مريم ١٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۲: خط ۳۲:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱#link1 | آيات ۱۵ - ۱ سوره مريم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱#link1 | آيات ۱۵ - ۱ سوره مريم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱#link2 | غرض كلى سوره مريم : بشارت وانذار مردم ، داستان زكريا و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱#link2 | غرض كلى سوره مريم : بشارت وانذار مردم ، داستان زكريا و...]]
خط ۶۰: خط ۶۱:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link29 | حكايت شهادت يحيى (ع ) در قسمت ديگرى از انجيل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link29 | حكايت شهادت يحيى (ع ) در قسمت ديگرى از انجيل]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۴۵#link6 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۳_بخش۴۵#link6 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيالٍ سَوِيًّا «10»
(به زكريّا) گفت: پروردگارا! براى من نشانه‌اى قرار ده. (خداوند) فرمود:
نشانه‌ى تو اين است كه سه شبانه روز قدرت سخن گفتن با مردم را نخواهى داشت، (با اينكه سالم هستى.)
جلد 5 - صفحه 248
===نکته ها===
خداوند بر هر چيزى قادر و هر كارى براى او آسان است. چنانكه در اين آيه مى‌فرمايد:
«هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ» اين كار بر من آسان است. در آيه‌ى 22 حديد و 7 تغابن نيز مى‌خوانيم:
«ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ»* در آيه‌ى 20 و 106 بقره نيز آمده است: «إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ»* در آيه‌ى 45 كهف نيز مى‌فرمايد: «وَ كانَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مُقْتَدِراً» خداوند بر همه چيز تواناست.
گاهى مراد از شب در عرف عرب، شبانه روز است. «1» لذا در آيه‌ى 41 آل‌عمران مى‌خوانيم:
«ثَلاثَةَ أَيَّامٍ» و در اينجا مى‌فرمايد: «ثَلاثَ لَيالٍ» و اين به خاطر آن است كه گاهى شب و روز به جاى يكديگر ذكر مى‌شوند.
در تفاسير مجمع‌البيان و طبرى والميزان، درباره‌ى حضرت زكريّا آمده است: هنگام تلاوت آيات الهى و ذكر خدا، زبانش باز مى‌شد، ولى هنگام گفتگو با مردم زبانش بند مى‌آمد.
حضرت زكريّا براى تميز بين حقّ و باطل، بين وحى الهى و توهّمات شيطانى، از خداوند طلبِ نشانه كرد. «2»
===پیام ها===
1- قوانين طبيعى وعلل مادّى، هرگز قدرت خدا را محدود نمى‌كند. «هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ»
2- تفكّر در خلقت و پديده‌ها، هر شك و ترديدى در قدرت خدا را برطرف مى‌كند. خَلَقْتُكَ‌ ... وَ لَمْ تَكُ شَيْئاً
3- انبيا در فكر رسيدن به مراحل بالاترى از يقين بودند. ابراهيم از خدا نشانه مى‌خواهد كه‌ «لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي» «3» زكريّا نيز از خداوند نشانه‌اى خاص درخواست مى‌كند. «اجْعَلْ لِي آيَةً»
4- تمام حركات ما با اراده‌ى الهى است، اگر او نخواهد با سلامتى كامل هم قدرت سخن نداريم. «أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ»
----
«1». تفسير الميزان.
«2». تفسير الميزان.
«3». بقره، 260.
تفسير نور(10جلدى)، ج‌5، ص: 249
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيالٍ سَوِيًّا «10»
خلاصه زكريا از اين بشارت مسرور، لكن ندانست كه نزديك باشد يا مدتى ديگر ظهور خواهد يافت لذا:
قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً: گفت پروردگارا مقرر فرما براى من علامتى كه وقت حصول آن را دانسته باشم. قالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ‌: فرمود خداى تعالى زكريا را بواسطه ملكى كه نشانه تو بر اين مولود اينست كه سخن نتوانى گفت با مردمان. ثَلاثَ لَيالٍ سَوِيًّا: سه شب و روز در حالتى كه صحيح و سليم باشى بدون مرضى، يعنى قادر نباشى بر تكلم در حالتى كه سوى الخلق و تندرست باشى نه آن كه عدم قدرت تو بر تكلم به جهت علتى باشد، و مؤيد آن اينكه ابن عباس نقل نموده كه سه روز زبان او گرفته شد بدون مرضى و علتى‌ «2».
بنابراين با سلامتى آلات، نتوانستن تكلم، نباشد مگر فعل الهى و معجزه براى زكريا بر حسب دعا و طلب او، و آيه شريفه نيز دلالت دارد بر آن، زيرا تخصيص داده آن حضرت را به ترك تكلم با مردمان، پس به طريق مفهوم دلالت دارد بر آنكه با غير مردم بالضروره قادر بود، يعنى با خداى خود كه ذكر الهى نمودى و آيات تورات را قرائت كردى.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
يا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ يَحْيى‌ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا «7» قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ كانَتِ امْرَأَتِي عاقِراً وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا «8» قالَ كَذلِكَ قالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ قَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَكُ شَيْئاً «9» قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيالٍ سَوِيًّا «10» فَخَرَجَ عَلى‌ قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى‌ إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا «11»
ترجمه‌
اى زكريا ما مژده ميدهيم تو را به پسرى كه نام او يحيى است قرار نداديم از براى او پيش از اين همنامى‌
گفت پروردگار من از كجا ميباشد براى من پسرى با آنكه بوده است زنم نازا و بتحقيق رسيده‌ام من از پيرى به نهايت ناتوانى‌
گفت اينچنين گفت پروردگار تو آن بر من آسان است و بتحقيق آفريدم تو را پيش از اين با آنكه نبودى چيزى‌
گفت پروردگار من قرار ده براى من علامتى گفت علامت تو آنستكه سخن نميگوئى با مردم سه شب با آنكه سالم باشى‌
پس بيرون آمد بر قومش از محراب پس اشاره كرد بآنها كه تسبيح گوئيد بامداد و شبانگاه.
تفسير
- دعاى حضرت زكريّا باجابت رسيد و خطاب از جانب رب الارباب بتوسط ملائكه باو شد كه ما بشارت ميدهيم تو را بوجود پسرى كه خودمان قبلا اسم او را يحيى گذارديم براى آنكه دلش بمحبّت و اطاعت خدا زنده است و كسى را موسوم باين اسم تاكنون ننموديم و اين موجب مزيد افتخار او است كه خداوند خودش براى او اسم گذارده آنهم اسمى كه دلالت بر فضل او ميكند و سابقه ندارد حضرت زكريّا از شدّت فرح و خوشحالى از اين بشارت استبعاد عادى نمود و عرضه داشت از كجا و كى چنين پسرى براى من بوجود ميآيد با آنكه زن من نازا است و خودم بمنتهاى پيرى و ضعف و ناتوانى رسيده‌ام خداوند فرمود امر از قرارى است كه گفت پروردگارت چنين فرزندى دادن بچنين پدر و مادرى براى من آسان است مگر نه اين بود كه تو را از كتم عدم بعرصه وجود آوردم حال نميتوانم قوّت تو را زياد كنم و نقص رحم زوجه‌ات را بر طرف نمايم در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه خداوند پنج سال بعد از بشارت يحيى را بزكريّا عطا فرمود و اين دلالت دارد بر آنكه اسباب و وسائل و وسائط ظاهريّه در قدرت خداوند مدخليّتى ندارد خدا هر وقت هر كار بخواهد ميكند ولى بايد مصلحت باشد و حضرت زكريا
----
جلد 3 صفحه 463
هم ميدانست كه اين امور براى خدا اهميّتى ندارد ولى اين سؤال تعجّب آميز را نمود براى آنكه بمذاق عامّه مشى نموده باشد و جوابى كه آنها را قانع نمايد بشنود و بگويد در هر حال چون وقت اين عطا معلوم نبود و حضرت زكريا كمال اشتياق را بوجود چنين پسرى داشت عرض كرد پروردگارا علامتى براى من قرار بده كه بدانم وقت آن شده كه چنين موهبتى بمن بفرمائى خداوند فرمود علامتش آنستكه سه شبانه روز نميتوانى با مردم سخن بگوئى با آنكه سالم باشى و مرضى بخودت و زبانت عارض نشده باشد گفته‌اند شبى با عيالش هم بستر شد صبح كه خواست صحبت كند ديد زبانش بند آمده ولى ميتواند ذكر بگويد و دعا كند و زبور بخواند فهميد وعده خداوند انجاز شده از معبد خود بيرون آمد و به بنى اسرائيل كه منتظر اقامه جماعت بودند با سر و دست اشاره نمود كه نماز را فرادى بخوانيد در صبح و شام كه معمولا بجماعت ميخوانديد يا آنكه مانند من تسبيح بگوئيد و بنابر معناى اوّل مراد از تسبيح نماز است براى اشتمال نماز بر تسبيح و ذكر و بنابر احتمال دوم مراد متابعت قوم است با او در ذكر براى آنكه مأمور باين امر بوده و اينكه اينجا از سه شبانه روز بليالى تعبير شده و در سوره آل عمران بايام براى آنستكه معلوم شود مراد شبانه روز است نه روز تنها يا شب تنها چنانچه متعارف است كه ميگويند فلانى سه روز آنجا ماند يا سه شب آنجا ماند با آنكه سه شبانه روز مانده است و كلمه عتيّا مصدر است بمعناى عتوّ كه از حد در گذشتن است و محراب بر جايگاه عبادت اطلاق ميشود اعمّ از مسجد و محراب آن و مصلّى براى آنكه جايگاه حرب با شيطان است ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قال‌َ رَب‌ِّ اجعَل‌ لِي‌ آيَةً قال‌َ آيَتُك‌َ أَلاّ تُكَلِّم‌َ النّاس‌َ ثَلاث‌َ لَيال‌ٍ سَوِيًّا «10»
زكريّا عرض‌ كرد پروردگار ‌من‌ قرار ده‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌من‌ يك‌ ‌آيه‌ و نشاني‌ ‌که‌ بدانم‌ ‌آن‌ وقتي‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ ولد ‌را‌ چه‌ موقعي‌ عنايت‌ مي‌فرمايي‌ خداوند فرمود نشاني‌ تو اينكه‌ تكلّم‌ نميكني‌ ‌با‌ مردان‌ سه‌ روز ‌با‌ اينكه‌ صحيح‌ و سليم‌ بدون‌ مرض‌ و آفتي‌ باشي‌ قال‌َ رَب‌ِّ اجعَل‌ لِي‌ آيَةً تقاضا كرد ‌که‌ موقع‌ ولادت‌ يحيي‌ ‌را‌ بداند ‌که‌ آيا ‌در‌ همين‌ موقع‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ طولي‌ دارد و مدتي‌ لازم‌ دارد خطاب‌ شد باو قال‌َ آيَتُك‌َ أَلّا تُكَلِّم‌َ النّاس‌َ ثَلاث‌َ لَيال‌ٍ سَوِيًّا ‌که‌ ‌اينکه‌ امريست‌ خارق‌ عادت‌ ‌که‌ انسان‌ ‌با‌ اينكه‌ هيچ‌ آفتي‌ ‌در‌ لسانش‌ نباشد و هيچگونه‌ مرضي‌ و كسالتي‌ نداشته‌ ‌باشد‌ نتواند تكلم‌ كند ‌با‌ اينكه‌ نماز ميكرد و قرائت‌ زبور ميكرد و تسبيح‌ و تحميد الهي‌ مي‌نمود لكن‌ ‌با‌ ديگران‌ نميتوانست‌ تكلّم‌ كند سه‌ روز ‌با‌ اينكه‌ همه‌ روزه‌ ميآمد موعظه‌ و نصيحت‌ و بيان‌ احكام‌ ميكرد و ‌اينکه‌ نشانه موقع‌ ولادت‌ يحيي‌ قرار داده‌ شد.
423
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 10)- زکریا با شنیدن سخن فوق بسیار دلگرم و خوشحال شد و نور امید سر تا پای وجودش را فرا گرفت اما از آنجا که این پیام از نظر او بسیار سر نوشت ساز و پر اهمیت بود از خدا تقاضای نشانه‌ای بر این کار کرد و «گفت: پروردگارا! نشانه‌ای برای من قرار ده» (قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَةً).
بدون شک زکریا به وعده الهی ایمان داشت ولی برای اطمینان بیشتر- همان گونه که ابراهیم مؤمن به معاد تقاضای شهود چهره معاد در این زندگی کرد تا قلبش اطمینان بیشتری یابد- زکریا از خدا تقاضای چنین نشانه و آیتی نمود.
«خدا به او فرمود: نشانه تو آن است که سه شبانه روز تمام (در حالی که زبانت سالم است) قدرت سخن گفتن با مردم را نخواهی داشت» تنها زبانت به ذکر خدا و مناجات با او گردش می‌کند (قالَ آیَتُکَ أَلَّا تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَیالٍ سَوِیًّا).
این نشانه آشکاری است که انسان با داشتن زبان سالم و قدرت بر هر گونه نیایش با پروردگار، در برابر مردم توانایی سخن گفتن را نداشته باشد.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۲۰


ترجمه

عرض کرد: «پروردگارا! نشانه‌ای برای من قرار ده!» فرمود: «نشانه تو این است که سه شبانه روز قدرت تکلّم (با مردم) نخواهی داشت؛ در حالی که زبانت سالم است!»

|گفت: پروردگارا! براى من نشانه‌اى قرار ده. فرمود: نشانه تو اين است كه سه شبانه [روز] با اين كه تندرستى با مردم تكلم نتوانى كرد
گفت: «پروردگارا، نشانه‌اى براى من قرار ده» فرمود: «نشانه تو اين است كه سه شبانه [روز] با اينكه سالمى با مردم سخن نمى‌گويى.»
زکریا باز عرضه داشت: بارالها، برای من نشانه و حجتی بر این بشارت قرار ده، خدا فرمود: بدین نشان که تا سه شبانه‌روز با مردم تکلم نکنی (و بر سخن قادر نباشی) با آنکه تندرست هستی.
گفت: پروردگارا! برای من نشانه ای قرار ده. گفت: نشانه تو این است که سه شبانه روز در حالی که سالم هستی، قدرت سخن گفتن با مردم نخواهی داشت.
گفت: اى پروردگار من، به من نشانى بنماى. گفت: نشان تو اين است كه سه شب و سه روز با مردم سخن نگويى بى‌هيچ آسيبى.
گفت پروردگارا برای من نشانه‌ای قرار بده فرمود نشانه تو این است که سه شب [و روز] در عین سلامت، با مردم نتوانی سخن گفت‌
گفت: پروردگارا، براى من نشانه‌اى قرار ده گفت: نشانه تو آن است كه سه شبانه روز با مردم سخن نگويى- نتوانى گفت- با اينكه تندرستى.
(زکریّا) گفت: پروردگارا! نشانه‌ای (دالّ بر تحقّق این مژده) برایم بگذار. (خدا به او) فرمود: نشانه‌ی (حصول آرزوی) تو این است که سه شبانه‌روز تمام نمی‌توانی با مردم سخن بگوئی، با وجود این که تو (از لحاظ اعضاء و حواسّ) سالم و تندرست خواهی بود.
گفت: «پروردگارم! نشانه‌ای برایم بنه‌.» فرمود: «نشانه‌ی تو این است که سه شب -حال آنکه سلامتی- با مردم سخن نگویی.»
گفت پروردگارا بگذار برای من آیتی گفت آیت تو آنکه سخن نگوئی با مردم سه شب تمامی‌


مريم ٩ آیه ١٠ مريم ١١
سوره : سوره مريم
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«آیَةً»: علامت. نشانه. «أَلاّ تُکَلِّمَ النَّاسَ ...»: این که زبانت بند می‌آید و قدرت تکلّمِ با مردم را نخواهی داشت. «ثَلاثَ لَیالٍ»: سه شب. مراد سه شبانه‌روز است (نگا: آل‌عمران / ). «سَوِیّاً»: سالم و متعادل. حال ضمیر فاعلی مستتر در فعل (تُکَلِّمَ) است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيالٍ سَوِيًّا «10»

(به زكريّا) گفت: پروردگارا! براى من نشانه‌اى قرار ده. (خداوند) فرمود:

نشانه‌ى تو اين است كه سه شبانه روز قدرت سخن گفتن با مردم را نخواهى داشت، (با اينكه سالم هستى.)

جلد 5 - صفحه 248

نکته ها

خداوند بر هر چيزى قادر و هر كارى براى او آسان است. چنانكه در اين آيه مى‌فرمايد:

«هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ» اين كار بر من آسان است. در آيه‌ى 22 حديد و 7 تغابن نيز مى‌خوانيم:

«ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ»* در آيه‌ى 20 و 106 بقره نيز آمده است: «إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ»* در آيه‌ى 45 كهف نيز مى‌فرمايد: «وَ كانَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ مُقْتَدِراً» خداوند بر همه چيز تواناست.

گاهى مراد از شب در عرف عرب، شبانه روز است. «1» لذا در آيه‌ى 41 آل‌عمران مى‌خوانيم:

«ثَلاثَةَ أَيَّامٍ» و در اينجا مى‌فرمايد: «ثَلاثَ لَيالٍ» و اين به خاطر آن است كه گاهى شب و روز به جاى يكديگر ذكر مى‌شوند.

در تفاسير مجمع‌البيان و طبرى والميزان، درباره‌ى حضرت زكريّا آمده است: هنگام تلاوت آيات الهى و ذكر خدا، زبانش باز مى‌شد، ولى هنگام گفتگو با مردم زبانش بند مى‌آمد.

حضرت زكريّا براى تميز بين حقّ و باطل، بين وحى الهى و توهّمات شيطانى، از خداوند طلبِ نشانه كرد. «2»

پیام ها

1- قوانين طبيعى وعلل مادّى، هرگز قدرت خدا را محدود نمى‌كند. «هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ»

2- تفكّر در خلقت و پديده‌ها، هر شك و ترديدى در قدرت خدا را برطرف مى‌كند. خَلَقْتُكَ‌ ... وَ لَمْ تَكُ شَيْئاً

3- انبيا در فكر رسيدن به مراحل بالاترى از يقين بودند. ابراهيم از خدا نشانه مى‌خواهد كه‌ «لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي» «3» زكريّا نيز از خداوند نشانه‌اى خاص درخواست مى‌كند. «اجْعَلْ لِي آيَةً»

4- تمام حركات ما با اراده‌ى الهى است، اگر او نخواهد با سلامتى كامل هم قدرت سخن نداريم. «أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ»


«1». تفسير الميزان.

«2». تفسير الميزان.

«3». بقره، 260.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌5، ص: 249

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيالٍ سَوِيًّا «10»

خلاصه زكريا از اين بشارت مسرور، لكن ندانست كه نزديك باشد يا مدتى ديگر ظهور خواهد يافت لذا:

قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً: گفت پروردگارا مقرر فرما براى من علامتى كه وقت حصول آن را دانسته باشم. قالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ‌: فرمود خداى تعالى زكريا را بواسطه ملكى كه نشانه تو بر اين مولود اينست كه سخن نتوانى گفت با مردمان. ثَلاثَ لَيالٍ سَوِيًّا: سه شب و روز در حالتى كه صحيح و سليم باشى بدون مرضى، يعنى قادر نباشى بر تكلم در حالتى كه سوى الخلق و تندرست باشى نه آن كه عدم قدرت تو بر تكلم به جهت علتى باشد، و مؤيد آن اينكه ابن عباس نقل نموده كه سه روز زبان او گرفته شد بدون مرضى و علتى‌ «2».

بنابراين با سلامتى آلات، نتوانستن تكلم، نباشد مگر فعل الهى و معجزه براى زكريا بر حسب دعا و طلب او، و آيه شريفه نيز دلالت دارد بر آن، زيرا تخصيص داده آن حضرت را به ترك تكلم با مردمان، پس به طريق مفهوم دلالت دارد بر آنكه با غير مردم بالضروره قادر بود، يعنى با خداى خود كه ذكر الهى نمودى و آيات تورات را قرائت كردى.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ يَحْيى‌ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا «7» قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ كانَتِ امْرَأَتِي عاقِراً وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا «8» قالَ كَذلِكَ قالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ قَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَكُ شَيْئاً «9» قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيالٍ سَوِيًّا «10» فَخَرَجَ عَلى‌ قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى‌ إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا «11»

ترجمه‌

اى زكريا ما مژده ميدهيم تو را به پسرى كه نام او يحيى است قرار نداديم از براى او پيش از اين همنامى‌

گفت پروردگار من از كجا ميباشد براى من پسرى با آنكه بوده است زنم نازا و بتحقيق رسيده‌ام من از پيرى به نهايت ناتوانى‌

گفت اينچنين گفت پروردگار تو آن بر من آسان است و بتحقيق آفريدم تو را پيش از اين با آنكه نبودى چيزى‌

گفت پروردگار من قرار ده براى من علامتى گفت علامت تو آنستكه سخن نميگوئى با مردم سه شب با آنكه سالم باشى‌

پس بيرون آمد بر قومش از محراب پس اشاره كرد بآنها كه تسبيح گوئيد بامداد و شبانگاه.

تفسير

- دعاى حضرت زكريّا باجابت رسيد و خطاب از جانب رب الارباب بتوسط ملائكه باو شد كه ما بشارت ميدهيم تو را بوجود پسرى كه خودمان قبلا اسم او را يحيى گذارديم براى آنكه دلش بمحبّت و اطاعت خدا زنده است و كسى را موسوم باين اسم تاكنون ننموديم و اين موجب مزيد افتخار او است كه خداوند خودش براى او اسم گذارده آنهم اسمى كه دلالت بر فضل او ميكند و سابقه ندارد حضرت زكريّا از شدّت فرح و خوشحالى از اين بشارت استبعاد عادى نمود و عرضه داشت از كجا و كى چنين پسرى براى من بوجود ميآيد با آنكه زن من نازا است و خودم بمنتهاى پيرى و ضعف و ناتوانى رسيده‌ام خداوند فرمود امر از قرارى است كه گفت پروردگارت چنين فرزندى دادن بچنين پدر و مادرى براى من آسان است مگر نه اين بود كه تو را از كتم عدم بعرصه وجود آوردم حال نميتوانم قوّت تو را زياد كنم و نقص رحم زوجه‌ات را بر طرف نمايم در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه خداوند پنج سال بعد از بشارت يحيى را بزكريّا عطا فرمود و اين دلالت دارد بر آنكه اسباب و وسائل و وسائط ظاهريّه در قدرت خداوند مدخليّتى ندارد خدا هر وقت هر كار بخواهد ميكند ولى بايد مصلحت باشد و حضرت زكريا


جلد 3 صفحه 463

هم ميدانست كه اين امور براى خدا اهميّتى ندارد ولى اين سؤال تعجّب آميز را نمود براى آنكه بمذاق عامّه مشى نموده باشد و جوابى كه آنها را قانع نمايد بشنود و بگويد در هر حال چون وقت اين عطا معلوم نبود و حضرت زكريا كمال اشتياق را بوجود چنين پسرى داشت عرض كرد پروردگارا علامتى براى من قرار بده كه بدانم وقت آن شده كه چنين موهبتى بمن بفرمائى خداوند فرمود علامتش آنستكه سه شبانه روز نميتوانى با مردم سخن بگوئى با آنكه سالم باشى و مرضى بخودت و زبانت عارض نشده باشد گفته‌اند شبى با عيالش هم بستر شد صبح كه خواست صحبت كند ديد زبانش بند آمده ولى ميتواند ذكر بگويد و دعا كند و زبور بخواند فهميد وعده خداوند انجاز شده از معبد خود بيرون آمد و به بنى اسرائيل كه منتظر اقامه جماعت بودند با سر و دست اشاره نمود كه نماز را فرادى بخوانيد در صبح و شام كه معمولا بجماعت ميخوانديد يا آنكه مانند من تسبيح بگوئيد و بنابر معناى اوّل مراد از تسبيح نماز است براى اشتمال نماز بر تسبيح و ذكر و بنابر احتمال دوم مراد متابعت قوم است با او در ذكر براى آنكه مأمور باين امر بوده و اينكه اينجا از سه شبانه روز بليالى تعبير شده و در سوره آل عمران بايام براى آنستكه معلوم شود مراد شبانه روز است نه روز تنها يا شب تنها چنانچه متعارف است كه ميگويند فلانى سه روز آنجا ماند يا سه شب آنجا ماند با آنكه سه شبانه روز مانده است و كلمه عتيّا مصدر است بمعناى عتوّ كه از حد در گذشتن است و محراب بر جايگاه عبادت اطلاق ميشود اعمّ از مسجد و محراب آن و مصلّى براى آنكه جايگاه حرب با شيطان است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ رَب‌ِّ اجعَل‌ لِي‌ آيَةً قال‌َ آيَتُك‌َ أَلاّ تُكَلِّم‌َ النّاس‌َ ثَلاث‌َ لَيال‌ٍ سَوِيًّا «10»

زكريّا عرض‌ كرد پروردگار ‌من‌ قرار ده‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌من‌ يك‌ ‌آيه‌ و نشاني‌ ‌که‌ بدانم‌ ‌آن‌ وقتي‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ ولد ‌را‌ چه‌ موقعي‌ عنايت‌ مي‌فرمايي‌ خداوند فرمود نشاني‌ تو اينكه‌ تكلّم‌ نميكني‌ ‌با‌ مردان‌ سه‌ روز ‌با‌ اينكه‌ صحيح‌ و سليم‌ بدون‌ مرض‌ و آفتي‌ باشي‌ قال‌َ رَب‌ِّ اجعَل‌ لِي‌ آيَةً تقاضا كرد ‌که‌ موقع‌ ولادت‌ يحيي‌ ‌را‌ بداند ‌که‌ آيا ‌در‌ همين‌ موقع‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ طولي‌ دارد و مدتي‌ لازم‌ دارد خطاب‌ شد باو قال‌َ آيَتُك‌َ أَلّا تُكَلِّم‌َ النّاس‌َ ثَلاث‌َ لَيال‌ٍ سَوِيًّا ‌که‌ ‌اينکه‌ امريست‌ خارق‌ عادت‌ ‌که‌ انسان‌ ‌با‌ اينكه‌ هيچ‌ آفتي‌ ‌در‌ لسانش‌ نباشد و هيچگونه‌ مرضي‌ و كسالتي‌ نداشته‌ ‌باشد‌ نتواند تكلم‌ كند ‌با‌ اينكه‌ نماز ميكرد و قرائت‌ زبور ميكرد و تسبيح‌ و تحميد الهي‌ مي‌نمود لكن‌ ‌با‌ ديگران‌ نميتوانست‌ تكلّم‌ كند سه‌ روز ‌با‌ اينكه‌ همه‌ روزه‌ ميآمد موعظه‌ و نصيحت‌ و بيان‌ احكام‌ ميكرد و ‌اينکه‌ نشانه موقع‌ ولادت‌ يحيي‌ قرار داده‌ شد.

423

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 10)- زکریا با شنیدن سخن فوق بسیار دلگرم و خوشحال شد و نور امید سر تا پای وجودش را فرا گرفت اما از آنجا که این پیام از نظر او بسیار سر نوشت ساز و پر اهمیت بود از خدا تقاضای نشانه‌ای بر این کار کرد و «گفت: پروردگارا! نشانه‌ای برای من قرار ده» (قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَةً).

بدون شک زکریا به وعده الهی ایمان داشت ولی برای اطمینان بیشتر- همان گونه که ابراهیم مؤمن به معاد تقاضای شهود چهره معاد در این زندگی کرد تا قلبش اطمینان بیشتری یابد- زکریا از خدا تقاضای چنین نشانه و آیتی نمود.

«خدا به او فرمود: نشانه تو آن است که سه شبانه روز تمام (در حالی که زبانت سالم است) قدرت سخن گفتن با مردم را نخواهی داشت» تنها زبانت به ذکر خدا و مناجات با او گردش می‌کند (قالَ آیَتُکَ أَلَّا تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَیالٍ سَوِیًّا).

این نشانه آشکاری است که انسان با داشتن زبان سالم و قدرت بر هر گونه نیایش با پروردگار، در برابر مردم توانایی سخن گفتن را نداشته باشد.

نکات آیه

۱- زکریا(ع) خواستار نشانه اى از خداوند، براى شناخت زمان آمادگى او و همسرش براى برخوردارى از فرزند (قال ربّ اجعل لى ءایة) هدف زکریا از خواستن آیه و علامت، یا رفع تردید در صحت بشارت بوده و یا آمادگى براى رعایت آداب هم بسترى و یا پرداختن به شکرگزارى و امثال آن. براى احتمال سوم در آیه شاهدى وجود ندارد. برخى احتمال اول را نیز به دلیل نسبت دادن تردید به پیامبران، نپذیرفته و احتمال دوم را صحیح دانسته اند. برداشت یاد شده براین اساس است.

۲- زکریا(ع)، خواهان علامت و نشانه اى بر الهى بودن بشارت تولد یحیى به وى * (قال ربّ اجعل لى ءایة) علامت خواهى زکریا ممکن است از آن جهت باشد که وى اطمینان یابد آنچه او دریافت داشته، وحى الهى بوده است و نه القاآت شیطانى; امکان تردید در این امور براى پیامبران با توجه به این نکته است که آنان تنها با امدادهاى خداوند از آزار شیاطین و القاآت آنها مصون مى ماندند و خداوند گاه با ارائه نشانه و گاه با وسیله دیگر آنان را مطمئن مى ساخت.

۳- درخواست علامت از خدا براى اطمینان فزون تر، با مقام پیامبرى سازگار است. (قال ربّ اجعل لى ءایة قال ءایتک ألاّ تکلّم الناس)

۴- زکریا(ع)، هنگام دعا، به ربوبیت خداوند توجه داشت. (قال ربّ)

۵- ناتوانى زکریا(ع) از سخن گفتن با مردم به مدت سه شبانه روز کامل، نشانه اى الهى بر زمان تحقق یافتن بشارت فرزند بود. (قال ءایتک ألاّ تکلّم الناس ثلث لیال سویًّا) «سویّاً» یا صفت براى «ثلاث لیال» است و یا حال براى فاعل «ألاّ تکلّم» و در هر دو صورت مراد از «سه شب» سه شبانه روز است. آیه چهل و یکم سوره آل عمران شاهد این معنا است. فعل «ألاّ تکلّم» فعل نفى است و مراد از آن، تکلیف زکریا به سکوت نیست، بلکه از صادر نشدن سخنى از زکریاخبر مى دهد.

۶- زکریا(ع)، در روزهاى ناتوانىِ از سخن گفتن با مردم، به عبادت و ذکر خداوند، قدرت داشت. (ألاّ تکلّم الناس ثلث لیال سویًّا) واژه «الناس» نشان مى دهد که عجز زکریا، تنها از سخن گفتن با مردم بوده است و نه به طور مطلق.

۷- ناتوانى زکریا(ع) از سخن گفتن با مردم، امرى اعجازى بود، نه معلول نقصى در زبان یا جسم او. (قال ءایتک ألاّ تکلّم الناس ثلث لیال سویًّا) «سوىّ» به کسى گفته مى شود که اخلاق و خلقت او در حد اعتدال باشد، نه کمبودى داشته باشد و نه از حد تجاوز کرده باشد (مفردات راغب) و براین مبنى که «سویّاً» حال باشد، براى فاعل «تکلّم» که زکریا است، مفاد آیه این مى شود. «تو در حالى که سالم هستى، با مردم سه شبانه روز سخن نخواهى گفت».

۸- لزوم تصفیه درونى و اعتلاى روحى پدر، هنگام انعقاد نطفه فرزند (قال ربّ اجعل لى ءایة قال ءایتک ألاّ تکلّم الناس ثلث لیال سویًّا) نشانه اى که زکریا درخواست کرد، اگر براى تشخیص زمان انعقاد نطفه بوده، چنین درخواستى مى تواند نشانه حساسیت خاص مسأله باشد و آن حضرت براى مراعات مسائلى خاص و نیز آدابى لازم، زمان آن را خواهان گردید تا با تهیه و تدارک مقدمات روحى لازم، اقدام به انجام مرحله انعقاد نطفه نماید.

۹- گفت و گوى زکریا(ع) با خداوند (قال ربّ ... قال ءایتک)

۱۰- وجود روزه سکوت در ادیان گذشته * (قال ءایتک ألاّ تکلّم الناس ثلث لیال) «ألاّ تکلّم» فعل نفى است. برخى احتمال داده اند که نفى تکلم، خبر در مقام انشاء و ترک سخن، تکلیفى الهى و اختیارى براى زکریا و کنایه از روزه باشد و گفته اند در آن زمان، سکوت، شرط صحّت روزه بوده است.

۱۱- کاربرد اعجاز در راستاى روشن سازى حقایق، حتى براى پیامبران (ءایتک ألاّ تکلّم الناس ثلث لیال)

۱۲- تأثیر قطع ارتباط با مردم و تمرکز فکرى در تقویت قواى جنسى * (ألاّ تکلّم الناس ثلث لیال سویًّا) نشانه اى که براى زکریا قرار داده شد، بدون مناسبت و ارتباط با عوامل منتهى به انعقاد نطفه یحیى نیست، چرا که زکریا فرتوت گشته و براى انجام چنین کارى آمادگى لازم را ندارد. ترک سخن سه روزه او علاوه بر نشانه بودن ممکن است موجب تمرکز فکرى و آمادگى جسمى او براى انعقاد نطفه نیز بوده است.

۱۳- اراده الهى، حاکم بر عوامل طبیعت است. (قال ربّ اجعل ... ءایتک ألاّ تکلّم الناس)

۱۴- در داستان زکریا، معجزه اى، وسیله اثبات اعجازى دیگر شد. (ءاتیک ألاّ تکلّم الناس) سکوت سه روزه زکریا خرق عادتى بود که صدق بشارت تولد یحیى را که خود امرى خارق العاده بود، اثبات مى کرد.

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: درخواست آیات خدا ۱، ۲، ۳
  • ادیان: روزه سکوت در ادیان ۱۰
  • اطمینان: عوامل اطمینان ۳
  • اعداد: عدد سه ۵
  • انسان: مراحل خلقت انسان ۸
  • بشارت: بشارت ولادت یحیى(ع) ۲
  • پدر: آثار تزکیه پدر ۸
  • حقایق: عوامل تبیین حقایق ۱۱
  • خدا: حاکمیت اراده خدا ۱۳
  • دعا: آداب دعا ۴
  • ذکر: ذکر ربوبیت خدا ۴
  • زکریا(ع): اعجاز قصه زکریا(ع) ۱۴; باردارى همسر زکریا(ع) ۱; بشارت به زکریا(ع) ۵; خواسته هاى زکریا(ع) ۱، ۲; دعاى زکریا(ع) ۴; شگفتى عجز زکریا(ع) از تکلم ۷; عبادات زکریا(ع) ۶; عجز زکریا(ع) از تکلم ۵، ۶; قصه زکریا(ع) ۱، ۵، ۶، ۷; گفتگوى زکریا(ع) با خدا ۹; ویژگیهاى قصه زکریا(ع) ۱۴
  • عزلت: آثار عزلت ۱۲
  • عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۱۳
  • غریزه جنسى: زمینه تقویت غریزه جنسى ۱۲
  • فکر: زمینه تمرکز فکر ۱۲
  • معجزه: نقش معجزه ۱۱، ۱۴
  • نبوت: مقام نبوت و آیات خدا ۳
  • نطفه: اهمیت انعقاد نطفه ۸
  • یحیى(ع): آیات خدا در ولادت یحیى(ع) ۵

منابع