الحج ٣٣: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۱#link358 | آيات ۲۵ - ۳۷ سوره حج]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۱#link358 | آيات ۲۵ - ۳۷ سوره حج]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۱#link359 | برابرى همه مؤ منين در عبادت در مسجدالحرام و تهديد كساين كه در راه خدا و مسجدالحرام را مى بندند]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۱#link359 | برابرى همه مؤ منين در عبادت در مسجدالحرام و تهديد كساين كه در راه خدا و مسجدالحرام را مى بندند]] | ||
خط ۴۶: | خط ۴۷: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۳#link370 | رواياتى ديگر در ذيل آيات راجع به مناسك حج و وجه تسميه خانه كعبه به : ((بيتالعتيق ((]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴۳#link370 | رواياتى ديگر در ذيل آيات راجع به مناسك حج و وجه تسميه خانه كعبه به : ((بيتالعتيق ((]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۵۱#link59 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۵۱#link59 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ «33» | |||
در آن (حيوانات قربانى) براى شما تا رسيدن زمان معيّن (عيد قربان) منافعى است، سپس جايگاه آن (قربانى) به سوى آن خانه قديمى و آزاد (كعبه) است. | |||
===نکته ها=== | |||
بعضى گمان مىكردند همين كه شتر يا حيوان ديگرى را براى قربانى معيّن كردند، حقّ سوار شدن برآن و شير دوشيدن از آن را ندارند. اين آيه اين تفكّر را رد مىكند. | |||
===پیام ها=== | |||
در سايهى تعظيم شعائر، منافع مادّى شما نيز تأمين مىشود. و «لَكُمْ فِيها مَنافِعُ» | |||
2- در مراسم حج محوريّت با كعبه است. وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ ... مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 42 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ (33) | |||
لَكُمْ فِيها مَنافِعُ: براى شما است در شتران منفعتها از شير و پشم و موى و | |||
---- | |||
«1». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 164، چاپ كتابفروشى اسلاميّه. | |||
جلد 9 - صفحه 52 | |||
سوارى و حمل زاد و ساير اسباب بر آن. إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى: تا وقتى نام برده شده كه آن زمان نحر است، يا تا قيامت اين منافع براى شما جائز است و منسوخ نخواهد شد، يا از آن فايده بريد تا وقت مردن آنها. ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ: پس جاى نحر آن منتهى است به خانه آزاد شده از غرق، يا از تسلط جبابره، يا خانه قديم، يا خانه بزرگوار، مراد خانه كعبه معظمه است. ابن عباس گفته بردن منافع از شتر قبل از آنست كه نام هدى بر او اطلاق كنند و اشعار و تقليد نمايند، «1»، يعنى كوهان او را شكافند يا نعلى كه در آن نماز گزارده باشند در گردن او نهند (احكام و مسائل آن مراجعه به رسائل عمليه است). | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ (32) لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ (33) وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَإِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ (34) الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصَّابِرِينَ عَلى ما أَصابَهُمْ وَ الْمُقِيمِي الصَّلاةِ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (35) | |||
ترجمه | |||
امر اين است و كسيكه بزرگ كند علامتهاى خدا را پس همانا آن از پرهيزكارى دلها است | |||
مر شما را است در آنها منفعتها تا مدّتى نامبرده پس جايگاه آنها بسوى خانه آزاد شده است | |||
و از براى هر گروهى قرار داديم قربانىء را تا ياد كنند نام خدا را بر آنچه روزى كرد آنها را از زبان بستگان شتر و گاو و گوسفند پس خداى شما خداى يگانه است پس مر او را تسليم شويد و بشارت ده فروتنان را | |||
آنانكه چون ذكر شود خدا بترسد دلهاشان و شكيبايان بر آنچه رسيد | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 606 | |||
بايشان و بر پا دارندگان نماز و آنانكه از آنچه روزى داديمشان انفاق ميكنند. | |||
تفسير | |||
- كلمه ذالك چنانچه در آيات سابقه ذكر شد براى فصل بين دو كلام ذكر ميشود يعنى امر از اين قرار است و شعائر يا جمع شعاره بكسر است يا جمع شعيره بفتح و در صورت اول مراد مطلق علائم و اعلام و معالم دين و مناسك حج است و در ثانى مراد خصوص قربانيهاى نشاندار براى حج يا شتران شكافته كوهان از جانب راست براى نشان قربانى است و در هر حال تعظيم و بزرگ شمردن و خوب انجام دادن آنها ناشى از پرهيزكارى باطنى و دلبستگى بخدا است و ضمير فانّها راجع بتعظيم شعائر است و باعتبار مضاف اليه كه جماعت است مؤنّث آورده شده قمّى ره نقل فرموده كه مراد تعظيم شتران قربانى و خوب بودن آنها است و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه همانا جزاء صيد زياد ميشود در كمتر از شتر فربه و چون بشتر فربه رسيد زياده متصوّر نيست چون آن بزرگترين قربانيها است خداوند فرموده و من يعظّم شعائر اللّه فانّها من تقوى القلوب و از آنحضرت نقل شده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در حجّة الوداع شصت و چهار يا شصت و شش قربانى سوق فرمود و امير المؤمنين عليه السّلام سى و چهار يا سى و شش قربانى آورد و شايد كمتر آوردن آنحضرت بمراعات ادب بوده و براى مردم است منافع آن قربانيها از سوار شدن بامدارا در صورت احتياج و دوشيدن شيرشان بقدريكه مضرّ بآنها نباشد و امثال آن تا منى در حج و تا مكّه در عمره مفرده مقابل كعبه كه بايد آنجا ذبح يا نحر شوند و مراد از محلّ آنها است چنانچه در روايات مأثوره و كلمات علماء اماميّه ذكر شده و منتهاى مدّت سير آنها اجل مسمّى و زمان مقدّر براى زندگى و وصول بمحلّ ذبح و نحر است كه منى و مكّه باشد و وجه تسميه كعبه به بيت عتيق در آيات سابقه ذكر شد و كلمه الى شايد براى اشاره بآن باشد كه محلّ حريم كعبه است نه خود آن و خداوند براى هر امّت و اهل دين و ملّتى عبادت و قربانىء مقرّر فرموده بود كه موجب تقرّب آنها بخدا شود و اين عمل مخصوص بدين اسلام نبوده براى آنكه نام خداوند را در وقت ذبح آنها ببرند نه نام بتها را تا عمل ايشان خالص باشد و اداء شكر الهى را بر نعم نامتناهى او نموده باشند و بدانند كه منظور اصلى از اعمال عبادى توجّه بخدا و ياد حق است كه يكتا و بىهمتا است پس بايد تسليم | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 607 | |||
اوامر او باشند و پيغمبر، صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بايد مژده دهد به كسانيكه تواضع و فروتنى را شعار خود نموده و در مقام عبادت و بندگى از تكبّر و سركشى خوددارى نمودند و بوظيفه خود قيام و اقدام كردند بقضاء حوائج و نيل بسعادت دنيا و آخرت و آنها كسانى هستند كه در وقت ياد خدا دلهاشان از هيبت تابش انوار جلال الهى بيمناك است و در مصائب صابرند و از اقامه نماز در اوقات مقرّره و انفاق در راه خدا در مواقع لازمه خوددارى نمينمايند و قمّى ره نقل فرموده كه مراد از مخبتين عابدين است و معلوم است كه عبادت لازمه تواضع و فروتنى و اطمينان بوعده و فضل و كرم الهى است كه معناى لغوى اخبات است .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لَكُم فِيها مَنافِعُ إِلي أَجَلٍ مُسَمًّي ثُمَّ مَحِلُّها إِلَي البَيتِ العَتِيقِ (33) | |||
از براي شما در اينکه منافع هست تا مدّت معيّني پس محل آن سوي خانه قديمي است. | |||
(لَكُم فِيها): در مرجع ضمير فيها اختلاف است بعضي گفتند: مراد بدنه | |||
جلد 13 - صفحه 299 | |||
است بدليل قوله تعالي در چند آيه بعد: «وَ البُدنَ جَعَلناها لَكُم مِن شَعائِرِ اللّهِ» و مراد از. | |||
(مَنافِعُ) شير و ركوب او است و مراد از. | |||
(إِلي أَجَلٍ مُسَمًّي): محلّ هدي است در مني، و بعضي گفتند: جميع مناسك حجّ است والي أجل مسمّي تا موقع فراغ از اعمال است، و مراد از منافع مثوباتي است که بر هر يك از اعمال حجّ مترتّب ميشود، بعضي گفتند: مطلق محرّمات الهي است که معني تقوي باشد که فرمود: تعظيم شعائر از تقواي قلوب است و لكم فيها منافع فوائد دنيوي است و مثوبات اخروي، و مراد الي اجل مسمّي تا ما دامي که مراعات تقوي ميكنيد که اگر خداي نخواسته ترك تقوي شد و آلوده بمحرّمات شدند اينکه منافع از دست ميرود، بلكه بسا مثوبات اخروي هم از بين ميرود و حبط ميشود و ظاهر همين است و حمل بر بدنه يا مناسك حج از مصاديق آن است. | |||
(ثُمَّ مَحِلُّها إِلَي البَيتِ العَتِيقِ): بعيد نيست که مراد اعمال حجّ است و آخر آنها طواف نساء و نماز طواف است که نزد كعبه است و اگر مراد بدنه بود محلها مني است نه بيت عتيق، و اللّه العالم. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 33)- از بعضی از روایات چنین استفاده میشود که گروهی از مسلمانان عقیده داشتند هنگامی که شتری یا یکی دیگر از چهار پایان به عنوان قربانی تعیین میشد و از راههای دور و نزدیک آن را با خود به سوی احرامگاه، و از آنجا به سوی سر زمین مکّه میآوردند، نباید بر آن مرکب سوار شد، و نباید شیر آن را بدوشند و از آن استفاده کنند، و بکلی آن را از خود جدا میپنداشتند، قرآن این تفکر خرافی را نفی کرده، میگوید: «در آن (حیوانات قربانی) منافعی برای شماست تا زمان معینی [روز ذبح آنها] فرا رسد» (لَکُمْ فِیها مَنافِعُ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی). | |||
در پایان آیه در مورد سر انجام کار قربانی چنین میگوید: «سپس محل آن خانه قدیمی و گرامی (کعبه) است» (ثُمَّ مَحِلُّها إِلَی الْبَیْتِ الْعَتِیقِ). | |||
و به این ترتیب مادام که حیوانات مخصوص قربانی به محل قربانگاه نرسیدهاند میتوان از آنها بهره گرفت و پس از وصول به قربانگاه باید وظیفه قربانی کردن را در باره آنها انجام داد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۴۷
ترجمه
الحج ٣٢ | آیه ٣٣ | الحج ٣٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ ...»: مراد این است که استفاده از فرآوردههای حیوانات قربانی آزاد است. یا این که: در مراسم و مناسک، سود شما است. «اَجَلٍ مُّسَمّیً»: وقت مشخّص. مراد روز ذبح است. «مَحِلُّهَا»: حلال بودن ذبح، یا محلّ و یا زمان حلال بودن ذبح حیوان قربانی. یا این که: محلّ مردم از احرامشان تا کعبه است. یعنی پس از مناسک، کعبه را طواف میکنند. «إِلَی الْبَیْتِ»: حرف (إِلی) به معنی (عِندَ) یعنی نزد، و مراد از بیت، کلّ حرم است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۵ - ۳۷ سوره حج
- برابرى همه مؤ منين در عبادت در مسجدالحرام و تهديد كساين كه در راه خدا و مسجدالحرام را مى بندند
- معبد شدن كعبه براى مردم
- مقصود از دستور الهى به ابراهيم (عليه السلام ): ((وطهر بيتى للطائفين ...((
- دستور الهى به ابراهيم (ع ) در ميان مردم حج را اعلام كن تا بسويت بيايند!
- توضيحى در مورد منافع دنيوى و اخروى حج
- توضيح مفردات و جملات آيات مربوط به مناسك حج
- تحريك و تشويق مردم به تعظيم حرمات خدا
- اشاره به اينكه ((تقوى (( امرى معنوى و قلبى است و قائم به اعمال خارجى نيست
- حكمت قربانى كردن براى خدا (... و لكن يناله التقوى منكم )
- بحث روايتى
- رواياتى درباره منافع مترتب بر حج (لشهيدوا منافع لهم )
- رواياتى ديگر در ذيل آيات راجع به مناسك حج و وجه تسميه خانه كعبه به : ((بيتالعتيق ((
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ «33»
در آن (حيوانات قربانى) براى شما تا رسيدن زمان معيّن (عيد قربان) منافعى است، سپس جايگاه آن (قربانى) به سوى آن خانه قديمى و آزاد (كعبه) است.
نکته ها
بعضى گمان مىكردند همين كه شتر يا حيوان ديگرى را براى قربانى معيّن كردند، حقّ سوار شدن برآن و شير دوشيدن از آن را ندارند. اين آيه اين تفكّر را رد مىكند.
پیام ها
در سايهى تعظيم شعائر، منافع مادّى شما نيز تأمين مىشود. و «لَكُمْ فِيها مَنافِعُ»
2- در مراسم حج محوريّت با كعبه است. وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ ... مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 42
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ (33)
لَكُمْ فِيها مَنافِعُ: براى شما است در شتران منفعتها از شير و پشم و موى و
«1». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 164، چاپ كتابفروشى اسلاميّه.
جلد 9 - صفحه 52
سوارى و حمل زاد و ساير اسباب بر آن. إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى: تا وقتى نام برده شده كه آن زمان نحر است، يا تا قيامت اين منافع براى شما جائز است و منسوخ نخواهد شد، يا از آن فايده بريد تا وقت مردن آنها. ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ: پس جاى نحر آن منتهى است به خانه آزاد شده از غرق، يا از تسلط جبابره، يا خانه قديم، يا خانه بزرگوار، مراد خانه كعبه معظمه است. ابن عباس گفته بردن منافع از شتر قبل از آنست كه نام هدى بر او اطلاق كنند و اشعار و تقليد نمايند، «1»، يعنى كوهان او را شكافند يا نعلى كه در آن نماز گزارده باشند در گردن او نهند (احكام و مسائل آن مراجعه به رسائل عمليه است).
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ (32) لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّها إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ (33) وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَإِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ (34) الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصَّابِرِينَ عَلى ما أَصابَهُمْ وَ الْمُقِيمِي الصَّلاةِ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (35)
ترجمه
امر اين است و كسيكه بزرگ كند علامتهاى خدا را پس همانا آن از پرهيزكارى دلها است
مر شما را است در آنها منفعتها تا مدّتى نامبرده پس جايگاه آنها بسوى خانه آزاد شده است
و از براى هر گروهى قرار داديم قربانىء را تا ياد كنند نام خدا را بر آنچه روزى كرد آنها را از زبان بستگان شتر و گاو و گوسفند پس خداى شما خداى يگانه است پس مر او را تسليم شويد و بشارت ده فروتنان را
آنانكه چون ذكر شود خدا بترسد دلهاشان و شكيبايان بر آنچه رسيد
جلد 3 صفحه 606
بايشان و بر پا دارندگان نماز و آنانكه از آنچه روزى داديمشان انفاق ميكنند.
تفسير
- كلمه ذالك چنانچه در آيات سابقه ذكر شد براى فصل بين دو كلام ذكر ميشود يعنى امر از اين قرار است و شعائر يا جمع شعاره بكسر است يا جمع شعيره بفتح و در صورت اول مراد مطلق علائم و اعلام و معالم دين و مناسك حج است و در ثانى مراد خصوص قربانيهاى نشاندار براى حج يا شتران شكافته كوهان از جانب راست براى نشان قربانى است و در هر حال تعظيم و بزرگ شمردن و خوب انجام دادن آنها ناشى از پرهيزكارى باطنى و دلبستگى بخدا است و ضمير فانّها راجع بتعظيم شعائر است و باعتبار مضاف اليه كه جماعت است مؤنّث آورده شده قمّى ره نقل فرموده كه مراد تعظيم شتران قربانى و خوب بودن آنها است و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه همانا جزاء صيد زياد ميشود در كمتر از شتر فربه و چون بشتر فربه رسيد زياده متصوّر نيست چون آن بزرگترين قربانيها است خداوند فرموده و من يعظّم شعائر اللّه فانّها من تقوى القلوب و از آنحضرت نقل شده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در حجّة الوداع شصت و چهار يا شصت و شش قربانى سوق فرمود و امير المؤمنين عليه السّلام سى و چهار يا سى و شش قربانى آورد و شايد كمتر آوردن آنحضرت بمراعات ادب بوده و براى مردم است منافع آن قربانيها از سوار شدن بامدارا در صورت احتياج و دوشيدن شيرشان بقدريكه مضرّ بآنها نباشد و امثال آن تا منى در حج و تا مكّه در عمره مفرده مقابل كعبه كه بايد آنجا ذبح يا نحر شوند و مراد از محلّ آنها است چنانچه در روايات مأثوره و كلمات علماء اماميّه ذكر شده و منتهاى مدّت سير آنها اجل مسمّى و زمان مقدّر براى زندگى و وصول بمحلّ ذبح و نحر است كه منى و مكّه باشد و وجه تسميه كعبه به بيت عتيق در آيات سابقه ذكر شد و كلمه الى شايد براى اشاره بآن باشد كه محلّ حريم كعبه است نه خود آن و خداوند براى هر امّت و اهل دين و ملّتى عبادت و قربانىء مقرّر فرموده بود كه موجب تقرّب آنها بخدا شود و اين عمل مخصوص بدين اسلام نبوده براى آنكه نام خداوند را در وقت ذبح آنها ببرند نه نام بتها را تا عمل ايشان خالص باشد و اداء شكر الهى را بر نعم نامتناهى او نموده باشند و بدانند كه منظور اصلى از اعمال عبادى توجّه بخدا و ياد حق است كه يكتا و بىهمتا است پس بايد تسليم
جلد 3 صفحه 607
اوامر او باشند و پيغمبر، صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بايد مژده دهد به كسانيكه تواضع و فروتنى را شعار خود نموده و در مقام عبادت و بندگى از تكبّر و سركشى خوددارى نمودند و بوظيفه خود قيام و اقدام كردند بقضاء حوائج و نيل بسعادت دنيا و آخرت و آنها كسانى هستند كه در وقت ياد خدا دلهاشان از هيبت تابش انوار جلال الهى بيمناك است و در مصائب صابرند و از اقامه نماز در اوقات مقرّره و انفاق در راه خدا در مواقع لازمه خوددارى نمينمايند و قمّى ره نقل فرموده كه مراد از مخبتين عابدين است و معلوم است كه عبادت لازمه تواضع و فروتنى و اطمينان بوعده و فضل و كرم الهى است كه معناى لغوى اخبات است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لَكُم فِيها مَنافِعُ إِلي أَجَلٍ مُسَمًّي ثُمَّ مَحِلُّها إِلَي البَيتِ العَتِيقِ (33)
از براي شما در اينکه منافع هست تا مدّت معيّني پس محل آن سوي خانه قديمي است.
(لَكُم فِيها): در مرجع ضمير فيها اختلاف است بعضي گفتند: مراد بدنه
جلد 13 - صفحه 299
است بدليل قوله تعالي در چند آيه بعد: «وَ البُدنَ جَعَلناها لَكُم مِن شَعائِرِ اللّهِ» و مراد از.
(مَنافِعُ) شير و ركوب او است و مراد از.
(إِلي أَجَلٍ مُسَمًّي): محلّ هدي است در مني، و بعضي گفتند: جميع مناسك حجّ است والي أجل مسمّي تا موقع فراغ از اعمال است، و مراد از منافع مثوباتي است که بر هر يك از اعمال حجّ مترتّب ميشود، بعضي گفتند: مطلق محرّمات الهي است که معني تقوي باشد که فرمود: تعظيم شعائر از تقواي قلوب است و لكم فيها منافع فوائد دنيوي است و مثوبات اخروي، و مراد الي اجل مسمّي تا ما دامي که مراعات تقوي ميكنيد که اگر خداي نخواسته ترك تقوي شد و آلوده بمحرّمات شدند اينکه منافع از دست ميرود، بلكه بسا مثوبات اخروي هم از بين ميرود و حبط ميشود و ظاهر همين است و حمل بر بدنه يا مناسك حج از مصاديق آن است.
(ثُمَّ مَحِلُّها إِلَي البَيتِ العَتِيقِ): بعيد نيست که مراد اعمال حجّ است و آخر آنها طواف نساء و نماز طواف است که نزد كعبه است و اگر مراد بدنه بود محلها مني است نه بيت عتيق، و اللّه العالم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 33)- از بعضی از روایات چنین استفاده میشود که گروهی از مسلمانان عقیده داشتند هنگامی که شتری یا یکی دیگر از چهار پایان به عنوان قربانی تعیین میشد و از راههای دور و نزدیک آن را با خود به سوی احرامگاه، و از آنجا به سوی سر زمین مکّه میآوردند، نباید بر آن مرکب سوار شد، و نباید شیر آن را بدوشند و از آن استفاده کنند، و بکلی آن را از خود جدا میپنداشتند، قرآن این تفکر خرافی را نفی کرده، میگوید: «در آن (حیوانات قربانی) منافعی برای شماست تا زمان معینی [روز ذبح آنها] فرا رسد» (لَکُمْ فِیها مَنافِعُ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی).
در پایان آیه در مورد سر انجام کار قربانی چنین میگوید: «سپس محل آن خانه قدیمی و گرامی (کعبه) است» (ثُمَّ مَحِلُّها إِلَی الْبَیْتِ الْعَتِیقِ).
و به این ترتیب مادام که حیوانات مخصوص قربانی به محل قربانگاه نرسیدهاند میتوان از آنها بهره گرفت و پس از وصول به قربانگاه باید وظیفه قربانی کردن را در باره آنها انجام داد.
نکات آیه
۱ - حج گزاران مى توانند تا روز قربانى، از دام هایى که براى قربانى کردن به همراه دارند، استفاده کنند. (لکم فیها منفع إلى أجل مسمًّى) ضمیر «فیها» به «شعائر» بازمى گردد. «منافع» جمع «منفعة» و به معناى بهره و سود است. «إلى أجل مسمَّى»;یعنى، تا زمانى مشخص. مقصود این است که شما مى توانید تا روز قربانى از دام هایى که به منظور قربانى کردن در حج، به همراه مى برید، استفاده کنید (بارتان را به وسیله آنها حمل کنید و آنها را سوار بشوید و از شیر آنها تغذیه کنید).
۲ - مراسم قربانى، داراى زمانى معین است. (لکم فیها منفع إلى أجل مسمًّى)
۳ - ممنوعیت استفاده از دام هاى قربانى، در پندار مشرکان عصر بعثت (لکم فیها منفع إلى أجل مسمًّى) تصریح به جواز بهره بردارى از دام هاى قربانى، نشان مى دهد که اعتقاد عمومى پیش از نزول آیه، برخلاف آن بوده است.
۴ - وجوب ذبح یا نحر قربانى، به طرف کعبه (ثمّ محلّها إلى البیت العتیق) «محل» اسم مکان و مشتق از مصدر «حلول» است. «حلول» نیز به معناى نزول و فرود آمدن است و «حلّ بالمکان»; یعنى، در آن جا فرود آمد. بنابراین معناى جمله فوق چنین مى شود: «جایى که دام هاى قربانى فرود مى آیند، به طرف کعبه است». مقصود این است که دام هاى قربانى، وقتى به قربانگاه رسیدند و در آن جا براى ذبح و نحر آماده شدند، باید به سوى کعبه باشند. گفتنى است است که ذکر کیفیت قربانى کردن و این که دام ها باید به طرف کعبه ذبح و نحر بشوند، مى تواند بدان جهت باشد که مشرکان عصر بعثت، دام ها را به طرف بت هایى که در منا نصب شده بود قربانى مى کردند.
۵ - کعبه، داراى قدمت و سابقه تاریخى در میان سایر اماکن مقدس (إلى البیت العتیق) «عتیق» به هر چیزى گفته مى شود که داراى تقدم زمانى یا مکانى و یا رتبه اى باشد. بدین جهت به قدیم، عتیق نیز گفته مى شود. بنابراین «بیت عتیق»; یعنى، خانه اى که داراى قدمت و پیشینه تاریخى است.
۶ - محوریت کعبه در مراسم حج (و لیطّوّفوا بالبیت العتیق ... ثمّ محلّها الى البیت العتیق)
موضوعات مرتبط
- احکام :۱، ۲، ۴
- اماکن مقدس :۵
- حج: احکام حج ۱، ۲; استفاده از قربانى حج ۱، ۳; وقت ذبح قربانى حج ۲
- ذبح: احکام ذبح ۴; قبله در ذبح ۴; واجبات ذبح ۴
- کعبه: تاریخ کعبه ۵; قدمت کعبه ۵; نقش کعبه ۶
- مشرکان: بینش مشرکان جاهلیت ۳