوم‌َ الحَسرَةِ إِذ قُضِي‌َ الأَمرُ
مريم‌ آيه 40 نحوه دوم‌ كلام‌ ‌اينکه‌ مؤمن‌ ‌است‌ ‌با‌ قرين‌ ‌خود‌ ‌که‌ ‌در‌ سواء جحيم‌ ‌است‌ ‌که‌ تو ميگفتي‌ ‌که‌ همين‌ مردن‌ اولي‌ ‌است‌ و فاني‌ و زايل‌ ميشويم‌ و ديگر بعث‌ و نشوري‌ نيست‌.
أَ فَما نَحن‌ُ بِمَيِّتِين‌َ إِلّا مَوتَتَنَا الأُولي‌ وَ ما نَحن‌ُ بِمُعَذَّبِين‌َ نه‌ عذابي‌ هست‌ نه‌ سؤال‌ و جوابي‌ و ‌اينکه‌ استفهام‌ تقريريست‌ ‌که‌ حال‌ ببين‌ عذاب‌ ‌را‌ ذُق‌ إِنَّك‌َ أَنت‌َ العَزِيزُ الكَرِيم‌ُ دخان‌ آيه 49 لكن‌ تفسير اول‌ اقرب‌ بنظر ميآيد ‌هم‌ ‌از‌ جهت‌ دو حديث‌ مذكور ‌که‌ حضرت‌ باقر ‌عليه‌ ‌السلام‌ تفسير فرموده‌ و ‌هم‌ ‌از‌ جهت‌ ظاهر آيه شريفه‌ و ‌هم‌ ‌از‌ جهت‌ آيات‌ ‌بعد‌ ‌که‌ شاهد ‌بر‌ ‌اينکه‌ معني‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد:
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 58)- سپس به یاران خود می‌گوید: ای دوستان! «آیا ما هرگز نمی‌میریم» و در بهشت جاودانه خواهیم بود؟ (أَ فَما نَحْنُ بِمَیِّتِینَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۱۵


ترجمه

(سپس به یاران خود می‌گوید: ای دوستان!) آیا ما هرگز نمی‌میریم (و در بهشت جاودانه خواهیم بود)،

|[و از روى شوق مى‌گويد:] آيا ما را ديگر مرگى نيست
[و از روى شوق مى‌گويد:] «آيا ديگر روى مرگ نمى‌بينيم،
(و از خوشحالی گوید) آیا دیگر ما را مرگی نخواهد بود؟
[آن گاه به دوستان بهشتی خود می گوید:] آیا ما [برای همیشه در بهشتیم و] هرگز نمی میریم؟
آيا ما را مرگى نيست،
پس آیا ما دیگر نمی‌میریم؟
[آنگاه از فرط خوشحالى گويد:] پس آيا ما ديگر نخواهيم مرد؟
آیا ما دیگر نمی‌میریم؟!
(و از رویِ شوق می‌گوید:) «آیا پس ما دیگر (از) میرندگان نیستیم؟»
آیا پس نیستیم ما مُردگان‌


الصافات ٥٧ آیه ٥٨ الصافات ٥٩
سوره : سوره الصافات
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَفَمَا نَحْنُ ...»: وقتی که آن بهشتی، عذاب دوزخ را می‌بیند، و این همه نعمت و خوشی وصف‌ناشدنی بهشت را هم می‌نگرد، به گونه تجاهل العارف و انگار که خواب می‌بیند، سؤال می‌کند: آیا واقعاً ما دیگر نمی‌میریم و جاودانه هستیم؟ یا این که تحدّث به نعمت می‌کند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ «58» إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولى‌ وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ «59»

(سپس از روى سرزنش به آن منكر جهنّمى يا از شدّت شادى به ياران بهشتى خود گويد:) آيا ما ديگر نمى‌ميريم؟ مگر همان مرگ اوّلى (دنيا كه گذشت) و ما ديگر عذابى نخواهيم شد؟

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ (58)

أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ‌: آيا ما نيستيم مردگان، يعنى نمى‌گفتى در دنيا كه ما نمى‌ميريم.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لِي قَرِينٌ (51) يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ (52) أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ (53) قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ (54) فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ (55)

قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ (56) وَ لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ (57) أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ (58) إِلاَّ مَوْتَتَنَا الْأُولى‌ وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (59) إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (60)

ترجمه‌

گفت گوينده‌اى از آنان همانا بود براى من همنشينى‌

ميگفت آيا همانا تو از تصديق كنندگانى‌

كه آيا چون مرديم و گشتيم خاكى و استخوانهائى‌


جلد 4 صفحه 432

آيا هر آينه ما جزا داده شدگانيم‌

گفت آيا شما از او اطلاع دارندگانيد

پس مطّلع شد پس ديد او را در وسط جهنم‌

گفت بخدا قسم همانا نزديك بود كه هلاك گردانى مرا

و اگر نبود نعمت پروردگارم هر آينه بودم از احضار شدگان‌

آيا پس نيستيم ما ديگر مردگان‌

جز مردن اوّل بارمان و نيستيم ما عذاب‌شدگان‌

همانا اينست آن كاميابى بزرگ.

تفسير

در ذيل آيات سابقه ذكر شد كه اهل بهشت با يكديگر صحبت ميكنند و خداوند در اين آيات شمه‌اى از آنرا بيان فرموده باين تقريب كه يكى از ايشان گويد من در دنيا همنشين بدى داشتم كه بر سبيل انكار بمن ميگفت واقعا تو باور كردى كه وقتى ما مرديم و خاك شديم دو مرتبه زنده ميشويم براى پاداش اعمال بد و خوب چنين امرى محال است آيا شما رفقاى من در بهشت جائى را كه مشرف باشد بآن شخص داريد كه بتوانيم از حال او باخبر شويم آنها گويند بلى ما هر چه بخواهيم بحكم خدا آماده ميگردد پس بخواست خدا مشرف ميشود آن گوينده بهمنشين خود و ميبيند او را در وسط جهنّم و بعضى گفته‌اند بعد از آنكه گوينده گفت من يك همنشينى در دنيا داشتم كه چنين ميگفت خدايا ملكى باو و رفقايش در بهشت ميفرمايد شما مطّلع بر او هستيد و آنها ميگويند خير و خدا مشرف ميفرمايد آنها را باو در جهنّم چون اصل اطّلاع مشرف شدن بچيزى است براى ديدن آن و در هر حال پس از ديدن او رفيقش را در وسط جهنّم باو ميگويد قسم بخدا نزديك بود مرا مانند خودت بقعر جهنّم افكنى و هلاك كنى و اگر حفظ الهى نبود هر آينه مرا هم مانند تو در اينجا ملك دوزخ احضار مينمود و بعدا رفقاى بهشتى از نهايت فرح و خوشحالى با يكديگر ميگويند از روى تعجّب از موفقيّت خودشان بنعيم ابدى كه آيا ما ديگر نميميريم همان مردن اوّلى فقط براى ما بود در دنيا و ديگر هرگز معذّب نخواهيم شد بعذابى با آنكه يقين دارند چنين خواهند بود و اخيرا تصديق مينمايند و ميگويند كه حقّا كاميابى بزرگ اين بود كه بتوفيق الهى نصيب ما شد و براى چنين نتيجه‌اى بايد كار كنند كاركنان قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه چون اهل بهشت داخل بهشت شوند و اهل آتش داخل آتش مرگ را بصورت قوچى بياورند و ذبح نمايند بين بهشت و دوزخ پس‌


جلد 4 صفحه 433

منادى ندا كند كه ديگر خلود است و مرگ هرگز نخواهد بود و اهل بهشت باين آيات فلمثل هذا فليعمل العاملون مترنّم شوند و كلمه ان در ان كدت مخفّفه از مثقّله است بدلالت مصاحبت لام ابتدا با آن و گفته‌اند احضار بطور اطلاق استعمال نميشود مگر در شرّ و اينجا مراد احضار در جهنّم است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ فَما نَحن‌ُ بِمَيِّتِين‌َ (58) إِلاّ مَوتَتَنَا الأُولي‌ وَ ما نَحن‌ُ بِمُعَذَّبِين‌َ (59)

‌اينکه‌ دو ‌آيه‌ ‌را‌ دو نحوه‌ تفسير كرده‌اند يكي‌ كلام‌ اهل‌ بهشت‌ ‌است‌ بيك‌ ديگر ‌که‌ آيا ‌پس‌ ‌ما نمي‌ميريم‌ ‌در‌ بهشت‌ مگر همان‌ مردن‌ ‌ما ‌در‌ دنيا ‌که‌ مردن‌ اولي‌ ‌بود‌ و ‌اينکه‌ استفهام‌ ‌از‌ روي‌ يقين‌ ‌است‌ ‌يعني‌ يقينا ديگر مردن‌ نداريم‌ و ‌ما بلطف‌ الهي‌ معذب‌ نميشويم‌ و ‌ما نيستيم‌ بمعذبين‌ و ‌بر‌ طبق‌ ‌اينکه‌ تفسير حديثي‌ ‌از‌ حضرت‌ باقر ‌عليه‌ ‌السلام‌ ‌است‌ مسندا ‌که‌ ميفرمايد

اذا دخل‌ اهل‌ الجنة الجنة و اهل‌ النار النار جي‌ء بالموت‌ فيذبح‌ كالكبش‌ ‌ثم‌ يقال‌ ‌لهم‌ خلود ‌فلا‌ موت‌ ابدا فيقول‌ اهل‌ الجنة أ فما نحن‌ بميتين‌ الا موتتنا الاولي‌ و ‌ما نحن‌ بمعذبين‌

و قريب‌ بهمين‌ حديث‌ حديث‌ ديگريست‌ ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ ذبح‌ موت‌ مثل‌ كبش‌ ميفرمايد

‌ثم‌ ينادي‌ مناد ‌لا‌ موت‌ ايقنوا بالخلود ‌قال‌ فتفرح‌ اهل‌ الجنة فرحا

‌بعد‌ ذكر آيتين‌ ‌را‌ ميفرمايد

و تشهق‌ اهل‌ النار شهقة ‌الي‌ ‌قوله‌ و ‌هو‌ قول‌ اللّه‌ وَ أَنذِرهُم‌ يَوم‌َ الحَسرَةِ إِذ قُضِي‌َ الأَمرُ

مريم‌ آيه 40 نحوه دوم‌ كلام‌ ‌اينکه‌ مؤمن‌ ‌است‌ ‌با‌ قرين‌ ‌خود‌ ‌که‌ ‌در‌ سواء جحيم‌ ‌است‌ ‌که‌ تو ميگفتي‌ ‌که‌ همين‌ مردن‌ اولي‌ ‌است‌ و فاني‌ و زايل‌ ميشويم‌ و ديگر بعث‌ و نشوري‌ نيست‌.

أَ فَما نَحن‌ُ بِمَيِّتِين‌َ إِلّا مَوتَتَنَا الأُولي‌ وَ ما نَحن‌ُ بِمُعَذَّبِين‌َ نه‌ عذابي‌ هست‌ نه‌ سؤال‌ و جوابي‌ و ‌اينکه‌ استفهام‌ تقريريست‌ ‌که‌ حال‌ ببين‌ عذاب‌ ‌را‌ ذُق‌ إِنَّك‌َ أَنت‌َ العَزِيزُ الكَرِيم‌ُ دخان‌ آيه 49 لكن‌ تفسير اول‌ اقرب‌ بنظر ميآيد ‌هم‌ ‌از‌ جهت‌ دو حديث‌ مذكور ‌که‌ حضرت‌ باقر ‌عليه‌ ‌السلام‌ تفسير فرموده‌ و ‌هم‌ ‌از‌ جهت‌ ظاهر آيه شريفه‌ و ‌هم‌ ‌از‌ جهت‌ آيات‌ ‌بعد‌ ‌که‌ شاهد ‌بر‌ ‌اينکه‌ معني‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد:

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 58)- سپس به یاران خود می‌گوید: ای دوستان! «آیا ما هرگز نمی‌میریم» و در بهشت جاودانه خواهیم بود؟ (أَ فَما نَحْنُ بِمَیِّتِینَ).

نکات آیه

۱ - شگفتى بهشتیان، از جاودانه زیستن و نمردن خود در حیات اخروى (أفما نحن بمیّتین) استفهام در «أفما...» از نوع استفهام تقریرى و متضمن معناى تعجب است. گفتنى است که این تعجب از فرط سرور و خوشحالى مى باشد.

۲ - بهشتیان، در اوج سرور و شادمانى از نمردن و جاودانه بودن شان در حیات اخروى (أفما نحن بمیّتین)

۳ - حیات آخرت، حیاتى است جاودانه و به دور از مرگ و نیستى. (أفما نحن بمیّتین)

موضوعات مرتبط

  • بهشتیان: تعجب بهشتیان ۱; جاودانگى بهشتیان ۱، ۲; زندگى بهشتیان ۱، ۲; عوامل سرور بهشتیان ۲
  • زندگى: جاودانگى زندگى اخروى ۳; ویژگیهاى زندگى اخروى ۳

منابع