ریشه حوش: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
[يوسف:31و51]. حاش و حاشا هر دو كلمه استثناء است (اقرب) در الميزان گويد: از ادب مايّيون است كه چون خواهند كسى را تبرئه كنند، ابتدا خدا را تبرئه و تنزيه مى‏كنند سپس آن كس را كه اراده كرده‏اند، زنان مصر چون خواستند يوسف را تنزيه كنند و بگويند: ما هذا بشراً، ابتدا خدا را تنزيه است و گفتند: حاش اللّه: پاكيزه است خدا، مثل آيه [نور:16] كه پيش از آنكه شخص مورد نظر را نبرئه كند خدا را تنزيه كرده است . در كشّاف نيز قريب به اين مضمون گفته است گرچه توضيح گفته است گرچه توضيح آن بروشنى الميزان نيست. طبرسى در مجمع درباره آيه اوّلى گويد: يعنى يوسف دور است از اين اتّهام زيرا كه از خدا مى‏ترسيد و اين قول بيشتر مفسّرين است كه گفته‏اند: اين كلمه تنزيه يوسف از اتّهام است . بنابراين لام «للّه» براى علت و حاش به معنى فعل است و در آيه دوّم گفته: معاذاللّه ما در يوسف بدى ندانسته‏ايم. مخفى نماند قول الميزان از هر حيث قانع كننده است. معنى آيه‏ها چنين مى‏شود: گفتند: از خدا به دور، اين بشر نيست اين فرشته بزرگوارى است - گفتند: سبحان اللّه ما بر يوسف بدى ندانسته‏ايم.
[يوسف:31و51]. حاش و حاشا هر دو كلمه استثناء است (اقرب) در الميزان گويد: از ادب مايّيون است كه چون خواهند كسى را تبرئه كنند، ابتدا خدا را تبرئه و تنزيه مى‏كنند سپس آن كس را كه اراده كرده‏اند، زنان مصر چون خواستند يوسف را تنزيه كنند و بگويند: ما هذا بشراً، ابتدا خدا را تنزيه است و گفتند: حاش اللّه: پاكيزه است خدا، مثل آيه [نور:16] كه پيش از آنكه شخص مورد نظر را نبرئه كند خدا را تنزيه كرده است . در كشّاف نيز قريب به اين مضمون گفته است گرچه توضيح گفته است گرچه توضيح آن بروشنى الميزان نيست. طبرسى در مجمع درباره آيه اوّلى گويد: يعنى يوسف دور است از اين اتّهام زيرا كه از خدا مى‏ترسيد و اين قول بيشتر مفسّرين است كه گفته‏اند: اين كلمه تنزيه يوسف از اتّهام است . بنابراين لام «للّه» براى علت و حاش به معنى فعل است و در آيه دوّم گفته: معاذاللّه ما در يوسف بدى ندانسته‏ايم. مخفى نماند قول الميزان از هر حيث قانع كننده است. معنى آيه‏ها چنين مى‏شود: گفتند: از خدا به دور، اين بشر نيست اين فرشته بزرگوارى است - گفتند: سبحان اللّه ما بر يوسف بدى ندانسته‏ايم.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ه:100, الله:87, قول:87, اله:78, ل:69, وله:60, ما:51, يدى:42, هن:37, نفس:37, قطع:33, عن:33, يوسف:28, ذا:24, علم:24, کبر:24, نن:24, رود:19, على:19, هذا:15, اذ:15, رئى:15, من:10, بشر:10, کن:10, لما:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۲

تکرار در قرآن: ۲(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

[يوسف:31و51]. حاش و حاشا هر دو كلمه استثناء است (اقرب) در الميزان گويد: از ادب مايّيون است كه چون خواهند كسى را تبرئه كنند، ابتدا خدا را تبرئه و تنزيه مى‏كنند سپس آن كس را كه اراده كرده‏اند، زنان مصر چون خواستند يوسف را تنزيه كنند و بگويند: ما هذا بشراً، ابتدا خدا را تنزيه است و گفتند: حاش اللّه: پاكيزه است خدا، مثل آيه [نور:16] كه پيش از آنكه شخص مورد نظر را نبرئه كند خدا را تنزيه كرده است . در كشّاف نيز قريب به اين مضمون گفته است گرچه توضيح گفته است گرچه توضيح آن بروشنى الميزان نيست. طبرسى در مجمع درباره آيه اوّلى گويد: يعنى يوسف دور است از اين اتّهام زيرا كه از خدا مى‏ترسيد و اين قول بيشتر مفسّرين است كه گفته‏اند: اين كلمه تنزيه يوسف از اتّهام است . بنابراين لام «للّه» براى علت و حاش به معنى فعل است و در آيه دوّم گفته: معاذاللّه ما در يوسف بدى ندانسته‏ايم. مخفى نماند قول الميزان از هر حيث قانع كننده است. معنى آيه‏ها چنين مى‏شود: گفتند: از خدا به دور، اين بشر نيست اين فرشته بزرگوارى است - گفتند: سبحان اللّه ما بر يوسف بدى ندانسته‏ايم.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
حَاشَ‌ ۲

ریشه‌های مرتبط