الأنعام ٤٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۲: خط ۳۲:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۷#link42 | آيات ۵۵ - ۳۷، سوره انعام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۷#link42 | آيات ۵۵ - ۳۷، سوره انعام]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۸#link43 | سبب اينكه مشركين به منظور عاجز ساختن پيامبر (ص ) درخواست معجزه از او كردندجهل به دو امر بوده است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۸#link43 | سبب اينكه مشركين به منظور عاجز ساختن پيامبر (ص ) درخواست معجزه از او كردندجهل به دو امر بوده است .]]
خط ۶۸: خط ۶۹:
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۱۲#link76 | توضيحى درباره روش تطبيق ، در تفسير آيات قرآن و روايات شاءن نزول ، و اشاره به اينكه اين روايات ، قابل اعتماد نيستند.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۱۲#link76 | توضيحى درباره روش تطبيق ، در تفسير آيات قرآن و روايات شاءن نزول ، و اشاره به اينكه اين روايات ، قابل اعتماد نيستند.]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۳۸#link161 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۳۸#link161 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى‌ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ «46»
بگو: چه فكر مى‌كنيد، اگر خداوند، شنوايى و بينايى شما را بگيرد و بر دل‌هاى شما مهر بزند، جز خداوند، كدام معبودى است كه آنها را به شما باز دهد؟ ببين كه ما چگونه آيات را به گونه‌هاى مختلف بيان مى‌كنيم، امّا آنان (به جاى ايمان و تسليم) روى بر مى‌گردانند.
===نکته ها===
از ابتداى سوره تا اينجا حدود ده‌بار خداوند با طرح سؤال، مخالفان را دعوت به تفكّر كرده است. زيرا تفكّر در نعمت‌ها و تصوّر وفرضِ تغيير و تحوّل آنها، زمينه‌ى خداشناسى است.
اگر درختان سبز نشوند، «لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً» «1»
اگر آبها تلخ و شور شوند، «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً» «2»
اگر آبها به زمين فرو روند، «إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً» «3»
اگر شب يا روز، هميشگى باشد، إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَداً ... إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ النَّهارَ سَرْمَداً «4»
و اگر چشم و گوش و عقل انسان از كار بيفتد، إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ ... «5»
امام باقر عليه السلام فرمود: اگر خداوند هدايت شما را بگيرد، كيست كه دوباره شما را هدايت كند؟
----
«1». واقعه، 65.
«2». واقعه، 70.
«3». ملك، 30.
«4». قصص، 71- 72.
«5». انعام، 46.
جلد 2 - صفحه 460
و سپس اين آيه را تلاوت فرمود. «1»
===پیام ها===
1- يكى از روشهاى تبليغى و تربيتى قرآن، سؤال از وجدان‌هاست. أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ‌ ... مَنْ إِلهٌ‌
2- براى خداوند، پس گرفتن نعمت‌هايى كه داده آسان است، پس بهوش باشيم.
أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ‌ ...
3- هم آفرينش از آنِ خداوند است، هم كارآيى لحظه به لحظه‌ى آن نعمت پروردگار است. «أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ» 6: 46
4- گوش وچشم و عقل، ابزار شناخت انسان و از مهم‌ترين نعمت‌هاى الهى است. سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ‌ ... قُلُوبِكُمْ‌
5- معبودهاى خيالى، نه توان آفريدن و نه توان برگرداندن نعمت‌هاى از دست رفته را دارند «مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ» (آرى، كسى لايق پرستش است كه هم بتواند نعمتى را بدهد و هم بتواند بازستاند)
6- با آن همه استدلال، توجّه مشركان به غير خداوند، شگفت‌آور است. انْظُرْ كَيْفَ‌ ...
7- براى انسان‌هاى لجوج، هرنوع بيانى بى‌اثر است. «نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ» 6: 46
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى‌ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ (46)
----
«1» تفسير قمىّ، جلد اوّل، صفحه 200.
تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 273
بعد از آن در احتجاج كفار افزوده مى‌فرمايد:
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ‌: بگو اى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله به اين كفار چه مى‌بينيد اگر اخذ فرمايد خداى متعال به عقوبت قوه شنوائى را تا كر شويد، و قوه بصر و بينائى شما را تا كور گرديد وَ خَتَمَ عَلى‌ قُلُوبِكُمْ‌: و مهر نهد بر دلهاى شما تا فهم و هوش در آن نماند مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ‌: كدام خدائى است غير اللّه سبحانه، كه به قدرت و كرم خود بياورد به شما آن را كه گرفته است و يا بياورد در يكى از اين مذكورات مسلوبه را؟ البته در عالم وجود هيچكس نخواهد بود انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ‌: نظر كن چگونه مى‌گردانيم و تغيير مى‌دهيم آيات را از اسلوبى به اسلوبى، يعنى گاهى در ترهيب و ترغيب سخن گوئيم، و وقتى در تذكير و تنبيه، به احوال مقدمات عقليه‌ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ‌: پس كافران اعراض كنند از آن و منقاد حق نشوند. و بنا به قولى تصريف آيات توجيه آنست در جهاتى كه ظاهر مى‌شود به تمام اظهار يك مرتبه در جهت شدت، يا تصريف آيات احداث آنست در حالى كه دلالت دارد بر وجوهى؛ چنانچه آيت معجزه دال است بر فاعلش و بر قدرت و علم او، و بر نبوّت نبى و صدق او.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى‌ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ (46)
ترجمه‌
بگو خبر دهيد مرا اگر بگيرد خدا گوشها و چشمهاى شما را و مهر نهد بر دلهاتان كيست جز خدا كه بدهد بشما آنرا بنگر چگونه تغيير اسلوب ميدهيم دليلها را پس آنها اعراض ميكنند.
تفسير
خداوند همان دليل ارتكازى را كه در ذيل آيه قل أ رأيتكم ذكر شد بتقريب بديع ديگرى بيان فرموده كه خلاصه‌اش آنستكه انسان تا واجد نعمت است متوجّه بمبدء آن نيست ولى وقتى فاقد شد بالطّبع ميگردد تا مبدء آنرا پيدا كند و از او استمداد براى اعاده نعمت نمايد حال شما خود را فاقد اظهر قواء ظاهريه كه سمع و بصر است و اشرف قواء باطنيه كه عقل و تميز است تصور نمائيد و در آنحال رجوع بارتكاز عقلى خودتان نمائيد كه از عالم غيب استمداد مى‌كنيد براى عود آن قواء يا از بت‌هائيكه خودتان هم ميدانيد كه فاقد همه چيزند و انصاف آنستكه جاى تعجّب است كه با اين تنبّهات و تقريرات مختلفه در اقامه برهانيكه مبدء آن فطرت سليم و طبع مستقيم است و وجدانى و فطرى و جبلّى و ارتكازى است چگونه عناد و لجاج و خبث طينت مانع از تصديق كفار ميگردد و اعراض مى‌كنند ..
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
قُل‌ أَ رَأَيتُم‌ إِن‌ أَخَذَ اللّه‌ُ سَمعَكُم‌ وَ أَبصارَكُم‌ وَ خَتَم‌َ عَلي‌ قُلُوبِكُم‌ مَن‌ إِله‌ٌ غَيرُ اللّه‌ِ يَأتِيكُم‌ بِه‌ِ انظُر كَيف‌َ نُصَرِّف‌ُ الآيات‌ِ ثُم‌َّ هُم‌ يَصدِفُون‌َ (46)
بگو اي‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ باين‌ مشركين‌ ‌که‌ ‌براي‌ ‌خود‌ بتها و خداياني‌ قرار دادند ‌اگر‌ خداوند عالم‌ گوش‌ و چشمهاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ گرفت‌ و دلهاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ مهر نمود كيست‌ ‌از‌ خدايان‌ ‌غير‌ ‌از‌ خداي‌ عالميان‌ ‌که‌ بتواند بشما گوش‌ و چشم‌ بدهد و دلهاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ باز كند نظر كن‌ اي‌ پيغمبر ‌که‌ چگونه‌ ‌ما آيات‌ پي‌ ‌در‌ پي‌ ‌براي‌ اينها بيان‌ كرديم‌ و ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ همه‌ آيات‌ باز اينها اعراض‌ ميكنند و رو بباطل‌ ‌خود‌ ميروند.
قُل‌ أَ رَأَيتُم‌ رأي‌ ‌در‌ اينجا نه‌ بمعناي‌ رؤيت‌ ببصر سر ‌است‌ بلكه‌ بچشم‌ قلب‌ ‌است‌ ‌که‌ بمعني‌ درك‌ و فهم‌ و عقل‌ ‌است‌ ‌يعني‌ آيا درك‌ ميكنيد و ميفهميد و تعقل‌ ميكنيد إِن‌ أَخَذَ اللّه‌ُ اخذ بمعني‌ اذهاب‌ ‌است‌ سمعكم‌ گوش‌ ‌شما‌ ‌را‌ گرفت‌ ‌يعني‌ كر شديد وَ أَبصارَكُم‌ و چشمهاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ گرفت‌ كور شديد و نكته‌ اينكه‌ سمع‌ ‌را‌ مفرد ذكر فرمود و ابصار ‌را‌ جمع‌ اينكه‌ سمع‌ مصدر ‌است‌ بمعناي‌ شنيدن‌ و آلت‌ سمع‌ اذن‌ ‌است‌ و لذا ‌در‌ جايي‌ ‌که‌ ذكر اذن‌ فرموده‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌هم‌ بلفظ جمع‌ آورده‌ وَ فِي‌ آذانِهِم‌ وَقراً انعام‌ ‌آيه‌ 25، و اما بصر آلة ديدن‌ ‌است‌ چنانچه‌ قلب‌ آلت‌ درك‌
جلد 7 - صفحه 71
و تعقل‌ ‌است‌ و ‌آن‌ ‌را‌ ‌هم‌ بلفظ جمع‌ فرموده‌ وَ خَتَم‌َ عَلي‌ قُلُوبِكُم‌ كنايه‌ ‌از‌ سياهي‌ قلب‌ و قساوت‌ ‌آن‌ ‌است‌ و ‌در‌ اينجا بمعني‌ ذهاب‌ عقل‌ ‌است‌ و بالجمله‌ ‌اگر‌ خداوند ‌شما‌ ‌را‌ كر كرد ‌ يا ‌ كور نمود ‌ يا ‌ ديوانه‌ نمود كيست‌ ‌که‌ بشما چشم‌، گوش‌، عقل‌ دهد ‌غير‌ ‌از‌ خداوند عالميان‌ اله‌ ديگري‌ داريد مَن‌ إِله‌ٌ غَيرُ اللّه‌ِ آيا ‌اينکه‌ اصنام‌ ‌که‌ نه‌ حس‌ّ دارند و نه‌ شعور ميتوانند بشما چشم‌، گوش‌، عقل‌ دهند.
ذات‌ نايافته‌ ‌از‌ هستي‌ بخش‌ ||  كي‌ تواند ‌که‌ شود هستي‌بخش‌
فاقد شي‌ء چه‌ نحوه‌ ميتواند معطي‌ شي‌ء شود مثليست‌ معروف‌ ‌که‌ خر لخت‌ ‌را‌ نميتوان‌ پالان‌ ‌او‌ ‌را‌ برداشت‌.
يَأتِيكُم‌ بِه‌ِ مرجع‌ ضمير ‌به‌ ‌ما اخذ ‌است‌ ‌که‌ مستفاد ميشود ‌از‌ جملات‌ قبل‌ سمع‌ و ابصار و ختم‌ قلوب‌، و جواب‌ ‌اينکه‌ جمله‌ اعتراف‌ ‌به‌ اينكه‌ ليس‌ اله‌ غيره‌ يأتيهم‌ ‌به‌ و ذكر سمع‌ و ابصار و قلوب‌ ‌از‌ باب‌ مثال‌ ‌است‌ و الّا جميع‌ نعم‌ الهيه‌ ‌را‌ ‌غير‌ ‌از‌ ‌خدا‌ احدي‌ قدرت‌ ‌بر‌ انعام‌ ندارد و بلاهاي‌ الهيه‌ ‌را‌ احدي‌ قدرت‌ ‌بر‌ دفع‌ ندارد انظُر بنظر علمي‌ نه‌ بحس‌ّ ظاهري‌ كَيف‌َ چگونه‌ نُصَرِّف‌ُ الآيات‌ِ تصريف‌ اشاره‌ بپي‌درپي‌ ‌يعني‌ يكي‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ديگري‌ بانحاء مختلفه‌ گاهي‌ بافاضه‌ نعمت‌ و گاهي‌ بنزول‌ بلاء و گاهي‌ بعبرت‌ ‌از‌ امم‌ سابقه‌ ‌از‌ نجات‌ انبياء و مؤمنين‌ و هلاكت‌ كفار و مخالفين‌ گاهي‌ ببراهين‌ عقليه‌ ‌الي‌ ‌غير‌ ‌ذلک‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌هر‌ جهت‌ حجت‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ تمام‌ و راه‌ عذر ‌بر‌ ‌آنها‌ مسدود و ‌مع‌ ‌ذلک‌ ثُم‌َّ هُم‌ يَصدِفُون‌َ ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ همه‌ آيات‌ ‌اينکه‌ كفار و مشركين‌ رو بباطل‌ و اعراض‌ ‌از‌ حق‌ ميكنند زيرا صدف‌ بمعني‌ تمايل‌ جدار ‌است‌ بطرف‌ خرابي‌ مثل‌ اينها مثل‌ ديوار شكسته‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ بخواهي‌ ‌او‌ ‌را‌ نگاهداري‌ بگرفتن‌ شكافها ‌ يا ‌ نصب‌ ‌هو‌ ‌در‌ عقب‌ ‌آنها‌ ‌ يا ‌ نصب‌ اخشاب‌ روزبروز رو بخرابي‌ ميرود ‌تا‌ منهدم‌ شود و مثل‌ ماشين‌ ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ بخواهي‌ ‌در‌ طريق‌ مستقيم‌ سير دهي‌ رو باعوجاج‌ ميرود ‌تا‌ ‌در‌ پرتگاه‌ سقوط كند.
72
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۳۴


ترجمه

بگو: «به من خبر دهید اگر خداوند، گوش و چشمهایتان را بگیرد، و بر دلهای شما مهر نهد (که چیزی را نفهمید)، چه کسی جز خداست که آنها را به شما بدهد؟!» ببین چگونه آیات را به گونه‌های مختلف برای آنها شرح می‌دهیم، سپس آنها روی می‌گردانند!

بگو: چه مى‌گوييد، اگر خدا چشم و گوش شما را بستاند و بر دل‌هايتان مهر نهد، كدام معبودى غير از خداوند آنها را به شما بر مى‌گرداند؟ ببين چگونه آيات خود را گوناگون بيان مى‌كنيم باز آنها روى مى‌گردانند
بگو: «به نظر شما، اگر خدا شنوايى شما و ديدگانتان را بگيرد و بر دلهايتان مُهر نهد، آيا غير از خدا كدام معبودى است كه آن را به شما بازپس دهد؟» بنگر چگونه آيات [خود] را [گوناگون‌] بيان مى‌كنيم، سپس آنان روى برمى‌تابند؟
-بگو: مرا گویید، اگر خدا گوش و چشمهای شما را گرفت و مهر بر دل شما نهاد (تا کور و کر و جاهل شدید) کدام خدایی غیر از خدا هست که این نعمت‌ها را به شما باز دهد؟! بنگر که ما چگونه آیات را به انواع گوناگون بیان می‌کنیم باز آنها اعراض می‌کنند!
[به آنان که برای خدا به خیال باطلشان شریکانی قرار داده اند] بگو: به من خبر دهید اگر خدا گوش ها و چشم هایتان را بگیرد، و بر دل هایتان مُهر [تیره بختی] نِهد، کدام معبودی جز خداست که آنها را به شما دهد؟! با تأمل بنگر چگونه آیات خود را به صورت های گوناگون [برای هدایت اینان] بیان می کنیم، سپس آنان روی می گردانند.
بگو: آيا مى‌دانيد كه اگر اللّه گوش و چشمان شما را باز ستاند و بر دلهايتان مهر نهد چه خدايى جز اللّه آنها را به شما باز مى‌گرداند؟ بنگر كه آيات خدا را چگونه به شيوه‌هاى گوناگون بيان مى‌كنيم. باز هم روى برمى‌تابند.
بگو بیندیشید اگر خداوند شنوایی و دیدگان شما را بگیرد و بر دلهایتان مهر نهد، چه خدایی غیر از خداوند آنها را به شما برمی‌گرداند؟ بنگر که چگونه آیات را گونه‌گونه بیان می‌داریم، آنگاه ایشان رویگردانند
بگو: مرا گوييد كه اگر خداوند شنوايى و بينايى شما را بازگيرد و بر دلهاى شما مُهر نهد كدام خداست جز خداى يكتا- اللّه- كه آن را به شما بازآرد؟ بنگر كه چسان آيات را مى‌گردانيم- گونه‌گون بيان مى‌كنيم- آنگاه آنان روى مى‌گردانند.
بگو: به من بگوئید که اگر خداوند گوش و چشمهایتان را (از شما بازپس) بگیرد و بر دلهایتان مهر نهد (بدان گونه که چیزی را نشنوید و نبینید و نفهمید)، غیر از الله خدائی هست که آنها را به شما برگرداند؟! بنگر که ما چگونه دلائل و براهین را به گونه‌های مختلف ذکر می‌کنیم و آنان پس (از شنیدن، به جای پذیرفتن و راه حق گرفتن) روی می‌گردانند!
بگو: «آیا دیدید، اگر خدا شنوایی‌تان و دیدگانتان را برگیرد و بر دل‌هایتان مُهر نهد، آیا غیر از خدا کدام معبودی است که آنها را برایتان باز آورد؟» بنگر چگونه آیات (خود) را گوناگون (بیان) می‌کنیم، سپس همانان به شدت رویگردانند.
بگو آیا نگریسته‌اید که اگر خدای بگیرد گوش و دیدگان شما را و مُهر زند بر دلهای شما کیست خدائی جز خداوند که برگرداند آنها را به شما بنگر چگونه می‌گردانیم آیتها را سپس ایشان روی برمی‌گردانند


الأنعام ٤٥ آیه ٤٦ الأنعام ٤٧
سوره : سوره الأنعام
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نُصَرِّفُ»: به شیوه‌ها و گونه‌های مختلف بیان می‌کنیم و توضیح می‌دهیم. «یَصْدِفُونَ»: اعراض و انصراف می‌نمایند. پشت می‌کنند و روی می‌گردانند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى‌ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ «46»

بگو: چه فكر مى‌كنيد، اگر خداوند، شنوايى و بينايى شما را بگيرد و بر دل‌هاى شما مهر بزند، جز خداوند، كدام معبودى است كه آنها را به شما باز دهد؟ ببين كه ما چگونه آيات را به گونه‌هاى مختلف بيان مى‌كنيم، امّا آنان (به جاى ايمان و تسليم) روى بر مى‌گردانند.

نکته ها

از ابتداى سوره تا اينجا حدود ده‌بار خداوند با طرح سؤال، مخالفان را دعوت به تفكّر كرده است. زيرا تفكّر در نعمت‌ها و تصوّر وفرضِ تغيير و تحوّل آنها، زمينه‌ى خداشناسى است.

اگر درختان سبز نشوند، «لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً» «1»

اگر آبها تلخ و شور شوند، «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً» «2»

اگر آبها به زمين فرو روند، «إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً» «3»

اگر شب يا روز، هميشگى باشد، إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَداً ... إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ النَّهارَ سَرْمَداً «4»

و اگر چشم و گوش و عقل انسان از كار بيفتد، إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ ... «5»

امام باقر عليه السلام فرمود: اگر خداوند هدايت شما را بگيرد، كيست كه دوباره شما را هدايت كند؟


«1». واقعه، 65.

«2». واقعه، 70.

«3». ملك، 30.

«4». قصص، 71- 72.

«5». انعام، 46.

جلد 2 - صفحه 460

و سپس اين آيه را تلاوت فرمود. «1»

پیام ها

1- يكى از روشهاى تبليغى و تربيتى قرآن، سؤال از وجدان‌هاست. أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ‌ ... مَنْ إِلهٌ‌

2- براى خداوند، پس گرفتن نعمت‌هايى كه داده آسان است، پس بهوش باشيم.

أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ‌ ...

3- هم آفرينش از آنِ خداوند است، هم كارآيى لحظه به لحظه‌ى آن نعمت پروردگار است. «أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ» 6: 46

4- گوش وچشم و عقل، ابزار شناخت انسان و از مهم‌ترين نعمت‌هاى الهى است. سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ‌ ... قُلُوبِكُمْ‌

5- معبودهاى خيالى، نه توان آفريدن و نه توان برگرداندن نعمت‌هاى از دست رفته را دارند «مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ» (آرى، كسى لايق پرستش است كه هم بتواند نعمتى را بدهد و هم بتواند بازستاند)

6- با آن همه استدلال، توجّه مشركان به غير خداوند، شگفت‌آور است. انْظُرْ كَيْفَ‌ ...

7- براى انسان‌هاى لجوج، هرنوع بيانى بى‌اثر است. «نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ» 6: 46

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى‌ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ (46)


«1» تفسير قمىّ، جلد اوّل، صفحه 200.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 273

بعد از آن در احتجاج كفار افزوده مى‌فرمايد:

قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ‌: بگو اى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله به اين كفار چه مى‌بينيد اگر اخذ فرمايد خداى متعال به عقوبت قوه شنوائى را تا كر شويد، و قوه بصر و بينائى شما را تا كور گرديد وَ خَتَمَ عَلى‌ قُلُوبِكُمْ‌: و مهر نهد بر دلهاى شما تا فهم و هوش در آن نماند مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ‌: كدام خدائى است غير اللّه سبحانه، كه به قدرت و كرم خود بياورد به شما آن را كه گرفته است و يا بياورد در يكى از اين مذكورات مسلوبه را؟ البته در عالم وجود هيچكس نخواهد بود انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ‌: نظر كن چگونه مى‌گردانيم و تغيير مى‌دهيم آيات را از اسلوبى به اسلوبى، يعنى گاهى در ترهيب و ترغيب سخن گوئيم، و وقتى در تذكير و تنبيه، به احوال مقدمات عقليه‌ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ‌: پس كافران اعراض كنند از آن و منقاد حق نشوند. و بنا به قولى تصريف آيات توجيه آنست در جهاتى كه ظاهر مى‌شود به تمام اظهار يك مرتبه در جهت شدت، يا تصريف آيات احداث آنست در حالى كه دلالت دارد بر وجوهى؛ چنانچه آيت معجزه دال است بر فاعلش و بر قدرت و علم او، و بر نبوّت نبى و صدق او.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى‌ قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ (46)

ترجمه‌

بگو خبر دهيد مرا اگر بگيرد خدا گوشها و چشمهاى شما را و مهر نهد بر دلهاتان كيست جز خدا كه بدهد بشما آنرا بنگر چگونه تغيير اسلوب ميدهيم دليلها را پس آنها اعراض ميكنند.

تفسير

خداوند همان دليل ارتكازى را كه در ذيل آيه قل أ رأيتكم ذكر شد بتقريب بديع ديگرى بيان فرموده كه خلاصه‌اش آنستكه انسان تا واجد نعمت است متوجّه بمبدء آن نيست ولى وقتى فاقد شد بالطّبع ميگردد تا مبدء آنرا پيدا كند و از او استمداد براى اعاده نعمت نمايد حال شما خود را فاقد اظهر قواء ظاهريه كه سمع و بصر است و اشرف قواء باطنيه كه عقل و تميز است تصور نمائيد و در آنحال رجوع بارتكاز عقلى خودتان نمائيد كه از عالم غيب استمداد مى‌كنيد براى عود آن قواء يا از بت‌هائيكه خودتان هم ميدانيد كه فاقد همه چيزند و انصاف آنستكه جاى تعجّب است كه با اين تنبّهات و تقريرات مختلفه در اقامه برهانيكه مبدء آن فطرت سليم و طبع مستقيم است و وجدانى و فطرى و جبلّى و ارتكازى است چگونه عناد و لجاج و خبث طينت مانع از تصديق كفار ميگردد و اعراض مى‌كنند ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ أَ رَأَيتُم‌ إِن‌ أَخَذَ اللّه‌ُ سَمعَكُم‌ وَ أَبصارَكُم‌ وَ خَتَم‌َ عَلي‌ قُلُوبِكُم‌ مَن‌ إِله‌ٌ غَيرُ اللّه‌ِ يَأتِيكُم‌ بِه‌ِ انظُر كَيف‌َ نُصَرِّف‌ُ الآيات‌ِ ثُم‌َّ هُم‌ يَصدِفُون‌َ (46)

بگو اي‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ باين‌ مشركين‌ ‌که‌ ‌براي‌ ‌خود‌ بتها و خداياني‌ قرار دادند ‌اگر‌ خداوند عالم‌ گوش‌ و چشمهاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ گرفت‌ و دلهاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ مهر نمود كيست‌ ‌از‌ خدايان‌ ‌غير‌ ‌از‌ خداي‌ عالميان‌ ‌که‌ بتواند بشما گوش‌ و چشم‌ بدهد و دلهاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ باز كند نظر كن‌ اي‌ پيغمبر ‌که‌ چگونه‌ ‌ما آيات‌ پي‌ ‌در‌ پي‌ ‌براي‌ اينها بيان‌ كرديم‌ و ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ همه‌ آيات‌ باز اينها اعراض‌ ميكنند و رو بباطل‌ ‌خود‌ ميروند.

قُل‌ أَ رَأَيتُم‌ رأي‌ ‌در‌ اينجا نه‌ بمعناي‌ رؤيت‌ ببصر سر ‌است‌ بلكه‌ بچشم‌ قلب‌ ‌است‌ ‌که‌ بمعني‌ درك‌ و فهم‌ و عقل‌ ‌است‌ ‌يعني‌ آيا درك‌ ميكنيد و ميفهميد و تعقل‌ ميكنيد إِن‌ أَخَذَ اللّه‌ُ اخذ بمعني‌ اذهاب‌ ‌است‌ سمعكم‌ گوش‌ ‌شما‌ ‌را‌ گرفت‌ ‌يعني‌ كر شديد وَ أَبصارَكُم‌ و چشمهاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ گرفت‌ كور شديد و نكته‌ اينكه‌ سمع‌ ‌را‌ مفرد ذكر فرمود و ابصار ‌را‌ جمع‌ اينكه‌ سمع‌ مصدر ‌است‌ بمعناي‌ شنيدن‌ و آلت‌ سمع‌ اذن‌ ‌است‌ و لذا ‌در‌ جايي‌ ‌که‌ ذكر اذن‌ فرموده‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌هم‌ بلفظ جمع‌ آورده‌ وَ فِي‌ آذانِهِم‌ وَقراً انعام‌ ‌آيه‌ 25، و اما بصر آلة ديدن‌ ‌است‌ چنانچه‌ قلب‌ آلت‌ درك‌

جلد 7 - صفحه 71

و تعقل‌ ‌است‌ و ‌آن‌ ‌را‌ ‌هم‌ بلفظ جمع‌ فرموده‌ وَ خَتَم‌َ عَلي‌ قُلُوبِكُم‌ كنايه‌ ‌از‌ سياهي‌ قلب‌ و قساوت‌ ‌آن‌ ‌است‌ و ‌در‌ اينجا بمعني‌ ذهاب‌ عقل‌ ‌است‌ و بالجمله‌ ‌اگر‌ خداوند ‌شما‌ ‌را‌ كر كرد ‌ يا ‌ كور نمود ‌ يا ‌ ديوانه‌ نمود كيست‌ ‌که‌ بشما چشم‌، گوش‌، عقل‌ دهد ‌غير‌ ‌از‌ خداوند عالميان‌ اله‌ ديگري‌ داريد مَن‌ إِله‌ٌ غَيرُ اللّه‌ِ آيا ‌اينکه‌ اصنام‌ ‌که‌ نه‌ حس‌ّ دارند و نه‌ شعور ميتوانند بشما چشم‌، گوش‌، عقل‌ دهند.

ذات‌ نايافته‌ ‌از‌ هستي‌ بخش‌

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱- پیامبر (ص)، مأمور احتجاج با مشرکان و بیدار ساختن فطرت توحیدى آنان (قل أرءیتم ... من إله غیر اللّه یأتیکم به)

۲- بیدار ساختن و برانگیختن فطرت توحیدى، از روشهاى تبلیغى انبیا (قل أرءیتم ... من إله غیر اللّه یأتیکم به)

۳- توانایى خداوند بر گرفتن قوه شنوایى و بینایى و از کار انداختن قوه درک انسان (إن أخذ اللّه سمعکم و أبصرکم و ختم على قلوبکم)

۴- شنوایى، بینایى و عقل و درک آدمى، از مهمترین نعمتهاى الهى در وجود انسان (إن أخذ اللّه سمعکم و أبصرکم و ختم على قلوبکم)

۵- اگر خداوند نعمت بینایى، شنوایى و ادراکى انسان را سلب کند، معبودهاى باطل قدرت بازگرداندن آنها را ندارند. (إن أخذ اللّه سمعکم ... من إله غیر اللّه یأتیکم به)

۶- تنها خداوند یکتا، قادر بر بازگرداندن و اعطاى شنوایى، بینایى و ادراک به انسان است. (إن أخذ اللّه سمعکم ... من إله غیر اللّه یأتیکم به)

۷- هیچ بخشنده نعمتى در مقابل خداوند وجود ندارد. (من إله غیر اللّه یأتیکم به) کلمه «من» استفهام انکارى است و به منزله آن است که فرموده باشد: «لا إله غیر اللّه یأتیکم به».

۸- توانمندى بر آفرینش و اعطاى قواى ادراکى و اقتدار بر سلب آن، نشانه الوهیت است. (قل أرءیتم ... من إله غیر اللّه یأتیکم به)

۹- مشرکان مى پنداشتند که معبودهایشان توان نفع رسانى به آنان را دارد. (من إله غیر اللّه یأتیکم به)

۱۰- ضرورت تأمل و اندیشه در کیفیت بیان توحید و ارائه حقایق به شکلهاى گوناگون در آیات قرآن (انظر کیف نصرف الأیت) تصریف به معنى دگرگون ساختن و گرداندن است و در آیه شریفه به معنى ارائه صورتها و طرحهاى گوناگون کلام براى ارائه حقایق است.

۱۱- بیان قرآن و تنوع و گوناگونى آن براى هدایت انسان کافى است. (انظر کیف نصرف الآیت ثم هم یصدفون) دعوت به نگرش در چگونگى بیان آیات و همچنین اظهار شگفتى از رویگردانى برخى مردم از هدایتهاى قرآن، بیانگر کارسازى و نقش مؤثّر آن در هدایت انسان است.

۱۲- اعراض مشرکان از توحید و حقایق آسمانى، با وجود بیان روشن و مستدل قرآن، امرى شگفت انگیز (انظر کیف نصرف الآیت ثم هم یصدفون)

۱۳- عن أبى جعفر (ع) فى قوله: «قل أرأیتم إن أخذ اللّه سمعکم و أبصارکم و ختم على قلوبکم» یقول: إن أخذ اللّه منکم الهدى من إله غیر اللّه یأتیکم به ... .(۱)

موضوعات مرتبط

  • احتجاج: با مشرکان ۱
  • ادراک: سلب ادراک ۳، ۵، ۸ ; منشأ اعطاى ادراک ۸ ; منشأ نعمت ادراک ۶ ; نعمت ادراک ۴
  • الوهیت: قدرت الوهیت ۸ ; نشانه هاى الوهیت ۸
  • انبیا: روش تبلیغ انبیا ۲
  • بینایى: سلب بینایى ۳، ۵ ; منشأ نعمت بینایى ۶ ; نعمت بینایى ۴
  • تعقل: اهمیت تعقل ۱۰ ; تعقل در آیات قرآن ۱۰
  • توحید: اعراض از توحید ۱۲ ; اهمیت تبیین توحید ۱۰
  • خدا: اختصاصات خدا ۶، ۷ ; اضلال خدا ۱۳ ; افعال خدا ۶ ; قدرت خدا ۳، ۵ ; نعمتهاى خدا ۴
  • شنوایى: سلب شنوایى ۳، ۵ ; منشأ نعمت شنوایى ۶
  • عقل: نعمت عقل ۴
  • عقیده: باطل ۹
  • فطرت: احیاى فطرت توحیدى ۱، ۲
  • قرآن: جامعیت قرآن ۱۱ ; قرآن و تبیین حقایق ۱۰، ۱۱، ۱۲ ; هدایتگرى قرآن ۱۱، ۱۲
  • محمد (ص): احتجاج محمد (ص) ۱ ; محمد (ص) و مشرکان ۱ ; مسؤولیت محمد (ص) ۱
  • مشرکان: عقیده مشرکان ۹ ; مشرکان و توحید ۱۲ ; مشرکان و معبودان باطل ۹ ; معبودان مشرکان ۹
  • معبودان باطل: عجز معبودان باطل ۵، ۱۳
  • نعمت: منشأ نعمت ۷

منابع