الأنبياء ٣٧: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۲#link288 | آيات ۳۴ - ۴۷ سوره انبياء]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۲#link288 | آيات ۳۴ - ۴۷ سوره انبياء]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۲#link289 | پاسخ خداى تعالى به اميد بستن مشركين به مرگ پيامبر(صلى الله عليه و آله )، بابيان عموميت مرگ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۲#link289 | پاسخ خداى تعالى به اميد بستن مشركين به مرگ پيامبر(صلى الله عليه و آله )، بابيان عموميت مرگ]] | ||
خط ۳۸: | خط ۳۹: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۳#link294 | بحث روايتى (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۳۳#link294 | بحث روايتى (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته )]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۶۵#link212 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۶۵#link212 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آياتِي فَلا تَسْتَعْجِلُونِ «37» | |||
(طبيعت بشر به گونهاى است كه گويا) انسان، از عجله آفريده شده، (امّا) من به زودى آياتم را به شما نشان خواهم داد، پس (در تقاضاى عذاب از من) شتاب مكنيد! | |||
===پیام ها=== | |||
1- تعجيل انسانها درخواستههايشان، بر مشيّت و حكمت الهى تأثيرى ندارد. | |||
«سَأُرِيكُمْ آياتِي فَلا تَسْتَعْجِلُونِ» | |||
2- انسان بر كنترل و مهار غرائز خود توانمند است. خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ ... فَلا تَسْتَعْجِلُونِ | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آياتِي فَلا تَسْتَعْجِلُونِ (37) | |||
خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ: آفريده شد انسان از شتابزدگى. مراد از اين انسان دو قول است: 1- آنكه مراد نوع انسان. 2- آنكه مراد شخص معين باشد. | |||
اما اول- بدين تقرير كه معاندين استعجال مىكردند عذاب الهى و آيات ملجئه ايمانى را و مىگفتند چه زمان است اين وعدهاى كه مىدهى. پس اراده فرمود حق تعالى زجر ايشان را. ابتدا مقدم داشت مذمت انسان را بر زياده روى شتابزدگى، بعد از آن نهى و زجر فرمود ايشان را كه: ساريكم اياتى: زود است نشان دهيم شما را آيات خود را كه دال است بر يگانگى ذات من و راستى و | |||
جلد 8 - صفحه 390 | |||
درستى رسول من در وعده نزول عذاب. فَلا تَسْتَعْجِلُونِ: پس شتاب نكنيد. | |||
قول دوم كه شخص معين باشد در آن دو وجه است: 1- مراد حضرت آدم عليه السلام و جمعى از مفسرين به آن قائلند كه وقتى حضرت آدم خلق و روح به زانوى او رسيد، عجله نمود خواست پيش از اتمام خلقت برخيزد. يا آنكه حق تعالى به اين آيه آگاه فرموده به آيت عجيبه در خلقت آدم از سرعت خلق او، زيرا او را نيافريد از نطفه بعد علقه بعد مضغه تا به مرتبه روح مانند سايرين، بلكه ايجاد فرمود او را ايجاد خاصى. وجه 2- ابن عباس از عطا نقل نموده مراد به اين انسان، نضر بن حرث و آيه در حق او نازل شده. | |||
و لكن قول اول، اولى است، زيرا غرض ذم قوم باشد، و آن حاصل نشود مگر حمل لفظ انسان بر نوع. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلاَّ هُزُواً أَ هذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَ هُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمنِ هُمْ كافِرُونَ (36) خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آياتِي فَلا تَسْتَعْجِلُونِ (37) وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (38) لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَ لا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ (39) بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّها وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ (40) | |||
ترجمه | |||
- و چون بينند تو را آنانكه كافر شدند نميگيرند تو را جز باستهزاء ميگويند آيا اين است آنكه ياد ميكند ببدى خدايان شما را و آنها بياد خدا آنان كافرانند | |||
آفريده شد انسان از شتاب زود باشد بنمايم بشما آيتهاى خود را پس شتاب مكنيد | |||
بمن و ميگويند كى باشد اين وعده اگر باشيد راستگويان | |||
اگر بدانند آنانكه كافر شدند وقتى را كه باز ندارند از رويهاشان آتش را و نه از پشتهاشان و نه آنها يارى كرده شوند | |||
بلكه بيايد آنها را ناگهان پس مبهوت كند آنها را پس نتوانند بر گردانيدن آنرا و نه آنها مهلت داده شوند. | |||
تفسير | |||
- كفّار و مشركين مكّه وقتى پيغمبر اكرم را ملاقات مينمودند بر سبيل توهين و استهزاء با يكديگر ميگفتند اين همان است كه خدايان شما را ببدى ياد ميكند و ميگويد آنها جمادند و نميتوانند ضرر و منفعتى بشما برسانند لذا خداوند اينمعنى را به پيغمبر خود خبر داده و فرموده آنها منكر خداوند بخشنده و اوصاف زيبنده اويند و براى مزيد نسبت كفر در تحقير و توهين و تأكيد آن لفظ هم مكرّر | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 553 | |||
شده اگر خدا را باوصاف جمال و جلال شناخته بودند بتها را شريك او قرار نميدادند و انتظار تقديس و تعظيم آنها را از تو نداشتند و چه قدر عجله دارند مانند آنكه انسان از عجله خلق شده باشد با آنكه بزودى علائم صدق تو و وعده حق بفتوحات اسلام بر آنها ظاهر خواهد شد باهل ايمان ميگويند پس كى و چه زمان وعده عذاب ما ميرسد اگر شما راست ميگوئيد پس بعجله انتظار صدور امرى از من نداشته باشند اگر بدانند روز قيامت چگونه آتش بآنها احاطه ميكند كه نميتوانند آنرا از جلو رو و پشت سرشان دور كنند و كسى يارى از آنها نميكند عجله در آن نمينمايند اين جواب شرط است كه در آيه حذف شده ولى وعده عذاب آنان ناگهان و بىخبر بر آنها وارد ميشود پس مبهوت و متحيّر ميكند آنها را و نميتوانند آنرا از خود دفع نمايند و مهلت داده نميشوند كه توبه و عذر خواهى نمايند و كسى اعتنائى بحال آنها ندارد چنانچه در جنگ بدر و فتح مكّه بظهور پيوست و بنابراين ضمير در تأتيهم راجع بآيات است عجل و عجله و تعجيل شتابزدگى و پيش انداختن امرى است كه هنوز وقت مناسب و لايق آن نرسيده و مذموم است مگر در كار خير براى احتمال فوت آن در نهج البلاغه فرموده دورى كن از عجله در امور پيش از اوان آنها و از تأخير انداختن امور در وقت امكان آنها و قمّى ره نقل فرموده كه چون خداوند جارى فرمود روح را در آدم عليه السّلام از دو پايش پس رسيد بدو سر زانوى او خواست بايستد نتوانست پس خداوند فرمود خلق الانسان من عجل و قريب به اين معنى را در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و بنابراين گفتهاند مراد از انسان آدم عليه السّلام است و بنظر حقير روايت دلالت بر اينمعنى ندارد بلى دلالت دارد بر آنكه عجله امر طبيعى انسان است بطوريكه مناسب است در مقام مبالغه گفته شود آدمى از عجله خلق شده مانند آنكه در مقام مدح از كسى ميگويند فلانى از خير خلق شده يا در مقام قدح ميگويند از شرّ خلق شده خداوند هم در آنحال در باره آدم عليه السّلام فرمود چنانچه در اين آيه بمناسبت حال كفّار فرموده نه آنكه خداوند در اينجا بيان حال آدم عليه السّلام را فرموده و مراد از انسان آدم عليه السّلام است چنانكه گفتهاند با آنكه واضح است كه نيست و اقوال مترتّبه بر آن خلاف ظاهر و سياق آيه شريفه است. | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 554 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
خُلِقَ الإِنسانُ مِن عَجَلٍ سَأُرِيكُم آياتِي فَلا تَستَعجِلُونِ (37) | |||
خلق شده است انسان از عجله زود باشد که نشان دهيم شما را آيات خود را پس طلب تعجيل نكنيد. | |||
(خُلِقَ الإِنسانُ مِن عَجَلٍ): اقوال زيادي در مفاد اينکه جمله پيش مفسرين است. بعضي گفتند: | |||
مراد از انسان آدم است که هنوز روح در بدن او تمام نشده همين که به زانو رسيد خواست برخيزد و نتوانست و بر طبق اينکه قول حديثي از حضرت صادق عليه السلام نقل كردند، بعضي گفتند: مراد اينکه است که آدم را بتعجيل خلق كرديم مثل ساير اولاد آدم نبود که نطفه علقه مضغه و ساير مراحل را طي كند، بعضي گفتند: مراد نوع انسان است و مراد از عجل طين و گل است چنانچه ميفرمايد: «وَ بَدَأَ خَلقَ الإِنسانِ مِن طِينٍ» سجده آيه 6. بعضي گفتند: به مجرد اراده انسان خلق شده مثل آيه شريفه: «إِنَّما قَولُنا لِشَيءٍ إِذا أَرَدناهُ أَن نَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ» نحل آيه 42، إِنَّما أَمرُهُ إِذا أَرادَ شَيئاً أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ» يس آيه 82. لكن تمام اينکه وجوه مخدوش است بلكه مفاد اينکه آيه مطابق است با آيه شريفه: «وَ يَدعُ الإِنسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالخَيرِ وَ كانَ الإِنسانُ عَجُولًا» اسري آيه 12. و مراد اينکه است که در كمون انسان است که بدون فكر و تأمل بمجرد آنكه نفس متمايل شد عمل ميكند و فكر عواقب و خيمه آن را نميكند که گفتند: | |||
«العجلة من الشيطان و التأنّي من الرحمن». | |||
(سَأُرِيكُم آياتِي): كفار و مشركين به انبياء که وعده عذاب ميدادند ميگفتند چنانچه در آيه بعد ميآيد: «مَتي هذَا الوَعدُ إِن كُنتُم صادِقِينَ» در جواب آنها ميفرمايد: «سَأُرِيكُم آياتِي» بزودي به شما ميرسد عذابهاي الهي هلاكت | |||
جلد 13 - صفحه 176 | |||
دنيوي و عقوبت اخروي. | |||
(فَلا تَستَعجِلُونِ) عجله نكنيد و طلب عذاب نكنيد ميرسد به شما. و حديث مروي از حضرت صادق عليه السلام که نقل شد هم شاهد بر اينکه معني است که آدم عجله كرد در برخواستن. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 37)- سپس به یکی دیگر از کارهای زشت و بیرویه این انسانهای بیبند و بار اشاره کرده، میفرماید: «انسان از عجله آفریده شده» (خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ). | |||
در حقیقت تعبیر «خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ» یک نوع تأکید است یعنی آن چنان انسان عجول است که گویی از «عجله» آفریده شده، و تار و پود وجودش از آن تشکیل یافته! و به راستی بسیاری از مردم عادی چنینند هم در خیر عجولند | |||
ج3، ص169 | |||
و هم در شر. | |||
و در پایان آیه اضافه میکند: «ولی عجله نکنید من آیاتم را به زودی به شما نشان خواهم داد» (سَأُرِیکُمْ آیاتِی فَلا تَسْتَعْجِلُونِ). | |||
آیات ممکن است اشاره به نشانههای عذاب و بلاها و مجازاتهایی باشد که پیامبر (ص) مخالفان را با آن تهدید میکرد و این سبک مغزان کرارا میگفتند: پس چه شد این بلاهایی که ما را با آن میترسانی. | |||
قرآن میگوید: عجله نکنید، چیزی نمیگذرد که دامانتان را خواهد گرفت. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۳۹
ترجمه
الأنبياء ٣٦ | آیه ٣٧ | الأنبياء ٣٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«خُلِقَ الإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ»: مراد شتابزدگی انسان است (نگا: اسراء / ). «آیَاتِی»: بلا و عذاب خود. مراد دلائل صدق وعده الهی مبنی بر دامنگیری عذاب و عقاب دنیوی و اخروی است. «لا تَسْتَعْجِلُونِ»: با شتاب و عجله از من مخواهید. از من نخواهید که قبل از موعد، عذاب را برسانم، یا قیامت را برپا دارم.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۴ - ۴۷ سوره انبياء
- پاسخ خداى تعالى به اميد بستن مشركين به مرگ پيامبر(صلى الله عليه و آله )، بابيان عموميت مرگ
- معانى و موارد استعمال ((نفس (( در لغت و در آيات قرآن كريم
- معنى و موارد استعمال كلمه ((موت -مرگ ((
- اشكالاتى جنه به كلام فخر رازى كه قائل به تخصيص آيه(كل نفس دائقه الموت ) شده است
- تهديد كافران استهزاء كننده به آتشى كه ناگهانى مى آيد و...
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آياتِي فَلا تَسْتَعْجِلُونِ «37»
(طبيعت بشر به گونهاى است كه گويا) انسان، از عجله آفريده شده، (امّا) من به زودى آياتم را به شما نشان خواهم داد، پس (در تقاضاى عذاب از من) شتاب مكنيد!
پیام ها
1- تعجيل انسانها درخواستههايشان، بر مشيّت و حكمت الهى تأثيرى ندارد.
«سَأُرِيكُمْ آياتِي فَلا تَسْتَعْجِلُونِ»
2- انسان بر كنترل و مهار غرائز خود توانمند است. خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ ... فَلا تَسْتَعْجِلُونِ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آياتِي فَلا تَسْتَعْجِلُونِ (37)
خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ: آفريده شد انسان از شتابزدگى. مراد از اين انسان دو قول است: 1- آنكه مراد نوع انسان. 2- آنكه مراد شخص معين باشد.
اما اول- بدين تقرير كه معاندين استعجال مىكردند عذاب الهى و آيات ملجئه ايمانى را و مىگفتند چه زمان است اين وعدهاى كه مىدهى. پس اراده فرمود حق تعالى زجر ايشان را. ابتدا مقدم داشت مذمت انسان را بر زياده روى شتابزدگى، بعد از آن نهى و زجر فرمود ايشان را كه: ساريكم اياتى: زود است نشان دهيم شما را آيات خود را كه دال است بر يگانگى ذات من و راستى و
جلد 8 - صفحه 390
درستى رسول من در وعده نزول عذاب. فَلا تَسْتَعْجِلُونِ: پس شتاب نكنيد.
قول دوم كه شخص معين باشد در آن دو وجه است: 1- مراد حضرت آدم عليه السلام و جمعى از مفسرين به آن قائلند كه وقتى حضرت آدم خلق و روح به زانوى او رسيد، عجله نمود خواست پيش از اتمام خلقت برخيزد. يا آنكه حق تعالى به اين آيه آگاه فرموده به آيت عجيبه در خلقت آدم از سرعت خلق او، زيرا او را نيافريد از نطفه بعد علقه بعد مضغه تا به مرتبه روح مانند سايرين، بلكه ايجاد فرمود او را ايجاد خاصى. وجه 2- ابن عباس از عطا نقل نموده مراد به اين انسان، نضر بن حرث و آيه در حق او نازل شده.
و لكن قول اول، اولى است، زيرا غرض ذم قوم باشد، و آن حاصل نشود مگر حمل لفظ انسان بر نوع.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلاَّ هُزُواً أَ هذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَ هُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمنِ هُمْ كافِرُونَ (36) خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آياتِي فَلا تَسْتَعْجِلُونِ (37) وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (38) لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَ لا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ (39) بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّها وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ (40)
ترجمه
- و چون بينند تو را آنانكه كافر شدند نميگيرند تو را جز باستهزاء ميگويند آيا اين است آنكه ياد ميكند ببدى خدايان شما را و آنها بياد خدا آنان كافرانند
آفريده شد انسان از شتاب زود باشد بنمايم بشما آيتهاى خود را پس شتاب مكنيد
بمن و ميگويند كى باشد اين وعده اگر باشيد راستگويان
اگر بدانند آنانكه كافر شدند وقتى را كه باز ندارند از رويهاشان آتش را و نه از پشتهاشان و نه آنها يارى كرده شوند
بلكه بيايد آنها را ناگهان پس مبهوت كند آنها را پس نتوانند بر گردانيدن آنرا و نه آنها مهلت داده شوند.
تفسير
- كفّار و مشركين مكّه وقتى پيغمبر اكرم را ملاقات مينمودند بر سبيل توهين و استهزاء با يكديگر ميگفتند اين همان است كه خدايان شما را ببدى ياد ميكند و ميگويد آنها جمادند و نميتوانند ضرر و منفعتى بشما برسانند لذا خداوند اينمعنى را به پيغمبر خود خبر داده و فرموده آنها منكر خداوند بخشنده و اوصاف زيبنده اويند و براى مزيد نسبت كفر در تحقير و توهين و تأكيد آن لفظ هم مكرّر
جلد 3 صفحه 553
شده اگر خدا را باوصاف جمال و جلال شناخته بودند بتها را شريك او قرار نميدادند و انتظار تقديس و تعظيم آنها را از تو نداشتند و چه قدر عجله دارند مانند آنكه انسان از عجله خلق شده باشد با آنكه بزودى علائم صدق تو و وعده حق بفتوحات اسلام بر آنها ظاهر خواهد شد باهل ايمان ميگويند پس كى و چه زمان وعده عذاب ما ميرسد اگر شما راست ميگوئيد پس بعجله انتظار صدور امرى از من نداشته باشند اگر بدانند روز قيامت چگونه آتش بآنها احاطه ميكند كه نميتوانند آنرا از جلو رو و پشت سرشان دور كنند و كسى يارى از آنها نميكند عجله در آن نمينمايند اين جواب شرط است كه در آيه حذف شده ولى وعده عذاب آنان ناگهان و بىخبر بر آنها وارد ميشود پس مبهوت و متحيّر ميكند آنها را و نميتوانند آنرا از خود دفع نمايند و مهلت داده نميشوند كه توبه و عذر خواهى نمايند و كسى اعتنائى بحال آنها ندارد چنانچه در جنگ بدر و فتح مكّه بظهور پيوست و بنابراين ضمير در تأتيهم راجع بآيات است عجل و عجله و تعجيل شتابزدگى و پيش انداختن امرى است كه هنوز وقت مناسب و لايق آن نرسيده و مذموم است مگر در كار خير براى احتمال فوت آن در نهج البلاغه فرموده دورى كن از عجله در امور پيش از اوان آنها و از تأخير انداختن امور در وقت امكان آنها و قمّى ره نقل فرموده كه چون خداوند جارى فرمود روح را در آدم عليه السّلام از دو پايش پس رسيد بدو سر زانوى او خواست بايستد نتوانست پس خداوند فرمود خلق الانسان من عجل و قريب به اين معنى را در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و بنابراين گفتهاند مراد از انسان آدم عليه السّلام است و بنظر حقير روايت دلالت بر اينمعنى ندارد بلى دلالت دارد بر آنكه عجله امر طبيعى انسان است بطوريكه مناسب است در مقام مبالغه گفته شود آدمى از عجله خلق شده مانند آنكه در مقام مدح از كسى ميگويند فلانى از خير خلق شده يا در مقام قدح ميگويند از شرّ خلق شده خداوند هم در آنحال در باره آدم عليه السّلام فرمود چنانچه در اين آيه بمناسبت حال كفّار فرموده نه آنكه خداوند در اينجا بيان حال آدم عليه السّلام را فرموده و مراد از انسان آدم عليه السّلام است چنانكه گفتهاند با آنكه واضح است كه نيست و اقوال مترتّبه بر آن خلاف ظاهر و سياق آيه شريفه است.
جلد 3 صفحه 554
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
خُلِقَ الإِنسانُ مِن عَجَلٍ سَأُرِيكُم آياتِي فَلا تَستَعجِلُونِ (37)
خلق شده است انسان از عجله زود باشد که نشان دهيم شما را آيات خود را پس طلب تعجيل نكنيد.
(خُلِقَ الإِنسانُ مِن عَجَلٍ): اقوال زيادي در مفاد اينکه جمله پيش مفسرين است. بعضي گفتند:
مراد از انسان آدم است که هنوز روح در بدن او تمام نشده همين که به زانو رسيد خواست برخيزد و نتوانست و بر طبق اينکه قول حديثي از حضرت صادق عليه السلام نقل كردند، بعضي گفتند: مراد اينکه است که آدم را بتعجيل خلق كرديم مثل ساير اولاد آدم نبود که نطفه علقه مضغه و ساير مراحل را طي كند، بعضي گفتند: مراد نوع انسان است و مراد از عجل طين و گل است چنانچه ميفرمايد: «وَ بَدَأَ خَلقَ الإِنسانِ مِن طِينٍ» سجده آيه 6. بعضي گفتند: به مجرد اراده انسان خلق شده مثل آيه شريفه: «إِنَّما قَولُنا لِشَيءٍ إِذا أَرَدناهُ أَن نَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ» نحل آيه 42، إِنَّما أَمرُهُ إِذا أَرادَ شَيئاً أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ» يس آيه 82. لكن تمام اينکه وجوه مخدوش است بلكه مفاد اينکه آيه مطابق است با آيه شريفه: «وَ يَدعُ الإِنسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالخَيرِ وَ كانَ الإِنسانُ عَجُولًا» اسري آيه 12. و مراد اينکه است که در كمون انسان است که بدون فكر و تأمل بمجرد آنكه نفس متمايل شد عمل ميكند و فكر عواقب و خيمه آن را نميكند که گفتند:
«العجلة من الشيطان و التأنّي من الرحمن».
(سَأُرِيكُم آياتِي): كفار و مشركين به انبياء که وعده عذاب ميدادند ميگفتند چنانچه در آيه بعد ميآيد: «مَتي هذَا الوَعدُ إِن كُنتُم صادِقِينَ» در جواب آنها ميفرمايد: «سَأُرِيكُم آياتِي» بزودي به شما ميرسد عذابهاي الهي هلاكت
جلد 13 - صفحه 176
دنيوي و عقوبت اخروي.
(فَلا تَستَعجِلُونِ) عجله نكنيد و طلب عذاب نكنيد ميرسد به شما. و حديث مروي از حضرت صادق عليه السلام که نقل شد هم شاهد بر اينکه معني است که آدم عجله كرد در برخواستن.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 37)- سپس به یکی دیگر از کارهای زشت و بیرویه این انسانهای بیبند و بار اشاره کرده، میفرماید: «انسان از عجله آفریده شده» (خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ).
در حقیقت تعبیر «خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ» یک نوع تأکید است یعنی آن چنان انسان عجول است که گویی از «عجله» آفریده شده، و تار و پود وجودش از آن تشکیل یافته! و به راستی بسیاری از مردم عادی چنینند هم در خیر عجولند
ج3، ص169
و هم در شر.
و در پایان آیه اضافه میکند: «ولی عجله نکنید من آیاتم را به زودی به شما نشان خواهم داد» (سَأُرِیکُمْ آیاتِی فَلا تَسْتَعْجِلُونِ).
آیات ممکن است اشاره به نشانههای عذاب و بلاها و مجازاتهایی باشد که پیامبر (ص) مخالفان را با آن تهدید میکرد و این سبک مغزان کرارا میگفتند: پس چه شد این بلاهایی که ما را با آن میترسانی.
قرآن میگوید: عجله نکنید، چیزی نمیگذرد که دامانتان را خواهد گرفت.
نکات آیه
۱- طبیعت آدمى، بسیار عجول و شتابزده است. (خلق الإنسن من عجل ) تعبیر «انسان از شتاب آفریده شده» کنایه از این است که شتاب در سرشت آدمى عجین شده است; وگرنه انسان از نطفه و ... آفریده شده است; نه از شتاب.
۲- آدمى تحت تأثیر گرایش هاى طبیعى انسانى قرار دارد; نه صرفاً متأثر از شرایط بیرونى. (خلق الإنسن من عجل ) از این که خلقت بشر از خمیر مایه عجله و شتاب دانسته شده است، استفاده مى شود که انسان ها فقط از شرایط و محیط خارجى (جامعه، تربیت و...) تأثیر نمى پذیرند، بلکه غرایز انسانى نیز در آنان مؤثرند.
۳- انکار رحمانیت خداوند، قضاوتى شتابزده و به دور از اندیشه خردمندانه است. (هم بذکر الرحمن هم کفرون . خلق الإنسن من عجل ) برداشت یاد شده از ارتباط میان این آیه و آیه قبل استفاده مى شود، بدین ترتیب که مشرکان، رحمانیت خدا را انکار مى کردند و خداوند با بیان طبیعت انسان و نهى از شتابزدگى، مى خواهد این نکته را مطرح سازد که انکار رحمانیت خداوند، قضاوتى عجولانه است و باید با مطالعه آیات الهى به اندیشه عمیق علمى پرداخت.
۴- کافران مکه، در آستانه شکست و عذاب دنیوى قرار گرفته بودند. (سأُوریکم ءایتى ) برداشت یاد شده مبتنى براین است که مراد از «آیات» شکست کفار مکه و عذاب دنیوى آنان باشد. گفتنى است مکى بودن این آیات، مؤید برداشت یاد شده است.
۵- کافران مکه به عذاب و نابودى قریب الوقوع تهدید شدند. (سأُوریکم ءایتى فلاتستعجلون ) مقصود از «آیاتى» به قرینه آیات بعد (...بل تأتیهم بغتة...) عذاب و هلاکت است.
۶- نابودى کافرانِ دین ستیز و پیروزى مسلمانان، قانونمند و داراى وقتِ مناسب است. (خلق الإنسن من عجل سأُوریکم ءایتى فلاتستعجلون ) برداشت یاد شده از ارتباط میان این آیه و آیه قبل استفاده شده است; بدین ترتیب که مؤمنان با مشاهده برخورد گستاخانه مشرکان با پیامبر(ص)، بى صبرانه منتظر تحقق وعده الهى، مبنى بر هلاکت دشمنان و پیروزى مسلمانان بودند. و خداوند آنان را به صبر و شتاب نکردن فراخوانده است. گفتنى است برداشت فوق بر اساس این است که مخاطبان جمله «سأوریکم... فلاتستعجلون» مسلمانان باشند.
۷- هلاکت و شکست کافران و دین ستیزان و پیروزى مؤمنان، از آیات الهى است. (سأُوریکم ءایتى ) برداشت یاد شده به خاطر این است که از هلاکت کافران و پیروزى مسلمانان به «آیات» تعبیر شده است.
۸- مؤمنان صدراسلام، در انتظار غلبه و پیروزى سریع بر کافران بودند. (سأُوریکم ءایتى فلاتستعجلون ) برداشت یاد شده براساس این است که مقصود از «آیات» هلاکت و عذاب دنیوى کافران، و مخاطب «سأوریکم... فلاتستعجلون» مسلمانان باشند.
۹- عمل عجولانه و پیش از وقتِ مناسب - هر چند آن عمل خیر باشد - امرى ناپسند و نکوهیده است. (خلق الإنسن من عجل ... فلاتستعجلون )
۱۰- کنترل طبایع و غرایز انسانى، امرى ممکن است. (خلق الإنسن من عجل ... فلاتستعجلون) از این که خداوند از شتاب نهى نموده است، استفاده مى شود که قدرت بر کنترل شتابزدگى، در انسان موجود است.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا :۷
- انسان: تأثیرپذیرى انسان ۲; صفات انسان ۱، ۲; عجله انسان ۱
- خدا: بى منطقى تکذیب رحمانیت خدا ۳; قانونمندى عذابهاى خدا ۶
- دین: شکست دین ستیزان ۷; هلاکت دین ستیزان ۶، ۷
- عجله: سرزنش عجله ۹
- عمل : تعجل در عمل خر ۹
- غرایز: تعدیل غرایز ۱۰
- کافران: شکست کافران ۷; هلاکت کافران ۶، ۷
- کافران مکه: شکست کافران مکه ۴; عذاب دنیوى کافران مکه ۴; عذاب کافران مکه ۵; هشدار به کافران مکه ۵; هلاکت کافران مکه ۵
- مؤمنان: انتظارات مؤمنان صدراسلام ۸; پیروزى مؤمنان ۷
- مسلمانان: پیروزى مسلمانان ۶; تسریع در پیروزى مسلمانان ۸