جَسَدا: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added word proximity by QBot) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/جَسَدا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/جَسَدا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۱۰: | خط ۱۱: | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
وَ:100, لَه:61, لا:61, عِجْلا:61, خُوَار:55, مَا:46, ثُم:43, مِن:43, جَعَلْنَاهُم:34, کُرْسِيّه:34, يَأْکُلُون:31, لَهُم:31, عَلَى:31, أَنَاب:31, حُلِيّهِم:31, قَال:31, فَقَالُوا:28, تَعْلَمُون:28, الطّعَام:28, أَلْقَيْنَا:28, أَ:28, رَب:28, السّامِرِي:28, فَأَخْرَج:28, مُوسَى:25, بَعْدِه:25, اغْفِر:25, أَلْقَى:25, هٰذَا:25, لَم:25, لِي:22, سُلَيْمَان:22, إِلٰهُکُم:22, فَکَذٰلِک:22, کُنْتُم:22, يَرَوْا:22, فَتَنّا:19, أَنّه:19, فَقَذَفْنَاهَا:19, کَانُوا:19, إِن:19, قَوْم:16, هَب:16, إِلٰه:16, لَقَد:16, الْقَوْم:16, خَالِدِين:16, الذّکْر:16, يُکَلّمُهُم:13, اتّخَذ:13, فَنَسِي:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::جَسَدا]] | {{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::جَسَدا]] | ||
|?نازل شده در سال | |?نازل شده در سال |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۱۹
«جَسَد» به معناى جسم بى روح است، و به گفته «راغب» در کتاب «مفردات» مفهومى محدودتر از مفهوم «جسم» دارد، زیرا جسد بر غیر انسان اطلاق نمى شود (مگر به طور نادر) ولى جسم اعم است.
ریشه کلمه
- جسد (۴ بار)
قاموس قرآن
پیکر. صحاح آن را بدن و قاموس جسم انسان و جسم جنّ و ملائکه و مجمعالبیان جسم حیوان مثل بدن گفته است آنگاه بحث است که آیا جسد جسم بلا روح است و یا جسم با روح و آیا جسد در غیر انسان نیز گفته مىشود یا نه؟ کوتاه سخن آنست که قرآن کریم آن را هم در بیروح و هم در ذیروح، هم در انسان و هم در غیر آن بکار برده است. [طه:88] برای آنها گوسالهاى بیرون آورد که فقط پیکر بود (و روح نداشت) صداى گوساله داشت «جَسَداً» حاکى از آنست که گوساله مجسّمه بود و روح نداشت. [انبياء:8] آیه درباره پیامبران است یعنی ما آنها را پیکرى قرار ندادیم که طعام نخورند و در دنیا همیشگى نبودند. در مجمع ج 7 ص 40 از کلبى نقل شده جسد مجسّدى است که در آن روح است مىخورد و میآشامد در نهج خطبه 196 درباره تقوى فرموده «وَ شفاءُ مَرَضِ اَجسادِکُم» در خطبه 81 هست «وَراحَةِ الاَجسادِ» ولى المیزان ج 14 ص 207 فرموده: جسد هیچگاه بذیروح گفته نمىشود. *[ص:34] المیزان از بین معانى محتمل این معنى را اختیار مىکند که براى سلیمان کودکى بوده خدا او را بمیراند و جسدش را روی تخت سلیمان انداخت و از «ثُمَ اَنابَ قالَ رَبِّ اغفِرلی» بدست میاید که سلیمان امید و انتظار داشت که خدا او را شفا بخشد و بوی مفید باشد پس خدا او را بمیراند و بر تختش انداخت تا او امر را بخدا تفویض و تسلیم کند.