ریشه ثقب: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added root proximity by QBot) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
نفوذ. پاره كردن (قاموس) نجم ثاقب يعنى ستاره نورانى (مجمع البيان، صحاح، نهايه) گويا كه با نور خود ظلمت را مىشكافد و تا مىتوانيد نفوذ مىكند چنانكه در افرب الموارد از اساس نقل مىكند. [طارق:3]، قسم به آسمان و كوبنده چه فهماند تو را كه كوبنده چيست همان ستاره نلفذ است. طارق و نجم گفتهاند سحابىها و گازهائيكه در آسمان هستند به طور مارپيچى حركن كرده و فشرده شدن حرارت مركزى رو به افزايش مىرود و در نتيجه ذرّات درونى، يكديگر را مىكوبند و فعل و انفعالات داخلى و خارجى سبب تشكيل كوكب مىشود تا نخستين نور قرمز بعد از آتش گرفتن اندرون ستاره، در سطح آن ظاهر مىشود و آن از حالت به هم كوبيدگى اتمها و ملكولها ورها شدن الكترونها، به وجود آمده است. پس از آنها، ستاره در اثر فعل و انفعالهاى پى درپى به حالت نورانيّت و تشعشع خود ميافتد و نور نافذ آن فضا را شكافته و به هر جاى ممكن مىرسد . بنابراين «طارق» مرحله اوّل تشكيل ستاره و «نجم» ابتداى ظهور نور قرمز و «ثاقب» مرحله سوّم آن است رجوع شود به تفسير پرتوى از قرآن و كتاب پيدايش و مرگ خورشيد. جاى دقّت است كه نجم در اصل به معنى ظهور است در لغت هست «نَجَم الشَّىُ: ظَهَرَ» و قهراً ستاره را در اثر ظاهر بودن نجم گفتهاند. [صافات:10]، ظاهراً مراد از شهاب ثاقب سنگهاى آسمانى است كه با سرعت 48 هزار كيلومتر در ساعت وارد جّو زمين شده و در اثر حرارت و تماس با گازهاى جّو مشتعل شده و ما آنها را بصورت نوارى از نور مشاهده مىكنيم. رجوع شود به «شهاب». لفظ ثاقب تنها دو بار در قرآن به كار رفته است: طارق: 3 و صافات: 10. | نفوذ. پاره كردن (قاموس) نجم ثاقب يعنى ستاره نورانى (مجمع البيان، صحاح، نهايه) گويا كه با نور خود ظلمت را مىشكافد و تا مىتوانيد نفوذ مىكند چنانكه در افرب الموارد از اساس نقل مىكند. [طارق:3]، قسم به آسمان و كوبنده چه فهماند تو را كه كوبنده چيست همان ستاره نلفذ است. طارق و نجم گفتهاند سحابىها و گازهائيكه در آسمان هستند به طور مارپيچى حركن كرده و فشرده شدن حرارت مركزى رو به افزايش مىرود و در نتيجه ذرّات درونى، يكديگر را مىكوبند و فعل و انفعالات داخلى و خارجى سبب تشكيل كوكب مىشود تا نخستين نور قرمز بعد از آتش گرفتن اندرون ستاره، در سطح آن ظاهر مىشود و آن از حالت به هم كوبيدگى اتمها و ملكولها ورها شدن الكترونها، به وجود آمده است. پس از آنها، ستاره در اثر فعل و انفعالهاى پى درپى به حالت نورانيّت و تشعشع خود ميافتد و نور نافذ آن فضا را شكافته و به هر جاى ممكن مىرسد . بنابراين «طارق» مرحله اوّل تشكيل ستاره و «نجم» ابتداى ظهور نور قرمز و «ثاقب» مرحله سوّم آن است رجوع شود به تفسير پرتوى از قرآن و كتاب پيدايش و مرگ خورشيد. جاى دقّت است كه نجم در اصل به معنى ظهور است در لغت هست «نَجَم الشَّىُ: ظَهَرَ» و قهراً ستاره را در اثر ظاهر بودن نجم گفتهاند. [صافات:10]، ظاهراً مراد از شهاب ثاقب سنگهاى آسمانى است كه با سرعت 48 هزار كيلومتر در ساعت وارد جّو زمين شده و در اثر حرارت و تماس با گازهاى جّو مشتعل شده و ما آنها را بصورت نوارى از نور مشاهده مىكنيم. رجوع شود به «شهاب». لفظ ثاقب تنها دو بار در قرآن به كار رفته است: طارق: 3 و صافات: 10. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ف:100, طرق:82, ما:76, هم:70, ان:58, نجم:52, شهب:52, فتو:52, کلل:52, خطف:52, نفس:46, فتى:46, ه:46, لما:40, ک:40, درى:34, ا:34, على:34, تبع:34, ها:28, شدد:22, حفظ:22, خلق:16, من:16, الا:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۳
تکرار در قرآن: ۲(بار)
قاموس قرآن
نفوذ. پاره كردن (قاموس) نجم ثاقب يعنى ستاره نورانى (مجمع البيان، صحاح، نهايه) گويا كه با نور خود ظلمت را مىشكافد و تا مىتوانيد نفوذ مىكند چنانكه در افرب الموارد از اساس نقل مىكند. [طارق:3]، قسم به آسمان و كوبنده چه فهماند تو را كه كوبنده چيست همان ستاره نلفذ است. طارق و نجم گفتهاند سحابىها و گازهائيكه در آسمان هستند به طور مارپيچى حركن كرده و فشرده شدن حرارت مركزى رو به افزايش مىرود و در نتيجه ذرّات درونى، يكديگر را مىكوبند و فعل و انفعالات داخلى و خارجى سبب تشكيل كوكب مىشود تا نخستين نور قرمز بعد از آتش گرفتن اندرون ستاره، در سطح آن ظاهر مىشود و آن از حالت به هم كوبيدگى اتمها و ملكولها ورها شدن الكترونها، به وجود آمده است. پس از آنها، ستاره در اثر فعل و انفعالهاى پى درپى به حالت نورانيّت و تشعشع خود ميافتد و نور نافذ آن فضا را شكافته و به هر جاى ممكن مىرسد . بنابراين «طارق» مرحله اوّل تشكيل ستاره و «نجم» ابتداى ظهور نور قرمز و «ثاقب» مرحله سوّم آن است رجوع شود به تفسير پرتوى از قرآن و كتاب پيدايش و مرگ خورشيد. جاى دقّت است كه نجم در اصل به معنى ظهور است در لغت هست «نَجَم الشَّىُ: ظَهَرَ» و قهراً ستاره را در اثر ظاهر بودن نجم گفتهاند. [صافات:10]، ظاهراً مراد از شهاب ثاقب سنگهاى آسمانى است كه با سرعت 48 هزار كيلومتر در ساعت وارد جّو زمين شده و در اثر حرارت و تماس با گازهاى جّو مشتعل شده و ما آنها را بصورت نوارى از نور مشاهده مىكنيم. رجوع شود به «شهاب». لفظ ثاقب تنها دو بار در قرآن به كار رفته است: طارق: 3 و صافات: 10.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
ثَاقِبٌ | ۱ |
الثَّاقِبُ | ۱ |