الإسراء ٥٦: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=بگو بخوانید آنان را که جز او پندارید دارا نیستند گشودن رنجی را از شما و نه برگرداندنی | |-|معزی=بگو بخوانید آنان را که جز او پندارید دارا نیستند گشودن رنجی را از شما و نه برگرداندنی | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الإسراء | نزول = [[نازل شده در سال::14|٢ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::56|٥٦]] | قبلی = الإسراء ٥٥ | بعدی = الإسراء ٥٧ | کلمه = [[تعداد کلمات::14|١٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«تَحْوِیلاً»: تغییر و تبدیل. | «تَحْوِیلاً»: تغییر و تبدیل. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۹
ترجمه
الإسراء ٥٥ | آیه ٥٦ | الإسراء ٥٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَحْوِیلاً»: تغییر و تبدیل.
تفسیر
- آيات ۵۶ - ۶۵، سوره اسرى
- استدلال ديگرى بر نفى الوهيت خدايان مشركين
- چند وجه ديگر در بيان مراد از مالك نفع وضرر نبودن بتها
- فقط دعا ودرخواست حقيقى از خداى سبحان مستجاب است
- توضيح اينكه آلهه دروغين ، خود در جستجوى وسيله به سوى پروردگارشان هستند
- وجوه ديگرى كه در معناى جمله : ((يبتغون الى ربهم الوسيلة ايهم اقرب (( گفته اند
- سنت الهى در اقوام گذشته : دعوت به حق ، به سعادت رساندن مؤ منان وهلاكت يا عذاب شديد منكران وطاغيان
- كتاب (لوح محفوظ) وبحث مفسرين پيرامون آن
- وجه اينكه خداوند پيشنهاد كفار راجع به آوردن آيات را اجابت نكرد
- دووجه ديگر در معناى آيه : ((وما منعنا ان نرسل بالايات الاان كذب بها الاولون ((
- مراد از ((رؤ يا(( و((شجره ملعونه (( در آيه : ((وما جعلنا الرؤ يا التى اريناك ...((
- معناى اصطلاحى ((شجره (( وتطبيق آن با فرقه خاصى در صدر اسلام
- شجره ملعونه اى كه در رؤ يا بر پيامبر (ص ) نشان داده شده است فتنه اسلام است
- بيان اينكه آيه شريفه ناظر به ((بنى اميه (( است
- وجه ديگرى كه ((رؤ يا(( را به جنگ بدر مربوط دانسته است ورد آن
- يادآورى داستان سجده نكردن ابليس بر آدم (ع ) وآغاز عصيان واغواى او
- معناى قولشيطان : ((لاحتنكن ذريته الاقليلا((
- لشكر سواره نظام وپياده نظام شيطان ياور اودر گمراهى انسان
- يادآورى داستان سجده نكردن ابليس بر آدم (عليه السلام ) وآغاز عصيان واغواى اومراد ازمشاركت شيطان در اموال واولاد مردم در خطاب : ((وشاركهم فىالاموال والاولاد((
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل آيه : ((وما منعنا نرسل بالايات ...((
- رواياتى در ذيل (ما جعلنا الرّويا الّتى اريناك الافتنة للنّاس ) وانطباق آن با بنى اميه
- چند روايت درباره شركت شيطان در اموال واولاد مردم
نکات آیه
۱- پیامبر(ص)، موظف به اعلام خیالى بودن خدایان برگزیده مشرکان و ناتوانى کامل آنها در رفع هرگونه بیچارگى و درماندگى از مشرکان (قل ادعوا الذین زعمتم من دونه فلایملکون کشف الضرّ عنکم)
۲- هر معبودى جز خدا، نیرویى خیالى و براى رفع بیچارگى و بدبختى مردم، فاقد قدرت است. (قل ادعوا الذین زعمتم من دونه فلایملکون کشف الضرّ عنکم و لاتحویلاً) «الضرّ» به معناى بدحالى درونى و یا جسمانى است (مفردات راغب).
۳- در میان خدایان متعدد مشرکان، موجودات داراى شعور و حیات نیز وجود داشت. (قل ادعوا الذین زعمتم من دونه) «الذین» در ادبیات عرب براى ذوى العقول و صاحبان خرد به کار مى رود. استعمال این اسم براى معبودان مشرکان، حکایت از نکته یاد شده مى کند.
۴- مشرکان، همه معبودهاى مورد ستایش و عبادت خود را، موجوداتى داراى شعور و حیات مى پنداشتند. (قل ادعوا الذین زعمتم من دونه) برداشت فوق، مبتنى بر این احتمال است که «الذین» - که براى ذوى العقول استعمال مى شود - در پندار و زعم مشرکان چنین بوده و آنان معبودهاى خویش را داراى شعور مى پنداشتند.
۵- موجود فاقد قدرتِ مستقل و مطلق، شایسته پرستش نیست. (الذین زعمتم من دونه فلایملکون کشف الضرّ عنکم و لاتحویلاً)
۶- اعتقاد مشرکان به وجود معبودها و خدایانى جز خداوند، بر پایه علم و یقین نیست; بلکه متکى بر پندار و احتمال است. (قل ادعوا الذین زعمتم من دونه) «زعم» در قول و کلامى که در صدق و درستى آنها تردید باشد، استعمال مى شود (لسان العرب).
۷- مشرکان، از خدایان خویش توقع داشتند مشکلات و گرفتاریهاى آنان را حل کرده و یا آن را به خوشى تبدیل کنند. (ادعوا الذین زعمتم من دونه فلایملکون کشف الضرّ عنکم و لاتحویلاً)
۸- نیاز، از عوامل گرایش انسان به خداوند (فلایملکون کشف الضرّ عنکم و لاتحویلاً) برداشت فوق مبتنى بر این نکته است که خداوند براى گرایش دادن مشرکان به خویش، به آنان یادآورى کرده که جز من، کسى نیاز شما را روا نخواهد ساخت.
۹- خدایان و معبودهاى مشرکان، از دفع ضرر و نیز متوجه ساختن آن از فردى به فرد دیگر و یا تبدیل وضعیت محنت زا به حالت دیگر، ناتوانند. (قل ادعوا الذین زعمتم من دونه فلایملکون کشف الضرّ عنکم و لاتحویلاً) مراد از «تحویلاً» مى تواند رفع گرفتارى از کسى و متوجه ساختن آن به دیگرى و یا تبدیل وضعیت ناگوار به وضعیت خوب باشد.
موضوعات مرتبط
- انگیزش: عوامل انگیزش ۸
- ایمان: عوامل ایمان به خدا ۸
- شرک: بى منطقى شرک ۶; پوچى شرک ۶
- محمد(ص): رسالت محمد(ص) ۱
- مشرکان: توقعات مشرکان ۷; حل مشکلات مشرکان ۷; عقیده مشرکان ۴; معبودان باشعور مشرکان ۳، ۴; معبودان مشرکان ۹
- مشکلات: درخواست حل مشکلات ۷
- معبود: قدرت معبود ۵
- معبودان باطل: پوچى معبودان باطل ۱، ۲; توقع از معبودان باطل ۷; عجز معبودان باطل ۱، ۲، ۹; معبودان باطل و تبدیل زیان ۹; معبودان باطل و دفع زیان ۹
- معبودیت: ملاک معبودیت ۵
- نیاز: آثار نیاز ۸