الإسراء ٦٠: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و هنگامی که گفتیم تو را که پروردگار تو فراگرفته است بر مردم و نگردانیدیم خوابی را که نمودیمت جز آزمایشی برای مردم و آن درخت لعنت شده را در قرآن و میترسانیمشان پس نیفزایدشان مگر سرکشی بزرگ | |-|معزی=و هنگامی که گفتیم تو را که پروردگار تو فراگرفته است بر مردم و نگردانیدیم خوابی را که نمودیمت جز آزمایشی برای مردم و آن درخت لعنت شده را در قرآن و میترسانیمشان پس نیفزایدشان مگر سرکشی بزرگ | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = [[نازل شده در سال::14|٢ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::60|٦٠]] | قبلی = الإسراء ٥٩ | بعدی = الإسراء ٦١ | کلمه = [[تعداد کلمات::29|٢٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«الرُّؤْیَا»: رؤیت. مشاهده و دیدار. مراد دیدن کردن از چیزهائی است که در شب معراج صورت پذیرفت. «فِتْنَةً»: آزمایش. امتحان. «الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ»: درخت نفرین شده. مراد درخت زقّوم است که خوراک گناهکاران است و در بن دوزخ میروید (نگا: صافّات / - ، دخان / و ). علّت تسمیه آن بدین نام، از آن جهت است که چنین درختی نشانه دوری از رحمت خدا و لعنِ خورندگان آن است. | «الرُّؤْیَا»: رؤیت. مشاهده و دیدار. مراد دیدن کردن از چیزهائی است که در شب معراج صورت پذیرفت. «فِتْنَةً»: آزمایش. امتحان. «الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ»: درخت نفرین شده. مراد درخت زقّوم است که خوراک گناهکاران است و در بن دوزخ میروید (نگا: صافّات / - ، دخان / و ). علّت تسمیه آن بدین نام، از آن جهت است که چنین درختی نشانه دوری از رحمت خدا و لعنِ خورندگان آن است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۹
ترجمه
الإسراء ٥٩ | آیه ٦٠ | الإسراء ٦١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الرُّؤْیَا»: رؤیت. مشاهده و دیدار. مراد دیدن کردن از چیزهائی است که در شب معراج صورت پذیرفت. «فِتْنَةً»: آزمایش. امتحان. «الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ»: درخت نفرین شده. مراد درخت زقّوم است که خوراک گناهکاران است و در بن دوزخ میروید (نگا: صافّات / - ، دخان / و ). علّت تسمیه آن بدین نام، از آن جهت است که چنین درختی نشانه دوری از رحمت خدا و لعنِ خورندگان آن است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۶ - ۶۵، سوره اسرى
- استدلال ديگرى بر نفى الوهيت خدايان مشركين
- چند وجه ديگر در بيان مراد از مالك نفع وضرر نبودن بتها
- فقط دعا ودرخواست حقيقى از خداى سبحان مستجاب است
- توضيح اينكه آلهه دروغين ، خود در جستجوى وسيله به سوى پروردگارشان هستند
- وجوه ديگرى كه در معناى جمله : ((يبتغون الى ربهم الوسيلة ايهم اقرب (( گفته اند
- سنت الهى در اقوام گذشته : دعوت به حق ، به سعادت رساندن مؤ منان وهلاكت يا عذاب شديد منكران وطاغيان
- كتاب (لوح محفوظ) وبحث مفسرين پيرامون آن
- وجه اينكه خداوند پيشنهاد كفار راجع به آوردن آيات را اجابت نكرد
- دووجه ديگر در معناى آيه : ((وما منعنا ان نرسل بالايات الاان كذب بها الاولون ((
- مراد از ((رؤ يا(( و((شجره ملعونه (( در آيه : ((وما جعلنا الرؤ يا التى اريناك ...((
- معناى اصطلاحى ((شجره (( وتطبيق آن با فرقه خاصى در صدر اسلام
- شجره ملعونه اى كه در رؤ يا بر پيامبر (ص ) نشان داده شده است فتنه اسلام است
- بيان اينكه آيه شريفه ناظر به ((بنى اميه (( است
- وجه ديگرى كه ((رؤ يا(( را به جنگ بدر مربوط دانسته است ورد آن
- يادآورى داستان سجده نكردن ابليس بر آدم (ع ) وآغاز عصيان واغواى او
- معناى قولشيطان : ((لاحتنكن ذريته الاقليلا((
- لشكر سواره نظام وپياده نظام شيطان ياور اودر گمراهى انسان
- يادآورى داستان سجده نكردن ابليس بر آدم (عليه السلام ) وآغاز عصيان واغواى اومراد ازمشاركت شيطان در اموال واولاد مردم در خطاب : ((وشاركهم فىالاموال والاولاد((
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل آيه : ((وما منعنا نرسل بالايات ...((
- رواياتى در ذيل (ما جعلنا الرّويا الّتى اريناك الافتنة للنّاس ) وانطباق آن با بنى اميه
- چند روايت درباره شركت شيطان در اموال واولاد مردم
نکات آیه
۱- خداوند، به همه انسانها احاطه کامل دارد. (إن ربّک أحاط بالناس)
۲- حقیقتى که پیامبر(ص) از جانب خداوند در خواب دید و نیز شجره ملعونه در قرآن، شایسته یاد و یادآورى است. (و إذ قلنا لک ... و الشجرة الملعونة فى القرءان) پیش از حرف «إذ»، «اذکر» در تقدیر است و از این فرمان به دست مى آید که آنچه خداوند به پیامبر(ص) یادآورى کرده، شایسته تذکر و یادآورى است.
۳- احاطه کامل خداوند بر انسان، مقتضى ترس از نافرمانى اوست. (و ما نرسل بالأیت إلاّ تخویفًا... إن ربّک أحاط بالناس ...و نخوّفهم)
۴- انسانها، همواره باید به احاطه کامل خداوند بر خود، توجه داشته باشند. (و إذ قلنا لک إن ربّک أحاط بالناس) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که «إذ» متعلق به «اذکر» مقدر باشد و در عین اینکه مخاطب پیامبر(ص) است، همه انسانها نیز مخاطب آیه باشند.
۵- خداوند، علاوه بر آیات قرآن کریم، سخنانى ویژه با پیامبراکرم(ص) داشته است.* (و إذ قلنا لک إن ربّک أحاط بالناس) برداشت فوق، مبتنى بر دو نکته ادبى است: ۱- . «إذ» متعلق به «أذکر» مقدر (از ماده «ذُکْر») باشد; ۲. لام در «لک» براى اختصاص باشد. بنابراین معناى آیه چنین مى شود: «اى پیامبر! به یاد آور نکته اى را که پیش از این اختصاصاً براى تو گفتیم». گفتنى است که نکته یاد شده در آیات پیشین نیامده است و این حکایت از آن دارد که به پیامبر(ص) غیر از قرآن، تعالیم دیگرى اعطا شده است.
۶- اعلام یکسان بودن رفتار امتها در برخورد با آیات الهى و تعمیم عکس العمل پیشینیان به نسلهاى بعد، برخواسته از اشراف و احاطه خداوند به همه انسانهاست. (و ما منعنا أن نرسل بالأیت إلاّ أن کذّب بها الأوّلون ... إن ربّک أحاط بالناس) خداوند، رفتار معجزه طلبان پیشین با معجزه خواهان بعدى را یکسان تلقى کرده و برخورد خود را به همه آنها تعمیم داده است و این آیه، در مقام تعلیل آن مى فرماید: «پروردگار به مردم احاطه دارد».
۷- پیامبر(ص)، تحت ربوبیت و عنایت ویژه خداوند (إن ربّک أحاط بالناس)
۸- ربوبیت خداوند، مقتضى احاطه کامل به همه انسانهاست. (إن ربّک أحاط بالناس)
۹- برخى حقایق، براى پیامبر(ص) در عالم رؤیا، نمایانده و کشف مى شد. (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک إلاّ فتنة للناس)
۱۰- برخى از رؤیاها، صادق بوده و با واقعیت تطبیق مى کند. (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک)
۱۱- حقیقتى که پیامبر(ص) در عالم رؤیا دید، با اراده و خواست خداوند بود. (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک)
۱۲- حقیقت نمایانده شده در رؤیا به پیامبر(ص)، وسیله آزمایش مردم بود. (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک إلاّ فتنة للناس)
۱۳- نمایانده شدن برخى حقایق به پیامبر(ص) در معراج، وسیله آزمایش مردم بود.* (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک إلاّ فتنة للناس) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که «رؤیا» به معناى خواب نباشد; بلکه به معناى مشاهده در بیدارى باشد کما اینکه در لغت آمده رؤیا، گاهى در بیدارى است (لسان العرب). و نیز اشاره به اولین آیه سوره، یعنى معراج پیامبر(ص) داشته باشد.
۱۴- ارائه حقایقى در عالم رؤیا به پیامبر(ص)، جلوه اى از احاطه علمى خداوند است. (إن ربّک أحاط بالناس و ما جعلنا الرءیا التى أرینک إلاّ فتنة للناس)
۱۵- شجره ملعونه در قرآن، وسیله آزمایش مردم (إلاّ فتنة للناس و الشجرة الملعونة فى القرءان)
۱۶- خداوند، برخى از مردم ملعون و مطرود را وسیله آزمایش دیگر مردمان قرار مى دهد. (و ما جعلنا ... الشجرة الملعونة فى القرءان) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که مراد از «شجرة الملعونة فى القرآن» مردمانى هستند که در قرآن، مورد لعن و نفرین خداوند قرار گرفته اند.
۱۷- خداوند، مردمان را همواره از فرجام شرک، کفر و نافرمانى بیم داده و مى ترساند. (و نخوّفهم)
۱۸- حقیقتى که در رؤیا به پیامبر(ص) ارائه شد و نیز طرح شجره ملعونه در قرآن، به منظور انذار و ترساندن مردم است. (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک إلاّ فتنة ... و الشجرة الملعونة فى القرءان و نخوّفهم) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که مفعول بىواسطه اى براى «نخوّفهم» در تقدیر باشد همانند «بذلک». بنابراین معنا چنین مى شود: ما به وسیله اینها، مردم را انذار مى کنیم.
۱۹- حق ناپذیران مکه در برابر انذار و بیم خداوند، نه تنها تسلیم نشدند; بلکه جز سرکشى و طغیان بیشتر، چیزى بر آنها افزوده نشد. (و نخوّفهم فما یزیدهم إلاّ طغینًا) هر چند ضمیر «هم» به «الناس» برمى گردد و شامل همه مردم مى شود، ولى به قرینه و «و ما یزیدهم» مى توان استفاده کرد که مرجع «هم» انسانهایى اند که اصل طغیان در وجودشان هست و با مواعظ الهى تشدید مى شود.
۲۰- روى آوردن حق ناپذیران مکه به سرکشیها و جرایمى بس بزرگتر، پس از انذارهاى هشدار دهنده الهى (و نخوّفهم فما یزیدهم إلاّ طغینًا کبیرًا)
۲۱- برخى از مردمان، آن چنان حق ناپذیرند که هیچ سخن حقى - هر چند کلام خدا باشد - در آنان کارساز نیست. (و نخوّفهم فما یزیدهم إلاّ طغینًا کبیرًا)
روایات و احادیث
۲۲- «عن على(ع) قال: إن رسول الله(ص) أخذته نعسة و هو على منبره، فرأى فى منامه رجالاً ینزون على منبره نزوة القردة، یردّون الناس على أعقابهم القهقرى فاستوى رسول الله(ص) جالساً و الحزن یعرف فى وجهه فأتاه جبرئیل بهذه الأیة «و ما جعلنا الرؤیا التى أریناک إلاّ فتنة للناس و الشجرة الملعونة فى القرآن ...» یعنى بنى أمیة...;[۱] از حضرت على(ع) روایت شده است که فرمود: همانا رسول خدا(ص) بر منبر بود که لحظه اى خواب چشم او را ربود، پس در خواب دید مردانى را که چون بوزینگان بر منبر آن حضرت مى جهند و مردم را به روش گذشتگانشان (دوران جاهلیت) باز مى گردانند. پس پیامبر(ص) در حالى که نشسته بود به خود آمد و آثار حزن و اندوه در چهره اش نمایان شد. پس جبرئیل این آیه را براى حضرت آورد: «و ما جعلنا الرؤیا التى أریناک إلاّ فتنة للناس و الشجرة الملعونة فى القرآن ...»; یعنى، بنى امیه...».
موضوعات مرتبط
- امتحان: ابزار امتحان ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۶; امتحان با ملعونان ۱۶
- امّتها: امّتها و آیات خدا ۶; هماهنگى برخورد امّتها ۶
- انذار: انذار از فرجام شرک ۱۷; انذار از فرجام عصیان ۱۷; انذار از فرجام کفر ۱۷
- انسان: امتحان انسان ها ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۶; اهمیت انذار انسان ها ۱۸
- بنى امیه: سرزنش بنى امیه ۲۲
- تذکر: تذکر رؤیاى محمد(ص) ۲; تذکر شجره ملعونه ۲
- ترس: عوامل ترس از عصیان خدا ۳
- جامعه: قانونمندى جوامع ۶
- حدیث قدسى ۵:
- حق: حق ناپذیران ۲۱
- حق ناپذیران مکّه: بى تأثیرى انذار بر حق ناپذیران مکّه ۲۰; طغیان حق ناپذیران مکّه ۱۹، ۲۰; عصیان حق ناپذیران مکّه ۱۹
- خدا: آثار احاطه خدا ۳، ۶; آثار انذارهاى خدا ۱۹، ۲۰; آثار ربوبیت خدا ۸; احاطه خدا ۱; اراده خدا ۱۱; امتحانهاى خدا ۱۶; انذارهاى خدا ۱۷; تکلم خدا با محمد(ص) ۵; ربوبیت خدا ۷; زمینه احاطه خدا ۸; نشانه هاى احاطه علمى خدا ۱۴
- ذکر: اهمیت ذکر خدا ۴; ذکر احاطه خدا ۴
- رؤیا: اقسام رؤیا ۱۰; رؤیاى صادق ۱۰
- شجره ملعونه: فلسفه شجره ملعونه ۱۸; مراد از شجره ملعونه ۲۲; نقش شجره ملعونه ۱۵
- لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۷
- محمد(ص): شجره ملعونه در رؤیاى محمد(ص) ۲۲; ظهور حقایق در رؤیاى محمد(ص) ۹، ۱۱، ۱۴; فلسفه ظهور حقایق در رؤیاى محمد(ص) ۱۲، ۱۸; فلسفه ظهور حقایق در محمد(ص) ۱۳; مربّى محمد(ص) ۷; معراج محمد(ص) ۱۳; مقامات محمد(ص) ۷; وحى به محمد(ص) ۵
- معراج: فلسفه ظهور حقایق در معراج ۱۳
منابع
- ↑ صحیفه سجادیه، ص ۱۰; بحارالأنوار، ج ۵۵، ص ۳۵۰.